پاسخ به::.¸¸.•`¯`•.¸ دلنوشته های زیبای مهدوی :.¸¸.•`¯`•.¸
گاه گاهى به من زار نگاهى بنما دل خوشم با نگهِ گاه به گاهت اى دوست تا شب تیره ما روز دل افروز شود پرده بردار از آن چهره ماهت اى دوست
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.
اى آن که بود منزل و مأواى تو چشمم بازآ! که نباشد به جز از جاى تو چشمم در راه تو، با دیده حسرت نگرانم دارد همه دم شوق تماشاى تو چشمم
تا به کى در عقب ابر، نهان باشد مهر؟ تا که روشن کنى آفاق، گشا پرده ز چهر عالمى ریزه خورِ خوانِ عطاى تو ز مهر سفره جود تو گسترده شب و روز، سپهر
هست در سایه لطف تو عرب تا به عجم آفتاب عرَبت خوانم و ماه عجمت یوسف از نور تو شد صاحب رخسار صَبیح بود موسى ز تو، سرگرم مناجات فصیح
جان ها ز فراق مه رویت به لب آمد هستیم همه طالب دیدار کجایى؟ اى منتقم خون شهیدان فضیلت وى رهبر مردان فداکار کجایى؟
روز محشر که بود خم، قد شمشادىِ خلق نیست غیر از تو و اجداد تو کس هادىِ خلق نظر لطف تو گردد سبب شادىِ خلق چون نویسى تو، زآتش خطِ آزادىِ خلق
اى که باشد ز شرف عرش الهى، حرَمت قاف تا قاف جهان، سایه نشین علَمت ریزه خوارند همه خلق ز خوان کرمَت اى شه کشور جان! جان به لب آمد ز غمت
چه شود بر سر ما رنجه نمایى قدمت؟ اى سلاطین جهان پیش تو کمتر ز خَدم بر درت از پى خدمت همه قد کرده علَم چه سلیمان وچه دارا و چه کاووس و چه جم
زلال چشمه تویى، روح سبزه، رمز بهار بیا که با تو شود فصل ها، بهار بیا براى آن که نشانى تو اى مبشّر نور درخت خشک عدالت به برگ و بار، بیا
اى مظهر جانان تو بیا تا که به پایت سازیم سر و جان خود ایثار کجایى؟ گلشن شود از مقدم تو ساحت گیتى اى باغ طرب را گل بى خار کجایى؟
زمان، گذرگه پژواکِ نام نامى تست زمین ز رأى تو گیرد مگر قرار، بیا میان شعله غم سوخت هجرنامه ما بیا که گویمت آن رنج بى شمار، بیا
ز کعبه عزم سفر کن، به این دیار بیا چو عطر غنچه نهان تا کى؟ آشکار بیا حریم دامن نرجس شد از تو رشگ بهار گل یگانه گلزار روزگار، بیا
گلشن شادى ما رو به خزان است خزان طالب فیض بهاریم کجایى اى دوست! آتش درد فراق تو جهانسوز شده بانگ و فریاد برآریم: کجایى اى دوست!
اى روشنى دیده احرار کجایى؟ وى ماه دل افروز شب تار کجایى؟ اى دسته گل سرسبد باغ رسالت وى وارث پیغمبر مختار کجایى؟
سال ها منتظر روى دل آراى توایم حسرت وصل تو داریم کجایى اى دوست! بهر دیدار تو و رایت زهرایى تو جملگى لحظه شماریم کجایى اى دوست!