0

♦ دنیای فراماسونــــــــــــــری ♦

 
YaSiN313
YaSiN313
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 126
محل سکونت : ایران

♦ دنیای فراماسونــــــــــــــری ♦

بسم الله الرحمن الرحیم

 

فراماسون،فراماسونری،اساسنامه فراماسون ها،اعتقاد فراماسون ها،freema3on      

 

    

 

 

بحث « فراماسونری» بحث پیش پا افتاده ای هست و بسیاری با آن،  آشنایی لازم را دارند و این آگاهی را دارند که نباید روی این بحث، توقف کرد. اصولاً افشای جریان فراماسونری، از جمله برنامه های صهیونیستی بود که برای جوانان مسلمان، طرح ریزی شده بود و هدف آن جذب جوانها به خصوص در منطقه "خاورمیانه"، به سمت نشر این افشاگریها و سپس انحراف به سمتی که آنها می خواستند بود. الحمدلله، این توطئه توسط اساتید مطرح حوزه صهیونیسم، شناسایی و خنثی گردید و باعث شد این فریب، در ایران نه تنها کارساز نباشد، بلکه بر اهمیت فعالیت در حوزه «مهدویت» افزود و موج عظیمی از نوعی بیداری در این زمینه ایجاد کرد. متاسفانه این توطئه در کشورهای دیگری مانند عراق که از فقدان اساتید علوم استراتژیک و دشمن پژوهی رنج می برند، کارساز واقع شد و منتهی به منحرف شدن جریان ضد صهیونیسم به سمت "مدعیان دروغینی" نظیر "احمد الحسن" در عراق گردید.

 

اما بحث "فراماسونری":

 

فراماسونری برابر با شیطان پرستی به آن صورت که متاسفانه در خیلی از فضاها به صورت دیدن شکل ها و قیلفه های عجیب و غریب و یا انجام رسومات به دور از فرهنگ انسانی، جا افتاده، نیست. فراماسونری، بسیار سطح بالاتر از شیطان پرستی کلاسیک که صرفاً به پرستش شیطان اقرار می کنند و هیئت و شمایل خود را تغییر می دهند و دچار ناهنجاریهای اخلاقی هستند، می باشد. به این معنی که ممکن است شما یک شخصیت کت و شلواری با رفتارهای اجتماعی صحیح بیبنید که انجام آداب و فرهنگ زندگی اجتماعی انسانها برایش مهم باشد ولی او در حقیقت یک "فراماسونر" باشد. فراماسونری تنها یکی از فرقه های "انجمن های مخفی" است که برای سلطه بر جهان می کوشند و همه آنها به طور مستقیم یا غیر مستقیم توسط صهیونیسم، برنامه ریزی، اداره و سازماندهی می شوند. هدف، آنها تسلط بر کُل کره خاکی و به بند کشیدن سایر انسانهاست. در این زمینه، می توان گفت حتی پرستش شیطان، یک بهانه هست برای مقابله با آنچه با آنها مقابله می کند، یعنی ادیان توحیدی. به نحوی که در این فرقه ها، گاهی پرستش شیطان، تحت الشعاع قرار گرفته و بحث انسان محوری و "پرستش انسان" به جای پرستش شیطان و بالطبع پرستش خدای یگانه، مطرح می شود.

 

تمام ادیان توحیدی، پیروان خود را به پرستش الله و دشمنی با هوای نفس که پرستش شیطان را نیز به دنبال دارد، دعوت می کنند. در این میان، دین اسلام، به عنوان کامل ترین دین و دست نخورده ترین دین الهی، دشمن بزرگی برای چنین پروژه های صهیونیستی محسوب می شود. دینی که تا به اینجا به خوبی توانسته به یُمن الطاف الهی و وجود مجاهدان در راه حق و آگاهی دادن و بصیرت پیروان موعود، اهداف شوم آنان را نقش بر آب کند.

 

در اینجا صرفاً جهت آشنایی عزیزانی که احیاناً با "فراماسونری" آشنایی ندارند، مطلب ذیل قرار گرفته تا به طور اجمالی، با آن آشنا شوند. این فرقه صهیونیستی، مانند هر جریان دیگری برای معرفی خود از دیر باز از "نمادها" استفاده می کردند. آنچه در پی می آید در این مقوله می باشد.

 

◘◘◘

 

 

پنج شنبه 9 آبان 1392  8:26 AM
تشکرات از این پست
YaSiN313
YaSiN313
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 126
محل سکونت : ایران

♦ شناخت فراماسون ها و دنیای فراماسونری ♦

شناخت فراماسون ها و دنیای فراماسونری


دنیای امروز یعنی هیاهو، پیچیدگی، تکثر فرهنگی، گوناگونی، تفاوت، ترس، هیجان و هزاران سوال بی جواب که در اذهان مردم این جهان جا خشک کرده اند. در این میان هر روز گروهها، تشکیلات و فرقه های متعددی ظهور می کنند که همراه خود کوله باری از افکار و عقاید عجیب و تازه را به همراه دارند. تشکیلاتی که به شکل زیرزمینی اداره می شوند و هیچ کس از واقعیت وجودی آنها اطلاعات درست و جامعی در دست ندارد. اما آنچه مشخص است اینکه این گروهها وجود دارند و اتفاقا با نفوذ و موثر عمل می کنند و با شیوه هایی کاملا زیرکانه و دقیق به جذب و هدایت افرادی می پردازند که به عضویت آنها در می آیند. از جمله این گروهها می توان از فراماسونرها یاد کرد.


تعریف فراماسون


کلمه ماسون (mason) یعنی  بنّا،  فراماسون (Freemason) یعنی  بنّای  آزاد. Freestone mason در انگلیسی به معنی سنگتراش ظریف‌کار است. برخی واژه فراماسونری را بنّای آزاد می‌دانند یعنی بنّایی که بدون مزد کار نمی‌کند. ماسونری یک تشکیلات منظم جهانی است که بر  ارکان دولت های جهان و اکثر وجوه زندگی سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جوامع، سلطه یافته است و  بسیار  هم آزادانه عمل می کند.  کسی  که  عضو  فراماسونری  است،  ماسون  یا  فراماسون نامیده می شود. ساختمانی که مرکز فعالیت ماسونها باشد لژ می نامند. فراماسونری فرقه ای پیچیده و دارای تشکیلات مخفی است که در سطحی جهانی‏ و با عمق و دامنه بسیار وسیعی در بسیاری مسائل سیاسی و اقتصادی‏ و فرهنگی دخالت و اعمال نظر می‏نماید و در بسیاری از رویدادهای‏ عمده تاریخ نقش مؤثری داشته و دارد. فراماسونها معمولا اعضاء خود را از بین افراد سرشناس و ذی‏نفوذ جوامع انتخاب می کنند. سه مرکز اصلی فراماسونی (در پاریس،لندن و آمریکا) فرماندهی اصلی همه لژهای تابعه را در کشورها و شهرهای جهان به‏ عهده دارند که در عین حال نقش سازماندهی و هماهنگی را نیز ایفا می‏کنند.


افراد سرشناس فراماسون در گذشته

 

تصویر جورج واشنگتن، اولین رئیس جمهور آمریکا  بر روی قسمتی از دلار

 


جرج‏ واشنگتن اولین رئیس جمهور آمریکا و بسیاری از رؤسای جمهور دیگر آن کشور تا امروز همچون جرج بوش پدر و پسر، بیل کلینتون، جانسون، ریگان و سه رئیس جمهوری که به علت مخالفت با فراماسون ترور  شدند می توان کندی را نام برد. همچنین فرانکلین، ادوارد هفتم پادشاه انگلیس و بسیاری از گردانندگان انقلاب کبیر فرانسه از قبیل منتسکیو و روبسپیر و مارا و دانتون و…و قبل از آنها علماء و هنرمندان در فرانسه مثل مولیر و اصحاب دایرةالمعارف، نیوتون و…و بسیار افراد سرشناس دیگر از اعضاء مشهور فراماسونی هستند. فراماسونری قطعا از اذناب و وابستگان صهیونیسم بین‏الملل و در جهت منافع و مطامع آن است. فراماسون ها به قابیل ارادت خاصی دارند، در حالی که او را سر دسته ی شیطان پرستی می توان نامید. خطرناکترین جمعیتهای زیرزمینی که به منظور درهم‏ ریختن ارکان اسلام و خدمت به اهداف یهود تشکیل شده، همان‏ تشکیلات ماسونی است. جمعیتهای ماسونی هدف معینی جز خدمت به صهیونیسم‏ جهانی و تأمین و تسلط آنان بر جهان ندارند.


