0

هفته دهم:----o-( ذوالکفــــــل " امر به معروف و نهی از منکر")-o---

 
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به: هفته دهم:----o-( ذوالکفــــــل " امر به معروف و نهی از منکر")-o---

امر به معروف و نهي از منكر، مراتب و شيوه هاي آن

با توجه به فلسفه خلقت انسان كه طبق بيان قرآن كريم عبوديت و بندگي است و از طرفي وجه تمايز انسان با ساير موجودات به ناطق و عاقل بودن انسان و حركت او به سوي كمال مي باشد، اهميت و جايگاه اين دو فريضه الهي، يعني امر به معروف و نهي از منكر بيشتر تبيين و روشن مي گردد. از آنجايي‌كه انسان غافل است و به دليل عارض شدن نسيان بسياري از مواردي كه مفيد براي اوست فراموش مي‌كند بنابراين امر به معروف و نهي از منكر جزء ضرورياتي است كه در جهت نيل به كمال براي هر انساني ضرورت پيدا مي كند. به اين جهت است كه حضرت امام محمد باقر(ع) مي فرمايد: «ان الامر بالمعروف و النهي عن المنكر فريضه عظيم بها تقام الفرائض ...» يعني امر به معروف و نهي از منكر واجب عظيم و بزرگي است كه پابرجايي ساير واجبات به آن بستگي دارد. از تعبير "بها تقام الفرائض" چنين استفاده مي شود كه امر به معروف و نهي از منكر از لوازم حكومت اسلامي به شمار مي رود.

الف- امر به معروف و نهي از منكر در قرآن كريم

به طور كلي مي توان گفت كه ريشه و كليات احكام شرعي را بايد در قرآن كريم و شرح و تفصيل و شاخه هاي آن را در سنت جست. قرآن كريم در آيه هاي فراواني به فريضه امر به معروف و نهي از منكر اشاره كرده است كه در اين جا به برخي از اين آيات مي پردازيم:

1.  "يؤمنون بالله و اليوم الآخر و يامرون بالمعروف و ينهون عن المنكر و يسارعون في الخيرات و اولئك من الصالحين"‌

به خدا و روز واپسين ايمان مي آورند؛ امر به معروف و نهي از منكر مي كنند؛ و در انجام كارهاي نيك، پيشي مي گيرند؛ و آنها از صالحانند. 

2.     "ولتكن منكم امه يدعون الي الخير و يامرون بالمعروف و ينهون عن المنكر و اولئك هم المفلحون"‌

بايد از ميان شما، جمعي دعوت به نيكي، و امر به معروف و نهي از منكر كنند. و آنها همان رستگارانند.‌

3.     "كنتم خير امه اخرجت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنكر و تؤمنون بالله".‌

شما بهترين امتي بوديد كه به سود انسان‌ها آفريده شده اند،؛ چه اينكه امر به معروف و نهي از منكر مي‌كنيد و به خدا ايمان داريد. ‌

4.     "ان الله يامر بالعدل و الاحسان و ايتاء ذي القربي و ينهي عن الفحشاء و المنكر..." ‌

خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزديكان فرمان مي دهد؛ و از فحشا و منكر و ستم، نهي مي‌كند.

از مجموع آيات فوق چنين بر مي آيد كه امر به معروف و نهي از منكر داراي اهميت بسيار زيادي از منظر قرآن كريم مي باشد و همه آحاد جامعه اعم از دولتمردان و عموم مردم را شامل مي شود و به طور كلي از آيات فوق نكات زير را مي توان استنتاج نمود:

1-وجوب امر به معروف و نهي از منكر از بديهيات است و كسي از مسلمانان در آن شك نكرده است.

2- وجوب اين دو فريضه در همه اديان الهي بوده و امت‌هاي گذشته نيز بدان مكلف بوده اند.

3-امر به معروف و نهي از منكر از شئون پيامبري است.

4- ترك امر به معروف و نهي از منكر علت نابودي جوامع گذشته بوده است.

5- امر به معروف و نهي از منكر از حقوق متقابل مسلمانان است و افراد جامعه اسلامي در برابر آن مسئولند.

6-  زنان نيز مكلف به امر به معروف و نهي از منكر هستند.

7- امر به معروف و نهي از منكر نيازمند كسب قدرت است.

ب- سير امر به معروف و نهي از منكر از منظر قرآن

به طور كلي اگر آيات قرآن را در مورد امر به معروف و نهي از منكر بررسي كنيم، مي بينيم كه از ذات پاك خداوند صادر شده و پيامبران، حاكمان صالح، مجموعه امت و فرد فرد جامعه موظف به اجراي آن هستند. براي شناخت اين مراتب، رتبه بندي زير قابل توجه است:

1-  ذات پاك خداوند متعال: "ان الله يامر بالعدل و الاحسان و ينهي عن الفحشاء و المنكر و البغي ...."  در اينجا به خاطر اهميت اين دو فريضه ذات خداوند متعال به عنوان آمر به معروف و ناهي از منكر مي باشد.

2-  پيامبر اكرم(ص) " ... يامرهم بالمعروف و ينهاهم عن المنكر.... "‌ در اين مرتبه خاتم پيامبران حضرت محمد(ص) به اين عنوان انتصاب داده شده است.

3-  حاكمان صالح(امامان): "الذين ان مكناهم في الارض اقاموا الصلوه و آتوا الزكوه و امروا بالمعروف و ينهوا عن المنكر ..." ‌در مرتبه سوم كساني كه قدرت و مكنت در روي زمين به آنان داده شده است موظف به برپاداشتن نماز، پرداختن زكات و امر به معروف و نهي از منكر شده اند.

4-  هيئت هاي امر به معروف و نهي از منكر: "و لتكن منكم امه يدعون الي الخير و يامرون بالمعروف و ينهون عن المنكر ..." ‌در مرتبه چهارم گروههايي از مردم كه اين شايستگي را پيدا مي كنند كه ديگران را دعوت به خير و صلاح مي كنند و امر به معروف و نهي از منكر مي كنند.

5-  مجموعه امت: "كنتم خير امه اخرجت للناس تامرون بالمعروف و تنهون عن المنكر و تؤمنون بالله ..." ‌در مرتبه پنجم نيز همه مردم موظف به انجام اين فريضه الهي شده اند، براين اساس تمام آحاد افراد مؤمن و متدين مأمور به انجام اين دو فريضه الهي هستند.

ج- امر به معروف و نهي از منكر از نگاه معصومين(ع)

اگر بررسي عميق در مضامين آيات و روايات اسلامي و معارف ديني داشته باشيم كاملاً مبرهن است كه بيانات معصومين(ع) ترجمان قرآن كريم و تفسير آن است و هر دو از يك منبع سيراب مي‌شوند. در اين زمينه اين دو فريضه‌ الهي را از منظر روايات معصومين(ع) مورد بررسي قرار داده و به بعضي از آنها اشاره مي‌كنيم:

1-  قال رسول الله(ص): "... اذا لم يامروا بالمعروف و لم ينهوا عن المنكر ... سلط الله عليهم شرارهم فيدعوا عند ذلك خيارهم فلايستجاب لهم"‌

پيامبر اكرم(ص) مي فرمايند: ... زماني كه امر به معروف و نهي از منكر نكردند... خداوند متعال، بدترين و شرورترين آنها را بر آنان مسلط مي كند، پس در اين هنگام دعا مي كنند ولي دعاي آنان مستجاب نمي شود.

2-  قال رسول الله(ص): "الا اخبركم عن اقوام ليسوا بانبياء و لا شهداء يغبطهم الناس يوم القيامه بمنازلهم من الله عز و جل، علي منابرهم من نور.   قيل: من هم يا رسول الله؟  قال: هم الذين يحببون عبادالله الي الله و يحببون الله الي عباده.  قيل: هذا حببوا الله الي عباده فكيف يحببون عبادالله الي الله؟   قال: يامرونهم بما يحب الله و ينهونهم عما يكره الله فاذا اطاعوهم احبهم الله".‌

پيامبر اكرم(ص) در رابطه با اهميت امر به معروف و نهي از منكر فرمودند: آيا شما را از كساني خبر دهم كه نه انبيا و نه شهدا هستند ولي مردم(انبيا و شهدا) به مقام و مرتبت و جايگاه آنان در پيش خدا كه بر منبرهايي از نور هستند غبطه مي خورند؟  سؤال شد: اي رسول خدا(ص) آنان چه كساني هستنند؟  پيامبر(ص) فرمود: آنان كساني هستند كه بندگان خدا را محبوب خدا و خدا را محبوب بندگانش مي گردانند.  سؤال شد: معناي محبوب گردانيدن خدا در پيش بندگانش معلوم است اما چگونه بندگان خدا را محبوب خدا مي گردانند؟  پيامبر(ص) در جواب فرمود: به چيزي كه خداوند متعال دوست دارد دعوت مي كنند و از چيزي كه خداوند متعال بدش مي آيد نهي مي كنند، پس هنگامي كه بندگان خدا، او را اطاعت مي كنند محبوب خدا مي گردند و خداوند متعال آنان را دوست مي دارد.

