پاسخ به::.¸¸.•`¯`•.¸ دلنوشته های زیبای مهدوی :.¸¸.•`¯`•.¸
دلبر این جاست و ما در طلبش حیرانیم او تبسم زده بر ما، که همه گریانیم
ترکی زبان قربون صدقه رفتنه داریم که: گوزلرین گیلهسین قاداسین آلیم که یعنی درد و بلای مردمک چشات به جونم …!.
رنج ما را که توان برد به یک گوشه چشم شرط انصاف نباشد که مداوا نکنی
دل مردهام بدون تو؛ اما مسیح من یک جمعه هم زیارت اهل قبور کن
درد غمت مگیر ز من ای قرار دل درمان نخواهد آنکه بود مبتلای تو
دوستت دارم ولی من با تمام غصهها خویش را قربانی یک تار مویت میکنم
درماندهام، اغثنی یا صاحب الزمان یا خاتم الایمه و یا تالی الکتاب!
دین حق شد بهر جمعی ملعبه کی شود بر کف بگیری ذوالفقار
خوش آن عیدی که با دلدار باشیم همه با هم کنار یار باشیم
خاطر ما ز فراق تو پریشان تا چند؟ دوستان از غم تو بیسر و سامان تا چند؟
خضر خضر لباس، که چندین ثبات یافت از مشرب زلال تو، آب حیات یافت
خواهی که شود مشکلت آسان، بفرست بر چهره دلربای مهدی صلوات!
خوشا آن سر که سودای تو دارد خوشا آن دل که غوغای تو دارد
حد دین را، حریم قرآن را در جهان پاسدار؛ یعنی تو
حکم، حکم تو بود؛ صاحب هر امر تویی من کیم تا به تو گویم، که چها کن ای دوست!
خوشا کسی که به صبح قیامت از دل و جان همی به دوستی صاحب الزمان خیزد