سازمان فراماسونری

 


در کشورهای غربی گروه های مختلف مخفی و سری فعالیت می کنند که بعضآً نام های اغواگری  چون Illuminati روشن ضمیران،  روشن فکران  و …  دارند.  اکثر گروه های نامبرده ، گروه هایی توطئه گر و پیرو اهداف  شیطانی  هستند که دست بسیاری از آن ها برای محققین رو شده است. اکثر  این گروه ها با وجود تفاوت های ظاهری، عقاید مشترک و  اهداف یکسانی  دارند. اسامی که به این گروه ها اطلاق می شود عبارتند از Theosophical Society  . نامی که به هیچ عنوان درخور آنان نیست ، Occult، Secret Society، Illuminati،  The Committee of 300،Masonry  و  Freemasonry. از این به بعد وقتی از ماسونها یا فراماسون ها سخن می گوییم ، علاوه بر اعضای Freemasonry  و  Masonry  به طور خاص، منظورمان اعضای گروه های دیگر نیز  به طور عام می باشند. چرا که این گروه ها همگی عقاید و اهداف مشترکی دارند.


به راستی سازمان فراماسونری چه کسانی هستند و پایه های فکری آنها چیست؟  می توان این طور بیان کرد که افراد بسیاری در جستجوی  پاسخ دادن به این سوال هستند، اما نتوانسته اند تعریف دقیقی ارائه دهند. این به این دلیل است که اطلاعات دقیقی در این رابطه در دسترس نیست. در حالی که این تشکیلات و اعضای آن، نقش مهمی در تاریخ داشته اند و شناخت  این  تشکیلات، در دنیای کنونی امری ضروری به نظر می رسد. فراماسونری یا فراموشخانه جمع کانون‌های برادری گسترده‌ای در جهان است. به نظر می رسد این کانون‌ها ریشه‌های بسیار کهنی در اروپای غربی دارند.


فراماسونری یک سازمان خاص نیست، بلکه از کانون‌های گوناگون با افرادی با عقاید مختلف تشکیل شده‌است. برخی از این کانون‌ها با یک‌دیگر در رابطه‌اند یا کانون بزرگ‌تری را تشکیل می‌دهند. برخی دیگر کم و بیش یا کاملاً مستقل‌اند.


از آنجا که فراماسونری یک تجمع سرّی است که کسی به راحتی نمی تواند در میان آن نفوذ کند و اگر هم راه پیدا کرد، موظف است که اسرار آن را مکتوم  و محفوظ نگه دارد؛ لذا یافتن قوانین و اهداف این گروه بسیار سخت و پاسخ به این سوال که دقیقا اهداف فراماسونری چیست بسیار سخت تر است. اما با وجود چنین شرایطی، باز هم افرادی توانستند به حریم این تشکل نفوذ کنند و به اسناد و مدارک مهمی دست یابند و یا بعضی ماسونها بعدها به دلایلی به انتشار برخی قوانین خود زدند. البته همه این افراد متفق الرأی هستند که: «مسئله  یک  توطئه است که این توطئه از اواخر قرن هجدهم آغاز شده و تا به امروز هم با موفقیت تمام ادامه دارد و هدف نهائی آن ایجاد یک حکومت جهانی اومانیستی است و برای پیاده کردن آن در سراسر عالم، به یک مبارزه وسیع و بی امان دست زده اند.»  البته از آنجا که برای رسیدن به حکومت اومانیستی و انسان محوری مشکلی به نام دین وجود دارد، و دین مشکل اساسی فراماسونها می باشد، برخی افراد هدف نهایی فراماسونها را تشکیل حکومت شیطان می دانند. . بنابراین برخی یکی از بزرگترین اهداف گروه های ماسونی را این می دانند که زمینه را برای حکومت فردی از بین ماسون ها با عنوان نمادین ضد مسیح Antichrist دجال، یا به تعبیر بعضی از گروه های ماسونی، فرعون جدید (New Pharaoh) آماده کنند.البته رسیدن به حکومت جهانی شاید نقطه مشترک این اهداف باشد.

 

 

کتاب «کمیته ۳۰۰ کانون توطئه های جهانی» نوشته دکتر جان کولمن،در این زمینه چنین می گوید:
« دلیل موجودیت نظامهای پنهانی مانند سلحشوران اورشلیم، سنت جان و مردان میزگرد و گروه میلنر و سایر  اجتماعات مخفی (ماسونی) چه می تواند باشد؟ اینان، بخشی از  زنجیره گسترده فرماندهی سلطه گری جهانی را  تشکیل  می دهند که از باشگاه رم ، سازمان  ناتو، مؤسسه سلطنتی  امور بین المللی تا سرسلسله توطئه گران، یعنی کمیته ۳۰۰، امتداد دارد. این افراد و گروه ها به این اجتماعات پنهان و اسرار آمیز نیاز دارند، چرا که اعمالشان شیطانی است و بایستی از چشم جهانیان به دور بماند. »


منشأ فراماسونری


در رابطه با منشاء فراماسونری نظرات متعددی وجود دارد که هر کدام بیشتر شبیه به احتمال است و نظری قطعی در این باره نمی توان ارائه داد. چون اختلاف نظر در این باره بسیار است. مدارکی موجود است که نشان می‌دهد که در اواخر قرن شانزده میلادی لژهای فراماسونری در اسکاتلند وجود داشتند. نظریه دیگر مبنی بر این است که عمده تعلیمات این گروه از حکومت مصر  باستان کسب شده است،  هر  چند تعالیم  اندکی را نیز  از  بقیه حکومت ها گرفته است. در هر صورت رد پای حکومت فرعون های مصر باستان را می توان در سراسر تعالیم ماسونی یافت.  البته قطعی ترین اسناد موجود که قابل اطمینان است تاسیس اولین لژ ماسونی را به سال ۱۷۱۷ میلادی در انگلستان و زمان سلطنت خاندان هانوفر می دانند. لذا قرار دادن منشایی قبل از این تاریخ نیازمند شواهد مطمئنی است که درباره آن مخالفان و موافقان مختلفی وجود دارد. طبق اطلاعات به دست آمده از این مکتب فکری اینطور به نظر می رسد که اصولا اعتقادات فراماسون ها ریشه ای الحادی دارد. وجود مفاهیم و علائم پنهان وابستگان به این گروه، این موضوع را مورد تأیید قرار می‌دهند. لذا می توان گفت به همین دلیل است که اصول فکری فراماسون ها با مذاهب توحیدی در تعارض است.


«مایکل هاوارد»، مورخ آمریکایی در نوشته محرمانه‌ای که مخصوص ماسون‌های عالی‌رتبه است می‌نویسد:
« چرا مسیحیت منتقد فراماسونری است؟ پاسخ این سؤال در «رموز» فراماسونری نهفته است. اگر این رموز در دسترس عموم قرار گیرد برای کسانی که از فلسفه آن مطلع نیستند قابل درک نخواهد بود. در حقیقت احتمال اینکه بسیاری از اعضای لژها نیز معنای رموز را درک کنند، پایین است. در محفل درونی فراماسونری، درمیان کسانی که به درجات بالای سازمان رسیده‌اند، ماسون‌هایی وجود دارند که خود را وارثان سنت کهن و متعلق به دوران پیش از میلاد می‌دانند که از اعصار پیشین به تواتر به آنها منتقل شده است. ماسون‌های عالی‌رتبه دانش خاص خود را از سایر اعضا مخفی نگه می‌دارند.»


ماسون اعظم، «نکدت اجران» در این باره می‌نویسد:
« بعضی ماسون‌ها گمان می‌کنند فراماسونری نوعی سازمان نیمه‌مذهبی ـ نیمه‌خیریه است که در آن می‌توانند ارتباطات اجتماعی پسندیده داشته باشند و لذت ببرند. عده‌ای دیگر فکر می‌کنند هدف فراماسونری این است که انسان‌های خوب را خوب‌تر کند. باز عده‌ای گمان می‌کنند فراماسونری محل شخصیت‌سازی است. به طور خلاصه کسانی که با نحوه خواندن و نوشتن زبان خاص ما آشنا نیستند، معنای نمادها و تماثیل را به این شکل درک می‌کنند. فراماسونری و اهداف آن برای آن عده اندکی از ماسون‌ها که قادرند عمیقاً در آن وارد شوند کاملاً متفاوت است. فراماسونری یعنی دانش فاش شده، آغاز و تولد دوباره؛ یعنی واگذاردن راه و رسم زندگی کهنه و ورود به یک زندگی جدید باشکوه‌تر و اصیل‌تر … در پس رمزگرایی ساده و ابتدایی فراماسونری، دسته‌ای مکاشفات قرار دارند که به ما کمک می‌کنند به زندگی روحانی و عالی دست یابیم و به رموز هستی خود پی ببریم. بنابراین در این زندگی روحانی، دستیابی به روشنگری ماسونی امکان‌پذیر می‌شود. تنها در این صورت است که می‌توان به طبیعت و شرایط رشد و تکامل در آن پی برد.»


