رمز ثروتمند شدن
**********************************
اگر پرونده افراد ثروتمند را مرور كنيد خواهيد ديد همگي آنها بزرگ ترين بدهكاران به بانك ها و مؤسسات مالي هستند ، مسلّم است منابع شخصي اجازه فعالين محدود را به انسان مي دهد و براي فعاليت گسترده تر بايد به منابع ديگران متوسل شد و قرض كردن و بدهكار شدن تنها راه دستيابي به اين منابع است .
بيشتر مردم دنيا به بانك ها بدهكارند و موفق ترين آنها غالباً بدهكارترين آنها هستند ، البته ناموفق هاي بدهكار كم نيستند ، تنها فرق اين گروه با هم در اين است كه گروه اول اميد به ايجاد ان را دارند و برنامه ريزي مشخص براي توليد ثروت دارند .
آمريكا كشوري است كه برگترين بدهكار دنيا است و اگر دقت كنيم صنايع آن بالاترين سوددهي در جهان را دارا مي باشند و به راستي وقتي مطمئن باشيم با حساب و كتاب ، تدبير و برنامه مي توان در زماني مشخص برنامه اي مدوّن را پيش برد و به سوددهي رسانيد ،
چرا قرض نكنيم ؟
تصور اينكه قرض كردن و بدهكار بودن بد است تصوري نادرست است زيرا تنها يك خطر بدهكار را تهديد مي كند و آن هم عدم تدبير خود اوست !
اگر تدبير نباشد ، سرعت بدهكار شدن بيشتر از سرعتِ توليد ثروت شده و بدهكار به يكباره تبديل به ورشكسته مي شود مولفه هاي مثبتي كه يك بدهكار با برنامه در زندگي پيدا خواهد كرد .
به شرح زير است :
1) فشار ناشي از بدهي موجب مي شود فرد بدهكار واكنشي كه از خود نشان مي دهد در قياس با واكنش هم رده هاي خود كه بدهكار نيستند ، متفاوت باشد . بيشتر كار مي كند ، بيشتر فكر مي كند ، در فكر شكار لحظه هاست ، فرصت هاي طلايي را از دست نمي دهد و همين يك مزيت بزرگ است .
2) جلوتر بودن از زمان ، بله افراد بدهكار به نوعي از زمان جلو هستند ، چند بار برايتان اتفاق افتاده كه به شوخي گفته ايد ؛ اي بابا من روزي 500 هزار تومان ضرر بي پولي ام را مي دهم ، اگر اينقدر پول داشتم ، فلان كار را مي كردم و روزي 500 هزارتومان سودش را مي گرفتم ، خوب حالا اين گوي و اين ميدان . كافي است بدهكار شويد و از زمان جلو بيافتيد . اگر 10 ميليون تومان داشته باشيد و بخواهيد تجارت خود را تا 5 برابر گسترش دهيد ، يا بايد 10 سال صبر كنيد تا پولدار شويد يا بلافاصله قرض بگيريد و 10 سال زمان را پس انداز كنيد و از زمان جلو بيافتيد .
3) بدهكار بودن تلاش معاش را سرعت مي بخشد ، انسان را از رخوت و سستي مي رهاند . كارمندي را تصور كنيد كه يك حقوق معين در پايان ماه دريافت مي كند ، ساعت 4 به منزل مي آيد و مي ماند تا فردا مجدداً سركار برود . حالا اگر همين كارمند به دليل خريد قسطي بعضي اقلام مجبور به كار دوم مي شود ، تلاش او براي دريافتن منابع پرداخت قسط چند برابر مي شود و اگر درست عمل نمايد مي تواند موفق شود .
4) بدهكار شدن دقت انسان را تخصيص صحيح وقت افزايش مي دهد ، يعني فرد بدهكار از اتلاف و به بطالت گذراندن وقت بيزار است ، فعاليت خود را سروسامان مي دهد .
همة مشخصه هاي خوب بابا در مورد بدهكاراني صدق مي كند كه به برنامه بدهكار مي شوند و براي توليد ثروت برنامة مشخصي دارند ، اگر برنامة مشخص براي توليد ثروت از منبع بدهي نداشته باشيد شما مثل تانكر حامل بنزيني هستيد كه با سرعت 100 كيلومتر حركت مي كند و طلبكار شما در حكم اتومبيل تندرويي است كه با سرعت 200 كيلومتر شما را تعقيب مي كند و خواه ناخواه به شما برخورد كرده و انفجار ( ورشكستگي ) صورت مي گيرد ، حال اگر برنامة مشخصي براي توليد ثروت داشته باشيد شما مثل يك گلولة آمادة شليك هستيد كه با اشارة ماشه و فشار باروت پشت سر ( بدهي ) با سرعت به سمت جلو حركت مي كنيد .
بايد بپذيريم كه در حقيقت ثروت افراد ثروتمند نتيجة استفادة حساب شدة ، صحيح و با برنامه از پول طلبكاراني است كه در زندگي برنامه اي نداشته اند .