ماهیت جامعه مجازی
● آیا می توانیم یك تعریف كوتاه و شفاف از جامعه مجازی داشته باشیم و اساساً ماهیت جامعه مجازی را بیان كنیم؟
▪ برای رسیدن به این مقصود پرداختن به تاریخچه موضوع اجتناب ناپذیر است. مفهوم جامعه مجازی اولین بار در سال ۱۹۶۸ توسط دوتا دانشمند به نام های"لایدر" و"تیلور" مطرح شد طی ۱۰ سال بعد، جامعیت یافت و اصطلاحا" بعنوان معاشرت آنلاین مطرح شد.
تعریف كلی كه در زندگی روزمره از جامعه مجازی می شود، بر جامعه ای دلالت دارد كه ارتباطات در آن چهره به چهره نیست و در واقع این تعریف در مقابل جامعه معمولی، كه ارتباطات در ان رو در رو است، ارائه شده است. به بیان ساده تر جامعه مجازی جامعه ای است كه ارتباطات در آن رو در رو نیست.
● اشاره كردید كه این بحث در اوخر دهه شصت میلادی مطرح شده است. در ان دوره كه بحث شبكه های مجازی به صورت امروز مطرح نبود. چطور اندیشمندان در آن دوره به طرح چنین مفهومی پرداختند؟
▪ در قرن هجدهم میلادی در اروپا دو پدیده مهم باعث شد، كه بحث جامعه مجازی مطرح شود. اول؛ پدیده رمان نویسی و دوم؛ پدیده روزنامه. با تمركز بر این دو مقوله می توان درك كرد كه منطور از جامعه مجازی و عدم ارتباطات چهره به چهره و رو در رو، به چه معنا مطرح شده است. یعنی در وهله اول رمان و روزنامه امكان تعاملات غیابی را فراهم ساختند و در پی آن، رادیو و تلویزیون چنین نقشی ایفا كردند. پس از این مقطع بود كه بحث اینترنت نیز در مناسبات مجازی جای خود را باز كرد. پس در واقع مجموعهء این ابزار و تكنولوژی های ارتباطی بود كه توانست ابعاد جدیدی را به جامعه مجازی داده و آن را گسترش دهند.
● به هر حال بین معنای جامعه مجازی قبل از ظهور دامن گستر تكنولوژی و پس از آن تفاوت های فاحشی وجود دارد، این قضیه را چگونه ارزیابی می كنید؟
▪ بله اما آنچه ما عنوان جامعه مجازی (cyber- society) می شناسیم معمولاً جوامعی را شامل می شود، كه نوع ارتباطات داخل آنها با نوع ارتباطات داخل یك جامعه جغرافیایی تفاوت دارد. همانطور كه گفتم اصل جامعه مجازی بر عدم رو در رویی افراد است كه این امر نیز تنها در سایه فن آوری های میسر می شود.
مؤلفه ها و شاخص های جوامع مجازی كدامند و چگونه می توان بحث دهكده جهانی را از مفهوم جامعه مجازی بازشناخت؟
قبل از هر چیز باید دانست كه ویژگی ها و مولفه های مختلف این نوع از جوامع هم وجوه مثبت را شامل می شود و هم وجوه منفی را. اگر كمی به گذشته بازگردیم، بحث دهكده جهانی نیز در همین راستا معنا می یابد. البته مفهوم جامعه مجازی، در معنایی كه گفتم، پیشتر از بحث دهكده جهانی مطرح شده است. در واقع دهكده جهانی یكی از همان مولفه های جامعه مجازی را كه همان بدون مرز بودن است، مطرح می كند.
یكی دیگر از مولفه های جامعه مجازی عدم تمركز است كه این موضوع فقط از طریق اینترنت قابل پیاده سازی است؛ زیرا ماهیت اینترنت بر عدم تمركز دلالت دارد. در واقع هیچكس نمی تواند بگوید كه من صاحب اینترنت هستم؛ زیرا اینترنت پدیده ای است كه در هیچ نقطه تمركز ندارد، بنابراین جامعه ای هم كه توسط همچنین فرایندی فنی ای بوجود می آیــد و شكل می گیــرد، عدم تمركز، یكی از مولفه های اساسی اش خواهد بود كه این امر باعث می شود، این جوامع خاصیت دیگری نیز داشته باشند كه آن قابلیت رشد است. در واقع قابلیت رشد نیز یكی از مولفه های اساسی جوامع مجازی است. به این معنی كه این جوامع می توانند به شدت و با سرعت زیاد، بزرگ شده و گسترش یابند.