فراماسونری و اوج گیری آن


براستی چگونه این تعالیم  به آمریکا و اروپای این دوران راه پیدا کرد و چگونه اوج گرفت؟ با  مرور در سیر فراماسونری خواهیم  دید که عامل گسترش، قوم بنی اسرائیل بوده است. ترتیب وقایعی که به اوج گیری فراماسونری منجر شدند، عبارتند از :


۱- افول قدرت مصر و نابودی فرعون و مهاجرت قوم بنی اسرائیل از مصر به همراه حضرت موسی (ع) و ساکن شدن آنان در صحرای سینا
۲- قدرت نداشتن پیامبران پس از حضرت موسی(ع) و شروع و ترویج  تعالیم  ماسونی  مصری و اضافه شدن تعالیم شرک آمیز فلسطینیان باستان(نه اعراب فلسطینی) به تعالیم مصری و شکل گیری تعالیم مختلط با نام کابالا
(Kabbalah=Cabbalah=Qabalah)
3 – حکومت حضرت داوود (ع) و حضرت سلیمان (ع) در اوج قدرت بنی اسراییل و توقیف وسایل جادوگری توسط حضرت سلیمان (ع).
۴- وفات حضرت سلیمان (ع) و بازپس گیری وسایل جادوگری از سوی جادوگران و تهمت جادوگری به حضرت سلیمان (ع) از جانب مردم بنی اسراییل
۵- ادامه ی ترویج کابالا (Qabalah) توسط جادوگران و کاهنان معابد.
۶-  ساکن شدن بسیاری از شوالیه ها و سربازان در قدس در پی اشغال آن توسط صلیبیان و مأموریت نگهبانی از معابد و یادگیری تعالیم  ماسونی از یهود
۷ – فرار شوالیه های معبد و صلیبیان و راهیابی تعالیم ماسونی کابالا به اروپا
۸- مجازات، اعدام و مقابله با شوالیه های معبد به دلیل ماهیت شیطانی تعالیم کابالا و مغایرت آنها با تعالیم کلیسا توسط واتیکان
۹ – مهاجرت شوالیه ها به اسکاتلند و شروع ساخت  اولین  لژ  فراماسونری  مخفی  در  اروپا  با  نام  لژ « وال بیلدرز» یا « لژ کهن اسکاتلند » به عنوان قویترین و مهمترین لژها در اروپای امروز
۱۰ – آغاز فعالیت رسمی ماسون ها در اروپا با ساختن لژهای متعدد در قرن ۱۸ به دلیل کم رنگ شدن نقش و قدرت مذهب در این قرن ۱۸
۱۱ -تاسیس و استقلال آمریکا در سال ۱۷۸۹ و شکل گیری اولین دولت با ارکان ماسونی
۱۲ – تأسیس سازمان ملل متحد با آرمانهای ماسونی در سال ۱۹۴۵
۱۳ – شکل گیری اسرائیل در سال ۱۹۴۸ به عنوان آخرین بازوی اجرایی فراماسونری
۱۴ – جنگ با حزب الله در سال ۲۰۰۶ برای تشکیل حکومت نیل تا فرات سلیمان و استارت برای پروژه های Apocalypse آخرالزمان، و Armageddon (جنگ آخرالزمان)

 

ابزارهای قدرت و اهداف فراماسونری


فراماسونری در طول تاریخ با تمام وجود، از همه قدرت و  امکانات  موجود  برای رسیدن به مقاصد شوم خود بهره برده است. بعد از نابودی حکومت مصر باستان، این عقیده شیطانی به شکلی مخفی و رمزآلود ولی فعالی و پویا، در طی اعصار و قرون در بین جوامع خزیده است. از اواخر  قرن ۱۸ و اوایل قرن ۱۹ و  همزمان با استقلال  آمریکا (که کشوری با  ارکان کاملاً ماسونی است)، فراماسونری  با این تفکر که دیگر در موضع قدرت قرار گرفته است، آهسته آهسته خود را از لایه های زیرین جوامع بیرون کشیده و بدون واهمه، نمادهای خود را عرضه نموده است؛ تا آنجا که در سالهای اخیر به دلیل قدرت فراوان، اعمال  خود  را  علنی تر  کرده  تا عده ای را با ترساندن از قدرت خود، به سمت خویش جذب کند و  پایه های خود را مستحکم تر نماید. فراماسونری در طول تاریخ برای پیشبرد اهداف خود و مبارزه با ادیان الهی،  در دو جبهه کلی و مهم به فعالیت پرداخته است:


۱- جبهه اقتصادی، سیاسی، نظامی و تکنولوژیکی که  از  اواخر  قرن ۱۸  و اوایل  قرن ۱۹  به  موفقیت  نایل  شده  و  از  آن  زمان جهان را تحت تأثیر  قرار داده است. در این جبهه، نقش اصلی را  کشورهای  اسرائیل  و  آمریکا برعهده دارند. آمریکا  و  اسرائیل  علاوه  بر  عملکرد بارز  خود  در  زمینه سیاسی و اقتصادی  و  نظامی،  به  صورت  غیر مستقیم  نیز  با حمایت  از  گروه های  شیطان پرست،  به  ترویج  فساد و فحشا و اعمال شیطانی  مبادرت می ورزند.


۲- جبهه ی فکری، عقیدتی و فرهنگی که با نفوذ در ادیان، قصد تخریب آنها را، هم از درون و هم از بیرون داشته است. در  جبهه  عقیدتی،  فراماسونری با عناوین مختلف در دین های اسلام، مسیحیت و یهودیت نفوذ کرده است:


اسلام:
با  رواج  بهائیت،  بعضی   از   فرقه های   عرفانی   نوپا   و فراماسونهای طیف Shriner، قصد تضعیف دین اسلام را داشته و دارد.


مسیحیت:
فراماسونری گروه هایی به نام اوانجلیکالها (نوانجیلی ها) را رواج داده که اهداف و اعمالشان هم جهت با عقاید فراماسون ها است و این گروه ها تا حد زیادی هم موفق بوده اند. فراماسونها در واتیکان  و بعضی از فرقه های پروتستان هم نفوذ  کرده اند. از این مطلب می توان نتیجه گرفت  که مشکلات اخیر واتیکان با اسلام و کشورهای اسلامی  نیز ناشی از همین موضوع می باشد.


یهودیت :
اکثر یهودیان بالاخص ساکنین اسرائیل جزء  وابستگان  تشکیلات ماسونی هستند . ارتباط یهود و فراماسونری ارتباطی دوطرفه است،  یهود به رواج تعالیم ماسونی یا کابالا پرداخته و فراماسونری هم از یهود حمایت می کند.

 

اهداف فراماسونری


۱- نابودی تمام مظاهر توحید و یکتاپرستی در جهان
۲- به دست گرفتن حکومت و قدرت در تمام کشورهای جهان از طریق  شبکه گسترده ماسونی در تمام ممالک دنیا
۳- تخریب  مسجد الاقصی و کشف  معبد سلیمان و  بازسازی  آن در  ابتدای  قرن ۲۱
۴- پرکردن معبد سلیمان از بت ها و نمادهای ماسونی به عنوان اصلی ترین پرستشگاه ماسونی
۵- برقراری حکومت جهانی  شیطانی  به  پایتختی  معبد سلیمان  در  اورشلیم (بیت المقدس)
۶- به حکومت  رساندن  قدرتمندترین  فراماسون  با  عنوان  نمادین  ضد مسیح Antichrist دجال در ابتدای قرن ۲۱
۷- حفاظت کامل از یهودیت کابالا (دین یهودیت بعد از جنگ های صلیبی دچار انحراف شد. نام این دین، کابالا گذاشته شد. این تفکر جدید کاملا بطور کامل در مسیحیت نفوذ کرد و آنها را نیز تغییر داد. شاید کابالا باعث ایجاد فراماسونی جدید شد.)
۸- پراکندن روح‏ الحاد و فکر اباحیت بین ملتها (منظور از اباحیت،آزادی جنسی است‏ بین هر زن و هر مرد)


با تشکیل این حزب سعی می‏شود سایر ادیان،اخلاق دولتها و ملتها را از جانب یهود ریشه‏کن سازند…ایده‏ اعضاء بر حسب نوشته‏های کتاب«الخطب الاربع»چنین است:
عقاید و رموز و اشارات ما به لغت مصری فرعونی است که به وسیله‏ بنی‏اسرائیل به ما ارث رسیده است…حزب ماسونی نباید قانع به یک یا دو یا سه دولت باشد؛بلکه سلطه‏اش باید جهان را در بر گیرد و برای نیل به این هدف،اولین مرحله، نابودی ادیان و علماء روحانی است که از بزرگترین و خطرناکترین دشمنان ما محسوب‏ می‏شوند…باید بزرگترین دشمن بشریت را که «دین» نام دارد محو و نابود سازیم».افراد حزب ماسونی نباید معتقد به هیچ دینی باشد مگر در صورت ظاهر آن هم برای فریب مردم. در ضمن باید یادآور شد که فراماسون ها نیز برای ورود به اسلام و از بین بردن آن گروه مخصوصی تشکیل داده بودند. این گروه قبل از بعثت پیامبر شروع به فعالیت کرده است. حتی شاید افرادی یهودی که به دنبال پیامبر بودند همین افراد باشند. این افراد درصدد ترور پیامبر بودند. نام این گروه Shriner است و به اختصار(A.A.O.N.M.S)  نامیده می شوند. از علامت های این گروه « ماه و ستاره » ، « کلاه عثمانی » و« شمشیر عربی » را می توان نام برد.


