0

هفته هشتم:----o-( ذوالکفــــــل " اخلاص در عمل ")-o---

 
alirezaheydari64
alirezaheydari64
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 29
محل سکونت : اصفهان

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " اخلاص در عمل ")-o---

اللهم عجل لولیک فرج

انشالله که بتونیم اعمالمون رو فقط برای رضا خدا انجام بدیم

التماس دعا

 

یک شنبه 5 آبان 1392  9:13 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 TANHA313 yarabyarabyarab YaSiN313 omiddeymi1368
farshon
farshon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 43957
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " اخلاص در عمل ")-o---

اهمیت اخلاص در عمل

 

حیات وارزش انسان به علم است وارزش علم و دانش به عمل وارزش و اهمیت عمل به اخلاص . همانگونه که آب , مایه حیات پدیده هاست و عامل شادابی آنها,اخلاص نیز, موجب حیات وارزش اعمال و پشتوانه ای برای بقاء و دوام آن .اهمیت عمل بیش از آن که به اندازه و مقدار آن مربوط باشد, به چگونگی و کیفیت آن ارتباط دارد به همین جهت است که قرآن کریم اینگونه تعبیر می کند :[...هوالذی خلق الموت والحیاه لیبلوکم ایکم احسن عملا] 4 وارزش اعمال را به درست و صحیح انجام دادن و با اخلاص و خلوص به پایان رساندن می داند. و نمی گوید:اکثر عملا. درست همانند درختی که بار و میوه فراوان دارداما فاسد و آفت زده . در برابر درختی است که بارش اندک , ولی میوه هاش سالم و به دوراز آفت .

امام صادق[ ع] فرمود:

 

ماانعم الله عزوجل علی عبداجل من ان لایکون فی قلبه مع الله

غیره .

 

نعمت و موهبتی بزرگترازاین نیست که خداوند به انسان حالتی بدهد که دراندیشه و فکرش جز خدا به هیچکس نیاندیشد 5 .

اخلاص , چیزی است که به جوهره عمل ارزش و کرامت می بخشد و کیمیای کم یابی است که مس اعمال آدمی را طلای ناب می سازد. به همین جهت است که از خالص سازی عمل بعنوان] سر] و رازالهی یاد شده است :

 

الاخلاص سر من اسراری اودعه فی قلب من احببته 6 .

 

چقدر زیبا و دلپذیراست اگر بشر در هر کاری به همان نسبت که به حفظ ظاهر و کالبد عمل می اندیشد, به روح و جان عمل نیزاهمیت دهد.امام مخلصین امیرالمومنین[ ع] اینگونه آرزو می کند:

 

این الذین الخلصوااعمالهم و طهروا قلوبهم لمواضع نظرالله 7 .

 

کجایند کسانی که برای خدا, کار خالص انجام دهند و دل را, که جایگاه نظر خداونداست ,از هرگونه ناخالصی و گناه پاک کنند.

عمل بدون اخلاص , مصداق این حکایت سعدی , در گلستان است :

[زاهدی , مهمان پادشاهی بود چون به طعام بنشستند, کمتراز آن خورد که عادت او بود و چون به نماز برخاستند, بیش از آن کرد که عادت او بود تا خلق صلاحیت در حق او زیادت کنند... چون به مقام خویش آمد, سفره خواست تا تناول کند پسری صاحب فراست داشت , گفت :ای پدر باری به مجلس سلطان , طعام نخوردی ؟ گفت : در نظرایشان چیزی نخوردم که بکار آید. گفت : نماز را هم قضا کن که چیزی نکردی که بکار آید]... 8 .

عبادت به اخلاص نیت نکوست

وگرنه چه آید ز بی مغز پوست

چه زنارمغ در میانت چه دلق

که در پوشی از بهر پندار خلق 9

علی[ ع] عمل خالص رااینگونه می ستاید:

 

طوبی لمن اخلص لله العباده والدعاء و لم یشغل قلبه بماتری عیناه

و لم ینس ذکرالله بما تسمع اذناه , و لم یحزن صدره بمااعطی غیره 10

 

خوشا بحال کسانی که عبادت و دعای خویش را خالصانه انجام می دهند و قلب خود را به آنچه دیدگانشان می بیند گرفتار نمی سازند و همواره به یاد خدایند و شنیدنیها آنان رااز یاد خدا غافل نمی کند واز آنچه که دیگران دارند به دل خوداندوهی راه نمی دهند.

مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه

دوشنبه 6 آبان 1392  8:09 AM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 yarabyarabyarab omiddeymi1368
muhammad_mahdi
muhammad_mahdi
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 558
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " اخلاص در عمل ")-o---

یه آزمایش :

این دو کار رو انجام بدین ، بعد باهم مقایسه کنید :

1. بگید " الله اکبر " بعد سوره های " حمد" و " توحید " رو قرائت کنید          ---->    تونستید؟ ، حواستون پرت که نشد ، حتما قشنگ دقتم کردین که چی میخونید !

 

حالا همینا رو با یه نیت دیگه بخونید

2.{ نیت کنید نماز . . .  می خونید }   بگید " الله اکبر " بعد سوره های " حمد" و " توحید " رو قرائت کنید   ------>   حالا چی بازم حواستون پرت نشد ؟

 

اگ نشده خوش به حالتون ، ولی اگ پرت شده بدونید تنها کسی نیستین که این طوری میشه

دوشنبه 6 آبان 1392  3:47 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 TANHA313 shokraneh YaSiN313 yarabyarabyarab omiddeymi1368
farshon
farshon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 43957
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " اخلاص در عمل ")-o---

ثمره اخلاص درعمل‏

 

جابرجعفى كه از چهرههاى برجسته شيعه و از راويان ثقه و مورد اعتماد معصوم و فقيهان مكتب اهل بيت و داراى منزلتى عظيم و مرتبتى بزرگ است از پيامبراسلام روايت ميكند كه آن حضرت فرمود: در روزگار گذشته سه نفر باهم از شهر بيرون شده به سياحت و گردش رفتند. وارد غارى گشته و در آنجا مشغول عبادت شدند كه ناگهان سنگى بزرگ از بالاى كوه غلطيد و راه بيرون شدن از غار را بست.

به يكديگر گفتند: هيچ برنامه‏اى ما را از اين گرفتارى نجات نميدهد مگر اين كه از در صدق و راستى با خدا درآئيم و هركه هرعملى را براساس اخلاص براى خدا انجام داده بگويد و از حضرت او درخواست نمايد تا از اين گرفتارى نجاتمان دهد.