پس بنابراین، جوامع مجازی، جوامعی هستند بدون مرز و در حال رشد و گسترش كه اصولاً جوامع فعلی ما به اینگونه جوامع كه اصطلاحا" به آنها جوامع تكنولوژیكی نیز می گویند، وابسته هستند.
● در مطالعه این جوامع آیا می توانیم همانگونه عمل كنیم كه گویی با جوامع معمولی مواجه هستیم؟
▪ اگر جوامع مجازی را مانند یك جامعه معمولی در نظر بگیریم، با یكسری شاخص ها، قوانین و رفتار مواجه می شویم كه خیلی مهم هستند؛ همچون شناسه ها، قوانین، رفتارها، مسئولیت ها و امنیت، رهبری، جرم و جنایت، سیاست، تحصیل، فرهنگ، انقلاب، بهداشت و سلامت و حتی حقوق بشر. این پارامترها در جامعه مجازی مانند جامعه معمولی شرایط خاص خود را دارند و بسیار حساس و حیاتی هستند.
● از چه نظر حیاتی هستند؟
▪ از این نظر كه واقعیت دارند. هرجا كه شما وارد بحث های فن آوری اطلاعات و ارتباطات می شوید، باید این قید را لحاظ كنید كه با یك امر واقع (fact) روبرو هستید. این جوامع با اینكه نام "مجازی" را با خود حمل می كنند اما واقعی هستند؛ زیرا واقعا بر اساس وجود و تعامل انسانی و
كنش افرادی كه وجود فیزیكی دارند، شكل گرفته است. پس تاكید می كنم كه جامعه مجازی، جامعه ای است كه واقعاً وجود دارد.
جایگاه فن آوری اطلاعات و ارتباطات(ICT) وتجارت الكترونیك در جامعه مجازی كجاست؟
اول اینكه، هر دو مقوله ای كه شما به آن اشاره كردید مهم هستند. هم بحث "آی سی تی" و هم تجارت الكترونیك در اصول اساسی جامعه مجازی تلقی می شوند.
● البته جمع بندی این دو مقوله كمی نامأنوس است؛ زیرا بحث فن آوری های مجازی و تجارت الكترونیك الزاماً در كنار هم نیستند. چطور؟
▪ زیرا تجارت الكترونیك پدیده ای است كه بر مبنای"آی سی تی" شكل گرفته است. پس می توان هر یك را جداگانه مورد بررسی قرار داد. مثلاً ابتدا تأثیرات و جایگاه "آی سی تی" را بررسی كرد و بعد تجارت الكترونیك را.
گاه حتی به جامعه مجازی، جامعه تكنولوژیك هم می گویند؛ كه به شدت وابسته به فن آوری های ارتباطاتی و اطلاعاتی است. همانقدر كه نمی توان نقش مخابرات را در جوامع معمولی نادیده انگاشت، نمی توان نقش فن آوری های نوین مجازی را هم نایده گرفت.
حال اگر بپذیریم كه این جوامع واقعی هستند؛ پس باید بپذیریم كه تجارت هم از اهمیت ویژه ای برخوردار است. زیرا انسانها در این جوامع كار و تحصیل می كنند، سیاسی و اجتماعی می شوند. حتی افراد در این جوامع رهبری می كنند و به انقلاب ها شكل می بخشند. بنابراین اگر اینها واقعی هستند و یكی از مفاهیم اصلی دنیای واقعی نیز تجارت است؛ پس ما باید بتوانیم در این جامعه تجارت نیز داشته باشیم. باید بتوانیم آنچه را كه داریم بفروشیم و آنچه را كه لازم داریم خریداری نماییم. تجارت در این معنا مجازی و الكترونیكی خواهد بود زیرا اساس ابزار و محیط تجارت فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی است.
بنابراین اگر بخواهیم این جامعه بقا یافته، رشد كرده و وابسته نباشد، یا اگر بخواهیم در این جامعه صادرات داشته باشیم و فروش انجام دهد، یا مبادلات پولی و بانكی انجام دهیم، باید حتماً پدیده تجارت الكترونیك جا افتاده و قابل استفاده باشد.
● آیا ایران در این مناسبات جایگاهی دارد و اساساً چنین امری در ایران محقق شده است؟
▪ اهمیت این مباحث جهانی و فراگیر است تفاوتی نمی كند كه در ایرن باشد یا در جایی دیگر. همه با مسائل و چالش های این عرصه دست به گریبان هستند و همه باید به دنبال راه حل های مناسب در این خصوص باشند.
● مثلاً چه مسائل و مشكلاتی؟
▪ در حال حاضر جوامع مجازی، جوامعی هستند كه همه چیز دارند؛ اما اصولاً یكی از مهمترین مقولات لازم را، كه همان بحث تجارت الكترونیك است، ندارند و این نقصی است كه باید آن را برطرف كرد.
