آيا حضرت آدم اولين انسان بود يا قبل از او انسان وجود داشت؟ و فرزندان او چگونه توليد مثل كردند؟
مطلبي را که در خصوص وجود انسان هايي قبل از انسان فعلي که از نسل حضرت آدم(ع) مطرح فرموديد به صورت هاي گوناگون در روايات مطرح شده است مثلا امام باقر(ع) به جابر بن يزيد مي گويد: گويا تو گمان مي کني که خداوند فقط اين عالم را آفريد و بس و همچنين گمان مي کني که خداوند بشري غير از شما نيافريده است؟ آري به خدا قسم خداوند هزار هزار عالم و هزار هزار آدم آفريد و تو در آخر اين عالم ها و آدم ها هستي (خصال، ج 2، ص 450 و نيز بحارالانوار، ج 63، ص 82 - 83).
برخي از انديشمندان اسلامي بر اساس اين روايات معتقدند که «آدم(ع)» نخستين انساني نبوده که گام بر روي کره خاکي نهاده است، بلکه قبل از او انسان هاي ديگري بوده اند که به دلايل نامعلومي نسلشان منقرض گشته است (منشور جاويد، جعفر سبحاني، ج 4، ص 94 ؛ قاموس قرآن، سيدعلي اکبر قريشي، ج 1، و 2، صص 49 - 50).
در خصوص خلقت آدم ديدگاه هاي گوناگوني مطرح شده است از جمله:
1. پيش از حضرت آدم، هيچ موجودي از آدم يا شبيه آدم وجود نداشته و حضرت آدم يک دفعه و به طور مستقل خلق شده است.
2. پيش از حضرت آدم موجوداتي شبيه آدم و جن بوده اند و سپس يا از بين رفته اند و يا هنوز هم وجود دارند.
3. پيش از حضرت آدم، آدم وجود داشته ولي تکامل نايافته بود و به هر دليل از ميان رفته و منقرض شده اند و آنگاه حضرت آدم بدون ارتباط با آدم هاي گذشته به طور کامل مستقل آفريده شده اند.
از مجموع آيات قرآني اين نکته به دست مي آيد که سرسلسله افراد انساني موجودي به نام حضرت آدم(ع) بوده است و افراد نسل او بر اثر نطفه هايي که در رحم مادرانشان انعقاد پيدا مي کنند، ايجاد مي شوند اما اين که خود آدم چگونه پيدا شده از جمع آيات به اين نتيجه مي رسيم که او از خاک آفريده شده است و پس از طي مراتبي چون گل چسبنده و چکيده اي از گل و تبديل آن به گل خشکيده و تکميل اندام شايستگي دميده شدن روح را پيدا کرده و به صورت موجودي کامل در آمده است.
از سوي ديگر وقتي مجموع آياتي را که در خصوص ارزش و مقام انسان نازل گشته بررسي مي نماييم، به اين حقيقت واقف مي شويم که قرآن کريم انسان را يک نوع مجزا از حيوان مطرح مي کند به عنوان موجودي که اختلاف ذاتي و ماهوي با موجودات ديگر دارد در حالي که در نظريه چهارم پيش گفته مسأله اختلاف ذاتي و ماهوي ميان انسان وحيوان مطرح نيست بلکه انسان هم حيواني است که نظام فيزيولوژي پيچيده تري دارد نه اين که نوعي مجزا از حيوان باشد (نگا: روم / 20 ؛ آل عمران / 59 ؛ سجده / 7 و 8 ؛ مؤمنون / 12 ؛ صافات / 11 ؛ حجر / 26 - 29 ؛ الرحمن / 14 ؛ نساء / 1 ؛ اعراف / 189 ؛ زمر / 6 ؛ انعام / 98 ؛ حجرات / 13 ؛ نحل / 4 ؛ يس / 77 ؛ دهر / 2 ؛ قيامت / 37 - 38 ؛ فرقان / 54 ؛ مرسلات / 20 ؛ علق / 2 ؛ نوح / 17 - 18 و ... نيز نگا: مباني انسان شناسي در قرآن، صص 73 - 81 ؛ تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 288 ؛ الميزان ، ج 16 ، ص 384 - 388 ، ج 4، ص 224 - 225 و...).
