انتظار در ادیان حنیف(1) و زردشت
در این مقاله سعی بر این است که عقاید سه دین حنیف(حق گرا) یعنی اسلام، مسیحیت و یهودیت و در آخر زردشت را در خصوص منجی بیان کنیم. سه دین اسلام، مسیحیت و یهودیت بر این باور استوار هستند که دین فقط یکی است و آن هم تسلیم است و عقاید آن ها مشترک است. در اینجا مجالی برای بیان عقاید و اشتراکات این ادیان نیست، برای همین تنها به یکی از اشتراکات آن ها یعنی وجود منجی و موعود در آخر الزمان می پردازیم.
منجی و دین یهود
دین یهود به عنوان یکی از ادیان آسمانی، در انتظار ظهور مصلح و منجی یعنی مسیحا یا همان ماشیح به سر می برد. نویدهای مصلحی که در آخر الزمان ظهور خواهد کرد و جهان را پر از عدل و داد می کند. در تورات و دیگر کتب مندرج در عهد عتیق اشارات بسیاری به این موضوع شده است. در کتاب یشعیا(اشعیا)ی نبی آمده است:
" مسکینان را به عدالت داوری خواهد کرد... گرگ با بره سکونت خواهد کرد.... پلنگ با بزغاله با هم خواهند خوابید و جهان از معرفت خداوند پر خواهد شد."(2)
یکی از پایه های اساسی و اصول مهم آیین یهود، ایمان به ظهور ماشیح و دوره نجات(گئولا) است. طبق نظر هارامبام هر فرد یهودی که به ماشیح اعتقاد نداشته باشد و یا چشم به راه آمدن او نباشد، منکر سخنان حضرت موسی(علی نبینا و علیه السلام) و سایر انبیای بنی اسرائیل است؛ زیرا موضوع ماشیح به کرات در متون مقدس ذکر شده است.
تلمود کسانی را که به محاسبه دقیق زمان ظهور ماشیح می پردازد، مورد لعن قرار داده است و تنها تشویق به انتظار را توصیه می کند. صبر و انتظار برای ماشیح، تنها یک صفت خوب نیست بلکه یک فرضیه مهم مذهبی محسوب می شود. به همین دلیل، اعتقاد و انتظار برای او جزء اصول سیزده گانه یهود قرار گرفته است.
منجی و دین مسیح
انتظار در مسیحیت نیز بخشی از اعتقادات مسیحیان را در بر می گیرد و اندیشه بازگشت عیسی مسیح(علی نبینا و علیه السلام) یکی از باورهای غالب جامعه مسیحیت را تشکیل می دهد. این شوق و انتظار در بخش هایی قدیمی تر عهد جدید مانند رساله اول و دوم پولس به تساکونیان به خوبی منعکس شده است. در انجیل به عدم تعیین وقت ظهور و ناگهانی بودن آن کاملا اشاره شده است.(3) در انجیل لوقا این چنین آمده است:
"مسیح می گوید: همیشه آماده باشید زیرا من زمانی می آیم که شما گمان نمی برید."(4)
مسیحیت ضمن تاکید بر غیر منتظره بودن بازگشت عیسی(علیه السلام)، هدف از این بازگشت را ایجاد حکومت الهی در راستای حکومت الهی آسمان ها ارزیابی می کند. علاوه بر این، ظهور مسیح، یگانه راه حل برای ادامه حیات و زندگانی برشمره می شود. و عیسی منجی انسان ها و پادشاه پادشاهان معرفی می گردد
مسیحیت ضمن تاکید بر غیر منتظره بودن بازگشت عیسی(علیه السلام)، هدف از این بازگشت را ایجاد حکومت الهی در راستای حکومت الهی آسمان ها ارزیابی می کند.(5) علاوه بر این، ظهور مسیح، یگانه راه حل برای ادامه حیات و زندگانی برشمره می شود.(6)و عیسی منجی انسان ها و پادشاه پادشاهان معرفی می گردد.(7)
موعود مسیحیان بر اساس سخنان دانیال نبی(علیه السلام) سیستم اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، تربیتی و مذهبی جهان را عوض خواهد کرد و جهانی بر مبنای راه و روش خدا بنا می سازد.(8)
اسلام و مهدی موعود(عج)
طبق عقاید مذهب شیعه وطبق بسیاری از کتب اهل تسنن و جماعت، در آخرالزمان مردی هم نام و هم کنیه پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) ظهور خواهد کرد. طبق روایات شیعه و اهل سنت، ایشان از نسل امیرالمۆمنین علی بن طالب(علیه السلام) و فرزند بلافصل امام حسن عسکری(علیه السلام) هستند.