يكى گفت خدايا تو آگاهى كه من به زنى دل بسته و عاشق و دل داده او بودم و در راه جذب وى ثروت فراوانى هزينه كردم يا دلش را به دست آورده، و با مراد خويش يك دلش نمودم، چون زمينه كام گرفتن از او فراهم شد ياد تو كردم و به حضرت تو و اين كه ناظر و حاضر من هستى توجه نمودم و از او دست برداشته او را رها ساختم، اكنون اين سنگ را به پاداش آن كارى كه خالصانه براى تو ترك كردم از سر راه ما بردار! بخشى از سنگ به طرفى رفت به صورتى كه شكاف غار آشكار شد.

ديگرى گفت: خدايا تو عالم و دانائى كه من چند كارگر را جهت زراعت اجير كردم كه پس از پايان كار به هريك نصف درهم مزد دهم، چون كار تمام شد و هريك مزدشان را دريافت داشتند و رفتند يكى از آنان گفت: من به اندازه دونفر زحمت كشيدم هرگز به نصف درهم راضى نخواهم شد، بايد مزدم را يك درهم كامل بدهى، اين بگفت و نصف درهم را از من اخذ نكرده رفت، من آن نصف درهمى كه از او نزدم باقى مانده بود در كار زراعت انداختم و مدتها بهره بردارى كردم تا سرمايه قابل توجهى شد! روزى صاحب نصف درهم آمد و از من مالش را خواست نمود، هجده هزار برابر به او دادم، خدايا اگر ميدانى اين كار را فقط براى خوشنودى و رضاى تو و برپايه اخلاص انجام دادم اين سنگ را از سر راه ما بردار، در آن هنگام سنگ تكانى خورد كه توانستند يكديگر را مشاهده كنند.

آخرين نفر گفت: پروردگارا تو ميدانى كه پدر و مادر پيروكهنسال داشتم و همواره آنان را مورد احترام قرار ميدادم شبى ظرفى شير براى هردو آوردم، وقتى وارد خانه شدم ديدم هر دوخواب اند، ترسيدم اگر ظرف را زمين بگذارم بريزد، و اگر از خواب راحت بيدارشان كنم ناراحت شوند و راضى نباشند، خدايا تو آگاهى كه آنقدر ايستادم تا بيدار شده و آن شير را آشاميدند، اگر اين عمل را براى رضاى تو و با تكيه بر اخلاص انجام دادم اين سنگ را از سر راه ما بردار تا از گرفتارى نجات يابيم، سنگ به صورتى كنار رفت كه راه بيرون آمدن از غار براى آنان باز شد ، سپس پيامبر فرمود:

«من صدق الله نجى:»

هركه با خدا از در راستى و درستى درآيد نجات مييابد.

 

 

مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه

سه شنبه 7 آبان 1392  9:55 AM
تشکرات از این پست
TANHA313 hoseinh1990 shokraneh yarabyarabyarab YaSiN313 omiddeymi1368
farshon
farshon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 43957
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " اخلاص در عمل ")-o---

عمل در صورتى كه مطابق با خواست حضرت حق انجام گيرد، و شرايط فقهى‏اش كامل باشد، و براى جلب نظر كسى نباشد، و بر اساس خلوص و اخلاص بنا گردد، قطعاً از جانب پروردگار پذيرفته مى‏شود، و منافع و سودش ابدى مى‏گردد، و در آخرت به صورت بهشت و رضوان جلوه خواهد كرد.

ابراهيم و اسماعيل كه از بندگان مخلص حق بودند، و در همه لحظات زندگى جز خدا را در نظر نداشتند، و جز خدا را نمى‏خواستند، و جز براى خدا قدمى برنمى‏داشتند بناى خانه كعبه را بر پايه اخلاص برپا كردند، و با تضرع و زارى از پروردگار مهربان درخواست قبولى آن را نمودند، خداى مهربان و سميع و عليم كه شنواى دعا و آگاه به وضع و حال دعا كننده است دعاى آن دو بزرگوار را مستجاب كرد، و عمل آنان را پذيرفت و به آن جنبه ابديت و ثابت بودن داد.

من در اين بخش لازم مى‏دانم شرط يا شرايط قبولى عمل را از امت اسلام و جامعه‏اى كه ادعا دارد جامعه محمدى است، و خود را منتسب به رسول خدا و نيز ائمه طاهرين مى‏داند از طريق برخى از روايات بيان كنم، باشد كه مفيد افتد.

انسان اگر از روى حقيقت متدين به فرهنگ الهى باشد، و از عقايد حقه و اعمال صالحه و اخلاق حسنه برخوردار باشد و حركات و اعمالش را در حد لازم خالصانه انجام دهد و خلاصه از همان آئينى پيرو كند كه همه پيامبران و ائمه طاهرين مبلغ آن بودند قطعاً اعمالش از طرف حضرت حق مورد قبول واقع خواهد شد.

مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه

چهارشنبه 8 آبان 1392  8:10 AM
تشکرات از این پست
yarabyarabyarab YaSiN313 omiddeymi1368 hoseinh1990
TANHA313
TANHA313
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مهر 1392 
تعداد پست ها : 190
محل سکونت : ایران

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " اخلاص در عمل ")-o---

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

دوستانی که در بحث، شرکت می کنند حتماً پست های سایرین رو مطالعه کنند و از قرار دادن مطلب تکراری خودداری کنند.

مدیر انجمن [یا مدیر تاپیک] هم محبت کنند مطالب تکراری رو حذف کنند.

با سپاس

 

چهارشنبه 8 آبان 1392  8:46 AM
تشکرات از این پست
farshon yarabyarabyarab YaSiN313 omiddeymi1368 hoseinh1990
farshon
farshon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 43957
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " اخلاص در عمل ")-o---

آفات اخلاص

 

اخلاص , درختی است که میکربهای خطرناکی در کمین اوست و عدم آشنایی با آنها به ریشه و شاخه و مالاز به آثار و ثمرات آن آسیب جبران ناپذیری خواهد زد.این آفتها, ممکن است پیش از آغاز عمل و یا در حین انجام آن و یا پس از پایان کار خود را نشان دهند.

1. آفت قبل از عمل : روشن است که اگرانگیزه انسان در آغاز یک عمل , نمایاندن آن به دیگران (ریاء) و یا فهماندن آن به آنان (سمعه )بوده باشد,این عمل , آفت زده است و در نتیجه زمینه رشد و شکوفاهیی آن از بین خواهد رفت ازاینروست که در روایات و معارف دینی از ریاء بعنوان یک خطر که همردیف شرک است , یاد شده است .

پیامبراسلام فرمود:

 

ان اخوف مااخاف علیکم الشرک الاصغر, قالوا: و ماالشرک الاصغر

یا رسول الله قال : هوالریاء, یقول الله تعالی یوم القیامه اذا جازی العباد باعمالهم ,اذهبواالی ابذین کنتم تراوون فی الدنیا فانظروا هل تجدون عندهم الجزاء 25 .

