استخر
دوست حیف نون ازش می پرسه: کجا بودی که تمام لباست و کفشهات خاکیه؟ حیف نون می گه: با بابام رفته بودیم استخر. طرف می گه: اگر استخر رفتی، پس چرا خاکی هستی؟ حیف نون می گه: رفتیم استخر، بابامو هل دادم تو آب، شنا بلد نبود، غرق شد، بردیم خاکش کردیم دیگه!