با جمع بندي آيات فوق و روايات مطرح شده در خصوص وجود انسان هايي قبل از حضرت آدم مي توان به نظريه سوم اذعان نمود، بدين بيان که پيش از حضرت آدم(ع) انسان هاي تکامل نايافته اي بوده اند که از بينش و آگاهي حضرت آدم(ع) و نسل او برخوردار نبودند اين آدميان در قالب و صورت حيواني نبوده اند و نيز تنها زندگي غريزي بر آنها حاکم نبوده است ولي به شکل انسان کنوني که داراي زندگي توأم با آگاهي و مسؤوليت باشند نيز نبوده اند، نسل اين انسان ها به دلايلي که فعلا بر ما مجهول است منقرض شده اند و آنگاه خداوند متعال حضرت آدم(ع) را به صورت کاملا مستقل و مجزا با اوصاف و ويژگي هاي منحصر و مختص به خود از گل آفريد؛ انساني که داراي آگاهي، بينش، تعقل چشمگير و.. بود و انساني که گل سر سبد جهان هستي و نمايانگر اوصاف الهي است.
ازدواج فرزندان حضرت آدم علیه السلام:
در اين باره در ميان دانشمندان اسلامى دو نظر وجود دارد و هر كدام براى خود دلايلى از قرآن و روايات ذكركردهاند. اينك ما هر دو نظر را به طور اجمال نقل مىكنيم : 1- در آن زمان هنوز قانون تحريم ازدواج خواهر و برادر از طرف خداوند قرار داده نشده بود و چون راهى براى بقاى نسل بشر غير از اين راه نبوده، ازدواج آنان با يكديگر صورت گرفته است. ناگفته پيدا است كه دستگاه قانون گذارى از آنخداست: ان الحكم الاللّه؛ هر گونه حكم راجع به خداست»، (سوره يوسف ، آيه 40). چه اشكال دارد كه به طور موقت و از راه ضرورت، براى عدهاى اين گونه ازدواج در آن زمان بلا مانع و مباح باشد وبراى ديگران عموما تحريم ابدى شود؟ طرفداران اين نظريه از ظواهر قرآن براى خود دليل مىآورند كه خداوند عالم در «سوره نساء ، آيه 1» چنين مىفرمايد: وبث منهما رجالاً كثيرا و نساءا؛ از آن دو (آدم و حوا) مردان و زنان فراوانى در روى زمين منتشرساخت». ظاهر اين آيه مىگويد كه نسل بشر فقط به وسيله اين دو تن به وجود آمده است، و اگر غير از اين دو در بقاى نسل اودخالت داشتند، بايد بفرمايد وبث منهما و من غيرهما؛ به وسيله اين دو و غير آنان... ». علاوه بر اين در روايتى كه مرحوم طبرسى آن را در «احتجاج» از امام سجاد (ع) نقل مىكند اين مطلب تأييد شدهاست. 2- نظر ديگر آن است كه چون ازدواج فرزندان آدم با يكديگر ممكن نبود؛ زيرا ازدواج با محارم يك عمل قبيح و زشت است، فرزندان آدم با دخترانى از نژاد و نسل ديگر كه در روى زمين بودند ازدواج كردند. بعدا كه فرزندان آنها با هم پسرعمو شدند، زناشويى ميان خود آنان صورت پذيرفت و اين نظر را نيز بعضى از روايات تأييد مىكند؛ زيرا نسل آدم نخستين انسان روى زمين نبوده بلكه پيش از آن نيز انسانهايى در زمين زندگى داشتهاند. حاصل اين كه ممكن است گفته شود: پسران آدم، با بقاياى انسانهاى پيشين - كه قبل از خلقت آدم و حوا در روی زمين زندگى مىكردند - ازدواج كردند و از گفتوگوى خدا با فرشتگان درباره آفرينش آدم در روى زمين، استفاده مىشود كه قبل از آدم و حوا انسانهايى در روى زمين زندگى مىكردند. اين حقيقت از روايات نيز استفاده مىشود.