3-  قال رسول الله(ص): "من امر بالمعروف و نهي عن المنكر فهو خليفه الله في ارضه و خليفه رسول الله و خليفه كتابه"‌

رسول خدا(ص) فرمودند: كسي كه امر به معروف و نهي از منكر كند، جانشين خدا، پيامبر خدا(ص) و كتاب خدا در روي زمين است.

4-    قال امير المؤمنين علي(ع): "لاتتركوا الامر باالمعروف و النهي عن المنكر فيول عليكم شراركم".‌

اميرالمؤمنين حضرت علي(ع) فرمودند: امر به معروف و نهي از منكر را رها نكنيد در غير اين صورت بدترين شما بر شما حاكم مي شوند.

5-    قال الحسين(ع): "... انما خرجت لطلب الاصلاح في امه جدي، اريد ان آمر بالمعروف و انهي عن المنكر...". ‌

امام حسين عليه السلام در نامه معروفش به برادرش محمد حنفيه در باره فلسفه قيامش در فرازي مي فرمايد: من براي اصلاح امت جدم رسول خدا(ص) قيام كردم، مي خواهم امر به معروف و نهي از منكر نمايم...

البته در اين باره روايات متعددي وجود دارد كه در اين مجال نمي گنجد.

د- شيوه هاي عملي امر به معروف و نهي از منكر

هدف عمده و اساسي در امر به معروف و نهي از منكر محقق شدن معروف و زدوده شدن منكر است. براي نيل به اين هدف به نظر مي رسد كه بايد به دنبال بهترين و مؤثرترين راهكارها و شيوه هاي عملي بوده باشيم كه در اين راستا موارد زير پيشنهاد مي گردد:

1-  شيوه عملي: اولين و مؤثرترين شيوه در امر به معروف و نهي از منكر تبليغ عملي است. يكي از مهمترين عوامل موفقيت پيامبر اكرم(ص) و ائمه(ع) در ترويج و گسترش مكتب، توجه به اين شيوه بوده است. پيامبر اكرم(ص) در اغلب كارها از قبيل كندن خندق، ساختن مسجد و برنامه هاي فرهنگي و اجتماعي و .... قبل از اينكه ديگران را تشويق به اين كار كند خود پيشقدم مي شد، همچنانكه امامان معصوم(ع) به اين طريق عمل مي كردند.

2-  احترام به شخصيت افراد: دومين اصلي كه در تأثير امر به معروف و نهي از منكر در خور توجه است، احترام به شخصيت افراد مي باشد. مرتكبان منكر تا وقتي كه متجاهر به گناه نشده اند، و به طور آشكار خود را نيالوده اند محترمند و نبايد به هتك حرمت آنها پرداخت.

3-  ارشاد تدريجي: معمولا ما انتظار داريم كساني كه در گرداب منكرات غوطه ور شده اند يك دفعه آنها را از گرداب در آوريم و يك مسلمان ايده آل بسازيم؛ در حالي‌كه تربيت امري تدريجي است و فضايل و رذايل هيچ‌كدام يك مرتبه در جان انسان‌ها به وجود نمي آيند. در حقيقت مي توان گفت كه از علل نزول تدريجي قرآن توجه به اين نكته مهم است، چرا كه قرآن كتاب تربيتي است و براي هدايت انسان‌ها به سوي كمال مطلوب نازل شده است.

4-  نرمخويي و محبت: از شيوه هاي مهم و مؤثر در امر به معروف و نهي از منكر، نرمخويي و محبت است؛ خصلتي كه موفقيت پيامبر(ص) بنا به تصريح قرآن كريم مرهون آن بوده است.

5-  تشويق به ارزش‌ها:  يكي از امتيازات مكاتب الهي تشويق به خوبي‌ها و ارزش‌هاست. پيامبر مكرم اسلام(ص) از عامل تشويق در جهت پيشبرد اهداف استفاده‌هاي زيادي مي‌كرد. براي كساني كه دو ركعت نماز براي خدا مي‌خواندند جايزه تعيين مي كرد.‌ پست‌هاي حساس سياسي، فرهنگي و نظامي را به افراد لايقي مي سپرد و به اين ترتيب، امت را به نيكي و پاكي دعوت مي فرمود. براي نمونه اسامه بن زيد هجده ساله را به عنوان فرمانده لشكر منصوب فرمود و....

6-  ايجاد فضاي امر و نهي: شكي در اين مسئله نيست كه محيط هر چند نقش زيربنايي ندارد ولي در پرورش فضايل و رذايل نقش اساسي دارد. رسالت انبيا نيز مبتني بر اين اصل بود كه محيط را به گونه‌اي آماده سازند تا خود مردم عدالت را بر پادارند:"ليقوم الناس بالقسط".‌ بنابراين پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد: "كلكم راع و كلكم مسئول عن رعيته".

7-  برخورد عملي با مرتكبان منكر: به طور كلي اگر در كنار شيوه هاي گذشته اين شيوه را مد نظر نداشته باشيم بدون شك امر به معروف و نهي از منكر بي نتيجه خواهد ماند.

ه- مراتب امر به معروف و نهي از منكر

1-  مرحله انزجار قلبي: علماي اسلام براي امر به معروف و نهي از منكر مراتب و درجات و همچنين اقسامي قائل شده‌اند. اولين درجه و مرتبه نهي از منكر، هجر و اعراض يا انكار قلبي است و اين در مواردي است كه ما با شخصي كه با او صميميت داريم قطع رابطه كنيم و نسبت به او سردي نشان دهيم و اين برخورد، براي او تنبه تلقي شود، يعني تحت يك زجر و شكنجه روحي قرار گيرد و اين عمل ما در جلوگيري از كار بد او تأثير داشته باشد؛ در غير اين صورت چه بسا فردي كه از قطع رابطه ما استقبال كرده و او هم قطع رابطه كند و آزادتر دنبال منكرات و كارهاي زشت برود در چنين مواردي اين كار درست نيست.

2-  مرحله زباني: درجه دومي كه علما و دانشمندان براي نهي از منكر ذكر كرده اند، مرحلة زبان است. چه بسا آن بيماري كه دچار منكري است، به دليل جهالت و ناداني و تحت تأثير يك سلسله تبليغات قرار گرفته است، احتياج به مربي، هادي، راهنما و معلم دارد تا با او تماس بگيرد و با كمال مهرباني با او صحبت كند، موضوع را با او در ميان بگذارد تا معايب و مفاسد را برايش تشريح كند تا آگاه شود و بازگردد.

3-  مرحله عمل: مرحله سوم عمل است. گاهي طرف در درجه و حالي است كه نه اعراض و هجران و نه زبان و بيان بر او تأثير نمي‌گذارد. در اينجا بايد از راه عمل وارد شد. وارد عمل شدن نه تنها به زور گفتن نيست، كتك زدن و مجروح كردن نيست، البته مواردي هم هست كه جاي تنبيه عملي است كه آن هم از شئون حكومت اسلامي است و شهروندان جامعه اسلامي از پيش خود حق اعمال اين تنبيهات را ندارند. امر به معروف عملي اين است كه نبايد تنها به گفتن قناعت كند و فكر كنيم همه چيز را گفتن درست مي شود. گفتن، شرط لازم است ولي كافي نيست. بايد عمل كرد و آنچه مربوط به شهروندان است برخورد عملي غيرمستقيم است.