اهداف فراماسون ها

 

 

فراماسون،فراماسونری،اساسنامه فراماسون ها،اعتقاد فراماسون ها،freema3on

 

 


جریان فراماسونری اگرچه در گذشته در قرن یازدهم به معنای یک سازمان صنفی به کار می‌رفت ولی از قرن هجدهم به بعد در کشورهایی مثل فرانسه، هند، آلمان، هلند، سوئد، پرتغال، ایتالیا و… گسترش یافت و به صورت لژهایی که از مرز ۱۶۰۰ هم گذشت درآمد، این لژها وظیفه داشتند که با مخفی کردن اصول و عقاید خود در واقع یک جنبش جدیدی راه بیندازند. فراماسونری، ابتدا جنبش‌های روشنفکری و اکنون جنبش‌های معنویت‌گرای نوظهور را مطرح کرد. هدف این گروه چه بود؟ همه اینها دست به دست هم دادند که به شکلی دین را به حاشیه برانند، اصلا پیام اصلی فراماسونری مقابله با اعتقادات مشترک میان ادیان بود؛ تقدیس شیطان، احیای الهه‌های ملل باستان، اعتقاد به اومانیسم و ماتریالیسم، عدم اعتقاد به روح و امور فرامادی و…. اینها اعتقاد به حضرت سلیمان(ع) داشتند، اما نه به عنوان نبی بلکه به عنوان پادشاه، جادوگر و ماسون اعظم. علاقه افراطی به علوم طبیعی و تفکر ماتریالیستی، اومانیستی و سکولاریستی که در فراماسونری بود بر علم، سیاست، اقتصاد و همه امور زندگی بشر خود را نشان داد. چنین حاکمیتی در اختیار اینها بود، بعد انقلاب اسلامی که پیروز شد و دین اسلام خود را نشان داد دیدند که معادلات جهانی به هم خورد و حکومت جهانی شیطانی که یکی از مهم‌ترین اهداف ماسون‌ها بود، به هم ریخت. آنها اصولا با این هدف حزب صهیونیست را راه انداختند و فلسطین را اشغال کردند و کشور دروغین اسرائیل را درست کردند و شعار کشف معبد سلیمان را در مسجدالاقصی مطرح کردند، همه اینها در واقع طرح‌هایی بود که با مبنای سکولاریستی، اومانیستی و ماتریالیستی شکل گرفت. به نظر می‌رسد که دشمنی با انقلاب اسلامی به خاطر احیای اسلام بود که باعث شد معادلات جهانی به هم بخورد و هدف و آینده متصور دشمنان تیره و تار شود. تصویر کنید که دنیای قبل از انقلاب اسلامی چه فضایی بود، انقلاب اسلامی این فضا را به هم زد، انقلاب اسلامی با چه پیامی این فضا را به هم زد؟ پیام انقلاب اسلامی پیام قرآن و الهی بود، قرآنی که تحریف نشده نه تعریف به زیادت و نه تعریف به نقیصه در آن صورت گرفته و بیانگر اسلام جامع‌نگر است و قرآنی که تدوینگر حقایق انسانی و نیازهای فطری بشر است یکدفعه ظهور کرد و تمام معادلات را به هم زد. آن وقت در آمریکایی که مرکز فراماسونری بود و روسای جمهورش عمدتا فراماسونر و در اهداف فراماسونری قدم برمی‌داشتند، مشاهده شد در برابر یک دین عظیم الهی به نام اسلام ایستادند و متوجه شدند که مسیحیت و یهودیت دیگر افول کرده و یهود به یهود صهیونیستی و مسیحیت هم به مسیحیت صهیونیستی آمیخته شد، دیگر نه کاری از مسیحیت به عنوان دین الهی بر می‌آمد و نه کاری از یهود. مرکزیت اسلام هم که اسلام تشیع بود، در ایران مستقر بود، بنابراین ایران را از لژهای فراماسونری و جریان‌های روشنفکری الحادی و سکولاریستی اومانیستی پر کردند، امام خمینی(ره) که انقلاب کرد پایگاه تشیع را پایگاه قرآن کرد. کشورهای سنی‌نشین هم بیدار شدند، جریان اخوان‌المسلمینی که تقریبا مرده و به حاشیه رفته بود، بار دیگر جان تازه گرفت و احیا شد. انشعاباتی از آن مثل حماس و جهاد اسلامی پیدا شد و در فلسطین یا در لبنان دست به کارهای مهمی ‌زدند که اکنون به این قدرت رسیدند و دولت مستقلی را در غزه تشکیل دادند. آمریکا و اسرائیل وقتی دیدند با این پدیده روبه‌رو شدند و دیگر جریان فراماسونری لو رفته و جریان انحرافی آنها و تفکر مسیحیت صهیونیسم و یهود صهیونیسم آسیب دیده و دیگر نمی‌توانند به لحاظ نظامی گامی بردارند، وارد فعالیت‌های فرهنگی شدند. به این پروسه دقت کنید، البته جنگ نظامی عراق علیه ایران را در طول ۸ سال ایجاد کردند و موفق نشدند. کودتاهای مختلف، حضور منافقین در ایران و… را ایجاد کردند که هیچ کدام از این طرح‌ها جواب نداد و در نهایت به کار فرهنگی در جهان اسلام روی آوردند. چند کار مهم را صهیونیست‌ها و فراماسونرها انجام دادند، یکی از این کارها این بود که قرائت‌های مختلفی از اسلام ارائه کردند. اسلام خشونت‌طلب وهابی‌گری را با رهبری ملا عمر و بن‌لادن ایجاد کردند که همراه با حرکت‌های تروریستی بود و هالیوود هم چقدر از این داستان سوء‌استفاده کرد و در واقع معرفی خشونت‌‌طلبانه از اسلام ارائه کرد ، چون طالبان در افغانستان جنایت‌های متعددی مرتکب شدند و آمریکا با بهانه دفاع از حقوق مردم افغانستان وارد این کشور شد و به بهانه‌های مشابهی وارد کشور عراق هم شدند برخی از استراتژیست‌ها و لابی‌های تصمیم‌ساز آمریکایی به این نتیجه رسیده بودند که برای انجام اقدامات بزرگ در راستای بسط حضور و نفوذ ایالات متحده آمریکا در سایر مناطق جهان، بایستی بهانه‌ای بین‌المللی و یک شوک بزرگ به جهانیان وارد شود و این شوک بزرگ همان حادثه زدن هواپیمای مسافربری بر ساختمان‌های مرکز تجاری بود. مذاهب فراوانی در آغوش اسلام سر بر آورند که اهل سنت و تشیع بزرگ ترین آنها هستند. این دو مذهب اسلامی در بسیاری از کشورها، در طول تاریخ هم زیستی برادرانه داشته اند و حتی از طریق ازدواج میان زن و مرد شیعه و سنی، در درون خانه ای واحد زندگی می کردند و فرزندانشان در فضای دوستی و مهربانی پرورش یافته اند. از زمانی که پای اشغالگران بیگانه به بلاد مسلمانان باز شد، آنان همواره در پی اسباب و عوامل تفرقه و گسستن رشته پیوند میان شیعه و سنی و انگشت نهادن بر نقاط اختلاف بوده اند و کوشیده اند، میان برادران دینی و وطنی، احساس نفرت و بیزاری پدید آورند و اصل شیطانی (تفرقه بینداز و حکومت کن) را پیشه خود ساختند. نخستین برنامه اختلاف افکن آنان، تقسیم جهان اسلام به دولت ها و دولتک ها و ایجاد مشکل مرزی میان دولت های مجاور و تعمیق و تقویت احساس انزوا و جدایی و چند دستگی میان فرزندان یک وطن، با سوء استفاده از اختلافات نژادی، دینی و مذهبی بوده است واقعیت آن است که درکنار این علل و عواملی، بسیاری از تحلیلگران سیاسی و جامعه شناسان، یکی از عوامل دیگر تفرقه و اختلاف درمیان مسلمانان را، توسعه نیافتگی جهان اسلام می دانند. جهان اسلام با وجود وسعت جغرافیایی و موقعیت اقتصادی مهم خود، و با وجود فرهنگ و تمدن پربار و اثرگذارش، متأسفانه هنوز به توسعه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نرسیده است، هنوز بخش وسیعی از جمعیت جهان اسلام در بی سوادی و فقر اقتصادی به سر می برند و خود فقر و بی سوادی نیز عامل مهم در عدم آگاهی درست از دین و درنتیجه، باعث تشدید اختلافات مذهبی، فرقه ای و منطقه ای می گردد. هرچند در جهان مسیحیت نیز اختلافات فراوان و ویرانگری درمیان فرقه های مختلف ازجمله میان کاتولیک ها و پروتستان های مسیحی وجود داشته است، اما عامل توسعه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی اجتماعی در اروپا و جهان مسیحیت، جلو تکرار اختلافات مذهبی را به طور قابل ملاحظه ای توانست بگیرد.