آیا می توان با اتكا به فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی به تحولات عظیمی در عرصه جامعه مجازی دست یافت و آیا توسعه این فن آوری ها، فرصتی تاریخی برای كشور در جهت رشد و تحولات ساختاری خواهد بود؟
بله؛ قطعاً چنین است. زیرا جامعه مجازی بر اساس فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطی محقق می شود. پس تحولات این عرصه از فن آوری ها می تواند در عرصه جامعه مجازی تحولات ژرفی را به وجود آورد.
البته لازم است متذكر شوم كه جامعه مجازی تنها (ICT) محدود نمی شود؛ بلكه مولفه های متعددی دارد كه بر مبنای(ICT) ساخته می شوند و همان مشكلات و مسائل خاصی را كه ما در جامعه معمولی با انها سروكار داریم، دارند. در این معنا (ICT) تنها یك ابزار است. ابرازی كه اگر بتوانیم از آن به خوبی استفاده كنیم، به تحولات چشم گیرتری در حوزه جامعه مجازی خواهیم رسید.فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی همچون سایر فن آوری ها آمیزه ای از نیروی های فكری و فیزیكی است كه البته بخش نیروی فكری آن بسیار بیشتر است، یعنی این فن آوری جزو صنایع "مغز افزار" است.
ایرانی ها نیز كه در امر صنایع نرم افزاری و "مغزافزار" جایگاه ویژه ای دارند؛ از نظر فكر و خلاقیت، جایگاه خوبی در دنیا كسب كرده اند. بنابراین وورد و نفوذ و فعالیت ما در عرصه (ICT) میتواند بسیار موثر باشد و در مقایسه با صنایع دیگر، كارمایه خوبی در این خصوص وجود دارد.
● خب حتی اگر این كارمایه وجود داشته باشد می توان این سئوال را مطرح كرد كه آیا نیرو و توان كافی برای تولیدات نرم افزاری در كشور وجود دارد، و اساساً برای تولیدات نرم افزار باید به دنبال چه نوع بازارهایی باشیم؟
▪ من معتقدم كه ما در ایران نیرو و توان كافی را داریم. یعنی با توجه به رشته های دانشگاهی فن آوری های ارتباطی و اطلاعاتی هم متنوع شده است. این در حالی است پیش تر، ما تنها نرم افزار و سخت افزار داشتیم؛ ولی در حال حاضر انواع و اقسام دوره های آموزشی و كاربردی بلند مدت وكوتاه مدت داریم. امروز فارغ التحصیلان عرصه (ICT) در تمامی رده های علمی افزایش یافته اند
و این دستاورد بزرگی است. بنابراین از نظر فنی و نیروی كار مشكلی نداریم، اما متاسفانه نیرو و توان مدیریتی ما فقیر و ضعیف است. امروز برای اینكه ما بتوانیم وارد بازار جهانی و رقابتی شویم؛
باید این نقطه ضعف را بپوشانیم.
● فكر نمی كنید مشكل ما همین مساله رقابت باشد؟
▪ بله درست می گویید. رقابت در ایران امر جذاب و با معنایی نیست و اگر هم رقابتی باشد، كاملاً محدود و ناقص است؛ اما همانطور كه گفتم مدیریت حرف اول را می زند. اگر مدیریت مناسبی نداشته باشیم، نیروهای فنی و ماهر نیز با اینكه خیلی خوب كار می كنند؛ اما در نتیجه برایند خوبی نخواهند داشت.
به عنوان نمونه در حوزه نرم افزار ما تولیدات متعدد و تنوعی داریم، اما هیچكدام در واقع، قابلیت كامل بودن و جامع بودن یك نرم افزار مناسب را ندارند كه بتوانند حتی با ساده ترین نرم افزارهای مشابه خارجی رقابت كنند. این نرم افزارها بر اساس یك سری نیازهایی كه متخصصان ما به آن رسیده اند، ایجاد شده و واقعا كسی نبوده كه اینها را مدیریت و هدایت كند و از نظر بازاریابی و نظر سنجی تكیه گاه مناسبی برای آنها فرهم سازد تا حداقل محصولی كه به وجود می آید، دارای استانداردهای لازم، مطلوبیت، ایمنی و... باشد.