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

سه شنبه 21 آبان 1392  9:17 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به: هفته دهم:----o-( ذوالکفــــــل " امر به معروف و نهی از منکر")-o---

امر به معروف و نهی از منکر در کلام علی علیه السلام

 

الف: فضیلت امر به معروف و نهی از منکر

امر به معروف برتر از جهاد

حضرت علی علیه السلام اهمیّت امر به معروف و نهی از منکر را در مقایسه با جهاد در راه خدا این گونه بیان می فرمایند: همه اعمال نیک و حتی جهاد در راه خدا در مقایسه با امر به معروف و نهی از منکر مثل قطره در مقابل دریاست. همچنین امام علیه السلام در پاسخ به این شبهه که ممکن است بر اثر امر به معروف و نهی از منکر جان یا روزی کسی به خطر بیفتد می فرمایند:

امر به معروف و نهی از منکر نه اجل کسی را نزدیک می سازد و نه روزی او را کم می کند.

امر به معروف و نهی از منکر دو صفت الهی

حضرت علی علیه السلام در اهمیّت امر به معروف و نهی از منکر، آن دو را اوصاف الهی می شمارند: امر به معروف و نهی از منکر دو صفت از صفات پسندیده خداوند سبحان است و این دو مرگ کسی را نزدیک نمی کنند و روزی را نمی کاهند.

امر به معروف برترین اعمال

علی علیه السلام در تبیین اهمیّت مسأله امر به معروف و نهی از منکر می فرمایند:

«امر به معروف با فضلیت ترین اعمال بندگان خداست» و در جای دیگر می فرمایند: هدف نهایی دین امر به معروف و نهی از منکر و بر پاداشتن حدود الهی است.

امر به معروف و نهی از منکر، نوعی از جهاد

از علی علیه السلام درباره ایمان سؤال کردند، آن حضرت فرمودند: ایمان بر چهار ستون صبر، یقین، عدل و جهاد استوار است، حضرت در ادامه و در معرفی بیشتر جهاد اضافه می کنند: جهاد که از پایه های اصلی ایمان است خود بر چهارگونه انجام می گیرد که دو صورت آن امر به معروف و نهی از منکر است... هر که امر به معروف را به جای آورد، با مومنان همراهی کرده و آن ها را نیرومند ساخته است و هر که نهی از منکر کند در حقیقت بینی منافقان و افراد دو رو را به خاک مالیده است.

ب: تشویق به امر به معروف و نهی از منکر

در موارد بسیاری علی علیه السلام مردم را به امر به معروف و نهی از منکر تشویق فرموده اند؛ به عنوان نمونه به چهار مورد اشاره می شود:

دستور به اجرای امر به معروف و نهی از منکر

حضرت درمناسبت ها و موقعیت های گوناگونی از افراد می خواهند که این دو تکلیف را به جای آورند. از جمله می فرمایند: عمل کننده به نیکی و بازدارنده از شرّ و بدی باش. نیز می فرمایند: امر کننده به معروف و نهی کننده از منکر باش.

سبقت گیری در امر به معروف

مردم بیشتر در امور مادی نظیر کسب مقام و مال به رقابت می پردازند. علی بن ابیطالب علیه السلام به عنوان رهبری الهی که مسئولیّت نشان دادن راه های واقعی کمال را به عهده دارد راه صحیح سبقت گیری را این گونه بیان می کنند:

ای مردم اگربه ناچار می خواهید باهم رقابت کنید، پس چه بهتر که در برپایی حدود الهی و امر به معروف برهم پیشی گیرید و سعی کنید هر یک از شما بیشتر و بهتر از دیگری در این عرصه بکوشد.

اظهار رضایت از آمرین به معروف و ناهین از منکر

چون مردم مصر در مقابل ستم و فساد و تباهی ایستادگی کردند و از رهبران خود در خواست کردند که احکام الهی را رعایت کنند و از ستم خودداری کنند، این کار آن ها که مصداق کامل امر به معروف نهی از منکر، موجب خوشنودی علی علیه السلام شده بود. از این رو آن حضرت هنگامی که مالک اشتر را به عنوان استاندار مصر به آن سرزمین فرستادند، طیّ نامه ای که نوشتند از کار آن ها قدردانی کردند. حضرت در آن نامه فرمودند: این نامه از بنده خدا علی امیرالمؤمنین به سوی آن دسته از مردم مصر است که برای خدا به خشم آمدند، در آن هنگام که در زمین نافرمانی خدا می شد و حقّ خدا رعایت نمی شد و ستم در همه جا شایع بود و نه به معروف عمل می شد و نه از منکر و زشتی جلوگیری به عمل می آمد....

منع از ترک امر به معروف و نهی از منکر

شیوه دیگر از تشویق به رعایت تکلیف امر به معروف و نهی از منکر این است که گاه حضرت به جای امر مستقیم به اجرای این دو تکلیف از ترک این دو مهّم منع فرمودند و می گفتند: از پشت کردن به یکدیگر و ترک امر به معروف و نهی از منکر پرهیز کنید.

 

ج: ترک امر به معروف... و آثار آن

تسلط بدکاران نتیجه ترک امر به معروف و نهی از منکر

وقتی علی بن ابیطالب علیه السلام دربستر شهادت قرار گرفتند، به امام حسن و امام حسین علیه السلام سفارش های بسیاری درباره رعایت احکام و مقررات اسلامی و نحوه شرکت در فعالیت های اجتماعی کردند.از جمله مواردی که در آن سفارش ها به چشم می خورده توجّه به امر به معروف و نهی از منکر است: امام علیه السلام در قسمتی از این مطالب می فرمایند: از تشویق همدیگر به انجام کارهای شایسته و بازداشتن از ارتکاب کار زشت خودداری نکنید و بدانید که اگر این کار راترک کردید بدکاران بر شما مسلط می شوند. وقتی آن ها مسلط شدند هر اندازه دعا کنید دعای شما قبول نمی شود....

عذاب و لعنت و... نتیجه امر به معروف و...

در خطبه قاصعه علی علیه السلام هشدار می دهند و می فرمایند: خداوند سبحان گذشتگان را از رحمت خود دور نکرد مگر به خاطر ترک امر به معروف و نهی از منکر؛ یعنی افراد سفیه را که بی خردانه مرتکب گناه می شدند برای نافرمانی هایشان از رحمت خود دور ساخت و خردمندان و صاحبان اندیشه راهم به جهت ترک نهی از منکر دچار عذاب و لعن کرد.

از دست دادن نیروی تشخیص

از آثار بسیار خطرناک ترک امر به معروف و نهی از منکر آن است که قدرت تشخیص امور از انسان گرفته می شود. ابوجحیفة، از یاران مورد اعتماد علی علیه السلام می گوید: شنیدم که امیرالمومنین علیه السلام درباره امر به معروف و نهی از منکر می فرمودند: بر اثر دور ماندن از رحمت الهی اوّل چیزی که از آن محروم می شوید جهاد با دست است، سپس با زبان و بعد از آن جهاد با قلب هایتان است. آنگاه فرمودند:

کسی که حتی با قلبش به طرفداری از نیکی ها و مبارزه با منکرات برنخیزد، قلبش واژگون می شود یعنی توان تشخیص نیک و بد را از دست می دهد.

شکایت از تارکان امر به معروف و نهی از منکر

علی علیه السلام در ضمن خطبه ای دشمن ترین مردم را در نزد پروردگار عالم دو طایفه معرفی می کنند: دسته اوّل کسانی اند که به جهت نافرمانی خداوند، آن ها را به خودشان واگذاشته است. دسته دوّم گروهی اند که نادانی ها را در خودجمع کرده اند و افراد ناآگاه را گمراه می کنند.

آن حضرت در ادامه می فرمایند: به خدا شکایت می کنم از آن گروهی که با جهل و نادانی زندگی می کنند و در گمراهی می میرند. در نزد آن ها چیزی زشت تر از معروف و پسندیده تر از منکر نیست. اگر کتاب خدا را به صورت صحیح به آن ها ارائه کنید وقعی نمی نهند، ولی اگر در احکام خدا به گونه ای که با میل آن ها هماهنگ شود تحریفی انجام گیرد، آن را با اشتیاق می پذیرند.

ه : وضع امر به معروف و نهی از منکر در آخرالزمان

حضرت امیر علیه السلام در یکی از خطبه ها، ضمن اخبار از حوادث بعد از خود می فرمایند: بعد از من روزگاری خواهد آمد که چیزی در آن پنهان تر از حقّ و آشکارتر از باطل نخواهد بود. و در شهرها چیزی زشت تر از کار نیک و زیباتر از اعمال زشت و منکر نخواهد بود.