 

عقاید فراماسونری


گروه های مختلف ماسونی بعضاً فلسفه عقیدتی متفاوتی دارند؛ اما  با  این حال در لا به لای عقایدشان، میتوان مشترکات فراوانی نیز یافت.  نکته  مهمی که وجود دارد این است که فلسفه وجودی بسیاری از عقاید ماسونی به طور کامل شناخته نشده است، اما این به معنای عدم وجود این اعتقادات نیست. برای مثال شواهد فراوانی وجود  دارد که نشان  می دهد  اکثر گروه های ماسونی، شیطان را تقدیس می کنند. از جمله، اذعان خود آنها به تقدیس لوسیفر (یکی از نام های شیطان)  و یا استفاده از علایم بی شماری که اکثر آن ها توسط گروه های شیطان پرست نیز استفاده  می شوند. هنوز نمی دانیم که چه عاملی آنان را  به این تفکر سوق داده است. (البته این نکته تقریباً اثبات شده است  که  ماسون ها و شیطان پرستان به موجودی به نام  ابلیس یا شیطان اعتقاد  ندارند، بلکه آن ها بزرگداشت شیطان را به عنوان نمادی برای مخالفت با ادیان انجام می دهند. در هر صورت، علت لجاجت بیش از حد آنها با دین و اصرار  افراطی آنها بر  بزرگداشت شیطان به عنوان نماد ضد دینی، کاملاً روشن نشده است.) نکته دیگر این که بسیاری از گروه های ماسونی شیطان پرست،  الهه های  ملل  باستان  را  نیز ارج می نهند. از جمله Isis و Osirisو… که این مطلب کاملاً اثبات شده  است. اما ما نمی دانیم که چرا آنان خداوند یکتا را کنار گذاشته و هم  شیطان و هم  الهه های متعدد را بزرگ می دارند؟
با این حال بخشی از عقاید ماسون ها که کاملاً اثبات شده اند، عبارتند از:


۱- ادعای روشنی بخش (Giver of light) بودن شیطان (Lucifer)
2- بزرگداشت شیطان و نمادهای شیطانی (Satanism)
شیطان پرستی یک مذهب لا مذهبی همچون بودیسم است! شیطان پرستی لامذهبی است … خود پرستی است – ما خودمان را می پرستیم … شیطان پرستی ماده گرایی است … شیطان پرستی بی دینی است. مذهبی که در آن نیازی به توضیح هیچ کدام از کارهایمان به هیچ کس نداریم. شیان پرستی اعتقادی به وجود خدا , فرشتگان , بهشت و جهنم , ابلیس , اهریمن , ارواح شیطانی , ارواح خوب , جن, دیو و … ندارند. ( اعتراف سایت کلیسای شیطان (Church Of Satan) به عدم اعتقاد واقعی به شیطان.)
۳- اعتقاد به مقام نیمه خدایی زن و مرد اولیه به عنوان خالق نسل کره زمین
۴- بزرگداشت الهه های ملل باستان، مانند ایزس، لات و … و  احترام  به  عقاید جاهلی ملل باستان (Paganism).
5- اعتقاد قوی به آداب و رسوم مصر باستان
۶- اعتقاد فراوان به اومانیسم
۷- اعتقاد فراوان به ماتریالیسم (ماده گرایی)  و  عدم  اعتقاد  به  روح  و  مسایل فرامادی همچون روح و فرشته …

اعضای این گروه ها برای نشان دادن دشمنی خود با مذاهب، از نماد  (Baphomet) که مربوط به شیطان پرستان باستان  است، استفاده نموده و از آن برای نشان دادن بی اعتقادی خود به عالم آخرت  بهره می جویند. البته لازم به ذکر است که فراماسون ها و شیطان پرستان، خودشان  نیز به این مسأله اعتراف کرده اند؛ تا  آنجا  که  در  بعضی  از  کتب  شیطان پرستان، مطالب  زیر  به  چشم می خورد. اعضای این گروه ها در واقع هیچ اعتقاد  قلبی  به  مسایل فرازمینی مانند خدا، فرشتگان، شیطان  و …  ندارند  و معتقدند که تنها ماده، وجود خارجی دارد.
۸- اعتقاد راسخ به سلیمان (Solomon) نه به  عنوان نبی، بلکه به عنوان پادشاه، جادوگر و ماسون اعظم.


خداوند نیز در آیه ی ۱۰۲ سوره ی بقره درباره بنی اسراییل می فرماید:
وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّیَاطِینُ عَلَى مُلْکِ سُلَیْمَانَ وَمَا کَفَرَ  سُلَیْمَانُ  وَلَکِنَّ  الشَّیْاطِینَ کَفَرُواْ یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ……. و پیروی کردند از سخنانی که شیاطین در قلمرو سلیمان می خواندند و هرگز سلیمان به خدا  کافر  نگشت  ولیکن  شیاطین  کافر شدند و سِحر به مردم می آموختند»
کتاب تفسیر نمونه درباره آیه ۱۰۲ سوره بقره می نویسد:
« از احادیث چنین بر مى آید که در زمان سلیمان پیامبر، گروهى در کشور  او  به عمل سحر و جادوگرى پرداختند, سلیمان دستور داد تمام  نوشته ها  و  اوراق  آنها را جمع آورى کرده، در محل مخصوصى نگهدارى کنند. پس از وفات سلیمان، گروهى آنها را بیرون آورده و شروع به اشاعه  و  تعلیم  سحر کردند؛ بعضى از این  موقعیت  استفاده  کرده  و  گفتند:  سلیمان  اصلاً  پیامبر  نبود، گروهى از بنى اسرائیل هم از آنها تبعیت کردند و  سخت  به  جادوگرى  دل  بستند، تا آنجا که دست از تورات نیز برداشتند.
هنگامى که پیامبراسلام (ص ) ظهور کرد و ضمن آیات قرآن اعلام نمود سلیمان  از پیامبران خدا بوده  است،  بعضى  از  احبار  و  علماى  یهود  گفتند:  از  محمد تعجب نمى کنید که مى گوید سلیمان پیامبر است؟ این گفتار یهود، علاوه بر این که تهمت و افتراى بزرگى  نسبت  به  این  پیامبر  الهى محسوب مى شد، لازمه اش تکفیر سلیمان (ع ) بود.
به هر حال این آیه فصل دیگرى از زشتکاریهاى  یهود  را  معرفى  مى کند  که  پیامبر بزرگ خدا، سلیمان را به سحر و جادوگرى متهم ساختند، مى گوید:  « آنها  از  آنچه شیاطین  در  عصر  سلیمان  بر  مردم  مى خواندند،  پیروى  کردند : واتبعوا ما  تتلوا الشیاطین  على  ملک  سلیمان ». سپس قرآن به دنبال این سخن اضافه مى کند: « سلیمان هرگز کافر نشد : و ماکفر سلیمان ». او هرگز به سحر توسل نجست ، و از جادوگرى براى پیشبرد اهداف خود استفاده نکرد، « ولى شیاطین کافر شدند،  و  به مردم  تعلیم  سحر  دادند :  ولکن الشیاطین کفروا  یعلمون الناس السحر ».

۹- علاقه افراطی به علوم طبیعی
تعداد زیادی از برندگان جوایز نوبل و دانشمندان علوم طبیعی، ماسون بوده اند. مانند: الکساندر فلمینگ کاشف پنی سیلین، و ادوارد جنر کاشف  واکسن  آبله. در  این  میان  به  نظر می رسد که علاقه و توجه  افراطی ماسون ها  به  علم، برای پر کردن خلاء ناشی از کنار گذاشتن معنویت انجام می گیرد. البته لازم به ذکر است که در  دین اسلام هم تأکید زیادی بر فراگیری  علم  و  دانش شده  است، اما از  مسلمانان خواسته شده تا به صورت معتدل (نه افراط، نه تفریط)  به  علم بپردازند و از آن به عنوان ابزاری برای رسیدن به خدا استفاده نمایند. بنابراین در اسلام، علم هدف نیست، بلکه یک وسیله است، اما در فراماسونری علم خود یک هدف است.
۱۰- اعتقاد به قدرت برتر در ماسون صاحب درجه ۳۳
گروه های ماسونی ۳۳ مرتبه و ۳۳ درجه دارند. شخصی که به درجه ی ۳۳ می رسد ، قدرت  زیادی داشته و ماسون اعظم نامیده می شود. این شخص بالاترین مقام لژ را در اختیار دارد.
۱۱- اعتقاد به ساخت معبد سلیمان به عنوان پایتخت عقیدتی در بیت المقدس (Jerusalem) قبل از ظهور ضد مسیح (Antichrist) یا فرعون جدید (New Pharaoh) که منجی شیطانی ماسونهاست.
۱۲- اعتقاد به ظهور ضد مسیح Artichrist  = دجال) یا فرعون جدید (New Pharaoh) در ابتدای  (دهه ی اول)   قرن ۲۱  و  شروع  حکومت جهانی شیطانی  توسط  او . البته  ممکن  است که  Antichrist  مورد  نظر خود ماسون ها، لزوماً شخص خاصی نباشد؛ بلکه  ممکن  است  Antichrist  مورد نظر ماسون ها، خود تشکیلات فراماسونری باشد.
۱۳- رد و انکار خداوند
ماسونها خدا را قبول ندارند و برای تعریف خدا این گونه نظر می دهند: خداوندی که همه چیز را آفریده، محققا همان انرژی است.