مهدی منتظَر(عج): او صاحب الامر، بقیة الله، هم نام و هم کینه جدش رسول گرامی اسلام(ص)، فرزند امام یازدهم؛ امام حسن عسکری(علیه السلام) و نرجس خاتون(س) است. ایشان در سال 255 ه.ق. در سامرا متولد شدند و هنگام وفات پدر بزرگوارشان، پنج ساله بودند و به خاطر مصلحت و در حفظ ماندن جانشان از دید عامه مردم پنهان شدند و ظرف مدت 74 سال ارتباط مردم با ایشان به وسیله چهار نائب خاص آن جناب بود. بعد از این مدت غیبت کبری ایشان آغاز گردید و تا حال ادامه دارد.
ایشان تنها موعود و مصلح و منجی نهایی است. ایشان تنها مظهر رحمت بر روی زمین و تنها مایه امید مردم در تاریکی های ظلم و جور است.
همانند عقاید یهود و مسیح؛ در دین اسلام هم کسی نه تنها از زمان ظهور اطلاعی ندارد و کسانی که زمانی برای این واقعه شریف و عظیم تعیین کنند؛ دروغگو محسوب می شوند بلکه افراد دیگری مانند آن چهار نماینده و سایر افراد با امام(عج) در ارتباط نیستند.
اعتقاد به ظهور منجی و موعود در آخرالزمان، تنها دردین اسلام به کامل ترین شکل آمده است.
دین یهود به عنوان یکی از ادیان آسمانی، در انتظار ظهور مصلح و منجی یعنی مسیحا یا همان ماشیح به سر می برد. نویدهای مصلحی که در آخر الزمان ظهور خواهد کرد و جهان را پر از عدل و داد می کند. در تورات و دیگر کتب مندرج در عهد عتیق اشارات بسیاری به این موضوع شده است
منجی و زردشت
در کتاب ها و آثار زردشت، مانند کتاب اوستا، زند، جاماسب نامه، داتستان دینیک و رزاتشت نامه درباره آخرالزمان و ظهور موعود مطالب بسیاری آمده است. در هزاره گویی زردشتی انتظار ظهور سه منجی از نسل زردشت مطرح است. این منجیان یکی پس از دیگری جهان را پر از عدل و داد خواهند کرد.
هوشیدد، هزار سال پس از زردشت.
هوشیدرماه(ما)، دو هزار سال پس از زردشت
سوشیانس(سوشیانت)، سه هزار سال پس از زردشت؛ که با ظهور او جهان پایان می یابد.
زردشتیان معتقدند که جهان به چهار دوره تقسیم می شود و در آخر هر دوره یک سوشیانت ظهور می کند؛ که آخرین سوشیانت منجی موعود زردشتیان خواهد بود که پس از آن قیامت خواهد آمد و خیر بر شر پیروز خواهد شد و انسان را از پلیدی نجات می دهد. در جاماسب نامه این چنین آمده است:
"سوشیانت و نجات دهنده بزرگ، دین را در جهان رواج می دهد، فقر و تنگ دستی را ریشه کن می کند. ایزدان را از دست اهریمنان نجات می دهد، مردم جهان را هم فکر و هم گفتار و هم کردار می سازد."( 9)
******
تویی بهانه آن ابرها که می گریند بیا که صاف شود این هوای طوفانی
پی نوشت:
1. حنیف به معنای حق گرا است.
2. کتاب دانیال نبی، فصل 12، بندهای 1،5 و 10
3. حسین توفیقی؛ هزاره گرایی در فلسفه تاریخ مسیحیت، مجله موعود، شماره 17، صص 14 – 20
4. لوقاب، 35:12
5. متی باب، 10:6
6. جهان باب، 2:24
7. مکاشفه باب، 14:17
8. دانیال باب، 442-45
9. جاماسب نامه، ص 121