و: فلسفه امر به معروف و نهی از منکر و آثار آن

برای امر به معروف و نهی از منکر حکمت های بسیار نقل شده است اما آنچه در برخی از سخنان علی علیه السلام آمده است چنین است:

امر به معروف و نهی از منکر، مایه اصلاح عوام

علی بن ابیطالب علیه السلام در مورد حکمت امر به معروف و نهی از منکر می فرمایند: خداوند متعال فرماندادن به کارهای پسندیده را برای اصلاح عوام و سوق دادن آن ها به راه رستگاری و سعادت واجب کرد. همینطور نهی از منکر و باز داشتن از کارهای ناپسند را واجب فرمود تا از کارهای ناشایست و ارتکاب معاصی کم خردان جلوگیری شود.

موجب سلامت دنیا و آخرت است

امر به معروف و نهی از منکر درفرهنگ اسلامی (برخلاف نظر اغلب مردم که گمان می کنند پایبندی به این دو تکلیف ممکن است به مصالح دنیوی فرد ضرر داشته باشد) از جمله عوامل حفظ سلامت دنیا و حتی آخرت انسان هاست. علی علیه السلام در این باره می فرمایند:

هر که در او سه چیز وجود داشته باشد دنیا و آخرتش سالم خواهد بود: اوّل این که امر به معروف کند و اگر کسی او را به معروف امر کرد آن را بپذیرد. دوّم این که از کارهای زشت نهی کند و خود نیز از مرتکب شدن منکران بپرهیزد.

پابرجایی شریعت و توانمندی مومنان

از علل تشریع امر به معروف برپایی دین ذکر شده است. حضرت امیر علیه السلام می فرمایند: استواری و برپایی دین نتیجه امر به معروف و نهی از منکر است. در جای دیگر می فرمایند: هر که امر به معروف کند، مومنان را تقویت کرده و پشت آن ها را محکم ساخته است و کسی که نهی از منکر کند بینی منافقان را به خاک مالیده است.

ز: مراتب امر به معروف و نهی از منکر

نهی از منکر به شکل های مختلف قابل اجراست و مراتب آن از جهت ثواب و ارزش با همدیگر متفاوتند. علی علیه السلام می فرمایند: گروهی از مردم با دست و زبان و قلب خود به مبارزه با منکرات می پردازند. این طایفه همه خصلت های نیک را در خود جمع کرده اند. گروهی تنها با زبان و قلب، و نه با دست، به مبارزه با منکر برمی خیزند که این طایفه به دو خصلت نیک تمسک جسته اند یکی را رها ساخته اند. گروهی دیگر تنها با قلب خود به مبارزه با منکر می پردازند و مبارزه با دست و زبان را وا می نهند. این گروه تنها به یک خصلت نیکو اکتفا کرده اند امّا دسته ای هم هستند که نه با زبان و نه با قلب و نه با دست با منکرات مبارزه نمی کنند. این ها در حقیقت مردگان زنده نمایند.

ح: ذم آمران بی عمل

در یکی از خطبه های نهج البلاغه علی علیه السلام مردم را نصیحت می کنند و به آن ها از ناپایداری دنیا سخن می گویند و سفارش می کنند که وظایف خود را به طور دقیق انجام دهند در قسمتی از آن می فرمایند:

لَعَنَ اللّه ُ الامرینَ بِالْمَعْروُف التارِکیِنَ لَهُ وَ النّاهیِنَ عَنِ الْمُنْکَر الْعامِلیِنْ بِهِ

خدا لعنت کند کسانی را که امر به معروف می کند، ولی خود به آن پایبند نیستند و نهی از منکر می کنند، ولی خود مرتکب آن می شوند.

 

امام علی علیه السلام می فرمایند: در گمراهی فرد همین بس که مردم را به چیزی امر کند که خود آن را به جا نمی آورد و از چیزی بار دارد که خود آن را ترک نمی کند.

 

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

سه شنبه 21 آبان 1392  9:20 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به: هفته دهم:----o-( ذوالکفــــــل " امر به معروف و نهی از منکر")-o---

آگاهی از شیوه‌های انتقادگری ضروری به نظر می‌آید زیرا در بسیاری از موارد، نا آگاهی از این شیوه‌ها باعث سوء تفاهم و در نهایت منجر به بحث و جدل بیهوده، نارضایتی، کینه، نفرت و عدم تاثیرگذاری امر و نهی و انتقادگری می‌شود.

امر به معروف و نهی از منکر چگونه موثر میشود؟

آگاهی از شیوه‌های انتقادگری ضروری به نظر می‌آید زیرا در بسیاری از موارد، نا آگاهی از این شیوه‌ها باعث سوء تفاهم و در نهایت منجر به بحث و جدل بیهوده، نارضایتی، کینه، نفرت و عدم تاثیرگذاری امر و نهی و انتقادگری می‌شود.
 

فرهنگ نیوز : امر به معروف و نهی از منکر را می‌توان نوعی انتقاد از ناراستی‌ها و کژی‌های موجود در جامعه و مردم قلمداد کرد. اما نقد و نقادی آدابی دارد که منتقد برای تاثیرگذاری بیشتر بر روی مخاطب خود باید این آداب را رعایت کند.

یکی از عوامل موثر در روابط اجتماعی انسان‌ها شیوه سوال کردن، اعتراض کردن، ایراد گرفتن و اظهار نارضایتی از گفتار یا رفتار یکدیگر است. پدر یا مادری از فرزند خود، فرزندی از والدین خود، همسری از همسر خود، همکاری از همکار، همسایه‌ای از همسایه، استادی از دانشجو، قصد دارد ایراد بگیرد یا اشکال گفتاری و رفتاری او را اصلاح کند. در ظاهر، این کار را ساده و عادی می‌دانند در حالی که انتقاد یا امر و نهی کردن کار ساده و آسانی نیست.

اگر قرار باشد این امر ونهی و انتقاد؛ مفید و تاثیرگذار باشد کاری پیچیده و مستلزم مهارت انتقادگری و انجام آن نیازمند مهارت خاصی است که بتوانیم فرد را بدون آنکه ناراحت شود متوجه اشتباهش نماییم. در غیر این صورت، انتقادگری سبب آزردگی مخاطب و عدم تاثیرگذاری ‌شده و آمر به معروف از ترس اینکه طرف مقابل آزرده شود از انتقاد کردن و امر به معروف و نهی از منکر صرف‌نظر می‌کند، در حالی که پیشرفت هر انسانی در سایه نقد شدن و نقد کردن و بقا و ثبات زندگی اجتماعی با امر به معروف و نهی از منکر میسر است.

در چنین وضعیتی اطلاع و آگاهی از شیوه‌های انتقادگری و ایراد گرفتن ضروری به نظر می‌آید زیرا در بسیاری از موارد، نا آگاهی از این شیوه‌ها باعث سوء تفاهم و در نهایت منجر به بحث و جدل بیهوده، نارضایتی، کینه، نفرت و عدم تاثیرگذاری امر و نهی و انتقادگری می‌شود.

خاصیت انتقاد

انتقاد شنیدن ذاتاً تلخ و گزنده و مانند داروی تلخی است که به مذاق شخص ناگوار می‌آید اما از طرف دیگر لازم و ضروری است. از زاویه دیگر، انتقاد کردن آسان و انتقاد شنیدن سخت است، ولی اگر دقت کنیم انتقاد صحیح کردن نیز سخت است و نیاز به مهارت‌های خاصی دارد که اگر افراد این مهارت‌ها را ندانند، عملاً انتقاد آنها نه تنها اثر سازنده ندارد، بلکه باعث موضع گرفتن، کینه و دشمنی بین افراد می‌شود.

بخش زیادی از کدورت‌ها و نارضایتی بین افراد خانواده، دوستان، همکاران و همسایگان ناشی از ایراد و انتقادی است که به آنها می‌شود، در حالی که اگر افراد شیوه درست انتقاد و ایراد گرفتن را بدانند، این کدورت‌ها و دشمنی‌ها بوجود نمی‌آید.

اگر بپذیریم شنیدن انتقاد مانند خوردن داروی تلخ است، آنگاه باید همان کاری را کرد که داروسازان انجام می‌دهند، داروسازان داروهای تلخ را در لایه‌ای از مواد شیرین قرار می‌دهند تا تلخی آن کمتر در کام بیمار ریخته شده و اثرگذار شود.