 


منبع: پایگاه ادیان و فرق

پنج شنبه 9 آبان 1392  8:47 AM
تشکرات از این پست
YaSiN313
YaSiN313
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 126
محل سکونت : ایران

♦ فراماسونری در علائم، نمادها و اعداد ♦

فراماسونری در علائم ، نمادها و اعداد


علامات و اعداد خاصی مورد توجه فراماسون ها و دیگر گروه های شیطان پرست هستند که اکثر آنها نیز منشاء مصری دارند، هرچند علامت هایی نیز از دیگر عقاید الحادی  ملل  باستان از جمله آریایی های قدیم (نه دین زرتشت) ، شرق دور و… اقتباس شده اند.  مهمترین آنها عبارتند از:


چشم جهان بین:


یکی از نمادهایی که در فراماسونری کاربرد فراوان دارد، علامت و نماد چشم جهان بین«All seeing eye» است که به صورت یک  هرم و چشم در رأس آن می باشد. این نماد مربوط به یکی از خدایان مصر باستان  بوده است عده ای معتقد هستند که این چشم همان چشم هرس می باشد و عده ای دیگر معتقد هستند که این چشم ، چشم شیطان می باشد که هنگام وسوسه کردن حضرت ابراهیم برای قربانی نکردن حضرت اسمائیل ، آن حضرت با پرتاب سنگ آن را کور کرد. هرم در معماری کاربرد زیادی دارد ، اما هر هرمی هرم ماسونی نیست. هرم در معماری ماسونی به شکل هرم با رأس جدا و یا هرم با رأس نورانی نشان داده میشود .

Untitled


ستون سنگی با نوک هرمی (Obelisk):


این  نماد  که  نماد  زایندگی و باروری در مصر باستان بوده است، در بناهای ماسونی متعددی به کار رفته است . به معنای سوزن یا ستون نوک‌تیز ، ستون سنگی چهارگوش و بلند که در بالای آن یک نوک هرمی جای دارد و گفته می‌شود که برگزیدن شکل هرم برای همانندسازی با یک پرتوی سنگ شده قرص خورشید بوده‌است. در دوران کهن مصریان باور داشتند که این ستون نمادی از تکه چهاردهم بدن اوزیریس می باشد . این بنا در معماری مصر باستان ، آشور ، آکسومی اتیوپی، روم باستان ، بیزانس (روم شرقی) به کار رفته‌است.
در دوران نوین نیز این بنا در شماری از میدان‌های اصلی اروپا و آمریکا وجود دارد این بنا نزد  فراماسونها مقدس به شمار می‌رود . در حالی که گروهی از مسلمانان آن را نماد شیطان می‌دانند. به طوری که یکی از اعمال حج سنگ زدن به این بناست که رمی جمرات نامیده می‌شود.
توجه کنید که Obelisk ها دقیقاً به شکل ستون سنگی منشوری شکل هستند که سطح مقطع مربعی دارند و در انتهای آنها نیز همیشه هرم وجود دارد. بنابراین بناهایی که ویژگیهای فوق را نداشته باشند،Obelisk محسوب نمی شوند. با جستجوی کلمه Obelisk در اینترنت به ابلیسک هایی با کاربرهای مختلف مواجه خواهید شد ، مثل ساختمان یادبودی در واشنگتن آمریکا و یا برج ساعت یکی از شعب یونایتد بانک.


Untitle1d
ابلیسک یکی از فراعنه مصر                   Obelisk  پارک مرکزی نیویورک          بنای یادبود ماسونی جرج واشنگتن
Untitled2

 

ستاره شش گوش [ ستاره شش پَر] :

 

Untitled3

 

این علامت در افکار عمومی به عنوان نماد «یهودی ها» شناخته شده است و به آن « ستاره ی داوود » یا « مهر سلیمان» هم می گویند؛ ولی در حقیقت این نماد هم  جزء نمادهای الحادی بوده که بر اساس تفکرات الحادی  مصر باستان  ساخته  شده  است و نماد تعادل طبیعت بین زن و مرد، طبع سرد و گرم، الهه های  ماه و خورشید  و…. است.  البته علامت مذکور در مکتب های الحادی دیگر، مانند هندوییسم و دیگر  مکتب های شرقی نیز با مفاهیم مشابهی به کار می رود. نکته  مهم این  است که این تفکر تعادل عالم خلقت، متفاوت با دیدگاه اسلام است.  در اسلام نیز مفهوم تعادل وجود دارد، اما در دیدگاه  اسلامی،  این تعادل مخلوق خداوند یکتاست. امّا در مکاتب شرک آمیز نامبرده، این تعادل را خدایان مختلفی با کمک هم  ایجاد  کرده اند.  برای مثال در تفکر مصر باستان، از امتزاج قدرت خدایانIsis و  Osiris، تعادل در عالم خلقت ایجاد شده است. در تفکرات فراماسونری مثلث رو به پایین نماد زن می باشد که با وجود قرار گرفتن در یک شرایط بی ثباط تعادل را حفظ می کند ، در واقع در تفکرات فراماسونی زن عامل تعادل در جهان می باشد .
مثلث رو به بالا نماد مرد می باشد که با قاعده بزرگی که دارد بسیار استوار است و در واقع مردها عامل استحکام جهان می باشند .تا به انجا این تفکرات بسیار عالیست و کاملاً منطقی به نظر می رسند ولی نکته ای که وجود دارد این است که آنها اعتقاد دارند جهان از تلفیق این دو به وجود آمده و خداوند هیچ نقشی در به وجود آمدن این جهان ندارد و این تفکر را با یک ستاره ۶ گوش نشان می دهند  نکته عجیبی که وجود دارد، این است که  شیطان پرستان نیز علامت مذکور را قویترین علامت خود می دانند و از  آن  در  مراسم  شیطانی  خود  استفاده  می نمایند. در  کتاب ( Web of Darkness شبکه تاریکی »  اثرSean Sellars  (شیطان پرست معروف) در زیر این علامت نوشته شده است :


Untitled4


این   علامت، قوی ترین علامت در شیطان پرستی   است. ستاره ی شش گوشه از شش ضلع، شش گوشه (زاویه) و  شش  مثلث  کوچک درست شده است که معرّف عدد  ۶۶۶ می باشد.  این عدد در بین مسیحیان و نیز شیطان پرستان عددی ویژه و خاص است و نشان دهنده دجال   Antichristمی باشد. هدف اصلی شیطان پرستان و فراماسونها به حکومت رساندن Antichrist  است؛  به همین دلیل است  که ستاره شش گوش، بهترین و قوی ترین نمادشان محسوب می شود.  در ادامه در کتاب  نوشته  شده  است که حتی کلمه  « hex »  که  در  زبان انگلیسی به معنی  نفرین و تلاش  برای آسیب رساندن می باشد، از کلمه « HEXAGRAM ستاره  شش گوش» گرفته شده است.


Untitled5


ستاره پنج گوش [ستاره پنج پَر] :


ستاره پنج گوش یا پنتاگرام یکی از نمادهای بسیار مهم فراماسونها و شیطانپرستان می باشد ، این ستاره هم به شکل روبه پایین و هم روبه بالا در بین این گروهها رواج دارد .به دلیل رخنه تفکرات کابالیستی به درون گروه فراماسونها ، تفکرات شیطانی و ارتباط با اجنه و ماوراءطبیعت در بین این گروه رواج پیدا کرد ، فراماسونها اعتقاد دارند هنگامی که جنی بر آنها ظاهر می شود آن جن در قالب یک بز با بدنی شبیه انسان است که بر همین اساس سمبل صورت این بز را به صورت ستاره پنتاگرام رو به پایین ترسیم می کنند .

 

ستاره نُه پر کابالا :


سبک های نقاشی دوران رنسانس در اروپا، به شدت تحت نفوذ اعتقادات و تعلیمات کابالا بوده است. یکی از چهره های تاثیر گذار بر روی نقاشی های این دوره، ریمون لول (Raymon Lull) فیلسوف اهل کاتالان و عضو گروه های مخفی بوده است. تأثیر لول بر آثار دوره رنسانس به حدی بود که تعدادی از محققان وی را سلف رنسانس نامیده اند.


اما تعداد زیادی از محققین معتقدند که اعتقادات و آثار لول به شدت تحت تأثیر سبک های کابالیستی معاصر خود، به خصوص کابالای نشاط آور (Ecstatic Kabbalah) بوده و این فیلسوف، تعالیم کابالیستی را از دریچه ای دیگر ارایه نموده است. تعلیمات لول، وارد آثار هنری شده و آثار هنری لولیستی (Lullian Art) را پدید آورد.


