امام زمان و آینده جهان
قرآن میفرماید: «أَنَّ الْأَرْضَ» به درستی كه زمین «یَرِثُها» وارثش میشوند، چه كسانی؟ «عِبادِیَ» بندگان من، نه هر بندهای «عِبادِیَ الصَّالِحُونَ» (انبیاء/105) باید صلاحیت داشته باشد. آیندهی جهان با مردان خداست.
آیهی دیگر «وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقین» (اعراف/128)، «وَ الْعاقِبَةُ لِلتَّقْوى» (طه/132)، تا حالا تحقیقاً همینطور بوده. بالاخره یزیدیها محو شدند. حسین ماند. آثار یزید و ابن زیاد محو شد، خطبههای زینب كبری ماند. شاه محو شد، صدام محو شد، امام خمینی ماند. ابوجهلها، ابوسفیانها محو شدند، پیغمبر ماند. همیشه اینطور بوده است.
«عِبادِیَ الصَّالِحُونَ» چه کسانی هستند؟
صالحون یعنی صلاحیت داشته باشد. نه هركس كه نماز شب بخواند. ممكن است خیلی آدم مۆمنی هم باشد ولی صلاحیت حكومت نداشته باشد. آدم هست كه خیلی آدم خوبی است، همه واجبات و مستحبات را انجام میدهد اما صلاحیت ادارهی كشور را ندارد. لذا نگفته: «عِبادِیَ المتقون»، «عبادی المۆمنون»، «عبادی المتهجدون»، «عِبادِیَ الصَّالِحُونَ». مسألهی صلاحیت مسألهی مهمی است.
«عِبادِیَ الصَّالِحُونَ» صلاحیت حكومت، ممكن است خیلی طرف خوب باشد، پیغمبر گفت: ابوذر آدم خوبی هستی اما صلاحیت مدیریت حتی دو نفر را نداری. «إِنِّی أَرَاكَ ضَعِیفا» من تو را ضعیف میدانم. «فَلَا تَأَمَّرَنَّ عَلَى اثْنَیْن» (بحارالانوار/ج72/ص4) تو ولایت دو نفر را نباید داشته باشی. ولی سلمان را استاندار مداین كرد. سلمان و ابوذر هر دو آدم خوبی بودند ولی سلمان صلاحیت حكومت داشت، ابوذر نداشت.
ممكن است سی نفر، پنجاه نفر، صد نفر، دویست نفر مجتهد باشند. یكی بتواند رهبر شود. ممكن است ملا خیلی باشد، یكی بتواند خطیب باشد. باقیها نتوانند خطبه بخوانند. صلاحیت این كار را باید داشته باشد.
برتری مذهب اهل بیت(علیهمالسلام)
قرآن میفرماید: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذینَ آمَنُوا» باز میگوید: «وَ عَمِلُوا الصَّالِحات لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ» (نور/55) خدا وعده داده «الَّذینَ» به كسانی كه «آمَنُوا» دوباره گفته «وَ عَمِلُوا الصَّالِحات» اینجا هم یك صالحات داریم كه «لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ» حكومت دستش بدهد. «عِبادِیَ الصَّالِحُونَ»، «وَ عَمِلُوا الصَّالِحات».
حدیث داریم كسانی كه منتظر امام زمان هستند، باید زندگی اشرافی را كنار بگذارند. «فَلْیَسْتَعِدَّ لِلْفَقْر»
میگویند: امام عسگری كه شهید شد، امام زمان سه، چهار ساله بود. بچهی سه، چهار ساله چطور میتواند امام شود؟
جوابش این فلش كامپیوتر است. شما این فلش كامپیوتر را وصل به كامپیوتر میكنی، بعد از چند دقیقه، چند ثانیه، تمام علوم از آن كامپیوتر به این منتقل میشود. این چیه؟ درونش هم خالی است. مثل تخمه پوك! یعنی یك فلز پوك، بشر توانست علم را از آن كامپیوتر به این فلز منتقل كند چطور شما قبول میكنی انسان علم را از فلز به فلز منتقل كند، خدای انسان نمیتواند علم امام عسگری را به بچهی چهار ساله منتقل كند؟
بنابراین اینكه بچهی سه، چهار ساله چطور میشود امام شود، جوابش فلش كامپیوتر است.
بچه میتواند امام شود؟
امامت علم میخواهد. وزن كه نمیخواهد كه چند كیلو. مثل رادیو، رادیو ممكن است یك رادیوی كوچك باشد، ده موج را بگیرد، ممكن است یك رادیو اندازهی یك بشكه باشد، یك موج را هم نگیرد. صلاحیت میخواهد.
قرآن میفرماید: «دینَهُمُ الَّذِی ارْتَضى» (نور/55) آن دینی بر جهان غالب خواهد شد، که خدا از آن راضی باشد. از كدام دینها راضی است. مذهب در دنیا خیلی است. خدا از كدام راضی است؟
یك كد داده گفته: از این راضی هستم. آن دینی كه «رَضیتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دینا» (مائده/3) یعنی دین غدیر خم.
آن روزی كه امیرالمۆمنین معرفی شد، خدا گفت: راضی هستم از دینی كه رهبرش امیرالمۆمنین باشد. پس بالاخره آیندهی جهان با كیست؟
قرآن میگوید: «عِبادِیَ الصَّالِحُونَ». قرآن میگوید: وعدهی خدا به كسانی است كه ایمان و عمل صالح، قرآن میگویید: آیندهی جهان به كسی است كه مكتبش مورد رضای خدا باشد.
یك حدیث است هم شیعه گفته و هم سنی. همه گفتهاند. كه پیغمبر فرمود: یهودیها 71 فرقه شدند، مسیحیها 72 فرقه شدند. مسلمانها 73 فرقه میشوند. بعد پیغمبر فرمود: «فِرْقَةٌ نَاجِیَة» (بحارالانوار/ج30/ص335) یك فرقه از اینها نجات پیدا میكند. «فِرْقَةٌ نَاجِیَة» یك فرقه «ناجیه» است. تمام فرقههای مسلمان میگویند: ما اهل نجات هستیم، باقیها هلاك میشوند.
برای اینكه ببینیم چه كسی راست میگوید و چه كسی دروغ؟ اگر یك پدری در خانه گفت: من یكی از بچههایم را دوست دارم. همهی بچهها میگویند: من را گفت، بهترین كسی كه باید حل كند آن كسی است كه این حرف را زده، بگوییم: آقاجان شما كه گفتی یكی از بچههایم را دوست دارم، خودت بگو. كدامها را دوست داری؟ خودش باید بگوید. پیغمبر فرمود: «فِرْقَةٌ نَاجِیَة» میگوییم: یا رسول الله، فرقهی ناجیه كدام است؟
میگوید: «مَثَلُ أَهْلِ بَیْتِی كَمَثَلِ سَفِینَةِ نُوح» (بحارالانوار/ج23/ص123) اهل بیت من مثل كشتی نوح است. «مَنْ رَكِبَهَا» هركس سوار ان كشتی شود، «نَجَا» نجات پیدا میكند. نَجَا و ناجی ریشهاش یكی است. «ارْتَضى»، «رَضیتُ»
قرآن سه مرتبه این را فرموده. این آیه سه مرتبه در قرآن تكرار شده است. «لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ كُلِّه» (توبه/33) آیندهی جهان با اهل منطق است. با كیست؟ با اهل منطق. با كسی كه منطق او غالب شود.
دوری از اشرافیگری در حكومت امام زمان(علیهالسلام)
باید ساده زیست باشد. حدیث داریم كسانی كه منتظر امام زمان هستند، باید زندگی اشرافی را كنار بگذارند. «فَلْیَسْتَعِدَّ لِلْفَقْر» (بحارالانوار/ج64/ص247) باید زندگیاش را روی شمعك بیاورد. نمیشود آدم زندگی اشرافی داشته باشد، بعد در زندگی اشرافی هم مثلاً بگوید: ای امام زمان من منتظر تو هستم. زندگی ساده!