آداب و شرایط انتقادگری صحیح

یک انتقاد صحیح بایستی شرایط زیر را داشته باشد تا بتواند ضمن آنکه تأثیرگذار است، سبب ناراحتی و نارضایتی طرف مقابل هم نشود:

1- قبل از اعتراض و انتقاد کردن،‌ اول مطمئن شوید که آنچه را می‌خواهید مورد انتقاد قرار بدهید، واقعا غلط بوده و شما درست ارزیابی کرده‌اید و صرفا برداشت شخصی شما نیست، زیرا در زندگی روزمره قضاوت‌های عجولانه و تفسیر‌های نادرستی از گفتار و رفتار دیگران سبب انتقادگری و امر و نهی بی دلیل افراد می‌شود.

2- یقین پیدا کنید خطاکار اصرار بر خطای خود دارد.
3- با پیشداوری انتقاد نکنید.
4- در اولین بار خطای خطاکار؛ خود را به تغافل، ندیدن و نشنیدن بزنید و تظاهر کنید که متوجه خطای او نشده‌اید.
5- خطا را در دومین مرتبه گوشزد کنید اما ببخشید.
6- اگر خطاکار برای بار سوم خطا را تکرار کرد با رعایت نکات زیر در اصلاح رفتار او سعی و تلاش کنید.

7- یک بار عملکرد خود را ارزیابی کنید و ببینید کدام کار یا نقط ضعف شما باعث جسور شدن خطاکار برای تکرار خطایش شده و سعی کنید آن را برطرف کنید. اگر معلوم شد عملکرد شما اشکالی ندارد مراحل زیر را با دقت اجرا کنید.

8- در جمع انتقاد نکنید. انتقاد از یک نفر در میان جمع، معمولا به ایجاد حس حقارت ـ و دست کم‌ حس شرمندگی ـ در فردی منجر می‌شود که از او انتقاد می‌کنید. چنین انتقادهایی در بیشتر مواقع موجب رنجش خاطر می‌شوند و نتیجه مطلوبی در پی ندارند. اما انتقادهایی که در خلوت انجام می‌شوند، گویای حسن نیت انتقاد کننده هستند و بار سازندگی بیشتری دارند.

9- در زمان مناسب انتقاد کنید. شاید بهترین موقع برای انتقاد کردن، مدت کوتاهی پس از ارتکاب همان عملی باشد که می‌خواهید از آن انتقاد کنید. البته، تا آنجا که در توان دارید باید سعی کنید زمینه را برای یک گفتگوی خصوصی در خلوت و بحث بی‌طرف با فرد انتقاد شونده فراهم کنید. اگر لحن و کلماتی که برای انتقاد کردن انتخاب می‌کنید، نامناسب باشد طرف مقابل‌تان حس می‌کند که شما می‌خواهید او را زمین بزنید.
 10- قبل از انتقاد کردن و بیان اشکالات گفتار و رفتار طرف مقابل، ابتدا مختصری از محاسن، خوبی‌ها و توانمندی‌های او سخن بگویید. این کار باعث می‌شود فرد احساس کند شما دوست او هستید و دشمنی ندارید و در نتیجه، حاضر به شنیدن سخن شما خواهد شد. هر آدمی دوست دارد نقاط مثبت او دیده شود و مورد تحسین قرار بگیرد. به همین دلیل، بهتر است پیش از شروع به انتقاد و تذکر دادن نقاط ضعف، از یک یا چند نقطه قوت در فرد انتقاد شونده یاد کنید و پس از اشاره به این ویژگی‌های مثبت، بگویید در او یک نقطه ضعف هم می‌بینید که اگر بهبود پیدا کند نقاط مثبتش را پررنگ‌تر خواهد کرد. در پایان انتقاد هم دوباره به خوبی‌های او اشاره کنید تا حس مثبت‌اش، او را به تغییر و بازسازی آن نقطه ضعف، ترغیب کند.

11- مختصری از زمان‌هایی که خودتان خطا یا اشتباهی کرده‌اید سخن بگویید تا طرف مقابل احساس نکند قصد شما از انتقاد کردن اثبات برتری خود و ضعف طرف مقابل است. سخن گفتن از اشتباهات خود زمینه پذیرش را در طرف مقابل ایجاد می‌کند.

12. وقتی می‌خواهید خطا و اشکال طرف مقابل را بگویید دقت کنید و خطا و اشتباه را بطور مستقیم بازگو نکنید، بلکه این کار را غیر مستقیم انجام دهید. مثلاً بصورت سؤال مطرح کنیم که آیا از نظر شما این سخن یا عمل چگونه است؟ خوب یا بد؟

13-موضوعی را که می‌خواهید از آن انتقاد کنیم تا حد امکان واضح و مشخص بیان کنید. اگر در طرف مقابل‌تان رفتارهای زیادی وجود دارد که مورد انتقاد شماست، بهتر است هر بار می‌خواهید از او انتقاد کنید، بیشتر از یک مورد را برای مطرح کردن انتخاب نکنید.

14- دقیقا بگویید که مشخصا کدام قسمت از رفتار یا گفتار طرف مقابل‌تان مورد انتقاد شماست و انتظارش را نداشته‌اید. منظورتان را البته در لفافه هم می‌توانید بفهمانید اما اگر این کار را به دقت انجام ندهید، ممکن است تمام تلاش‌تان به باد برود. در پایان انتقاد، باید مطمئن شوید که طرف مقابل‌تان دقیقا فهمیده است دلیل و انگیزه اصلی انتقاد شما از او چیست.

15- اجازه ندهید گفته‌هایتان از احساسات منفی شما رنگ بگیرد. مواظب باشید صدایتان بلند و لحن کلامتان خشن و طعنه‌آمیز نباشد.
 16- مستقیم دستور ندهید و برای اصلاح سخن یا رفتار مورد نقد به صورت دستوری تحکم نکنید، بلکه سخن یا رفتار درست را پیشنهاد بدهید.

17- خیلی دقت کنید هنگام انتقاد کردن و ایراد گرفتن، موضوع و سخن معیوب را مورد انتقاد قرار دهید و از بد بودن آن سخن بگویید و هیچگاه صفت بد یا زشت یا غلط را به شخصیت خود فرد نسبت ندهید. در واقع، کار بد و ناشایست را سرزنش کنید نه شخصیت خود فرد را.

18- واضح و شمرده سخن بگویید، به طوری که طرف مقابل انتقاد شما و دلیل مطرح کردن آن را بفهمد.

19- هنگام انتقاد کردن از مقایسه کردن بپرهیزید. اگر مزایای رفتاری و گفتاری یک نفر دیگر را به رخ طرف مقابل‌تان بکشید، معمولا تاثیر انتقادتان معکوس می‌شود. از هر گونه مقایسه که به تحقیر فرد انتقاد شونده منجر می‌شود، پرهیز کنید. این کار، سازندگی انتقادتان را مخدوش می‌کند اما مقایسه‌هایی که طرف مقابل‌تان در آنها دست بالا را خواهد داشت، مطلوب‌ هستند و حسن نیت شما را به فرد انتقادشونده منتقل می‌کنند.

20- اطمینان حاصل کنید اعمال و رفتاری را که مورد انتقاد قرار می‌دهید، قابل تغییر هستند؛ چون انتقاد در مورد مسائل غیر قابل تغییر بی تاثیر است.

 21- حساس باشید که هنگام انتقاد کردن هدف خود را گم نکنید. هدف تأثیر گذاری و اصلاح کردن است؛ پس موضوع را کش ندهید و انتقاد را به سخنرانی یا بحث و جدل بیهوده تبدیل نکنید. در این مسیر ممکن است طرف مقابل با ابراز نارضایتی و توجیه کردن سخن خود ناخودآگاه ما را به موضع جدل بکشد و در این جریان هدف اصلی فراموش شده و گفتگو به مسیر غلط کشیده شود. در اینجاست که شنونده بی‌حوصله می‌شود و توجهی به آن نمی‌کند.

22- اطمینان حاصل کنید که شخص خطاکار اصرار بر ادامه کار خطای خود دارد، پس اگر معلوم شود یا احتمال صحیح بدهید که خطاکار بنای ترک خطا را دارد و دوباره تکرار نمی‌کند یا موفق به تکرار نمی‌شود، انتقاد ضروری نیست.