● خب فكر نمی كنید راهكارهایی وجود دارد. مثلا به نظر شما آیین نامه های نظارتی وب سایت ها ایرانی، چه تأثیری بر توسعه جامعه مجازی خواهد داشت؟
▪ این آیین نامه ها هم می تواند تاثیر مثبت داشته باشد و هم تاثیر منفی. تاثیر منفی از این نظر است كه تا این آئین نامه ها بخواهد نهادینه شود، مانند سایر قوانینی كه وجود دارد، یك سری موج های منفی به وجود خواهد آورد. ما همواره در جوامع با امواجی منفی مواجه هستیم كه به بدنه جامعه مجازی لطمه و آسیب هایی جدی وارد می كند؛ پس اگر مراقب نباشیم، ممكن است این آسیب ها غیر قابل جبران شوند یا عقب افتادگی های شدیدی را به وجود آورند؛ اما با این اوصاف قانونمند كردن هر مقوله ای اعم از مجازی و واقعی، گامی مثبت و موثر است كه می تواند از انحرافات و اتلاف منابع جلوگیری كند.
● سئوالی كه از نظر من چندان هم با موضوع بحث ما بی ربط نیست، آسیب شناسی مراكز اطلاعاتی (Data Center) است. از نظر شما آیا این دیتا سنترها می تواند در عملكرد جامعه مجازی ایران نقشی داشته باشند؟
▪ بله حتما نقش دارند؛ اما باز هم می تواند جنبه های مثبت و منفی آن را ارزیابی كرد. جنبه مثبت این است كه سرعت دسترسی به اطلاعات داخل كشور خیلی بیشتر خواهد بود و قاعدتاً این مراكز پلی خواهد بود برای پر كردن خلاء های موجود. مثلا سرعت دسترسی به اطلاعات را بسیار بالا خواهند برد كه این سرعت دسترسی بالا قطعا" بر سرعت ارتباطات ما نیز تاثیر می گذارد.
در كل این مراكز شبكه های داخلی ای هستند كه به مراكز مادر در داخل داخل ایران میزبانی می دهند. طبعاً دسترسی، مدیریت، پشتیبانی و... در داخل كشور بسیار بهتر و كم هزینه تر از استقرار آن در یك كشور دیگر است. البته این امر نیازمند پرورش متخصصان كاملا حرفه ای در این خصوص است
نكته منفی این است كه جامعه مجازی ما به راحتی به انزوا كشیده می شود؛ زیرا قطعاً پس از اینكه ما دیتا سنترمان را راه اندازی كردیم و شبكه اینترنت راه اندازی شد، از بیرون با محدودیت هایی مواجه خواهیم شد.
● چه محدودیت هایی؟
▪ یكی از مهمترین این محدودیت ها سرعت و پهنای باندی است كه وارد و خارج می شود، این سرعت بسیار متفاوت خواهد بود.
● با این تفصیل، به نظر می رسد چالش ها و محدودیت های ایران در حوزه فن آوری های اطلاعاتی و ارتباطی بسیار ریشه ای تر باشد؟
▪ درست است. یكپارچگی در سیاست گذاری، پیاده سازی و ضمانت اجرائی قوانین، فعال سازی بخش خصوصی به معنای واقعی (عدم دخالت دولت)، تقویت و تربیت نیروهای مدیریتی، فرهنگ سازی، نبود مدیریت یكپارچه در سند اطلاعاتی كشور و... همه و همه از این چالش ها و محدودیت ها است.
● آیا برگزاری نشستها، جشنواره ها و همایش ها می تواند برای رفع موانع مفید واقع شود؟
▪ تا حدی بله.
● تا چه حدی؟
▪ ما در زمینه فن آوری های اطلاعتی و ارتباطی و جامعه مجازی چند مبنا یا عامل موفقیت و یا شكست پروژه ها رات شاهد هستیم. كه این مبانی در سه مسأله خلاصه می شوند. زیر ساخت ها، كاربردها و كاربرها. حال ما در هر یك از این بسترها نقطه ضعیف داشته باشیم، طرح های توسعه فن آوری اطلاعات و ارتباطات با شكست مواجه می شوند.
زیر ساخت ها بحث امنیت، ارتباط، قوانین (سهم بیش ازحد دولت) و... را شامل میشود. كاربردها، آن ابزار و مقولاتی هستند كه روی این زیر ساخت ها استقرار می یابند. تجارت الكترونیك، بانكداری الكترونیك و... این دسته را شامل می شود. كاربرها نیز افرادی هستند كه با این مقولات سروكار دارند. برای كاربرها، فرهنگ سازی نقش اساسی دارد؛ چون ما در این حوزه ضعف داریم و از نظر فرهنگی عقب هستیم. در این خصوص هم كار درخوری صورت نگرفته است. به زعم من جایگاه، اهمیت و نقش همایش ها و سمینارها در این قسمت بسیار برجسته و نمایان می شود.