0

اخلاق نیكو

 
haj114
haj114
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 3991

اخلاق نیكو

حسن خلق دو معنا دارد: معنای عام ومعنای خاص.[1]
حسن خلق به معنای عام عبارت است از مجموعه خصلت های پسندیده ای كه لازم است انسان روح خود را به آنها بیاراید.
حسن خلق به معنای خاص عبارت است از خوشرویی، خوشرفتاری، حسن معاشرت و برخورد پسندیده با دیگران. امام صادق ـ علیه السلام ـ در بیان حسن خلق به معنای خاص فرمود:
«تُلَیِّنُ جانِبَكَ وَ تُطَیِّبُ كَلامَكَ وَ تَلْقی اَخاكَ بِبِِشرٍ حَسَنٍِ»[2]
حسن خلق آن است كه برخوردت را نرم كنی و سخنت را پاكیزه سازی و برادرت را با خوشرویی دیدار نمایی.
در كتاب های اخلاق و روایات اسلامی هر جا سخن از حسن خلق است، اغلب مراد، همین معنای دوم است.
جایگاه حسن خلق در اسلام
دین مقدس اسلام، همواره پیروان خود را به نرمخویی و ملایمت در رفتار با دیگران دعوت می كند و آنان را از درشتی و تندخویی باز می دارد. قرآن كریم در ستایش پیغمبر اكرم ـ صلی الله علیه و آله ـ می فرماید:
«اِنَّكَ لَعَلی خُلُقٍ عَظیمٍ»[3]
بدرستی كه تو به اخلاق پسندیده و بزرگی آراسته شده ای.
حسن خلق و گشاده رویی از بارزترین صفاتی است كه در معاشرت های اجتماعی باعث نفوذ محبت شده و در تأثیر سخن اثری شگفت انگیز دارد. به همین جهت خدای مهربان، پیامبران و سفیران خود را انسان هایی عطوف و نرمخو قرار داد تا بهتر بتوانند در مردم اثر گذارند و آنان را به سوی خود جذب نمایند. این مردان بزرگ برای تحقّق بخشیدن به اهداف‌ الهی خود، با برخورداری از حسن خلق و شرح صدر، چنان با ملایمت و گشاده رویی با مردم رو به رو می شدند كه نه تنها هر انسان حقیقت جویی را به آسانی شیفته خود می ساختند و او را از زلال هدایت سیراب می كردند، بلكه گاهی دشمنان را نیز شرمنده و منقلب می كردند.
مصداق كامل این فضیلت، وجود مقدّس رسول گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ است. قرآن كریم، این مزیّت گرانبهای اخلاقی را عنایتی بزرگ از سوی ذات مقدس خداوند دانسته، می فرماید:
«فَبِما رَحْمَهٍ مِنَ اللهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ‌لَو كُنْتَ فَظّاً غَلیظَ الْقَلْبِ لانْفَضوُا مِنْ حَولِكَ»[4]
در پرتو رحمت و لطف خدا با آنان مهربان و نرمخو شده ای و اگر خشن و سنگدل بودی، از گردت پراكنده می شدند.
بسیار اتفاق می افتاد كه افراد با قصد دشمنی و به عنوان اهانت و اذیّت به حضور ایشان می رفتند ولی در مراجعت مشاهده می شد كه نه تنها اهانت نكرده اند بلكه با كمال صمیمیت اسلام را پذیرفته و پس از آن، رسول اكرم ـ صلی الله علیه و آله ـ محبوب‌ترین فرد در نزد آنان به شمار می رفت.
ارزشی كه اسلام برای انسان خوشرفتار قائل است، تنها به مؤمنان محدود نمی شود، بلكه غیر آنان نیز اگر این فضیلت را دارا باشند، از مزایای ارزشی آن بهره مند می شوند. در تاریخ چنین آمده است:
علی ـ علیه السلام ـ از سوی پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ مأمور شد تا با سه نفر كه برای كشتن ایشان هم پیمان شده بودند، پیكار كند. آن حضرت، یكی از سه نفر را كشت و دو نفر دیگر را اسیر كرد و خدمت پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ آورد. پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ اسلام را بر آن دو عرضه كرد و چون نپذیرفتند، فرمان اعدام آنان را به جرم توطئه گری صادر كرد. در این هنگام جبرئیل بر رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ نازل شد و عرض كرد: خدای متعال می فرماید، یكی از این دو نفر را كه مردی خوش خلق و سخاوتمند است، عفو كن، پیامبر نیز از قتل او صرف نظر كرد، وقتی علّت عفو را به فرد مزبور اعلام كردند و دانست كه به خاطر داشتن این دو صفت نیكو مورد عفو الهی واقع شده، شهادتین را گفت و اسلام آورد. رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ درباره اش فرمود:
او از كسانی است كه خوشخویی و سخاوتش او را به سمت بهشت كشانید.[5]
حدود حسن خلق
از جمع بندی آیات و روایات و سیره معصومین ـ علیهم السّلام ـ به دست می آید. كه حسن خلق از نظر آیین مقدّس اسلام «ارزش ذاتی» دارد، چه در برخورد با مؤمن باشد و چه در برخورد با كافر، اكنون برای روشن شدن حدود حسن خلق، موضوع را از چند جهت بررسی می كنیم:
الف ـ حسن خلق مؤمنان با یكدیگر
بدیهی است كه خوشرفتاری مؤمنان با یكدیگر، یكی از ارزش های والای اخلاقی به حساب می آید. قرآن كریم، یاران رسول اكرم ـ صلی الله علیه و آله ـ را به این صفت ستوده، می فرماید:
«مُحَمَّدٌ رَسوُلُ اللهِ وَ الَّذینَ مَعَهُ اَشِدّاءُ عَلَی الْكُفّارِ رُحَماءُ بَیْنَهُمْ...»[6]
محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ فرستاده خداست و كسانی كه با او هستند در برابر كفار سرسخت و در میان خود مهربانند.
براساس این آیه، مسلمانان باید نسبت به عموم امّت، مهربان و دلسوز باشند، با آنان خوشرفتاری نمایند، به كمكشان بشتابند، در غم و شادی مردم سهیم باشند و با چهره ای متبسم، مؤدّب و خوشرویی با آنان رو به رو شوند و از این راه سبب ترویج حسن خلق و پیوند با مردم شوند.
ب ـ با مجرمان و منحرفان
جرم و انحراف با روح شریعت، سر ناسازگاری دارد و از هر كس كه سر بزند زیانبار است و خردمندان موظند از آن جلوگیری كنند و عقل و شرع می گوید؛ خندیدن به روی مجرم، كاری نابخردانه است. بنابراین مسلمانان ـ گرچه از خصلت زیبای حسن خلق برخوردارند ـ ولی مجرمان و منحرفان، شایسته چنین موهبتی نیستند و نباید لبخند را تأیید اعمال ناشایست خود بدانند. بلكه در این گونه موارد وظیفه اسلامی، عمل به نخستین مرحله نهی از منكر است كه رویگردانی و نشان دادن حالت تنفّر و انزجار از عمل خلاف است و اگر خلافكار با ترشرویی و گرفتگی چهره ما دست از خلاف نكشد، نوبت به امر و نهی زبانی می رسد كه البته در این مقام باید مستدّل، محكم، منطقی و در عین حال با خوش خلقی و ادب، خلافكار را نصیحت و موعظه كنیم چنان كه قرآن مجید می فرماید:
«اُدْعُ اِلی سَبیلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَهِ وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ و جادِلْهُم بالَّتی هیَ اَحْسَنُ...»[7]
با حكمت و اندرز نیكو، به راه پروردگارت دعوت كن و با آنها با نیكوترین وجه، مناظره نما.
در چنین مواردی باید به ذكر آیه یا روایت یا طرح قانون و مقررات یا بیان صلاح و مصلحت فرد و مملكت، همین طور بازگو كردن آثار ناهنجار گناه و خلاف و پیامدهای زیانبار آن، خلافكار را به اشتباهی كه مرتكب شده واقف كرد تا آن را ترك گوید و باید دانست كه حلاوت گفتار، خوشرویی، استدلال قوی و منطق در سخن و اخلاص و دلسوزی بیش از هر چیز دیگر برطرف مقابل تأثیر می گذارد و سبب اصلاح می شود.
ج ـ خوش خلقی و پرهیز از چاپلوسی