تسلیم بودن در برابر رهبر، شرط پیروز شدن
ما باید تسلیم باشیم. آیندهی جهان با كیست؟ با كسانی كه تسلیم باشند. در جنگ احد مسلمانها شكست خوردند. آمدند گفتند: یا رسول الله! مگر شما نمیگویی «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْكُمْ» (محمد/7) مگر شما نمیگویید: «أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقین» (بقره/194) پس چرا اینجا خدا با متقین نبود، چرا نصرت نشدیم؟ میگوید: درست است خدا گفته: حق را پیروز میكنم، اما شما هم یك وظیفهای دارید. شماها در احد میدانید چه كردید؟ «عَصَیْتُم» (آلعمران/152) معصیت كردید. پیغمبر فرمود: این منطقه را حفاظت كنید، حفاظت نكردید. «تَنازَعْتُمْ» (آلعمران/152) نزاع كردید، اختلاف در بین شما افتاد. «فَشِلْتُم» (آلعمران/152) شُل شدید. اینها آیهی قرآن است. «فَشِلْتُمْ، تَنازَعْتُمْ، عَصَیْتُم» رمز شكست در احد اینها بود.
صالحون یعنی صلاحیت داشته باشد. نه هركس كه نماز شب بخواند. ممكن است خیلی آدم مۆمنی هم باشد ولی صلاحیت حكومت نداشته باشد. آدم هست كه خیلی آدم خوبی است، همه واجبات و مستحبات را انجام میدهد اما صلاحیت ادارهی كشور را ندارد
آیندهی جهان با كیست؟
با امت شُل نمیشود. با امتی كه معصیت كند، حرف فرماندهی را زمین بگذارد. پیغمبر فرمود: این منطقه را رها نكنید. «تَنازَعْتُمْ» نزاع در شما افتاد. یكی گفت: بمانیم، یكی گفت: برویم. رمز سقوط شما خودتان هستید.
حدیث داریم یاران امام زمان «كَزُبَرِ الْحَدِید» (كافی/ج8/ص294) مثل آهن پاره هستند.
در قرآن بعضیجاها میگوید: «لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ» (انبیاء/31) «لَعَلَّهُمْ» شاید. بعضی جاها هم میگوید: «أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ» (بقره/157)، «هُمُ الْمُتَّقُون» (بقره/177) «لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ»، «هُمُ الْمُتَّقُون». «لَعَلَّهُمْ یَهْتَدُونَ»، «أُولئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ». «لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَ» (بقره/186)، «أُولئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ» (حجرات/7) یعنی آیندهی جهان با كسی است كه از این «لَعَّلَ» رد شده باشد به آن قطعی رسیده باشد.
یك وقت دكتر میگوید: این قرصها را عمل كن. فردا بیا تو را ببینم. یعنی چه؟ یعنی نمیدانم این قرص نتیجه میدهد یا نمیدهد، حالا فعلاً آزمایشی. یك وقت میگوید: نه، دوای تو قطعاً همین است.
تفكر و برنامهریزی جهانی، نه كشوری و منطقهای
یار امام زمان باید فكر جهانی داشته باشد. چون امام جهانی یك مریدهای جهانی هم میخواهد. آدمی كه فقط به خودش فكر میكند اینها نمیتوانند یار كسی باشند كه كلی ببینند.
دعاها ما را كلی بار میآورد. «اللَّهُمَّ أَغْنِ كُلَّ فَقِیرٍ» همهی فقیرها را بینیاز كن. «اللَّهُمَّ أَشْبِعْ كُلَّ جَائِع» همهی گرسنهها را سیر كن. «اللَّهُمَّ فَرِّجْ عَنْ كُلِّ مَكْرُوب»، «اللَّهُمَّ أَصْلِحْ كُلَّ فَاسِد» كل، كل، یعنی كسی كه میخواهد یار امام زمان باشد باید از نوجوانی فكرش بینالمللی باشد.