تعالیم لول، به صورت طلسم ها، اشکال هندسی و نقاشی های مختلفی ارایه گردید که یکی از این اشکال هندسی، آرس برویس (Ars Brevis) نام دارد که تلاش نموده است تا ابزار مورد نیاز برای تعالی و تکامل انسان را از دیدگاه لول در قالب تصاویر هندسی بیان نماید. این تصویر هندسی که تعداد زیادی از محققین، آن را با درخت زندگی کابالا (سفیروت) مقایسه نموده اند، به شکل ستاره ی ۹ پر به نمایش در می آید.
در واقع، اصول تعالیم لولیستی، در قالب ستاره ی ۹ پری به نام (Ars Brevis) به نمایش درآمده است و این تعالیم که خود منبعث از تعالیم شیطانی کابالا می باشد، راز تعالی انسان را بر ۹ اصل استوار گردانیده است. این ستاره ی ۹ پر، به عنوان یک طلسم شفابخش برای معتقدین به لولیسم به کار می رود. زیرا عدد ۹ نشانه ی کمال می باشد. همچنین علامت مخصوص درجه ی ۳۳ در فراماسونری  (که بالاترین درجه ی لژ نیز می باشد) حاوی نماد ستاره ی ۹ پر است و نشان می دهد که ستاره ی ۹ پر، مورد علاقه ی گروه های مخفی و ماسونی است .


Untitled6
Ars Brevis در هنر لولیستی منبعث از کابالا

 

 

علامت آنخ (Ankh) :


این نماد که در باور فرهنگهای امروزی بسیار مرسوم است در واقع در تصاویر مصر باستان بسیار وجود داشته است ، آنخ کلید معروفیست که در کتیبه های موجود در مصر در دست الاهه های مصر باستان مشاهده می شود .نماد Isis است و در لژهای ماسونی به کار می رود. این  علامت  امروزه به عنوان سمبل جنس زن و  نشانه ی فمینیست ها (Feminists)  نیز به کار می رود. رواج تفکر فمینیستی در جهان  نیز  مشکوک  بوده  و  احتمالاً توطئه ای  از  جانب  ماسون ها  می باشد.


Untitled7
آنخ امروزی             آنخ مصر باستان                 آنخ ماسونی                 آنخ فمینیسم

 


دستکش سفید :


همانطور که در بخش قبل بیان شد ، ۹ نفر از افراد امین حضرت سلیمان دستکشهای سفیدی به نشانه بی گناهی در دست می کردند ، فراماسونها نیز به پیروی از آنان و به نشانه پاک پودن دستشان در قتل هیرام دستکش سفید به دست می کنند .


زمین شطرنجی:


در باور یهودیان و فراماسونرها کف زمین معبد سلیمان به صورت شطرنجی بوده است و درب ورود اجنه به داخل کاخ سلیمان از میان ۲ ستون بوآز و جاشین بوده که وجود این دو ستون و زمین شطرنجی به حضرت سلیمان در کنترل اجنه قدرت می داده است .


مار:


فراماسونها معتقد هستند شیطان برای فریب دادن آدم و حوا به صورت مار ظاهر شده است.آنها اعتقاد دارند که پس از رانده شدن شیطان از بهشت ، شیطان به شکل ماری به دور پای طاووس پیچیده وارد بهشت می شود و آدم و حوا را فریب می دهد.


سیب :


اعتقاد دارند که شیطان حضرت آدم و حوا را به وسیله سیب فریب داد .


رنگ قرمز :


رنگ قرمز در تفکرات ماسونی و شیطان پرستی نشانه شهوت است.


عدد ۹ :


این عدد، اولین عدد پر اهمیت برای ماسونهاست . بر طبق افسانه های فراماسون ها ، قبل از زمانی که حضرت سلیمان با ملکه ی صبا آشنا بشود ایشان تصمیم میگیرند که برای فرماندهی خود در اورشلیم یک معبد بسیار بزرگ و با شکوه بنا کنند تا شکوه و عظمتشان را به جهانیان نشان بدهند ، برای همین از یک هنرمند و بنّای چیره دست به نام هیرام برای ساخت این بنا کمک میگیرند.


مارسن گیل در نوشته ای با نام Legend of Hiram A biff اینچنین می نویسد که :


هیرام پسر یک زن بیوه بود که در اسراییل زندگی میکرد و حضرت سلیمان بخاطر زیردستیش او را مامور ساخت معبد خود میکند. در آن زمان هر بنّا به نسبت اهمیت درجه خود مبلغی را دریافت میکرد که تنها سه درجه نیز بیشتر وجود نداشت. در درجه  اول استادان بنّا بودند .در درجه ی دوم کمک استاد. در درجه ی سوم کارگران ساده قرار داشتند.
هر درجه ، نام رمزی برای خود داشت که در پایان هر روز کاری ، با بیان آن نام مبلغ حقوق خود را دریافت میکرند.
یک روز یکی از بنّاهای درجه پایین نزد هیرام رفته و درخواست می کند تا اسم رمز خودش را در اختیار آنان قرار دهد چرا که اعتقاد داشتند در آمدشان بسیار پایین است و فکر می کردند با داشتن اسم رمز او می توانند در پایان روز پول بیشتری دریافت نمایند . هیرام از دادن اسم رمز خودداری می کند . هیرام توسط کارگران ساده به قتل می رسد و بدنش تکه تکه می شود .
بعد از مدتی حضرت سلیمان متوجه غیبت هیرام میشود و ۹ نفر از افراد رازدار و امین خود را مامور پیدا کردن هیرام قرار می دهد ، این افراد دستکش سفید به نشانه ی بی گناهی در دست میکردند ، بعد از مدتی جسد تکه تکه شده ی هیرام را پیدا میکنند و نزد حضرت سلیمان می آورند .حضرت سلیمان تکه های جسد هیرام را بهم میچسباند و هیرام دوباره زنده میشود. از آن تاریخ به بعد عدد ۹ به نشانه ۹ نفر افراد رازدار و امین حضرت سلیمان در میان فراماسونها مقدس می شود .


عدد ۱۱ :


این یکی از پرکاربردترین اعداد فراماسونریست . ضرایب این عدد خصوصاْ مضرب ۳ آن بسیار پرکاربرد هستند .  معروف ترین مورد استفاده از عدد ۱۱ و ۳۳ حادثه یازده سپتامبر است که در یازدهمین روز ماه نهم سال بوقوع پیوست. همچنین نماد دو ستون کنار در معبد سلیمان است که نام آن ها بوآز و جاشین نام داشتند ، که بوآز در سمت چپ درب معبد قرار داشت و رنگ آن سفید بود که نماد شب  و دیگری جاشین نام داشت که در سمت راست درب معبد قرار داشت و رنگ آن قرمز بود که نماد روز بوده است.


عدد ۱۳:


عدد مقدس ماسون ها و یهودیان است. در حالی که مسیحیان آن  را  نحس می دانند. فراماسون ها  در بسیاری از  نماد های  خود، تعداد  اجزاء را  ۱۳ قرار می دهند. به  عنوان مثال در  تصویر  وسط،  ستاره شش گوش  را  با  ۱۳ ستاره کوچک کشیده اند. در شکل راست، ۱۳ دست گوشه های یک شکل ۱۳ دندانه را گرفته اند.

 


 


عدد ۳۳:


این عدد در واقع مضرب سوم عدد یازده است .گروه های ماسونی ۳۳ مرتبه و ۳۳ درجه دارند . شخصی که به درجه ۳۳ می رسد ،قدرت زیادی داشته و ماسون اعظم نامیده می شود. این شخص بالاترین مقام لژ را در اختیار دارد. در  فراماسونری،  صاحب  درجه  ۳۳  بالاترین  قدرت  را داراست. در سمبل بسیاری از گروههای ماسونی از جمله در  علامت  مربوط  به یک  گروه ماسونی شهر (Memphis)  آمریکا که  نام  شهر باستانی Memphis  مصر را برخود نهاده اند، عدد ۳۳ بکار رفته است.


پرگار و گونیا :

Untitled9

 


در وسط این دو علامت، حرف G  قرار گرفته  است. (به  اعتقاد  فراماسونها، Goat بز )  نماد  شیطان است. نکته جالب دیگر، این که در برخی از لژ ها بر روی علامت پرگار و گونیا، علامت چشم جهان بین نیز حک شده است که  نشان دهنده  اهمیت  فوق العاده علامت چشم جهان بین در نزد ماسون ها می باشد.

 


Untitl99ed
ستاره پنج گوش معکوس یا بافومت (Baphomet):
نشان دهنده  بز یا  Goat می باشد. در بین  شیطان پرستان،  بز نماد شیطان است.

 

دست شیطان یا دست شاخدار:


در تفکر ماسونها و شیطان پرستان، شیطان شاخدار  Cornuto  است و با حرکت دست خود، شیطان را  نمایش می دهند. علامت   Cornuto  علامتی  است  که  باید  در  تفسیر  آن  بسیار محتاطانه عمل کرد. زیرا علاوه بر معنای دست شیطان که در غرب شناخته شده است، معانی دیگری نیز دارد. برای مثال در بین ناشنوایان این علامت  به  معنای I love you می باشد. توجه داشته باشید که در مناطق آذری زبان ایران  و  ترکیه  و … از نمادی مشابه با این نماد نیز استفاده می شود که  علامت  نماد  بوزقورت (گرگ خاکستری) می باشد و این نماد ، در بین آذری ها شناخته شده است . بنابراین Cornuto  هنگامی به معنای دست شیطان  است  که  یک فرد شنوای اروپایی یا  آمریکایی  در  مکان های  متعدد  از  این  علامت  استفاده می کند و از  سوی  دیگر  این  شخص با گروه های مخفی و مشکوک  مرتبط است. برای اطلاق لفظ  دست شیطان به علامت  Cornuto، باید هم به محل  زندگی  فرد،  موقعیت،  وضعیت جسمی، ارتباط وی با گروه های مشکوک و دلیل وی در  استفاده  از  این  علامت  بررسی شود. در ضمن، استفاده از Cornuto در کنار علایم دیگر شیطانی اهمیت دارد.

