ق
ضا و كفاره روزه
روزه قضا
اگر كسى روزه را در وقت آن نگيرد, بايد روز ديگرى , به جاى آن روزه بگيرد, پس روزه اى كه بعد از وقت آن , به جا آورده مى شود, <روزهء قضا> نام دارد.
كفاره روزه
كفّاره , همان جريمه اى است كه براى باطل كردن روزه معين شده است و عبارت است از:
-- آزاد كردن يك بَرده
-- دو ماه روزه گرفتن كه سى و يك روز آن بايد پى در پى باشد
-- سير كردن شصت فقير, يا دادن يك مُدّ طعام به هر يك از آن ها.
كسى كه كفّاره بر او واجب شود, بايد يكى از اين سه را انجام دهد و چون امروزه <برده > به معناى فقهىِ آن يافت نمى شود, مورد دوّم يا سوم را انجام مى دهد, و اگر هيچ يك از اينها برايش مقدور نيست هر مقدار كه مى تواند بايد به فقير طعام بدهد و اگر اصلاً نتواند طعام بدهد, بايد استغفار كند.(1)
در اين موارد به جا آوردن قضاى روزه واجب است ولى كفّاره ندارد:
1- روزه دار عمداً قى كند.
2- در ماه رمضان غسل جنابت را فراموش كند و با حال جنابت , يك يا چند روز روزه بگيرد.
3- در ماه رمضان , بدون اينكه تحقيق كند صبح شده يا نه ؟ كارى كند كه روزه را باطل مى كند, مثلاً آب بخورد, و بعداً معلوم شود صبح بوده است .
4- كسى بگويد صبح نشده و روزه دار به گفتهء او, كارى كند كه روزه را باطل مى كند, و بعداً معلوم شود صبح بوده است .(2)
5- روزه هايى كه به واسطه سفر باطل شده است .(3)
6- روزه هاى ايام حيض و نفاس بانوان .(4)
7- بر اثر ندانستن مسأله , مبطلى انجام داده ولى نمى توانسته مسأله را ياد بگيرد, يا اصلاً ملتفت نبوده .(5)
-- اگر عمداً روزهء رمضان را نگيرد, يا عمداً آن را باطل كند, قضا و كفاره واجب مى شود.(6)
مواردى كه فقط بايد براى هر يك روز يك مد طعام به فقير داده شود:
1- به واسطه مرض نتواند روزه بگيرد و مرض او تا سال بعد طول بكشد و اگر چنانچه مرض او تا چندين سال طول بكشد قضاى سال آخر را بايد به جا آورد و سالهاى گذشته را براى هر يك روز يك مد طعام به فقير بدهد(7)
2- كسى كه به واسطهء پيرى , روزه گرفتن برايش مشقت دارد و بعد از رمضان هم نمى تواند قضاى آن را به جا آورد.(8)
3- مرضى دارد كه زياد تشنه مى شود و روزه گرفتن برايش مشقت دارد و بعد از رمضان هم نمى تواند قضاى آن
را به جا آورد(9).
مواردى كه بايد قضاى روزه را به جا آورد و براى هر يك روزه يك مد طعام به فقير بدهد:
1- به واسطه عذرى ; مثلاً سفر روزه نگرفته و بعد از ماه رمضان عذر برطرف شده و تا رمضان سال بعد عمداً
قضاى آن را به جا نياورده است .(10)
2- به واسطه عذرى روزه نگرفته و بعد از رمضان عذر او برطرف شده و تا چند سال قضا آن را تأخير انداخته
(قضا و يك كفاره 10سيرى ), كفاره تكرار نمى شود.(11)
3- موقعى كه عذر دارد, تصميم او بر اين است كه بعد از برطرف شدن عذر, قضا روزه را به جا آورده و عذر برطرف شد و پيش از آن كه قضا كند درتنگى وقت عذرى برايش پيدا شود, قضا آن واجب و يك مد طعام احتياط واجب است(12) .
4- در قضا روزه كوتاهى كند و وقت تنگ شود و در تنگى وقت عذرى برايش پيش آيد.(13)
5- مرضى دارد كه زياد تشنه مى شود و روزه گرفتن برايش مشقت دارد ; اضافه بر يك مد طعام , بنابر احتياط واجب (قضاى آن را هم به جا آورد.(14)
6- زنى كه زائيدن او نزديك است و روزه براى حملش ضرر دارد و نمى تواند روزه بگيريد.(15)
7- زنى كه زاييدن او نزديك است و روزه براى خودش ضرر دارد و نمى تواند روزه بگيرد قضاى آن را بايد به ت جاآورد و بنابر احتياط واجب براى هر يك روز, يك مد طعام به فقير بدهد.(16)
8- زنى كه بچه شير مى دهد و شير او كم است و روزه براى بچه اى كه شير مى دهد ضرر دارد(17).
9- زنى كه بچه شير مى دهد و شير او كم است و روزه براى خودش ضرر دارد, قضاى روزه را بايد به جا آورد وأبنابر احتياط واجب براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد.(18)
10- به واسطهء عذرى , غير مرض مانند مسافرت , روزهء رمضان را نگيرد و عذر او تا رمضان سال بعد طول بكشد,حقضا آن را بايد به جا آورد و احتياط مستحب آنست كه براى هر روز يك مد طعام به فقير بدهد.(19*
1- توضيح المسائل , م 1660 ،1661
2- توضيح المسائل , م 1688
3- تحريرالوسيله , ج 1 ص 298 م 4
4- العروةالوثقى , ج 2 ص 390 م 3
5- همان , م 1659
6- همان , م 1658و 1710
7- توضيح المسائل , م 1703و 1707
8- توضيح المسائل , م 1726
9- توضيح المسائل , م 1727
10- توضيح المسائل , م 1705
11- توضيح المسائل , م 1709
12- توضيح المسائل , م 1706
13- توضيح المسائل , م 1706
14- توضيح المسائل , م 1727
15- توضيح المسائل , م 1728
16- توضيح المسائل , م 1728
17- توضيح المسائل , م 1729
18- توضيح المسائل , م 1729
19- توضيح المسائل , م 1703