 

از شرک کوچک بر پیروانم بسیار بیمناکم . سوال شد: شرک اصغر چیست ؟ فرمود: ریاء و خودنمایی . خداوند در روز پاداش اعمال به ریاکاران گوید: بروید پاداش خویش رااز کسانی که برای آنان عملتان راانجام داده اید پاداش گیرید...

اصولاانگیزه و هدف انسان از عمل ریایی یکی ازاین اموراست :

ممکن است یکی ازامور ترس از نکوهش دیگران باشد. برای این که او را سرزنش نکنند عملی راانجام می دهد تا ذهنیت مردم را نسبت به خویش عوض کند لیکن انسانی که قدم در وادی اخلاص نهاده است , همواره خود را شامل این آیه می داند که:[ ان الله یدافع عن الذین آمنوا] 26 . خدا مدافع مومنان است . و لذا فرد مخلص در راه هدفش از هیچ ملامتی نمی هراسد[ ولایخافون لومه لائم] 27 و ممکن است عمل ریایی , بخاطر عشق به ستایش و تعریف از ناحیه دیگران باشد که این نیز, آفتی است مهلک و دردناک .امام صادق[ ع] فرمود:

 

الرجل یعمل شیئا من الثواب لایطلب به وجه الله ,انما یطلب تزکیه

الناس , یشتهی ان یسمع به الناس فهوالذی اشرک بعباده ربه .

 

کسی که عمل نیکی را بخاطر تعریف و توصیف دیگران انجام دهد بی شک در آن عمل و عبادتش مشرک است .

ولی انسان مخلص به فکرانجام وظیفه است و خداوند هم وعده داده است که به انسانهای مومن و مخلص موقعیت و محبت مردمی واجتماعی عنایت کند:[ سیجعل لهم الرحمن ودا] شاید هم در نظر برخی از مردم طمع و چشم داشت به آنچه دیگران دارند واو ندارد باعث ریاء آنها می شود که دراین زمینه قرآن هشدار می دهد:

 

مالکم لاترجون لله وقارا29 .

 

چرا توجه به خدا و عظمت و بزرگی آن ندارید و چراارزش و بهاء را به خدا نمی دهید.

2. آفت هنگام عمل : ممکن است در نیت وانگیزه خالص باشد, لکن در حین عمل آفت دمنگیرش شود.از جمله آفات[ عجب و غرور]است .امام باقر[ ع] فرمود:

 

ثلاث هن قاصمات الظهر: رجال استکثر عمله و نسی ذنوبه , واعجب

برایه 30 .

 

سه چیز برای انسان کمرشکن است : 1. عملش را زیاد پندارد. 2. گناهاش رااز یاد ببرد. 3. عجب و خودبینی دراو باشد.

درباره این آفت زشت امام علی[ ع] می فرماید:

 

سیئه تسوک خیر عندالله من حسنه تعجبک 31 .

 

کار بدی که ترا ناراحت و پشیمان می سازد, نزد خدا بهتراست از نیکی که تو را مغرور سازد.

امام سجاد[ ع] از شراین آفت به خدا پناه برده و می فرماید:

 

و عبدنی و لاتفسد عبادتی باالعجب 32 .

 

خدایا, توفیق عبودیت و بندگی ام ده و آن را با عجب و خودپسندی من تباه نکن .

3. آفت پس از عمل : چه بساانسان , کار را خالصانه شروع می کند و با اخلاص هم به پایان می رساند, ولی پس ازاتمام عمل , آن را تباه می سازد. از آنجمله است منت نهادن . قرآن کریم می گوید:

 

یاایهاالذین آمنوا لاتبطلوا صدقاتکم بالمن وللاذی

 

ای کسانی که ایمان آورده اید, صدقاتتان را با منت نهادن تباه نسازید.

وامام زین العابدین[ ع] می فرماید:

 

واجر علی یدی الخیر ولاتمحقه باالمن 34 .

 

خدایا, به انجام کار نیک موفقم بدار و آن را با منت گذاری ناحیه من تباه نکن .

آری عمل نیک کردن آسان , آن را حفظ و حراست نمودن مشکل . عمل خالص انجام دادن دشوار و آن را باقی گذاردن دشوارتر.

مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه

چهارشنبه 8 آبان 1392  9:07 AM
تشکرات از این پست
yarabyarabyarab YaSiN313 omiddeymi1368 hoseinh1990
YaSiN313
YaSiN313
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 126
محل سکونت : ایران

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " اخلاص در عمل ")-o---

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

از علی آموز اخلاص عمل

شیر حق را  دان منزّه از دغل

 

عمرو بن عبدود شجاعى بود كه با هزار سوار و مرد جنگى برابرى مى كرد. در جنگ احزاب مبارز طلبید، هیچ كس از مسلمین جراءت مبارزه با او را نداشت . تا اینكه حضرت على علیه السلام خدمت پیامبر صلى الله علیه و آله آمد و اجازه مبارزه با او را پیشنهاد كرد. پیامبر صلى الله علیه و آله فرمودند: این عمرو بن عبدود است .
حضرت عرض كرد: من هم على بن ابیطالبم . و به طرف میدان حركت كرد و مقابل عمرو ایستاد .
بعد از مبارزه حساس ، عاقبت على علیه السلام عمرو را بر زمین انداخت و بر روى سینه او نشست صداى فریاد مسلمین بلند شد و پیوسته به پیامبر صلى الله علیه و آله مى گفتند: یا رسول الله صلى الله علیه و آله بفرمایید على علیه السلام در كشتن عمرو تعجیل نماید.
پیامبر صلى الله علیه و آله مى فرمود: او را به خود واگذارید، او در كارش ‍ داناتر از دیگران است . هنگامى كه سر عمرو را حضرت جدا نمود، خدمت پیامبر صلى الله علیه و آله آورد. فرمود: یا على علیه السلام چه شد كه در جدا كردن سر عمر توقف نمودى ؟
عرض كرد: یا رسول الله صلى الله علیه و آله موقعى كه او را بر زمین انداختم مرا ناسزا گفت : من غضبناك شدم ، ترسیدم اگر در حال خشم او را بكشم ، این عمل از من به واسطه تسلى خاطر و تشفى نفس صادر شود، ایستادم تا خشمم فرو نشست آنگاه از براى رضاى خدا و در راه فرمانبردارى او سرش را از تن جدا كردم .
آرى براى این اخلاص و مبارزه با ارزش ، پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود:

(شمشیر على در روز جنگ خندق با ارزش تر از عبادت جن و انس ‍ است .)