 

 


 

     

 

نماد کورناتو (تصاویر فوق)

 

نماد بوزقورت (گرگ خاکستری) در تصویر فوق

 

به تشابه نمادها، می بایست دقت کنید و آنها را با یکدیگر اشتباه نگیرید [به نحوه جمع شدن انگشتان، دقت کنید] . نماد کورناتو، دارای دو حالت مختلف است. زمانی که این نماد را با دست چپ نشان می دهند، انگشت شست نیز باز می شود و در حالتی که آن را با دست راست نشان می دهند، انگشت شست را به طور بسته نگه می دارند.

در تفکر ماسون ها و شیطان پرستان، شیطان شاخدار Cornuto است و با حرکت دست خود، شیطان را نمایش می دهند. در این علامت باید روی دست به طرف شما باشد و در نشان دادن با دست چپ انگشت شصت باید باز شود! ولی با دست راست شصت هم بسته است. *

 

دست دادن :


در فرقه فراماسونری ۵ نوع دست دادن وجود دارد .


دست دادن به روش تازه واردین ( THE BOAZ )
در فرقه فراماسونی می توان از شیوه دست دادن افراد درجات آنها را در گروه متوجه شد. در درجات پایین و در واقع دست دادنهای پیش پا افتاده ، دست دادن مانند دست دادن معمولی می باشد ولی بعد آن یکی از ماسونها انگشت خود را بین مفاصل دو انگشت اول دست راست ماسون دیگر قرار می دهد ، ماسون دوم در جواب ماسون اول انگشت شصت خود را در محل بین مفاصل دو اولین انگشت ماسونر دیگر قرار می دهد .
در بین اساتید ماسونی نیز دست دادن متفاوت می باشد .
در این روش مانند قبل ، با دست دادن معمولی شروع می شود ولی فرد انگشت خود را در بین مفاصل انگشت دوم و سوم دست راست ماسون دوم می گذارد و ماسون دوم هم در پاسخ  انگشت خود را در همان مکان از دست ماسون اول قرار می دهد و هر و آن نقطه را می فشارند ایـن دست دادن با نام Tubalcain شناخته شده است .


عدد ۶۶۶:


نماد دجال یا ضد مسیح (Antichrist) و یا شیطان . گاهی به صورت FFF  هم این عدد را نشان  می دهند.  چون حرف F،  ششمین حرف انگلیسی است.

 

Untitl9999ed
چلیپای شکسته (صلیب شکسته) یا Swastika:

Untitl99999ed

 

این علامت در گروه های ماسونی هم کاربرد  دارد. در  شکل سمت چپ که مربوط به ماسونهاست، طرحی دیده می شود که در بالای آن علامت صلیب شکسته، و در وسط آن ستاره شش گوش مشاهده می گردد که این مطلب ارتباط  نازیسم و صهیونیزم  را نشان  می دهد.  (برخلاف  ادعای جهان غرب). زیرا  هم  ستاره شش گوش و هم  صلیب شکسته  مورد  تقدیس ماسون ها هستند. در واقع  ریشه های  نازیسم و یهودیت صهیونیستی یکی است و نه تنها این دو  حرکت  شوم  هیچ  تضادی  با  هم  ندارند،  بلکه در خدمت یکدیگر نیز قرار دارند. البته لازم به ذکر است که بعد از جنایات هیتلر، اکثر گروه های ماسونی به منظور پرهیز از بدنامی، استفاده از چلیپای شکسته را کنار گذاشتند؛ این در حالی است که قبل از جنگ جهانی دوم، علامت چلیپای شکسته یک علامت کلیدی در فراماسونری بوده است. ذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که هیتلر نیز ماسون بوده است، اما تحرکات نظامی اش برخلاف مصالح فراماسونری بوده و منجر به مقابله بقیه ماسون ها با وی شده است.


جمجمه و استخوان Bones &Skull :


Untitle9999999d
علامت و رمز گروه مخفی(ماسونی) (Skull & Bones)


افسانه ی ایزس (Isis) یا زن بیوه :


این نماد نیز از دوران مصر باستان اقتباس شده است. فراماسونها اعتقاد دارند که تمام ماسونها فرزندان زن بیوه می باشند. همان طور که ذکر شد در باور مصریان قدیم، Isis و  Osiris الهه های مصر باستان بودند که در اثر ازدواج آنان تعادل طبیعت به وجود آمد. بعد از مدتی Osiris مرد  و خدای شهرهای مردگان گشت. بدین ترتیب Isis بیوه شد.


چشم horus یا چشم ra (خدای خورشید )

 

Untitl9999999999ed
علامت معروف فراماسونری              چشم horus یا چشم ra (خدای خورشید ) در مصر باستان

 

بعد از ذکر علامات و اعداد مورد استفاده در فراماسونری، ذکر این نکته ضروری به  نظر می رسد که  برای  تطبیق علامت های  مذکور بر گروه ها و افراد، باید همواره با احتیاط برخورد کرد. زیرا در بعضی از مواقع،  علامت ها و لوگو های بعضی از  شرکت ها  و  سازمانها در نقاط مختلف جهان،  شبیه  به علامت های فراماسونری هستند، اما همواره نمی توان به این سازمان ها برچسب ماسونی بودن زد.  برای مثال بسیاری از شرکت ها و کانال های  تلویزیونی و ماهواره ای از نماد چشم در لوگوی خود استفاده  می کنند که این چشم،  نماد بیننده و مخاطب تلویزیونی است و این مطلب کاملاً  منطقی و  قابل  فهم است. بنابراین در این حالت، چشم موجود در لوگو های مذکور،  نشان دهنده ماسونی بودن این کانال ها نیست. همچنین چشم پزشکی ها و  عینک سازی هایی  که  در تبلیغات خود از  علامت  چشم  استفاده  می کنند  نیز  ماسونی  نیستند،  چرا  که حرفه ی آن ها در ارتباط با چشم می باشد. از سوی دیگر در بعضی از تصاویر  هنری و معماری، ممکن است در اثر روی هم افتادن  خطوط،  تصاویر  متعددی  شبیه  به ستاره ی شش گوش و ستاره ی پنج گوشه معکوس پدید آید که  این  تصاویر  نیز غیرعمدی بوده و نشان دهنده ی فراماسون بودن معماران  این  بناها  نیست. بدین ترتیب ، صرفاً با مشاهده یک علامت  مشابه علامات  ماسونی، نمی توان  به افراد و شرکتهای مرتبط  با  آن  علامت،  فوراً برچسب ماسون بودن زد. بلکه باید در این زمینه تحقیق نمود و از شواهد محکم تری در تأیید یا رد ماسونی بودن گروه های مذکور بهره گرفت. البته در این بین بعضی علامت ها هستند که  اختصاصاً و عمدتاً ماسونی  هستند و تا حدود زیادی می توانند ماسونی بودن افراد و شرکت ها و سازمان های مرتبط با خود را نشان دهند. برای مثال علامت پرگار و گونیای ماسونی (نه پرگار تنها و یا گونیای تنها)، علامت بسیار  اختصاصی  ماسونها  است. همچنین  علامت  هرم و چشم (نه هرم تنها یا چشم تنها)  نیز  یک  علامت  بسیار  اختصاصی برای گروه های ماسونی است.


از سوی دیگر اگر گروهی از علامت های فراوان و متعدد فراماسونری  استفاده  بکند نیز به احتمال قوی یک گروه ماسونی می باشد. به همین صورت، گروهی که  علایم ماسونی را بدون هیچگونه قرینه منطقی به کار می برد،  نیز  به  احتمال  زیاد  یک گروه ماسونی است. برای مثال،  نماد چشم جهان بین که  در  لژها استفاده می شود نیز یک نماد  کاملاً  ماسونی  می باشد؛  چرا  که  در  لژها  هیچ  عملیات چشم پزشکی و تصویربرداری انجام نمی شود که بتوان نماد چشم جهان بین  را  به آن ربط داد. در هر حال باید این مطلب را همواره به یاد داشت که صرف دیدن یک  علامت  شبیه به علایم ماسونی، نباید سریعاً به افراد و سازمان های  مرتبط  با  علامت،  برچسب ماسون بودن زد و برای رد یا تأیید این مسأله، باید تحقیقات بیشتری انجام داد.

 


منبع : پایگاه فرق و ادیان [با دخل و تصرّف]

* منبع: سایت شهید آوینی

پنج شنبه 9 آبان 1392  9:03 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها