کتابی در باب اثبات امام عصر و غیبت او
از جمله منابع و ماخذ غنی و با قدمت زیاد و سابقهی دیرین حدیثی در مباحث مهدویت، كتاب گران سنگ و ارزشمند كمال الدین و تمام النعمه است كه در اثبات امام و غیبت او و مباحثی پیرامون آن نگاشته شده است.
ظاهراً، سبب نگارش كتاب، سه چیز است:
1- انحراف عدّهای از شیعیان در باب مهدویّت، اعتقاد به امر غیبت.
2- ملاقات با مرحوم نجمالدین ابوسعید محمّد بن حسن بن محمد بن احمد بن علی بن صلت قمی و درخواست و تشویق او بر تألیف چنین كتابی.
3- روِیای صادق و اشارهی امامعصر(عجّلاللّهتعالیفرجهالشّریف) به تألیف كتابی دربارهی غیبت.
آقایم امام عصر حضرت صاحب الزمان علیه السلام را زیارت كردم كه در خانه كعبه ایستاده بودند. نزدیك آن بزرگوار آمدم و سلام كردم. جواب دادند و فرمودند:
چرا كتابی درباره غیبت نمینویسی تا آنچه را كه قصد توست كفایت كند؟
دیدار با مردمنیشابور
شیخ صدوق میگوید:
مسافرتی به خراسان كردم و وارد نیشابور شدم و دیدم كه شیعیان آنجا در مورد غیبت حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف به شك و شبهه افتاده و از طریق حق عدول نموده و به عقاید فاسد گرایش نمودهاند.
برای ارشاد آنان كوشش بسیاری كردم و اخباری كه از پیامبر و ائمه طاهرین صلوات الله علیهم اجمعین وارد شده بر ایشان نقل نمودم.
هنگامی كه به قم بازگشتم، شخصی از بخارا كه صاحب علم و فضل بود بر ما وارد شد. او جناب ابو سعید محمد بن حسن بن محمد بن علی بن احمد بن علی قمی بود، من كه از قبل مشتاق دیدار او بودم، از حضور او بسیار خوشحال شدم، زیرا او صاحب رای محكم و فردی عالم بود و پدرم از جد او محمد بن علی بن احمد قدس الله بسیار توصیف میكرد و از فضل و علم و زهد و عبادت خود او نیز تعریف مینمود.
روزی ابوسعید گفت:
در بخارا، یكی از بزرگان فلاسفه و منطق، در موضوع "فصاحت حجت خدا" و "طول غیبت" و "انقطاع اخبار" آن بزرگوار، صحبت كرد و مرا به تحیر و تعجب انداخت.
ارزش و اعتبار این کتاب، گذشته از جامعیت و استحکام مطالب، به خاطر نزدیکی زمان تالیف آن با آغاز غیبت حضرت مهدی علیه السلام است زیرا این کتاب در سال 352 هجری قمری یعنی زمانی که سن حضرت هنوز به 100 سالگی نرسیده بود، تالیف شد
من اخباری (احادیث) را كه پاسخگوی شبهات در مورد غیبت حضرت خاتم الاوصیأ بود، ذكر نمودم و او با دانستن حقایق، از شك و دودلی بیرون آمد و به این وسیله برای او تسكینی حاصل شد و خواهش كرد كه در این موضوع كتابی بنویسم.
برای اجابت خواهش وی، با كمال ادب قبول كرده و وعده دادم: اگر خداوند توفیق بازگشت به وطن خود یعنی شهرری را عنایت فرمود. كتابی را درباره پاسخگویی به این شبهات، مینویسم.
شبی درباره اعتقادات و ایمان و آینده فرزندان خود فكر میكردم كه بعد از من چه خواهند كرد و چه بر ایشان خواهد رسید؛ در این فكر بودم كه به خواب رفتم. در عالم رویا دیدم در اطراف كعبه طواف میكنم. و در طواف هفتم، میگفتم:
الهی امانتی ادیتها و میثاقی تعاهدته لتشهد لی بالموافاة.
آنگاه آقایم امام عصر حضرت صاحب الزمان علیه السلام را زیارت كردم كه در خانه كعبه ایستاده است. نزدیك آن بزرگوار آمدم و سلام كردم. جواب دادند و فرمودند:
چرا كتابی درباره غیبت نمینویسی تا آنچه قصد توست كفایت كند؟
عرض كردم: یا بن رسول الله! كتابی درباره غیبت نوشتهام.
فرمودند: به اینگونه نمیگویم، بلكه امر مینمایم، كتابی در غیبتهای انبیأ بنویس.
آنگاه بیدار شدم و شروع به تالیف كتاب اكمال الدین و اتمام النعمة برای امتثال امر ولی الله علیه السلام نمودم.
اگر چه نام این کتاب را «اکمال الدین و اتمام النعمه» گویند ولی صحیح آن «کمال الدین و تمام النعمه» می باشد. این کتاب در سال 1301 قمری به طریقه سنگی به چاپ رسیده است و در سالهای اخیر هم چاپ حروفی مرغوبی از آن منتشر شده است
مرحوم شیخ صدوق بعد از این مقدمه، اخبار و احادیث بسیار و داستانهای مستدل و مستند در باب امامت و امامان آورده و آنگاه روایات وارده از پیامبر و همه امامان معصوم تا امام یازدهم را درباره وجود و غیبت امام دوازدهم را بیان نموده است و در ضمن، شبهات مربوط به طول غیبت و عمر طولانی حضرت را برطرف می کند. پس از آن غیبت بعضی از پیامران مانند حضرت آدم، نوح، صالح، یوسف، ابراهیم و موسی علیهماالسلام را مطرح می کند. در قسمت های بعدی کتاب، جریان تولد امام زمان، کسانی که حضرت را دیده و با او گفتگو کرده اند و بعد علت غیبت حضرت و توقیعات وارده از ناحیه مقدسه را شرح داده و سپس کسانی که عمر دراز داشته اند، آنها را ذکر کرده است. در قسمت پایانی کتاب، فضیلت انتظار قیام قائم و علامات ظهور حضرت به رشته تحریر در آمده است.
این مسائل با ترتیبی کامل و آراسته در 62 باب تنظیم شده است. ارزش و اعتبار این کتاب، گذشته از جامعیت و استحکام مطالب، به خاطر نزدیکی زمان تالیف آن با آغاز غیبت حضرت مهدی علیه السلام است زیرا این کتاب در سال 352 هجری قمری یعنی زمانی که سن حضرت هنوز به 100 سالگی نرسیده بود، تالیف شد.
اگر چه نام این کتاب را «اکمال الدین و اتمام النعمه» گویند ولی صحیح آن «کمال الدین و تمام النعمه» می باشد. این کتاب در سال 1301 قمری به طریقه سنگی به چاپ رسیده است و در سالهای اخیر هم چاپ حروفی مرغوبی از آن منتشر شده است.