 

چهارشنبه 8 آبان 1392  10:31 AM
تشکرات از این پست
yarabyarabyarab farshon omiddeymi1368 hoseinh1990
yarabyarabyarab
yarabyarabyarab
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : مرداد 1390 
تعداد پست ها : 3539
محل سکونت : قزوین

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " اخلاص در عمل ")-o---

سلام وتشکر از فعالیتتون .بنده این موضوع رو قبو ل ندارم .اصلا صحیحکه موضوع اخلاص آدما مطرح بشه پس اخلاص نیست .دیگه اینکه شما ائمه خصوصا آقا امام زمان روبه عنوان قسم مطرح کردید.کمتر انسانی میتونه قسم بخوره دیگه هرگز گناهی رو نکنه .خدا بخشنده است بله ولیاین قسم به ائمه نوعی توهین ویا به سخره گرفتن آنهاست .انسان نیت ترک گناه میکنه تلاش هم میکنه در ترکش .اما وقتی قسم خورد یعنی باید پابند ومستحکم پاش وایسته.حتی در روایات گفته شده به قران خدا و.. حتی اگر حق است بهتر است قسم یاد نشه . باز خود دانید .اجرکم عند الله .

منتظران مهدی آگاه باشید!  

 

 حسین را منتظرانش کشتند...

چهارشنبه 8 آبان 1392  10:45 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 YaSiN313 hoseinh1990
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " اخلاص در عمل ")-o---

حضرت زهرا سلام الله علیها:

مَن اَصعَدَ اِلَی اللهِ خالِصَ عِبادَتِه اَهبَطَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ اِلَیهِ اَفضَلَ مَصلَحَتِه؛
 کسی که
عبادت های خالصانه خود را به سوی خدا فرستد، پروردگار بزرگ برترین مصلحت را به سویش فرو خواهد فرستاد.

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

چهارشنبه 8 آبان 1392  10:47 AM
تشکرات از این پست
YaSiN313 hoseinh1990
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " اخلاص در عمل ")-o---

در اخلاق، به نيّت اهميّت ويژه‌اى داده شده و از آن به‌صورت ركن و پايه رفتار و روح عمل ياد‌شده است; به‌گونه‌اى كه نبودن نيّت درست باعث بى‌ارزش شدن عمل مى‌شود. اخلاص بر تارك همه فضيلت‌ها قرار داشته، ملاك پذيرش و درستى رفتارها است و رهايى از چنگال شيطان فقط با اخلاص امكان دارد.

عمل بدون نيّت خالص، كالبد بى‌جان است و اين انگيزه است كه بين رفتار بيرونى و جان و روح فاعل، پيوند برقرار مى‌كند. اخلاص، پاكيزه كردن عمل از هرگونه آلودگي به غير خداست و انسان مخلص، در انجام عمل محرّكي غير از خداوند ندارد، فقط قصد تقرّب به خداست كه او را به كار وا مي دارد و بس. اين حالت، مقام بسيار بزرگي است و كسي مي تواند، به آن برسد كه غرق در محبّت خدا باشد، به حدّي كه در دلش براي محبت هاي دنيايي، جايي نبوده و اگر از خوراك، پوشاك، مسكن و امور مادي استفاده مي كند، به خاطر لذّت بردن از آنها نباشد، بلكه به خاطر آن باشد كه نيروي بيشتري براي عبادت خدا، به دست آورد.

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

چهارشنبه 8 آبان 1392  10:51 AM
تشکرات از این پست
YaSiN313 yarabyarabyarab hoseinh1990
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " اخلاص در عمل ")-o---

واژه اخلاص در قرآن به‌كار نرفته; ولى در آيات بسيارى به‌صورت‌هاى گوناگون به موضوع آن پرداخته شده است.

 اين آيات در تقسيم‌بندى جامعى، سه دسته‌اند:

1-آياتى كه با استفاده از مشتقّات خلوص، موضوع اخلاص را با صراحت مطرح مى‌كنند. مشتقّات خلوص 31 بار در قرآن آمده كه بيش‌تر آن‌ها به موضوع اخلاص مربوط است. از اين موارد، 22 مورد از باب افعال و 12 آيه مربوط به «مخلِصين» (كسانى‌كه دين خود را براى خدا خالص كرده‌اند) است; مانند (بقره/2، 139; اعراف/7، 29; غافر/40، 14) و 10 آيه مربوط به مخلَصين، هم‌چون (مريم/19، 51; يوسف/12، 24; حجر/15، 40). گويا مقصود از مخلَصين در عرف قرآن، كسانى باشند كه از ابتداى آفرينش، بر استقامت در فطرت و اعتدالِ خلقت آفريده شده‌اند و ادراكات درست، نفس‌هاى طاهر و قلب‌هاى سليم دارند و به‌سبب پاكى و صفاى فطرت و سلامت روان، از همان ابتدا داراى ويژگى اخلاصند و آن‌چه ديگران با جهاد و مبارزه با نفس به‌دست مى‌آورند، آنان همان، بلكه بالاتر از آن را از ابتدا دارا بوده‌اند.

البتّه برخى، مخلَصين و مخلِصين را به يك معنا دانسته و تفاوتى ميان آن دو قائل نشده‌اند. مخلَصين پيامبران و امامان(عليهم السلام)هستند (انعام/6، 87; حجّ/22، 18) . برخى معتقدند به جز پيامبران و امامان(عليهم السلام) برخى از انسان‌ها نيز مى‌توانند با سير و سلوك، جهاد و مبارزه با نفس به مقام مخلَصين نائل شوند.

2. آياتى كه با واژه‌ها و تعبيرات مترادف و متلازم با اخلاص به موضوع اخلاص مى‌پردازند; مانند انحصار عبادت در خداوند (حمد/1، 5; يوسف/12، 40)، انجام طاعات و عبادات براى خدا (للّه) (بقره/2، 196; انعام/6، 162; سبأ/34، 46)، روى نهادن به‌سوى خدا و دل بريدن از غير او (بقره/2، 112; آل‌عمران/3، 20)، انجام دادن كار براى وجه اللّه (انسان/76، 9; كهف/18، 28)، انجام دادن كار براى طلب رضايت الهى (بقره/2، 265; آل‌عمران/3، 174)، انجام دادن عمل در راه‌خدا (بقره/2، 154 و 261)، عدم درخواست اجر از سوى پيامبران (شعرا/26، 109، 127، 145، 164 و 180)، حنيف و حق‌گرا بودن (آل‌عمران/3، 67)، صداقت در توبه (نصوح) (تحريم/66، 8)، و‌داشتن قلب سليم (شعراء/26، 89).

3. آياتى كه با نفى شرك و ريا به موضوع اخلاص اشاره مى‌كنند; مانند كهف/18، 110; نساء/4، 142; ماعون/107، 6; بقره/2، 264). از آن‌جا كه اخلاص، انجام‌دادن عمل فقط براى خدا است، با شرك و ريا كه انجام‌دادن عمل براى غير خدا است، جمع نمى‌شود.