23- خطا و اشتباه طرف مقابل را بگونه‌ای مورد انتقاد قرار دهیم که آن را قابل اصلاح و جبران نشان دهیم. افراط در انتقاد کردن می‌تواند به جایی برسد که همه راه‌ها را برای جبران خطا و اشتباه مسدود نشان دهد و فرد مرتکب خطا از اصلاح خطای خود نا امید و مایوس شود.

24- برای متقاعد کردن فرد به غلط بودن سخن و رفتار او از برچسب زدن به او خودداری کنید. از کلماتی مثل «همیشه» و «هرگز» برای توصیف رفتارهای منفی دیگران استفاده نکنید. مثلا نگویید: «تو همیشه با صدای بلند می‌خندی» یا «تو هیچ‌وقت به حرف من دقت نمی‌کنی». این کلمات، شخصیت آدم‌ها را به لاک دفاعی فرو می‌برد و این حس به آنها دست می‌دهد که شما روی نقاط ضعف‌شان متمرکز شده‌اید و چشم‌تان را روی نقاط قوت‌شان بسته‌اید. به کار بردن کلماتی مانند «بعضی اوقات» و «معمولا» خیلی موثرتر از «همیشه» و «هرگز» و امثالهم هستند زیرا تأثیرگذاری انتقاد را به صفر می‌رسانند.

25- بکوشید با پیش‌بینی واکنش‌های منفی شخصی که مورد انتقاد قرار می‌‌گیرد، از بروز آن جلوگیری کنید. جملاتی مانند: «می‌دانم که به من این اجازه را می دهید که در مورد … حرف بزنم، چون معتقدم که برای شما مفید خواهد بود»، در کاهش واکنش‌های منفی مؤثر می‌باشد. گاهی اوقات برای کاستن از تلخی انتقاد، افراد شوخی را با انتقاد مخلوط می‌کنند و این کار باعث بی تاثیری انتقاد می‌شود. اگر چه شاید بامزه به نظر برسد که به هنگام انتقاد کردن از این و آن، حرف‌های‌تان را با شوخی مخلوط کنید اما بیشتر آدم‌ها آن را این طور تعبیر می‌کنند که دارید آنها را مسخره می‌کنید و در چنین شرایطی هم طبیعتا دیگر نمی‌شود به انتقادتان بگویید انتقاد سازنده.

26- از ژست‌های خشم‌آلود، مانند گره کردن دست، اخم کردن، گره به ابرو انداختن و نظایر آن بپرهیزید.

 27- ویران نکنید، بسازید. «من مطمئنم که تو خیلی بهتر از اینها می‌توانی انجام وظیفه کنی چون ...، من مطمئنم که می‌توانم توی این قضیه روی تو حساب کنم چون...». گفتن چنین جملاتی باعث می‌شود اعتماد به نفس طرف مقابل‌تان افزایش پیدا کند و حس کند که شما دلتان می‌خواهد او از وضعیتی که دارد به وضعیت بهتری دست پیدا کند اما اگر لحن و کلماتی که برای انتقاد کردن انتخاب می‌کنید نامناسب باشد طرف مقابل حس می‌کند که شما می‌خواهید او را زمین بزنید و به این ترتیب، تاثیر حرف‌ها و انتقادات‌تان به حداقل می‌رسد.

 
منبع: خبرگزاری دانشجو

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

سه شنبه 21 آبان 1392  9:21 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 amirali123
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به: هفته دهم:----o-( ذوالکفــــــل " امر به معروف و نهی از منکر")-o---

پاسخ به: هفته دهم:----o-( ذوالکفــــــل " امر به معروف و نهی از منکر")-o---

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

سه شنبه 21 آبان 1392  9:25 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 YaSiN313
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به: هفته دهم:----o-( ذوالکفــــــل " امر به معروف و نهی از منکر")-o---

پاسخ به: هفته دهم:----o-( ذوالکفــــــل " امر به معروف و نهی از منکر")-o---

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

سه شنبه 21 آبان 1392  9:26 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 YaSiN313
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به: هفته دهم:----o-( ذوالکفــــــل " امر به معروف و نهی از منکر")-o---

پاسخ به: هفته دهم:----o-( ذوالکفــــــل " امر به معروف و نهی از منکر")-o---

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

سه شنبه 21 آبان 1392  9:27 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 YaSiN313
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به: هفته دهم:----o-( ذوالکفــــــل " امر به معروف و نهی از منکر")-o---

پاسخ به: هفته دهم:----o-( ذوالکفــــــل " امر به معروف و نهی از منکر")-o---

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

سه شنبه 21 آبان 1392  9:27 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 YaSiN313
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به: هفته دهم:----o-( ذوالکفــــــل " امر به معروف و نهی از منکر")-o---

پاسخ به: هفته دهم:----o-( ذوالکفــــــل " امر به معروف و نهی از منکر")-o---

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

سه شنبه 21 آبان 1392  9:28 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 YaSiN313
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به: هفته دهم:----o-( ذوالکفــــــل " امر به معروف و نهی از منکر")-o---

حکم امر به معروف و آیه 105 سوره مائده

يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لا يَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِيعاً فَيُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ در آیه فوق مى خوانیم: «اى کسانى که ایمان آورده اید شما مسئول خویشتنید، اگر شما هدایت یافتید گمراهى دیگران (اعم از نیاکان، یا دوستان و بستگان هم عصر شما) ...

 

