پاسخ حاج اسماعیل دولابی به التماس دعای حاجی
در حج کسی را دیدم گفت التماس دعا دارم. گفتم التماس دعا یعنی چه؟ گفت یعنی حجی که آمده ام قبول کند. گفتم خودت آن را قبول داری؟ گفت نه. گفتم: «اگر من بگویم قبول کند مرا هم می گیرند. می گویند صاحبش آن را قبول ندارد، آیا تو بیشتر از صاحبش دلت می سوزد. اقلا خودت اول بپذیر که خدا به تو توفیق داده است و تو را به سرزمین مکه آورده است.»
نماز می خوانی و عبادت می کنی و خدا را می خوانی بگو الهی شکر. چهار پنج بار الهی شکر بگو تا لااقل شیرینی شکر به لبت برسد. کم کم از خدا ممنون می شوی.
چگونه می توان شکر نعمتهای خداوند را به جای آورد؟ اصلاً می توان؟
بسیاری از ما انسان ها فکر می کنیم خداوند نیازمند عبادت های ماست! و خیال می کنیم با نماز خواندن و سایر عبادات دیگر دِین خود را ادا کرده ایم! بسیار اندک اند کسانی که به این بینش زیبا رسیده اند که همین که خداوند به ما اجازه و امکان ستایشش را داده نعمت دیگری است و لازم است برای همین نعمت (یعنی امکان ستایش کردن) نیز خدا را سپاس گوییم. در نتیجه هر شکر گزاری ای خود،شکر گزاری دیگری را می طلبد!
در مناجاتی از پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) آمده است: «خدایا تو نعمت های گسترده ات را بر من ارزانی داشته ای پس تو را بر آن نعمت ها شکرگزاری می کنم، چگونه شکر کنم شکر گزاری تو را؟
خطاب آمد دانشی که به دست آورده ای همه دانش ها را در بردارد. کافی است تو را این که بدانی که این شکرگزاری تو خود نعمتی از ناحیه ی من است.»(منهاج البراعة، جلد 1، ص 300)
امام صادق(علیه السلام) نقل می فرماید: خداوند به موسی(علیه السلام) وحی کرد ای موسی حق شکر مرا به جا آور. موسی(علیه السلام) گفت: خدایا چگونه حق شکر تو را به جا آورم و حال این که هیچ شکری را من به جا نمیآورم، مگر این که تو نعمتی بر این شکرگزاری به من عنایت کردهای و من بر این نعمت اخیر باید شکری دیگر کنم. پس خطاب آمد ای موسی الان همین قدر که معرفت پیدا کردهای این شکرگزاری تو نیز از من است، شکر مرا به جا آوردهای.(کافی، ج 2، ص 98)
بهترین راه شکرگزاری از نعمتهای خداوند
شکر عملی؛ شکر کامل و ثمره دو مرحله شکر قلبی و زبانی است. به عبارت دیگر؛ وقتی انسان؛ به وسیله دل، نعمت بودن نعمتی را فهمید و به زبان آن را اظهار کرد و شکر منعم را به جای آورد، حق بر این است که در عمل نیز شکر خدا را آشکار کند.
امام علی (علیه السلام) در حدیث کوتاه و پُر معنایى میفرماید: «شکر پروردگارت این است که دائماً ثنایش گویى، شکر کسى که بالاى دست تو است به این است که در پیروى از او صادق باشى، شکر همردیفت آن است که مراتب اخوّت و برادری را به خوبى انجام دهى و شکر کسانى که زیر دست تو هستند به این است که از بخشش به آنها مضایقه نکنى»
بنابراین، شاکر حقیقی باید نعمتهای الهی را صرف رضا و مقصود مُنعِم نماید و همواره باید آگاه باشد که از نعمتهای خدا در چه مسیری استفاده کند تا مرتکب کفران نعمت نگردد.
