4. آیا حالات قمر و ستارها و افلاک در کره زمین تأثیر دارد؟
شکی نیست که چگونگى قرار گرفتن بعضى از کواکب آسمان - مخصوصاً سیّارات منظومه شمسى- در مدارات خود، در مقایسه با یکدیگر، ممکن است تأثیرات طبیعى یا فرا طبیعی در کره زمین داشته باشد؛ مثلًا مىدانیم جزر و مدّ دریاها بر اثر تأثیر جاذبه کره ماه است و هرگاه کره ماه و خورشید در یک سو قرار گیرند (مانند اوائل و اواخر ماه) این جاذبه قوىتر و حتّى ممکن است روى پوسته زمین هم تأثیر بگذارد و سبب شکستگىها و زلزلههایى شود و به عکس ممکن است بارندگىهاى قابل ملاحظهاى بر اثر تأثیر کرات آسمانى روى کره زمین و مانند آن صورت گیرد.
ما نمیتوانیم بدون دلیل معتبر، تأثیر طبیعى و فرا طبیعی اوضاع فلکى را در زندگى و حالات انسانها انکار کنیم؛ چرا که تمام اجزاى جهان، یک واحد به هم پیوسته است و در یکدیگر تأثیر دارد.
البته اثبات تأثیر طبیعى و فرا طبیعی اوضاع افلاک در زندگى انسانها در هر مورد و بدون استثنا، سخت است و بدون دلیل معتبر و با خیال، پندار و استحسان نمىتوان چیزى را اثبات کرد؛ حال اگر از طریق معصومین علیهمالسلام مطلبى در این زمینه ثابت شود، همان مقدار که ثابت شده قابل قبول و مورد پذیرش است. مانند پرهیز از مسأله عقد ازدواج در موقع قمر در عقرب.
حتی میتوان به نحو کلی (نه جزئی و تفصیلی) گفت: اوضاع فلکی در روزها و شبها مؤثر است و روز یا شب را منشأ برخی از رخدادها میکند.
به تعبیر دیگر، ایام و بلکه هر لحظه از لحظات ما، تحث تأثیر اوضاع فلکی است. همچنانکه موقع طلوع خورشید، اثری وضعی بر روی زمین رخ میدهد ساعت بعدی اثر عوض میشود و این آثار، واقعی است و تخیلات نیست. لحظه لحظه که به غروب میرسیم تأثیرات خورشید بر زمین و موجودات زمین عوض میشود.
در حالات خسوف و کسوف، آثاری روی زمین ایجاد میشود و تا مدتها روی زمین میماند. اینها بر اساس خرافات نیست و حتی دانشمندان معاصر علم نجوم نیز اینها را بیان میکنند.
پس نمیشود اوضاع فلکی را نادیده گرفت و به نحو کلی (نه به صورت تفصیلی) میتوان گفت از ناحیه سیارات و ستارگان آسمان، انرژیهایی به کره زمین میرسد و ما تحت تأثیر این انرژیها هستیم.
5. چگونه میتوان به اثرات افلاک و ... بر حالات انسان و کره زمین پی برد؟
بعضی از اینها به خبر دادن انسان کامل و اهل ولایت بستگی دارد. در درجه اول، انبیاء (ع) و معصومین (ع) و در درجات بعدی کسانی که مقربترند مانند عرفای برجسته و کامل. (البته سند و دلالت کلام هم مهم است) همچنانکه درباره عقد نکاح و سفر در موقع قمر در عقرب، روایاتی آمده و بیشتر کتب معتبر حدیثی و فقهی آن را نقل کردهاند.
راه دیگر، از طرق تحقیقات تجربی و دانشمندان مربوطه است که مطالبی کشف و به اثبات برسد.
پس اگر مطلبی با دلیل معتبر «نقلی»، «عقلی» یا «تجربی کشف شده و اثبات شده»، ثابت نشود نمیتوان به آن اعتماد کرد و لذا نباید دنبال خرافات و مطالب ضعیف و غیر علمی رفت و خود را با امور ضعیف، مشغول کرد.
6. آیا تأثیر «قمر در عقرب» در ازدواج، با اختیار انسان منافات دارد؟
وقتی گفته میشود که در روایت است که عقد نکاح در زمانی که قمر در عقرب است باعث میشود ازدواج، نیکی نداشته باشد برخی اعتراض میکنند که این مسأله با اختیار انسان، منافات دارد!
پاسخ این است که؛
اولا انسان در انجام عقد نکاح در زمان قمر در عقرب و انجام ندادنش اختیار دارد همچنانکه در انجام بسیاری از کارهای مثبت و منفی که نتایج خوب یا بدی خواهند داشت اختیار دارد.
ثانیا انسان، مختار به معنای مطلق نیست. یعنی خیلی از امور در انسان تأثیر دارد و انسان در قبال آنها اختیاری ندارد. ما در زمان و مکان تولد خود مختار نبودیم، در رشد طبیعی بدن مختار نبودیم، در جنسیت خود مختار نبودیم، در رنگ بدن و نوع قیافه مختار نبودیم، و میلیونها مثال دیگر...
بنابراین مراد از اینکه انسان مجبور نیست و مختار است این است که انسان در سعادت و شقاوت اخروی، مجبور نیست بلکه میتواند راه سعادت را پیش بگیرد و اعمال نیک و خیر انجام دهد و میتواند راه شقاوت را در پیش گیرد و اعمال زشت و ناپسند انجام دهد گرچه در بسیاری از مسائل مانند مکان و زمان تولد، زن یا مرد بودن، فقیر یا غنی بودن، با هوش یا کم هوش بودن، زیبا یا زشت بودن، قوی یا ضعیف بودن و ... تحت عوامل دیگر و مجبور باشد. (البته برخی از این صفات مانند فقیر یا غنی، ضعیف یا قوی، میتواند با اختیار جزئی، تغییر یابد.)
7. آیا تأثیر قمر در عقرب در عقد ازدواج، مخالف توحید و موافق شرک است؟
برخی میگویند اگر بگوییم فلان ستاره یا ماه در برخی حالات و وقایع، تأثیر دارند مخالف توحید حرف زدهایم و در حقیقت، به شرک مبتلا شدهایم. چرا که همه تأثیرها از خداست و جز خدا چیزی نمیتواند موثر باشد.
پاسخش این است که اگر مراد از تأثیر، تأثیر استقلالی باشد به این معنا که ماه وقتی در عقرب قرار میگیرد بدون اذن خدا اثر بدی در نکاح دارد، بله در این صورت، این نظر شرک است و با توحید سازگار نیست.
اما اگر مراد این باشد که خداوند این عالم و تأثیر و تاثرات آن را طبق نظام سبب و مسببی، علّی و معلولی قرار داده است. هیچ یک از مخلوقات مستقل در تأثیر یا تاثر نیستند اما این خاصیت را خداوند به آن مخلوقات عطا کرده و لحظه به لحظه به اذن خداوند تأثیر و تاثر دارند. در این صورت، هیچ مخالفتی با توحید ندارد و بلکه عین توحید است.
مثلا کسی که میگوید آتش میسوزاند اگر سوزاندن آتش را مستقلا بدون اراده الهی بداند، مخالف توحید است اما اگر باور داشته باشد که آتش به اذن خدا میسوزاند، عین توحید است و اساسا همه مخلوقات خداوند به اذن و حول و قوه خداوند، فعل و انفعال دارند و کوچکترین استقلالی از خود ندارند.