0

قرآن – اسماء حسنی

 
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

قرآن – اسماء حسنی

اسماء حسنی یعنی نام هایی که دلالت بر حسن دارند. در قران مجید بنا بر نقل تفسیر المیزان تعداد آنها 127 است به ترتیب زیر:

الف: اله (خدا، معبود) احد (یگانه، یکتا) اوّل (ابتدا) آخر (پایان، انتها) اعلی (برتر) اکرم (گرامی تر، بزرگوارتر) اعلم (عالم تر) ارحم الراحمین (مهربان ترین مهربانان) احکم الحاکمین (حکم کننده ترین حکم کنندگان) احسن الخالقین (بهترین آفریدگار) اهل التقوی (اهل پرهیزگاران) اهل المغفره (اهل آمرزش) اقرب (نزدیک تر) ابقی (باقی).

ب: باری (آفریدگار) باطن (ناپیدا) برّ (نیک، خوب) بصیر (بینا) بدیع (به وجود آورنده)

ت: توّاب (بسیار آمرزنده)

ج: جبّار (بسیار ترمیم کننده دل های شکسته) جامع (جمع کننده)

ح: حکیم (آن کس که کار ها را بر میزان تشخیص بر حق و محکم کاری انجام دهد) حلیم (بردبار) حیّ (زنده) حق (ثابت، استوار) حمید (همیشه قابل ستایش) حسیب (حسابگر) حفیظ (نگهبان ، مراقب) حفیّ (بسیار دانا)

خ: خبیر (همیشه آگاه) خالق (آفریننده) خلاّق (بسیار آفریننده) خَیر (خوب) خیر الماکرین (بهترین تدبیر کنندگان) خیر الرّازقین (بهترین رزق دهنده) خیر الحاکمین (بهترین حکم کننده) خیر الفاتحین (بهترین گشاینده) خیر الغافرین (بهترین آمرزنده) خیر الوارثین (بهترین وارث) خیر الرّاحمین (بهترین بخشنده) خیر المنزلین (بهترین فرود آورنده)

ذ: ذوالعرش (صاحب عرش) ذوالطّول (صاحب اقتدار و دارایی) ذوانتقام (انتقام گیرنده) ذوالفضل العظیم (دارای بخشش و فضل بزرگ) ذوالرّحمه (صاحب رحمت) ذو القوّه (دارای قدرت و اقتدار) ذولجلال و الاکرام (دارنده جلال و شایستگی گرامی داشتن) ذوالمعارج (صاحب و دارنده بلندی ها)

ر: رحمان (دارای رحمت واسعه) رحیم (دارای رحمت خاصّه بر مؤمنان) رؤف (مهربان) ربّ (تربیت کننده) رفیع الدّرجات (عالی مرتبه) رزاق (بسیار روزی رسان) رقیب (حافظ، نگهبان)

س: سمیع (همیشه شنوا) سلام (مبرّا از هر عیب) سریع الحساب (شتابنده در حساب) سریع العقاب (شتابنده در کیفر)

ش: شهید (گواه) شاکر (سپاسگزار) شکور (قدر دان) شدید العقاب (سخت مجازات کننده) شدید المحال (سخت سزا دهنده)

ص: صمد (بی نیاز)

ظ: ظاهر (آشکار ، پیدا)

ع: علیم (بسیار دانا) عزیز (غالب، پیروز) عفوّ (بسیار بخشنده) علیّ (برتر، مافوق) عظیم (بزرگ، دارای عظمت) علاّم الغیوب (آگاه به پنهانی ها) عالم الغیب و الشهاده (آگاه به پنهان و آشکار)

غ: غنّی (بی نیاز، توانگر) غفور (بخشنده، آمرزنده) غالب (پیروز ، فاتح، چیره) غافر الذّنب (آمرزنده گناهان) غفّار (بسیار آمرزنده)

ف: فالق الاصباح (شکافنده صبح) فالق الحبّ و النّوی (شکافنده دانه هسته) فاطر (آفریننده، به وجود آورنده) فتّاح (بسیار گشاینده)

ق: قوّی (توانا، نیرومند) قُدّوس (بسیار پاک و بی عیب) قیّوم (قائم به ذات، پاینده) قاهر (چیره، غالب) قهّار (بسیار چیره و غالب) قریب (نزدیک) قادر (توانا، نیرومند) قدیر (توانا) قابل التّوب (توبه پذیر) قائم علی کلّ نفسٍ بما کسبت (نگهبان و حافظ جزای اعمال هر کسی)

ک: کبیر (بزرگ) کریم (بزرگوار، گرامی) کافی (بی نیاز کننده از غیر)

ل: لطیف (با مدارا ، دقیق)

م: مَلِک (مقتدر، متّصرف در امر و نهی) مؤمن (ایمنی دهنده) مهیمن (نگهبان، مراقب) متکبّر (بزرگ) مصوّر (شکل دهنده) مجید (دارای مجد، بزرگوار) مجیب (اجابت کننده) مبین (آشکار کننده ) مولی (سرپرست، آقا، نعمت دهنده) محیط (فراگیرنده) مقیت (نگهبان) متعال (برتر) محیی (زنده کننده) متین (استوار، محکم) مقتدر (توانا) مستعان (کسی که از او یاری خواسته می شود) مُبدی (ایجاد کننده) مالک الملک (دارای اقتدار و حکومت)

ن: نصیر (یاری کننده) نور (روشنی، روشنی دهنده)

و: وهّاب (بسیار بخشنده) واحد (یکی ، یکتا) ولیّ (سرپرست ، دوست، یاری کننده، اداره کننده) والی (حاکم سرپرست) واسع (دارای وسعت، وسعت دهنده) وکیل (کسی که به او اعتماد کنند و کار را به او واگذارند، کار گذار، کار ساز) ودود (دوست دارنده)

ه: هادی (راهنما، هدایت کننده)

                               دانستنی های قران ص109-103    

یک شنبه 5 آبان 1392  9:25 AM
تشکرات از این پست
ravabet_rasekhoon
دسترسی سریع به انجمن ها