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «شُکْرُ النِّعْمَةِ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ، وَ تَمَامُ الشُّکْرِ قَوْلُ الرَّجُلِ: الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ»؛[کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، ج 2، ص 95] شکر نعمت، اجتناب و پرهیز کردن از کارهاى حرام است؛ و تمام شکر، آن است که کسى بگوید: «ستایش خدا را که پروردگار جهانیان است». به یقین؛ منظور از گفتن «اَلْحَمدللّه»، تنها لَقْلَقَه زبان نیست، بلکه منظور حمدى است که از عمق جان و درون دل برخیزد. چه بسیارند کسانى که با زبان شکر خدا میگویند، ولى در عمل، کفران میکنند، از اینرو، خداوند متعال میفرماید: «وَ قَلِیلٌ مِنْ عِبادِیَ الشَّکُورُ»؛[ عده کمى از بندگان من شکرگزارند؛ سبأ 13.] که ناظر به شکر عملی است.[ قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 4، ص 63]
انسان هر چه تلاش و کوشش نماید از ادای کامل شکر پروردگار بر نمیآید، لذا بهترین اقسام شکر، اعتراف تامّ است به تقصیر و عجز از اداى شکر، و تصدیق به اینکه توفیق شکر، نعمتى است از نعمتهاى الهى.[ گلستانه، سید علاء الدین محمد، منهج الیقین (شرح نامه امام صادق علیه السلام به شیعیان)، محقق و مصحح: صحفى، مجتبى، صدرایى خویى، على، ص 54]
شکر عملی دارای افراد و مصادیق فراوانی است که برای نمونه برخی از مصادیق آن، استناد به روایات، بیان میشود:
1. سجده شکر، نماز شکر، احسان و ولیمه دادن برخی از مصادیق شکر عملی هستند.[ همان]
نقل شده است که؛ «وقتی برای پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) چیزی به وجود میآمد که موجب خوشحالی یا حتی موجب نگرانی آن حضرت میشد، به سجده میرفت و برای خدا سجده شکر بجا میآورد».[ علامه حلى، حسن بن یوسف، نهج الحقّ و کشف الصدق، ص 432]
2. عفو و گذشت در مقابل پیروزی بر دشمن از دیگر مصادیق شکر عملی است، همانگونه که امیرمۆمنان على (علیه السلام) میفرماید: «هنگامى که بر دشمنانت پیروز شدى، عفو و بخشش را شُکرانه این پیروزى قرار بده». [ حرّ عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشیعة، ج 12، ص 171.]
شاکر حقیقی باید نعمتهای الهی را صرف رضا و مقصود مُنعِم نماید و همواره باید آگاه باشد که از نعمتهای خدا در چه مسیری استفاده کند تا مرتکب کفران نعمت نگردد
3. انفاق کردن بخشی از اموال در راه خدا نیز از مصادیق شکر عملی است، امام على (علیه السلام) میفرماید: «بهترین شکر نعمتها، بخشیدن آن است».[ تمیمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، غرر الحکم و درر الکلم، محقق و مصحح: رجائى، سید مهدى، ص 195، دار الکتاب الإسلامی، قم، چاپ دوم، 1410 ق.]
4. عبادت و نیایش در برابر پروردگار نیز طریقه دیگرى براى شکرگزارى عملى است، که در سخن امام علی (علیه السلام)، عبادت به انگیزه شکر، به عبادت آزادگان و افضل اعمال تعبیر شده است.[ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول عن آل الرسول(صلی الله علیه و آله)، محقق و مصحح: غفاری، علی اکبر، ص 246]
5. آموختن علم خویش به دیگران و عمل به آن؛ شکر نعمت علمی است که خداوند به عالم عنایت فرموده است. امیرمۆمنان على (علیه السلام) در اینباره میفرماید: «شکرگزارى عالم در برابر علمى که دارد این است که به آن عمل کند و به نیازمندان بذل نماید(به آنها آموزش دهد)».[ غرر الحکم و درر الکلم، ص 407.]
شکر در برابر افراد، به اعتبار مراتب و جایگاهشان متفاوت است که امام علی (علیه السلام) در حدیث کوتاه و پُر معنایى میفرماید: «شکر پروردگارت این است که دائماً ثنایش گویى، شکر کسى که بالاى دست تو است به این است که در پیروى از او صادق باشى، شکر همردیفت آن است که مراتب اخوّت و برادری را به خوبى انجام دهى و شکر کسانى که زیر دست تو هستند به این است که از بخشش به آنها مضایقه نکنى».[ غرر الحکم و درر الکلم، ص 406]