نویسنده : آیت الله مکارم شیرازی
 
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لا يَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُکُمْ جَمِيعاً فَيُنَبِّئُکُمْ بِما کُنْتُمْ تَعْمَلُونَ
در آیه فوق مى خوانیم: «اى کسانى که ایمان آورده اید شما مسئول خویشتنید، اگر شما هدایت یافتید گمراهى دیگران (اعم از نیاکان، یا دوستان و بستگان هم عصر شما) لطمه اى به شما نخواهد زد»
(یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لایَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ).
آیه با صراحت مى گوید: شما مواظب و مراقب خود باشید، گمراهى دیگران بر شما زیانى وارد نمى کند، بر این اساس هر کس خود مى داند و عملش، هیچ کس نباید به دیگرى کارى داشته باشد.به همین جهت، پیرامون این آیه سر و صداى زیادى براه انداخته، بعضى چنین پنداشته اند: میان این آیه و دستور «امر به معروف» و «نهى از منکر» که از دستورات قاطع و مسلّم اسلامى است یک نوع تضاد وجود دارد؛ زیرا این آیه مى گوید:
شما مراقب حال خویشتن باشید، انحراف دیگران اثرى در وضع شما نمى گذارد.از روایات رسیده نیز چنین بر مى آید که: این نوع سوء تفاهم و اشتباه، حتى در عصر نزول آیه براى بعضى از افراد کم اطلاع وجود داشته است.«جبیر بن نفیر» مى گوید: در حلقه جمعى از یاران پیامبر(صلى الله علیه وآله) نشسته بودم و از همه کم سن تر بودم، آنها سخن از امر به معروف و نهى از منکر به میان آوردند، من به میان سخنان آنها پریدم و گفتم: مگر خداوند در قرآن نمى فرماید:
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لایَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَیْتُمْ؟
(بنابراین امر به معروف و نهى از منکر چه لزومى دارد!)ناگاه همگى یک زبان مرا مورد سرزنش و اعتراض قرار دادند و گفتند:آیه اى از قرآن را جدا مى کنى، بدون این که: معنى تفسیر آن را بدانى؟!من از گفتار خود سخت پشیمان شدم، و آنها به مباحثه در میان خود ادامه دادند.هنگامى که مى خواستند برخیزند و مجلس را ترک گویند، رو به من کرده گفتند:تو جوان کم سن و سالى هستى و آیه اى از قرآن را بدون این که: معنى آن را بدانى از بقیه جدا کرده اى، ولى شاید به چنین زمانى که مى گوئیم:
برسى که ببینى بخل مردم را فرا گرفته و بر آنها حکومت مى کند، هوى و هوس پیشواى مردم است، و هر کس تنها رأى خود را مى پسندد، در چنان زمانى مراقب خویش باش، گمراهى دیگران به تو زیانى نمى رساند (یعنى آیه مربوط به چنان زمانى است).بعضى از راحت طلبان عصر ما نیز هنگامى که سخن از انجام دو فریضه بزرگ الهى امر به معروف و نهى از منکر به میان مى آید، براى شانه خالى کردن از زیر بار مسئولیت به این آیه مى چسبند و معنى آن را تحریف مى کنند.در حالى که با کمى دقت مى توان دریافت تضادى در میان این دو دستور نیست؛ زیرا:
اوّلاً: آیه مورد بحث مى فرماید حساب هر کس جدا است و گمراهى دیگران مانند نیاکان و غیر نیاکان، لطمه اى به هدایت افراد هدایت یافته نمى زند، حتى اگر برادرِ هم باشند و یا پدر و فرزند، بنابراین شما از آنها پیروى نکنید و خود را نجات دهید (دقت کنید).
ثانیاً: این آیه اشاره به موقعى مى کند که امر به معروف و نهى از منکر کارگر نمى شود، و یا شرائط تأثیر آن جمع نیست.گاهى بعضى از افراد در چنین موقعى ناراحت مى شوند که با این حال، تکلیف ما چیست؟قرآن به آنها پاسخ مى دهد که: براى شما هیچ جاى نگرانى وجود ندارد؛ زیرا وظیفه خود را انجام داده اید، و آنها نپذیرفته اند و یا زمینه پذیرشى در آنها وجود نداشته است، بنابراین، زیانى از این ناحیه به شما نخواهد رسید.این معنى در حدیثى که در بالا نقل کردیم و همچنین در بعضى از احادیث دیگر نقل شده است که از پیامبر(صلى الله علیه وآله)درباره این آیه سؤال کردند فرمود:
اِیْتَمِرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ تَناهَوا عَنِ الْمُنْکَرِ فَإِذا رَأَیْتَ دُنْیا مُؤْثِرَةً وَ شَحّاً مُطاعاً وَ هَوىً مُتَّبِعاً وَ إِعْجابَ کُلِّ ذِى رَأْى بِرَأْیِهِ فَعَلَیْکَ بِخُوَیْصَةِ نَفْسِکَ وَ ذَرْ عَوامَهُمْ!:
«امر به معروف کنید و نهى از منکر، اما هنگامى که ببینید، مردم دنیا را مقدم داشته، بخل و هوا بر آنها حکومت مى کند و هر کس تنها رأى خود را مى پسندد (و گوشش بدهکار سخن دیگرى نیست) به خویشتن بپردازید و عوام را رها کنید».روایات دیگرى نیز به این مضمون نقل شده که همگى همین حقیقت را تعقیب مى کند.«فخر رازى» چنان که عادت او است براى پاسخ به سؤال فوق، چندین وجه ذکر مى کند که: تقریباً همه بازگشت به یک چیز یعنى آنچه در بالا آوردیم مى کند و گویا او براى تکثیر عدد، آنها را از هم جدا کرده است!
در هر حال شک نیست، که مسأله امر به معروف و نهى از منکر از مهم ترین ارکان اسلام است که به هیچ وجه نمى توان شانه از زیر بار مسئولیت آن خالى کرد، تنها در موردى این دو وظیفه ساقط مى شود که امیدى به تأثیر آن نباشد و شرایط لازم در آن جمع نگردد.این احتمال نیز وجود دارد که یکى از موارد مراقب خود بودن، امر به معروف و نهى از منکر است، بنابراین براى حفظ خود باید انجام داد، اما اگر نپذیرفتند در آن صورت زیانى بر ما وارد نخواهد شد.(1)
 
پی نوشت :
1. تفسیر نمونه، جلد 5، صفحه 138.
 
منبع : tebyan-zn.ir

 

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

سه شنبه 21 آبان 1392  9:41 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 YaSiN313
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به: هفته دهم:----o-( ذوالکفــــــل " امر به معروف و نهی از منکر")-o---

 پاسخ به: هفته دهم:----o-( ذوالکفــــــل " امر به معروف و نهی از منکر")-o---

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

سه شنبه 21 آبان 1392  9:42 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 YaSiN313
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به: هفته دهم:----o-( ذوالکفــــــل " امر به معروف و نهی از منکر")-o---

پاسخ به: هفته دهم:----o-( ذوالکفــــــل " امر به معروف و نهی از منکر")-o---

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

سه شنبه 21 آبان 1392  9:42 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 YaSiN313
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به: هفته دهم:----o-( ذوالکفــــــل " امر به معروف و نهی از منکر")-o---

پاسخ به: هفته دهم:----o-( ذوالکفــــــل " امر به معروف و نهی از منکر")-o---

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

سه شنبه 21 آبان 1392  11:10 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 YaSiN313
hoseinh1990
hoseinh1990
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2645
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به: هفته دهم:----o-( ذوالکفــــــل " امر به معروف و نهی از منکر")-o---

 

نقل قول YaSiN313

بسم الله الرحمن الرحیم

 

سلام

 

همسنگران گرامی! قطعاً "امر به معروف" و یا "نهی از منکر" شرایط و مناسبات مکانی و زمانی خودشو می طلبه که دوستان بیشتر به شرایط اون اشاره کردند. در مورد امام حسین(ع)، شرایط زمانی و موقعیت مناسب جهت امر به معروف و نهی از منکر و احیای دین جدّش رسول الله(ص) وجود داشت که دست به این اقدام زدند. اگر شرایط حضرت علی(ع)، در مورد غصب خلافت از ایشون رو در نظر بگیریم، می بینیم که حضرت به امر به معروف "لسانی" [=زبانی] به صورت آوردن حجت و برهان، اکتفا کرده و جهت حفظ اتحاد، هرگز قیام نکردند. البته همون امر به معروف لسانی هم دارای شرایط خاص خودش است. پس در نظر گرفتن ضوابط دینی و موقعیت مناسب، چه برای "امر به معروف" و چه برای "نهی از منکر"، دارای اهمیت بسیار است. توجه داشته باشید که در برخی موارد، با توجه به شرایط و موقعیت زمانی یا مکانی، ائمه(ع) نه تنها فرمان به امر به معروف ندادند بلکه بر "تقیّه کردن" تأکید داشتند و صد البته، اگر پای ارزشها و شعائر دینی وسط باشد، با دستور ولی فقیه و یا مجتهد جامع الشرایط می توان با یقین کامل، امر به معروف و نهی از منکر نمود.

دوستان،  خیلی مایلم بحث، تعاملی باشه و حالت گفتمان داشته باشه نه نقل قول، می خوام نظرتونو راجع به این دو خبری که لینکشو قرار دادم بدونم، [توش نکته داره] :

سلام

من این خبر رو قبلا خونده بودم

به نظر شخصی بنده زیاد کار ایشون درست نبوده درسته نیت خیر داشتن ولی به نظر من اگه میخواستن امر به معروف کنن باید شرایط رو میسنجیدن اول و روش بهتری برای اینکار انتخاب میکردن

اون دختر های بی حجاب مطمئنن با اخم کردن و این رفتار ها تغییری درشون ایجاد نمیشه چون به نظرمن اون دخترها یا پسرا غرور دارن و حتی اگه کار اشتباهی انجام بدیم یکی بیاد بگه کارت اشتباهه ما بهمون برمیخوره در بیشتر مواقع

یه داستانی از زندگی رهبر خوندم که نوشته بود رهبر داشتن کوهنوردی میکردن اگه اشتباه نکنم یه دختر و یه پسر با هم بودن

وقتی اون دختر و پسر متوجه حضور رهبر میشن میترسن که بخاطر این گناهشون زندگیشون کامل نابود بشه و رهبر باهاشون برخورد بدی داشته باشه

رهبر عزیزمون فقط به اون دختر و پسر میگه بهتر نیست اول محرم بشید بعد با حرف بزنید

همین یه جمله تاثیر میزاره روی اونها و اصلاح میشن و ازدواج هم میکنن با هم

من هم با نظر شما موافقم که در هر شرایطی روش امر به معروف فرق میکنه شاید حتی تو یه زمان برای امر به معروف کردن دو شخص متفاوت باید روش های مختلفی به کار برد

به نظر من قرار نیست ما همه جامعه رو امر به معروف کنیم اول خودمون بعد هم دوستان و اطرافیان و تا جایی که توان فردی و اجتماعی ما اجازه میده این حوزه فعالیت دینی رو گسترشش بدیم برای خودمون
 

گـر تو خواهی که  بیابی زجهان راه نجات

بر محمّد تو بگو از دل و جان صلوات.

