انسان موجودى اجتماعى است و تداوم زندگى سعادتمندانه او در پرتو پيوندى مودّتآميز همراه با تفاهم و احترام متقابل با ديگر همنوعانش امكانپذير است. او ناگزير است در تعامل با ديگران ملتزم به رفتارى باشد كه از آنان انتظار انجام آن را دارد. اگر مايل است ديگران با او خوشرفتارى كنند، به حقوق او احترام بگذارند، حرمت جان، مال، آبرو و ناموسش را پاس دارند، خير و خوبى او را بخواهند در برخورد با او ادب و نزاكت را رعايت كنند، به پيمانها و وعدههاشان وفادار باشند، اسرارش را فاش نكنند، از بدىهاى او چشم بپوشند، از خطايش درگذرند، در سختى، تنگدستى، و بيمارى به يارى و عيادتش بشتابند، نسبت به او خوشبين باشند و ... خود نيز مىبايد انتظار ديگران را در اين زمينهها برآورده سازد.
اسلام نيز آيينى اجتماعى است و بيشتر فروع و دستورهايش از قبيل خمس، زكات، حج، جهاد، امر به معروف، نهى از منكر و ... جنبه اجتماعى دارد. امورى مانند نماز و روزه نيز گرچه به ظاهر تكاليفى فردى هستند، ولى تشريفات عملى و آثار اجتماعى آنها مورد تأكيد و توّجه اسلام است. ارزشهاى والاى انسانى همچون خيرخواهى، نوعدوستى، حسن ظن، وفادارى، گذشت، ايثار، درستكارى، راستگويى و ...- كه همگى در راستاى زندگى اجتماعى بشر معنا پيدا مىكنند- در فرهنگ اسلام ارزندهترين زمينهسازان رشد و ارتقاى روحى و قرب معنوى انسان به خداوند هستند.
هنگامى كه گرايشهاى فطرى و طبيعى آدمى با برنامههاى مترقّى و تكاملبخش اسلام توأم و عجين شود و انسان با عزمى راسخ بر عمل بدانها پاى بفشرد، آن گاه است كه «مدينه فاضله» اى كه از ديرباز در آرزوى تحقّق و تشكيل آن بوده است رخ خواهد نمود و راه كمال هموار خواهد گشت.