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

چهارشنبه 8 آبان 1392  10:54 AM
تشکرات از این پست
YaSiN313 yarabyarabyarab hoseinh1990
omiddeymi1368
omiddeymi1368
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 6610
محل سکونت : خراسان جنوبی / بیرجند

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " اخلاص در عمل ")-o---

ويژگي هاي مخلصين

در آيات متعددي، از برخي از افراد با عنوان «مخلصين» ياد شده است؛ مخلصين يعني كساني كه خداوند آنان را براي خود خالص كرده است. و در سوره «ص» به صراحت آمده است كه خالص كننده اين افراد خداوند است؛ «انا اخلصنهم بخالصه ذكري الدار». خدا همواره در ميان انسان ها، افرادي را برمي گزيند كه اخلاص كامل داشته و داراي نفوس پاك، قلوب طاهر و فطرت مستقيم توحيدي باشند تا توحيد در جامعه بشري را حفظ كنند.

اينك به بررسي برخي از ويژگي هاي مخلصين از ديدگاه قرآن مي پردازيم:

1-نجات از نابودي دنيوي و عذاب اخروي

خداوند در بعضي آيات خبر از نابودي مشركان و گمراهان امت هاي پيشين و نجات مخلصين داده و تأكيد مي كند كه در آخرت نيز آن گاه كه تكذيب كنندگان براي عذاب برانگيخته مي شوند، مخلصين استثنا شده و احضار نمي شوند. «فكذبوه فانهم لمحضرون¤ الا عباد الله المخلصين»

2-عصمت

از جمله ويژگي هاي مخلصين، نيل به نوعي علم و يقين است كه غير از علوم متعارف در نزد انسان هاي معمولي است خداوند به وسيله نورانيت چنين علمي، هرگونه بدي و زشتي را از آنان دور مي كند؛ به گونه اي كه حتي ايشان قصد گناه نيز نمي كنند و اين همان عصمت الهي است كه مخلصين بدان متصف اند؛ چنان كه خداوند حضرت يوسف(ع) را از آلودگي به گناه و قصد آن حفظ نمود.

3-ايمني از فريب ابليس

ابليس گناه يا باطل را براي انسان ها زينت مي دهد تا همگان را گمراه سازد؛ اما ابليس بر مخلصين سلطه اي ندارد و نمي تواند آنان را گمراه سازد «قال رب بما اغويتني لازينن لهم في الارض و لاغوينهم اجمعين¤ الا عبادك منهم المخلصين»

4-شايستگي توصيف خدا

خداوند در بيان اين ويژگي مخلصين مي فرمايد كه تنها مخلصين اين شايستگي را دارند كه مرا صحيح توصيف نمايند و غير از آنان شايستگي توصيف راستين و به حق خدا را ندارند و خداوند از هرچه كه غيرمخلصين توصيف نمايند، پاك و منزه است. آشكار است، كساني كه در مسير بندگي به كمال نرسيده باشند به شناخت واقعي خداوند دست نيابند و توصيف بايسته خدا نيز متوقف بر شناخت است در حقيقت اين شناخت را مخلصين بدست آورده اند؛ لذا خداوند شايستگي توصيف راستين خود را به آنان عطا فرموده است.

5-بهره مند از پاداش خاص آخرتي

انسان ها در آخرت به ميزان اعمالشان پاداش مي بينند؛ ولي مخلصين از اين قاعده مستثنا هستند و براي آنان بالاتر از جزاي عملي، از رزقي معلوم برخوردارند و مراد از رزق معلوم، رزقي خاص و جدا از رزق ديگران و بالاتر از آن ها است: «و ما تجزون الا ما كنتم تعملون ¤ الا عبادالله المخلصين¤ اولئك لهم رزق معلوم».

واسه كسي خاك گلدون باش،
كه اگه به آسمون رسيد،
بدونه ريشه‌اش كجاست ...

چهارشنبه 8 آبان 1392  10:56 AM
تشکرات از این پست
YaSiN313 yarabyarabyarab hoseinh1990
YaSiN313
YaSiN313
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 126
محل سکونت : ایران

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " اخلاص در عمل ")-o---

بسم الله الرحمن الرحیم

 

كيمياي اخلاص

 


 


مي گويند كه كيميا چيزي است اگر به مس بزنيد طلا مي شود. حالا يك كيميايي هم ما در قرآن داريم كه اين كيميا را به هر چيزي بزنيد گران مي شود.
چيست كه فاني را باقي مي كند؟ يك چيز زود گذر را ابدي مي كند، چيست؟ چيست كه كم را زياد مي كند؟ حالا امتحان هوش هم هست. چيست كه راه ها را باز مي كند؟ چيست كه عيب ها را برطرف مي كند؟ چيست كه انسان ها را محبوب مي كند؟ چيست كه انسان ها را نجات مي دهد؟ چيست كه هميشه براي همه قابل دسترس است؟ چيست كه جلوي عقده و پشيماني را مي گيرد؟
خوب چيست كه سبب حفظ از تلف است؟ تا الان توانسته ايد پيدا كنيد، چيست؟ كسي هست بگويد؟ فكر مي كنيد چه باشد؟ سلامتي؟ كسي به ذهنش رسيد بگويد.

اين كيميا خيلي ارزش دارد اسمش اخلاص است  و باآن سريع تر مى‏توانيم به آرزوهايمان برسيم

عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ(ع)قَالَ:مَا بَينَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ إِلَّا قِلَّةُ الْعَقْلِ قِيلَ وَ كيفَ ذَلِك يا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! قَالَ: إِنَّ الْعَبْدَ لَيعْمَلُ الْعَمَلَ الَّذِي هُوَ لِلَّهِ رِضًا فَيرِيدُ بِهِ غَيرَ اللَّهِ فَلَوْ أَنَّهُ أَخْلَصَ لِلَّهِ لَجَاءَهُ الَّذِي يرِيدُ فِي أَسْرَعَ مِنْ ذَلِك

[وسائل ‏الشيعة، ج1، ص61].

 

1- اخلاص، فاني را باقي مي كند.


