پاسخ به:احاديث
فِکرَةُ ساعَةٍ خَیرٌ مِن عِبادَةِ اَلفِ سَنَةٍ؛
یک ساعت اندیشیدن در خیر و صلاح از هزار سال عبادت بهتر است.
(بحارالانوار،ج71ص326)
شیئانِ لایَعرِفُ فَضلَهُما اِلّا مَن فَقَدَهُما : الشَباب وَ العافِیَه؛
دو نعمت است که ارزش آنها را نمی دانند مگر کسی که آنها را از دست داده باشد : جوانی و تندرستی.
(غررالحکم،حدیث 5764)
اِنَّکم لَن تَسعَوا الناس بِاَموالِکم فَسَعَوهُم بِاَخلاقِکم؛
با دارایی خود نمی توانید دل مردم را به دست بیاورید پس دلشان را با اخلاق (نیک) به دست آورید.
(نثرالدر،ج1ص123)
خُذِ الحِکمَه اَنَّی کانَت؛ فَاِنَّ الحِکمَه ضالَّه کُلِّ مُومِن؛
حکمت را هر کجا که یافتی فراگیر، زیرا حکمت گمشده هر مومن است.
(غررالحکم،ح3440)
اَفضَلُ الإِیمانِ اَن تَعلَمَ اَنَّ اللهَ مَعَکَ حَیثُ ما کُنتَ؛
برترین ایمان آن است که معتقد باشی هر کجا هستی خداوند با توست.
(کنزالعمال،ج1،ح66)
تَزاوَروا وَ تَلاقُوا وَ تَذاکرُوا وَ احیَوا اَمرَنا؛
به زیارت و دیدار یکدیگر بروید، با هم به سخن و مذاکره بنشینید و امر ما را (کنایه از حکومت و رهبرى) زنده کنید.
(بحارالانوار،ج71،ص352)
ما من رَجُلٍ تَکبّرَ أَو تَجبَّرَ الّا لذلَّةٍ یَجدُها فی نََفسِهِ؛
هیچ مردی نیست که تکبر بورزد یا خود را بزرگ بشمارد مگر بخاطر ذلتی که در نفس خود می یابد.
(جهادالنفس، ح585)
مَن ماتَ و لَم یعرف امام زمانِهِ ماتَ میتةً جاهِلیةً؛
هرکس بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است.
(کافی،ج1،ص371)
الغَیبَةُ اَن تَقولَ فِى اَخیکَ ما سَتَرَهُ اللهُ عَلَیهِ؛
غیبت آن است که درباره برادرت چیزى بگویى که خداوند آن را پنهان کرده است.
(میزان الحکمه،ح۱۵۵۱۰)
مَن صاحَبَ الناسَ بالَّذى یُحِبُّ اَن یُصاحِبُوهُ کانَ عَدلاً؛
هر که با مردم چنان رفتار کند که دوست دارد آنها با او آنگونه رفتار کنند، عادل است.
(کنزالفوائد،ج۱ص۱۶۲)
لا تَقُولُوا باَلسِنَتِکُم ما یَنقُصُ عَن قَدرِکم؛
چیزى را بر زبان نیاورید که از ارزش شما بکاهد.
(جلاءالعیون،ج۲ص۲۰۵)
خالِطوُا النّاسَ مُحالِطَةً اِن مِتُّم مَعُها بَکَوا عَلَیکُم وَ اِن عِشتُم حَنُّوا اِلَیکُم؛
با مردم چنان معاشرت کنید که اگر فوت نمودید بر شما بگریند و اگر زنده ماندید به شما مهربانی ورزند.
(نهج البلاغه،قصارالحکم10)
من ولههُ الفقرُ ابطرهُ الغن؛
آن که نَدارى حیرانش کند، توانگرى سرمستش مى سازد.
(بحارالانوار،ج۷۴ص۱۹۸)
من راى اخاه على امر یکرهه فلم یرده عنه - و هو یقدر علیه - فقد خانه؛
هر که برادرش را در کارى ناپسند ببیند و بتواند او را از آن باز دارد و چنین نکند، به او خیانت کرده است.
(الامالى صدوق،ص۳۴۳)
لایصیر العبد عبداً خالصاًللّه حتى یصیر المدح و الذم عنده سواء؛
آدمى بنده خالص خدا نمى شود تا آنگاه که ستایش و نکوهش نزد او یکسان شود.
(بحارالانوار،ج۷۳ص۲۹۴)