 

چهارشنبه 22 آبان 1392  12:56 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 YaSiN313 ravabet_rasekhoon
YaSiN313
YaSiN313
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 126
محل سکونت : ایران

پاسخ به: هفته دهم:----o-( ذوالکفــــــل " امر به معروف و نهی از منکر")-o---

 

نقل قول hoseinh1990

 

نقل قول YaSiN313

بسم الله الرحمن الرحیم

 

سلام

 

همسنگران گرامی! قطعاً "امر به معروف" و یا "نهی از منکر" شرایط و مناسبات مکانی و زمانی خودشو می طلبه که دوستان بیشتر به شرایط اون اشاره کردند. در مورد امام حسین(ع)، شرایط زمانی و موقعیت مناسب جهت امر به معروف و نهی از منکر و احیای دین جدّش رسول الله(ص) وجود داشت که دست به این اقدام زدند. اگر شرایط حضرت علی(ع)، در مورد غصب خلافت از ایشون رو در نظر بگیریم، می بینیم که حضرت به امر به معروف "لسانی" [=زبانی] به صورت آوردن حجت و برهان، اکتفا کرده و جهت حفظ اتحاد، هرگز قیام نکردند. البته همون امر به معروف لسانی هم دارای شرایط خاص خودش است. پس در نظر گرفتن ضوابط دینی و موقعیت مناسب، چه برای "امر به معروف" و چه برای "نهی از منکر"، دارای اهمیت بسیار است. توجه داشته باشید که در برخی موارد، با توجه به شرایط و موقعیت زمانی یا مکانی، ائمه(ع) نه تنها فرمان به امر به معروف ندادند بلکه بر "تقیّه کردن" تأکید داشتند و صد البته، اگر پای ارزشها و شعائر دینی وسط باشد، با دستور ولی فقیه و یا مجتهد جامع الشرایط می توان با یقین کامل، امر به معروف و نهی از منکر نمود.

دوستان،  خیلی مایلم بحث، تعاملی باشه و حالت گفتمان داشته باشه نه نقل قول، می خوام نظرتونو راجع به این دو خبری که لینکشو قرار دادم بدونم، [توش نکته داره] :

سلام

من این خبر رو قبلا خونده بودم

به نظر شخصی بنده زیاد کار ایشون درست نبوده درسته نیت خیر داشتن ولی به نظر من اگه میخواستن امر به معروف کنن باید شرایط رو میسنجیدن اول و روش بهتری برای اینکار انتخاب میکردن

اون دختر های بی حجاب مطمئنن با اخم کردن و این رفتار ها تغییری درشون ایجاد نمیشه چون به نظرمن اون دخترها یا پسرا غرور دارن و حتی اگه کار اشتباهی انجام بدیم یکی بیاد بگه کارت اشتباهه ما بهمون برمیخوره در بیشتر مواقع

یه داستانی از زندگی رهبر خوندم که نوشته بود رهبر داشتن کوهنوردی میکردن اگه اشتباه نکنم یه دختر و یه پسر با هم بودن

وقتی اون دختر و پسر متوجه حضور رهبر میشن میترسن که بخاطر این گناهشون زندگیشون کامل نابود بشه و رهبر باهاشون برخورد بدی داشته باشه

رهبر عزیزمون فقط به اون دختر و پسر میگه بهتر نیست اول محرم بشید بعد با حرف بزنید

همین یه جمله تاثیر میزاره روی اونها و اصلاح میشن و ازدواج هم میکنن با هم

من هم با نظر شما موافقم که در هر شرایطی روش امر به معروف فرق میکنه شاید حتی تو یه زمان برای امر به معروف کردن دو شخص متفاوت باید روش های مختلفی به کار برد

به نظر من قرار نیست ما همه جامعه رو امر به معروف کنیم اول خودمون بعد هم دوستان و اطرافیان و تا جایی که توان فردی و اجتماعی ما اجازه میده این حوزه فعالیت دینی رو گسترشش بدیم برای خودمون
 



بسم الله الرحمن الرحیم

با تشکر از مشارکت شما در گفتمان

بله، همیشه نیاز نیست که "امر به معروف" مستقیماً  انجام بشه، خیلی وقتها می شه با کمی ذکاوت، نتیجه بهتری گرفت.

همچنین در جایی که احتمال میدیم شخص یا نهاد خاصی، تأثیر بیشتر و بهتری در انجام "امر به معروف" داره، بهتره موضوع رو با اونها در میون بگذاریم و از اون شخص یا نهاد بخایم که اقدام کنه.

 

یه خاطره هم براتون از نحوه داشتن ذکاوت در امر به معروف، از یه بنده خدایی قرار میدم:

[ دقت کنید که نهایتاً طرف خودشم نفهمیده که بالاخره این امر به معروف بوده یا نه. wink به سنّ و سال کسی که این حرکت زیبا رو هم انجام داده دقت کنید ]

 

یه روزخیلی غافلگیرانه برادرم بهم گفت که"آبجی میشه یه بار برام اذان روبگی میخوام یاد بگیرم". من خودم هنوزراهنمایی بودم وبرادرم ابتدایی بود با ابهت خاصی شروع کردم به اذان گفتن ،خوب که اذانمون تموم شد،برادرم گفت آبجی پس "اشهد انّ علیا ولی الله " کجاش بود؟؟؟؟من که واقعا جاخورده بودم و جای شما خالی مثل اینکه یک کاسه آب سرد ریخته باشن روی سرمون !!!! چند بارباخودم اذان رو تکرارکردم دیدم واقعا مثل اینکه ما تاقبل این جدی جدی اذانمون کامل نبوده !!!خلاصه این برای من یک تجربه شدکه نه تنها تو اذان بلکه همه ذکرها حتما به معنیش هم توجه کنم.ولی هنوزم که هنوز نفهمیدم که برادرم بخاطر امر به معروف از ما سوال کرد یا این یه تلنگر برای مابود ولی یک نکته رو فهمیدم اینکه این روش برادرم منو یاد حرکت امام حسن (ع)وامام حسین (ع) وقضیه یاددادن وضو به پیرمرد انداخت و اینکه این یک شیوه فوق العاده برای امر به معروف ونهی از منکر. شماچی فکر میکنید؟؟؟

 

جمعه 24 آبان 1392  7:38 AM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 omiddeymi1368 ravabet_rasekhoon
YaSiN313
YaSiN313
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 126
محل سکونت : ایران

پاسخ به: هفته دهم:----o-( ذوالکفــــــل " امر به معروف و نهی از منکر")-o---

بسم الله الرحمن الرحیم

عرض یک نکته:

گاهی حتی نیاز به تذکر لسانی هم نیست بلکه اگر شما در مکانی با تیت "امر به معروف و نهی از منکر" حضور داشته باشید، میتونه تأثیر خاص خودشو داشته باشه.

البته اینم ذکاوت خاص خودشو میخاد. wink

به خاطره زیر که در همین رابطه ـَس، توجه کنید:

 

نذار توپ به مهاجمشون برسه!

 
 


طبقه سوم یکی از دانشکده های دانشگاهمون معروف هستش به پاتوق، البته پاتوقی برای دختر خانم ها و آقا پسرهایی که هر روز از هم جزوه میگیرن و فرآیند گرفتن جزوه هم 20 دقیقه ای طول میکشه!
چند وقت پیش که رفتم دانشگاهمون با دو سه تا از دوستان کار داشتم و میخواستم صحبت کنم! محل صحبتمون رو گذاشتیم همون پاتوق! و شروع کردیم قدم زدن. هر از چند گاهی یه نیم نگاه به آقا پسرهای جزوه گیرنده میکردیم! و هر وقت از کنارشون رد میشدیم بحث های دینی میکردیم! بعدش رفتیم بین دو گروه از این عزیزان نشستیم! سریعا یکیشون فرمود که بلند شید برید یه جا دیگه بشینید!! (لیسلطن علیکم شرارکم!!) بنده هم با یک لبخند نمکی عرض کردم ما که راحتیم، شما ناراحتید؟؟ این برادرمون هم فرمودند؛ باشه بشینید! (یه پله کوتاه اومد!)

منظور:
حاج اقای دهقانی (حفظه الله) معتقدند که صرفاٌ با حضور (یه مرحله قبل تذکر) 60% گناه ریزش میکنه!!
لطفا در اماکن خاص(!!) غائب نباشیم!! فضای گناه رو از بین ببریم!! مثل فوتبالی ها که میگن نذار توپ به مهاجم (تیم حریف) برسه!

 

جمعه 24 آبان 1392  8:09 AM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 omiddeymi1368 ravabet_rasekhoon
دسترسی سریع به انجمن ها