اگر آدم كارش براي خدا باشد فاني را باقي مي كند. اين پولي كه شما در دستت است فاني است. بالاخره سبزي مي گيري مي خوري، كاهو مي گيري مي خوري، غذا مي گيري مي خوري تمام مي شود. اما اگر اين پول را براي خدا خرج كردي اين پول ديگر از بين نمي رود. حيواني در خانه حضرت بود، كشتند، گوشتش را تقسيم كردند، حضرت پرسيد كه وضع گوشت چه شد؟ گفتند كه يا رسول الله همه گوشت رفت. فقط مثلاً چند سيري را براي خودمان نگه داشتيم. حضرت فرمود: اين طوري نگوييد. هر چيزي را كه براي خدا داده ايد، مي ماند، تا ابد مي ماند. آن چيزي را كه خودمان مي خوريم از بين مي رود. تجار فكر نكنند كه اگر وصيّتي كرده اند ثلث مالشان را، يك چيزي وقف كردند آن كم شد. آن چيزي را كه براي خدا دادي مي ماند. پول جيبت ممكن است گم بشود، چيزي را كه در بانك گذاشتي ديگر گم نمي شود. چيزي كه براي خدا داده ايد ديگر براي هميشه است. در عمرتان چند تا سلام كرده ايد؟ همه پريد. سلام عليكم چه كسي است؟ دبير رياضي. سلام عليكم چه كسي است؟ استاد دانشگاه. سلام عليكم چه كسي است؟ آيت الله است. سلام عليكم چه كسي است؟ كد خدا است. انجمن اسلامي است. وكيل است. وزير است. سفير است. چه است؟
همه اين ها براي پز بود. اما يك وقت يك كارگر را مي بيني نمي داني كيست؟ هر كسي گفت چه كسي است چه مي دانم چه كسي است؟ خيلي خوب بنده خدا كه هست. به او رسيدي بگو سلام عليكم. اين سلامي كه فقط براي خدا بوده تا قيامت مي ماند. باقي سلام ها براي پست ها بود. پست ها مي پرد. اين مي ماند. يك سلام براي خدا بكن. چقدر شما تا حالا خنديده ايد؟ همه اش اصلاً، الان به شما بگويند آقا چند دفعه خنديده اي؟ مي گويي والله يادم نيست. خنده هاي لحظه اي كه آدم يك خاطره خوشي مي شنود، خنده اش مي گيرد آن خنده ها مي پرد. اما يك وقت يك بچه كوچك نماز مي خواند، گفتي آفرين با يك آفرين و لبخند او را تشويقش كردي كه اين كار حق را انجام بدهد. آن تشويق ماند همه خنده ها پريد. فاني را باقي مي كند. كم را زياد مي كند. الناس هالکون الا العلما و
العلماء كلهم هالكون الا العاملون و العاملون كلهم هالكون الا المخلصون...[تنبيه الخواطر، 358].


2- اخلاص، عامل رشد در پاداش الهي


قرآن مي فرمايد كه «يُرْبِي الصَّدَقَاتِ البقرة/276» يعني كه چيزي كه براي خدا مي دهي رشد مي كند.. قرآن مي فرمايد: هر كاري براي خدا بكني حداقل رشدش دو برابر است آيه اي داريم «أَضْعَافًا البقرة/245» چند برابر است. آيه اي داريم «فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا الأنعام/160» ده برابر است. آيه اي داريم چيزي كه در راه خدا بدهي مثل دانه اي است كه مي كاري، هفت تا خوشه مي دهد، در هر خوشه اي هم صد تا دانه است. يعني هفت ضرب در صد، هفتصد. بعد آيه اي داريم «وَاللَّهُ يُضَاعِفُ البقرة/261» از هفتصد هم بيشتر. چند تا آيه ي ديگري داريم كه «فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَا أُخْفِيَ لَهُمْ السجدة/17» اصلاً هيچ كس نمي داند كه چه چيزي را برايش ذخيره كرده ايم. يعني ندان و نپرس. كم را زياد مي كند. اخلاص كار كم را زياد مي كند. يك ريال خالصانه رشد مي كند، يك ميليون كه قصد خدا در آن نباشد رشد نمي كند. راه ها را باز مي كند. قرآن مي فرمايد: «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا العنكبوت/69» فقط براي خدا كساني كه جهاد مي كنند براي خدا (لنهدينهم سبلنا) (سبل) جمع (سبيل) است (سبيل) يعني راه، (سبل) يعني راه ها را باز مي كند. يعني آدم مخلص هيچ وقت در بن بست نمي ماند. «وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ الطلاق/2» اگر تقوا داشته باشيد هيچ وقت در بن بست نمي مانيد. «يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا الطلاق/2» (مخرج) يعني راه خروج، يعني به درد چه كنم گرفتار نمي شود. مي داند كه چه كند. «إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ الأنفال/29) آيه اي داريم كه «يَجْعَلْ لَكُمْ فُرْقَانًا الأنفال/29» يعني هيچ وقت گيج نمي شوي. آدم هايي كه مخلص هستند هيچ وقت تلويزيون روحشان برفك ندارد. شفاف است مي دانند چه است.
اخلاص چيست؟ اخلاص اگر كسي داشته باشد در بن بست نمي ماند. آدم مخلص را خدا به او الهام مي كند. اين كار را بكن. اين كار را نكن. اخلاص كه نيست. هر چه مغز متفكر كار مي كند بيشتر بن بست مي شود چون براي خدا نيست.


3- انفاق كافران در جهت مقابله با راه خدا


. قرآن مي فرمايد: « يُنْفِقُونَ الأنفال/36» آيه هاي قرآن را شما دقت كنيد مي فهميد. « يُنْفِقُونَ الأنفال/36» انفاق مي كنند، « أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ الأنفال/36» پول خرج مي كنند كه جلوي راه خدا را بگيرند. « فَسَيُنفِقُونَهَا » در آينده هم پول خرج خواهند كرد. اما « ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً الأنفال/36» آخرش خواهند ديد اين همه پول خرج كرده اند هيچي عايدشان نشد. اين همه پول خرج مي كنند

. مي گويند: پس اين پول ها چه شد؟ فكر مي كنند چهار تا فيلم و چهار تا ماهواره و چهار تا مقاله و يك جسارت به پيغمبر مي كنند پيغمبر را بشكنند، سال نبوي درست مي شود. چند صد كتاب راجع به پيغمبر. تا حالا آمريكا به هيچ يك از اهدافي كه مي خواسته، نرسيده است و امام به همه اهدافش رسيد. امام فرمود ما مي خواهيم مردم بيدار شوند، مردم بيدار شدند. مي خواهيم اسلام عزيز بشود، اسلام عزيز شده است. محاصره اقتصادي مي كنند كه ما شكسته بشويم، بچه هاي ما دست به انرژي هسته اي دسترسي پيدا مي كنند. هر چه فشار بيشتر، رشد بيشتر. مثل توپ هر چه بيشتر به زمين مي زنند، بلندتر مي شود. کار اگر براي خدا باشد راه ها باز مي شود. عيب ها برطرف مي شود. آدم مخلص اگر يك كاري هم بكند كه نبايد بكند در قرآن مي فرمايد: «أَصْلَحَ بَالَهُمْ محمد/2» يعني دسته گلي را هم كه آب داد ما درستش مي كنيم

 