متأسفانه بعضی به دلیل عدم شناخت و آگاهی لازم، حسن خلق و رفتار نیكو را با تملّق و چاپلوسی اشتباه می گیرند و به نا حقّ به مدح و ستایش صاحبان زور و زر می پردازند و در برابر آنان كرنش و كوچكی می كنند و شخصیت و ارزش والای انسانی خود را لگدكوب می سازند و با كمال وقاحت نام این رفتار ناشایست را حسن خلق و رفق و مدارا با مردم می گذارند، نشانه چنین كسانی آن است كه وقتی به افراد عادی و تهیدست می رسند، گشاده رویی و نرمخویی را فراموش می كنند و حتّی چهره ای عبوس و خشن به خود می گیرند. این صفت ناپسند نه تنها یك ارزش نیست، بلكه گناهی بزرگ است كه موجب خشم خداوند می شود. رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ در این باره می فرماید:
«اِذا مُدِحَ الْفاجِرُ اهْتَزَّ الْعَرشُ وَ‌ غَضِبَ الرَّبُّ»[8]
هرگاه شخص فاجری ستایش شود، عرش الهی می لرزد و خداوند خشمگین می شود.
پس ضروری است كه در برخوردهای اجتماعی خود، رفتار پسندیده را با چاپلوسی اشتباه نگیریم و افراد متخلّفی را كه گاه درصددند با چرب زبانی و چاپلوسی، حق و باطل را بر ما مشتبه كنند، طرد كرده و خود را از نیرنگ آنان ایمن سازیم.
د ـ خوش خلقی و مزاح
یكی دیگر از موضوعات مرتبط با حسن خلق، بحث مزاح است. باید دانست كه مزاح و شوخی در حدّی كه موجب زدودن غم و اندوه و شاد كردن مؤمن باشد و به گناه و افراط و جسارت و سخنان زشت و دور از ادب كشیده نشود، عملی پسندیده است. آنچه در این باره از پیشوایان دین به ما رسیده، در همین محدوده است. پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود:
«اِنّی لَاَمْزَحُ وَ لا اَقوُلُ اِلّا حَقّاً»[9]
من شوخی می كنم، ولی جز سخن حق نمی گویم.
شخصی به نام یونس شیبانی می گوید: حضرت صادق ـ علیه السلام ـ از من پرسید: مزاح شما با یكدیگر چگونه است؟ عرض كردم بسیار اندك! حضرت فرمود: «این گونه نباشید، چراكه مزاح كردن از حسن خلق است و تو می توانی به وسیله آن برادر دینی ات را شادمان كنی. پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ نیز با افراد شوخی می كرد و منظورش شادكردن آنان بود.»[10]
هـ ـ حسن خلق آری، بی تفاوتی نه!
از نظر اسلام، حسن خلق هرگز به این معنا نیست كه اگر با منكری رو به رو شدیم، در برابر آن سكوت كرده، لبخند بزنیم، یا در برابر اعمال زشت دیگران واكنش منفی نشان ندهیم. زیرا برخورد منفی و توأم با تندی و خشونت، زمانی مذموم و ناپسند است كه پای بی اعتنایی به دین و ارزش های والای آن در میان نباشد وگرنه رنجیدن نزدیك ترین افراد به انسان نیز اگر به دلیل حفظ ارزش ها و پایبندی به آن باشد، نه تنها زشت نیست، بلكه در ردیف مهم ترین وظایف شرعی و از مراتب نهی از منكر است.


به فرموده امام علی ـ علیه السلام ـ :
«اَمَرنا رَسوُلُ اللهِ ـ صلی الله علیه و آله ـ اَنْ نَلْقی اَهْلَ الُمَعاصی بِوُجوُهٍ مُكْفَهِرَّهٍ»[11]
پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ به ما دستور داده است كه با معصیت كاران با چهره های عبوس روبه رو شویم.


[1] . جامع السعادات، ج 1، ص 342 ـ 343.
[2] . بحارالانوار، ج 71، ص 389.
[3] . قلم (68)، آیه 4.
[4] . آل عمران (3)، آیه 159.
[5] . بحارالانوار، ج 71، ص 390.
[6] . فتح (48)، آیه 29.
[7] . نحل (16)، آیه 125.
[8] . بحارالانوار، ج 77، ص 152.
[9] . بحارالانوار، ج 16، ص 298.
[10] . اصول كافی، ج 2، ص 663.

[11] . وسائل الشیعه، ج 11، ص 413.

  *  عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ وَلا تُری  *
********
دوشنبه 13 آبان 1392  8:30 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها