خداوند حیاتی مؤبّد برای آن حضرت جاری ساخته است که حتی با رحلت جسمانی پیامبر(ص) هرگز خاتمه نیافته و فروغش را به جامعههای بشری گسترده است و مفاد آیه «وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِنْ مَاتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِکُمْ» (آلعمران / 144) در شعر او برتافته و آوازهای یافته است:
مصطفی را وعده کرد الطاف حق
گر بمیری تو نمیرد این سبق
من کتاب و معجزت را رافعم
بیش و کم کن را زقرآن مانعم
کس نتابد بیش و کم کردن در او
تو به از من حافظی دیگر مجو
رونقت را روز روز افزون کنم
نام تو بر زرّ و بر سکه زنم
منبر و محراب سازم بهر تو
در محبت قهر من شد قهر تو
تا قیامت باقیش داریم ما
تو مترس از نسخ دین ای مصطفا
تو بخفته نور تو بر آسمان
بهر پیکار تو کرده در کمان
آن چنان کرد و از آن افزون که گفت
او بخفت و بخت و اقبالش نخفت(مولوی، 1380: دفتر سوم، 1214 ـ 1207)
پیروان امت نبّی بزرگوار اسلام با تعالیم قرآن و سنت بدیده تحقیق که مینگرند بهروزی دو جهانی را لمس میکنند و دستورهای او را سرمشق زندگی و حیات باقی و معرفت حق تعالی مییابند.در کلمات آن بزرگوار این معنی را چه زیبا و شیوا میبینیم از جمله آنجا که میفرمایند:یَا أَ یُّهَا النَّاسُ أَفْشُوا السَّلَامَ وَأَطْعِمُوا الطَّعَامَ وَصَلُّوا باللَّیْلِ وَالنَّاسُ نیَامٌ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ بسَلَام ٍ. (جرجانی، 1954: 12)
با این اجمال و ایجازی که در این سه عبارت است تعالیمی گهربار آورده است! 1. عبارت «أَفْشُوا السَّلَامَ» تبلیغ آیین دوستی و مهرورزی است که جامعه را به وحدت و همدلی سوق میدهد. 2. در عبارت «أَطْعِمُوا الطَّعَامَ» نوازش از مستمندان و همگان مطرح میشود و تعاون و همبستگی را در بین مردم برمیانگیزد. 3. عبارت «صَلُّوا باللَّیْلِ وَالنَّاسُ نِیَامٌ» اوج عرفان و عبودیت را مطرح میفرماید تا در دل شب که همه در سکون و آرام خواب فرو رفتهاند فرمان بیدار باش و پردازش به بندگی و کسب معرفت و ارزندگی بپردازند و روان خود را اعتلا بخشند.
4. «تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ بسَلَام ٍ» بشارت برخورداری از رضوان الهی است ورود به بهشت و رحمت او. 5. گوشنوازی این عبارت با سجعهای پیاپی و جناس: سلام، طعام، نیام و بسلام، بهطور طبیعی در روح انسان اثر میگذارد که در کتب بلاغت به عنوان سرمشق در کاوشگریهای سجع و جناس مطرح شده است.
در این ابیات مسأله شفاعت و استغفار پیامبر اکرم(ص) درباره گنهکاران امت اسلامی که به پیغمبر پناهنده شوند مطرح شده است در صورتی که پیامبر را بپذیرند و از خدا بخواهند، خدا خواهد پذیرفت و دو بیت اخیر مولوی ناظر است به آیه «وَمَا أَرْسَلْنَا منْ رَسُولٍ إِلَّا لیطَاعَ بإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحیمًا» (نساء / 64)
نتیجه
معرفت الهی آنچنان در تاروپود وجود نبی اکرم(ص) آمیخته و آموخته شده است که آن حضرت را میتوان مصداق روشنی از اخلاق، اوصاف و صفات الهی دانست که خداوند آن را در دسترس بشر قرار داده است. صحابه پیامبر ضمن معرفی ایشان و تبیین ابعاد معرفتی ایشان با بیان احادیثی به ابعاد مختلف وجودی پیامبر اکرم(ص) اشاره کردهاند. اشعار اولیای الهی نیز متضمن همین اوصاف و صفات است که به زبان شعر به ترسیم این معرفت پرداختهاند که میتواند برای اهل ذوق و معرفت سازنده باشد.
منابع و مآخذ
1. قرآن کریم.
2. نهجالبلاغه، شریف رضی، ترجمه سید جعفر شهیدی، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1365.
3. اربلی، علی بن عیسی، بیتا، کشف الغمة فی معرفة الائمة، تبریز، کتابفروشی حقیقت.
4. جرجانی، عبدالقاهر، 1954 م، اسرار البلاغة، به اهتمام هلموت ریتر، استانبول.
5. خاقانی، بدیل بن علی، 1385، دیوان اشعار، تهران، اساطیر.
6. سعدی، مصلح بن عبدالله، 1389، گلستان، تهران، فردوس.
7. سنایی غزنوی، مجدود بن آدم، 1359، حدیقة الحقیقة، تصحیح محمدتقی مدرس رضوی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.
8. طبرانی، سلیمان بن احمد، بیتا، المعجم الکبیر، بیروت، دار احیاء التراث العربی.
9. مجلسی، محمدباقر، بیتا، بحارالانوار، بیروت، دار الرضاء.
10. مولوی بلخی، جلالالدین محمد، 1380، مثنوی معنوی، تصحیح توفیق سبحانی، تهران، روزنه.
11. المهزمی البصری، ابیهفان عبدالله، 1421، دیوان ابیطالب بن عبدالمطلب، بیروت، مکتبه الهلال.
12. نظامی گنجوی، الیاس بن یوسف، 1371، خسرو و شیرین، تهران، آتلیه هنر.
13. 1390، مخزن الاسرار، به اهتمام کاظم عابدینی، قم، کومه.
جلیل تجلیل/ استاد دانشگاه تهران
منبع: فصلنامه پژوهشی در اخلاق شماره6