4- اخلاص، عامل محبوبيت در نزد خدا و خلق


اخلاص آدم ها را محبوب مي كند. مردم آدم هاي رياكار را دوست ندارند، مي گويند اين رياكار است. اين براي خودنمايي كار مي كند. مي فهمند. جناب آقای قرائتی فرمودند یک روز برایمان مهمان آمد. من بچه مهمان را بوسيدم. تا بچه مهمان را بوسيدم ديدم بچه خودم هم دارد نگاه مي كند. بچه خودم را هم بوسيدم. گفت بابا. گفتم بفرما، جانم. گفت تو من را الكي بوسيدي. راست هم مي گفت. فهميد من الكي بوسيدم. چون اول بچه مهمان را بوسيدم. منتها بعد ديدم او دارد نگاه مي كند. تعجب كردم كه عجب واقعاً اين كه مي گويند فهميد. مقداري گيج شدم، بهت زده فكر كردم. اين بچه كوچولو رفت در اتاق و برگشت گفت بابا. گفتم بله. گفت ديدي چي بهت گفتم. چنين كاري را كردي. دو بار حال ما را گرفت. اين آدم هاي رياكار، ريا پيداست. مصنوعي نمي شود. يعني مثل ريش مصنوعي، تا عطسه كني مي افتد. كلاه گيس بالاخره تا مي آيي سرفه كني مي افتد. نمي شود. آدم يك مقداري مي تواند حقّه بازي كند. ناصرالدين شاه به علماي تهران در ماه رمضان افطاري مي داد. يك سال به خاطر خلاف كاري هايش علما تصميم گرفتند افطاري شاه را نروند. اعتصاب كردند. شاه پرسيد كه علما را هم دعوت كنيد. فلان شب، شب علما است كه مثلاً حالا. دربار نمي خواست بگويد كه آخوندها با شما قهر هستند. گفت چه كنيم؟ گفت بابا حالا دو سه تا طلبه مصنوعي درست مي كنيم. رفتند چند تا طلبه را عمامه دور سرش پيچيدند و دنبال يك آيت الله مصنوعي مي گشتند. سرچشمه تهران يك كسي بود خربزه فروش بود، يك ريش هاي سفيد و خوبي داشت. گفتند اين را آيت الله كنيم. رفتند گفتند آقا شما امشب بيا يك پولي هم از ما بگير هر كاري كرديم هيچي نگو. گفت چيه. گفتند ما يك عمّامه مي گذاريم روي سرت بيا افطار كن برو. گفت خوب من كه صبح تا شب بايد داد بزنم براي خربزه معلوم است اينها يك جا كلّي پول به من مي دهند. دهانش پر آب شد و پول را گرفت و اين آقاي خربزه فروش را برداشتند يك لباس آيت اللهي و افطاري مصنوعي به آخوندهاي مصنوعي، آيت الله مصنوعي. بعد به ناصرالدين شاه گفتند: الحمدلله امشب هم افطاري طي شد گفت نه علما باشند مي خواهم بيايم ايشان را ببينم. گفتند نه آقايان همه بعد از افطار همه مسجد دارند، منبر دارند. ماه رمضان است كار دارند. گفت نه حالا پنج دقيقه. گفت آقا اجازه بده بروند اينها گرفتار هستند. گفت آقا بياييد. ناصرالدين شاه آمد نشست و گفت آقايان خيلي خوش آمده ايد و يك چند دقيقه اي نشست. تا رفت خربزه ها را بخورد، خربزه بي مزه بود. گفت ببخشيد آقايان مثل اينكه خربزه شيرين نتوانسته اند براي شما تهيه كنند. يك مرتبه آيت الله گفت بيا سرچشمه دكّان خودم. يعني شما اگر كاهو كاشته ايد هر چقدر هم سينه زدي اسفناج، اسفناج دو سه روز ديگر در مي آيد مي فهمند كه اسفناج نيست. بالاي سر زمين كاهو نمي شود شعار اسفناج داد. دير يا زود لو مي رود. چه قدر اين دختر و پسرها كه در پارك يا در دانشگاه همديگر را مي بينند. به هم دروغ مي گويند. بعد معلوم مي شود كه خيلي هايش دروغ است. بعضي از آنها هم البته راست مي گويند حالا من نمي خواهم همه را بگويم ولي خيلي طلاق هايي كه گرفته مي شود به خاطر انتخابات پاركي است. انتخاب در پارك و سينما و دانشگاه چون انتخاب پلاستيكي است. با يك وزش باد مي آيد و با يك وزش باد مي رود. آدم مخلص را مردم دوستش دارند.
اخلاص عامل نجات است. «وَالْعَصْرِ إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ العصر/1-3»، همه مردم خسارت مي كنند جز كساني كه « آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ العصر/1-3». ايمان و عمل صالح باعث مي شود كه شما ضرر نكني وگرنه باخته اي. حتي كشتي گيرهاي ما، وزنه بردارهاي ما. اين آقا كه تمرين وزنه برداري مي كند. بگويد براي عزّت مسلمان ها تمرين مي كنم. بالاخره من چون خدا به من قدرت داده مي آيم اين قدرتم را در اين مسير كار بكنم كه هميشه پرچم جمهوري اسلامي، سرود جمهوري اسلامي بالاخره وقتي من وزنه را بلند مي كنم يك يا ابوالفضلي، يا حسيني، يا فاطمه، يا رسول الله، بالاخره من پيغمبر را مطرح كنم. اين تمرينش هم عبادت است. اما اگر اين نيّت نبود، بگويد وزنه بلند مي كنم كه كف بزنند، خوب مردم كف مي زنند تمام مي شود و مي رود. بعد از چند سال خودش هم ديگر زورش تمام مي شود و نه او وزنه بردار است و نه كف زني. هم وزنه برداري اش پريد هم كف زدن مردم پريد. چيزهاي غيرخدا مي پرد. ممكن است عطر بوي خوشي داشته باشد اما يك دوش كه گرفتي بوي عطر مي پرد.


5- اخلاص، در دسترس همگان


اخلاص هميشه براي همه قابل دسترس است. اخلاص چيزي نيست كه بگويي آخر از كجا پيدا كنم؟ هر كسي مي تواند خالص باشد. ممكن است شما بگويي براي نمره درس مي خوانم ولي بالاخره اخلاص در دسترس است.
شما وقتي مي خواهي بخوابي نمي تواني مثلاً يك ذكر خدا را بخواني و بخوابي؟ مثلاً زير لحاف كه كسي نيست. خدايا من مي خواهم بخوابم نمي دانم صبح تا حالا چه كردم؟ خدايا اگر خوبي از من سر زده الحمدلله رب العالمين، اگر لغزشي از من سر زده خدايا من را ببخش. يك عذرخواهي از خدا بكن و بخواب. پيرزني بود هر شب كه مي خوابید دو ركعت نماز مي خواند و مي خوابید به او گفته شد اين چه نمازي است؟ نماز شب اگر مي خواهي بخواني نماز شب يازده ركعت است. اين دو ركعت چيست؟ گفت نمي دانم بالاخره هر وقت مي روم بخوابم، مي فهمم امشب يك عده مرده اند، شب اول قبر هم شب سختي است. نمي دانم چه كسي و كجا مرده است؟ دو ركعت نماز مي خوانم مي گويم خدايا من دلم براي اينها مي سوزد به آنها رحم كن. اين اخلاص است. صدقه مي دهي بده براي دفع بلا، بگو دفع بلا از همه مسلمان ها. ولو نمي شناسيم. چه كسي. هر كه مي خواهند باشند. مي شود اخلاص باشد. در يزد كسي آب انباري مي سازد. يك روز مي آيد مي بيند بر سر اين آب انبار دعوا است. مي گويد: چه شده است؟ مي گويند: اين يهودي آمده است اينجا آب ببرد. چون در يزد يهودي خيلي بود. و اين يهودي ها مي آيند از آب انبار مسلمان ها آب مي برند. نمي خواهيم بگذاريم. فرمود: كه بابا آب دادن كه يهودي و مسلمان ندارد. اصلاً آب انبار براي يهودي ها. من براي مسلمان ها يك آب انبار ديگر مي سازم. مسلمان آب انبار مي سازد كه مخصوص يهودي ها باشد. مي گويد يهودي ها هم آدم هستند. خداپرست كه هستند. معاد و خدا را كه قبول دارند. كتاب آسماني را كه قبول دارند. حالا مسلمان نيستند اما تشنه كه نبايد باشند. مي گويد اين آب انبار براي يهودي ها، يكي ديگر براي مسلمانان مي سازم. اخلاص در دسترس است. اين طور نيست كه بگويي من نمي توانم نيت خالص بكنم. حالا اين كارت براي ريا بود. شما يك كار خالص كه مي تواني بكني. بابا داري مي روي نمي داني چه كسي است. اما يك سلام به او بكن براي خدا به او سلام كن. حالا حتماً بايد رئيس و وكيل و وزير باشد.


6- اخلاص، عامل دوري از عقده ها و پشيماني ها


اخلاص جلوي عقده را مي گيرد. آدم مخلص هيچ وقت پشيمان نمي شود. شما براي خدا سلام مي كني، بنده نمي شنوم جوابت را نمي دهم. اه چه قدر اين متكبر است. مي گوييم آقا مگر براي خدا سلام نكردي؟ گيرم من نشنيدم جواب شما را بدهم شما ثوابت را برده اي. چه من بشنوم، چه نشنوم. چه جواب شما را بدهم، چه ندهم. مي رود نماز جماعت مي گويند آقا نيست. شما ثواب جماعت را داري. كسي كه براي خدا كار مي كند، خدا اجرش را مي دهد چه به هدف برسد، چه نرسد. آدم مخلص هيچ وقت عقده اي نمي شود. آدم مخلص كارهايش حفظ مي ماند. چون مي گويند كاري كه براي خدا كردي حفظ مي شود. "كلمة لا اله الا الله حصني". توحيد حصن است. حصن يعني قلعه يعني آدم وقتي جنسش را گذاشت در قلعه ديگر خاطرش جمع است كه اين حفاظت شده است مثل يك پولي كه در صندوق مي گذارند. آدم وقتي براي خدا كار كرد مي داند ديگر تلف نمي شود، خدا حفظ مي كند. اخلاص مي شود براي خدا درس خواند. مي شود براي خدا كار كرد. و خدا چه قدر رشدش مي دهد. واقعااخلاص كيميايي است كه فاني را باقي، كم را زياد، راه را باز، عيب را برطرف، انسان ها را محبوب، سبب نجات از خسارت، براي هميشه قابل دسترس، جلوي عقده را مي گيرد. *

 

برگرفته از سخنان حجت الاسلام قرائتی

 


* این مورد بالشّخصه برای خودم خیلی جالب بود

 

چهارشنبه 8 آبان 1392  10:56 AM
تشکرات از این پست
omiddeymi1368 yarabyarabyarab hoseinh1990
YaSiN313
YaSiN313
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : آبان 1392 
تعداد پست ها : 126
محل سکونت : ایران

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " اخلاص در عمل ")-o---


نقل قول yarabyarabyarab

سلام وتشکر از فعالیتتون .بنده این موضوع رو قبو ل ندارم .اصلا صحیحکه موضوع اخلاص آدما مطرح بشه پس اخلاص نیست .دیگه اینکه شما ائمه خصوصا آقا امام زمان روبه عنوان قسم مطرح کردید.کمتر انسانی میتونه قسم بخوره دیگه هرگز گناهی رو نکنه .خدا بخشنده است بله ولیاین قسم به ائمه نوعی توهین ویا به سخره گرفتن آنهاست .انسان نیت ترک گناه میکنه تلاش هم میکنه در ترکش .اما وقتی قسم خورد یعنی باید پابند ومستحکم پاش وایسته.حتی در روایات گفته شده به قران خدا و.. حتی اگر حق است بهتر است قسم یاد نشه . باز خود دانید .اجرکم عند الله .


بسم الله الرحمن الرحیم

 

با سلام خدمت شما همسنگر گرامی

متشکرم از اینکه نظرتونو گفتید و به نوعی در بحث شرکت کردید

 

نکته ای که گفتید به آن صورتی که ذکر کردید صحت نداره [بحث قسم و آیه و ... رو عرض میکنم] ، در واقع ما "متعهد"  میشیم که خصلت نیکویی را در خود پرورش بدیم یا یک رذیله اخلاقی و شخصیتی رو از خودمون دور کنیم

کاری که ما انجام می دیم درست مثل خوندن "دعای عهد" برای ظهور و فرج امام زمان(عج) می مونه.

در دعای عهد حضرت رو مخاطب قرار می دیم و عنوان می کنیم که هر روزی که داریم این دعا رو می خونیم داریم با ایشون تجدید بیعت می کنیم

پس چون امکان داره نسجیر بالله زیر بیعتمون بزنیم، نباید برای تعهمدمون  تلاش کنیم و اونو یادآوری کنیم ؟؟؟

در پست قبلی که گذاشتم نکته های زیادی وجود داشت، از جمله اینکه پاسخ مسئله ای که مطرح نمودید هم در آن موجود بود:

 

نقل قول YaSiN313

 

آدم مخلص اگر يك كاري هم بكند كه نبايد بكند در قرآن مي فرمايد: «أَصْلَحَ بَالَهُمْ    محمد/2» يعني دسته گلي را هم كه او آب داد ما درستش مي كنيم
 

 

 

 

چهارشنبه 8 آبان 1392  11:13 AM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 omiddeymi1368
دسترسی سریع به انجمن ها