سرسفرت منو نشوندی حسین نمکت رو به من چشوندی حسین
اون قدر آقایی که این بد رو توی روضت بازم کشوندی حسین
کیه که قلب اون اسیر نشده هیچ کس از روضه تو سیر نشده
شما گفتی بیا و من اومدم شما گفتی بیا تا دیر نشده
هرکی تو روضه میون گریه کناست همه مدیون خون این شهداست
روزشون مثل روز واقعه بود جبهه هاشون مثال کرب و بلاست
یکی بود از دیار شهر خمین خلق و خوهاش مثه مرام حسین
رفت و از خود یه یادگاری گذاشت شد چراغ رها ضیاء دو عین
اباصالح یگانه یار منه میدونم دائما کنار منه
اگه روزی به دنیا باقی باشه میاد اونی که تکسوار منه