0

مقالات پوست و زيبايي

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

بررسي pH پوست در افراد سالم و رابطه آن با سن، جنس و محل آناتوميك

بررسي pH پوست در افراد سالم و رابطه آن با سن، جنس و محل آناتوميك
 
صدر سيدبرديا,باباكوهي شهاب,فانيان فريال,صراف يزدي مريم,كازروني تيمسار علي,نصيري كاشاني منصور,دولتي يحيي,فيروز عليرضا*
 
* تهران، خيابان طالقاني غربي، شماره 415، کدپستي: 1416613675
 
 

زمينه و هدف: با وجود مطالعات متعددي كه براي بررسي pH پوست در بيماريهاي گوناگون انجام شده، تحقيقات محدودي درباره جمعيت سالم صورت گرفته است.
روش اجرا: تعداد 50 مراجعه كننده در گروه هاي سني با بازهي 10 سال از 10 تا 60 سال وارد مطالعه شدند. در هر گروه سني 5 زن و 5 مرد سالم ارزيابي شدند. pH در اين افراد به وسيله پروب دستگاه pH meter (شركت Courage & Khazaka Electronic GmbH، توليد كشور آلمان) در 8 محل پيشاني، گونه، چين نازولبيال، گردن، سطح قدامي ساعد، پشت دست، كف دست و ساق پا اندازه گيري شد.
يافته ها: ميانگين pH در اين مناطق به ترتيب 5.25، 5.15، 5.06، 4.90، 4.75، 4.80، 4.69 و 4.83 بود. pH به صورت معني داري در خانم ها بالاتر بود (P<0.001). پي اچ گروههاي سني مختلف باهم اختلاف معني داري داشتند (P<0.002). بالاترين pH متعلق به پيشاني (0.68±5.26) و كمترين pH مربوط به ساق پا (0.40±4.69) بود.
نتيجه گيري: سن، جنسيت و محل آناتوميك تاثير قابل ملاحظه اي روي pH پوست در افراد سالم برجاي مي گذارند.

 
كليد واژه: پوست، pH، سن، جنس
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 25 آبان 1392  11:50 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

مقايسه اثر تزريق داخل ضايعه گلوكانتيم همراه با تجويز موضعي عصاره سياه دانه در پايه عسل با تزريق داخل

مقايسه اثر تزريق داخل ضايعه گلوكانتيم همراه با تجويز موضعي عصاره سياه دانه در پايه عسل با تزريق داخل ضايعه گلوكانتيم به همراه تجويز موضعي عسل در درمان ليشمانيازيس پوستي حاد
 
نيل فروش زاده محمدعلي,حجازي سيدحسين,زركوب هاجر,شيراني بيدآبادي ليلا,اصغري غلامرضا,حسيني سيدمحسن,هفت برادران الهه,جعفري فريبا*
 
* خيابان خرم، مجتمع مراکز تحقيقاتي صديقه طاهره (س)
 
 

زمينه و هدف: با توجه به خواص ضدميكروبي و اثرات ضدالتهابي عسل و سياه دانه و تاثير قابل توجه اين دو ماده در زمينه بهبودي زخم، در اين مطالعه، اثربخشي درمان موضعي ليشمانيوز پوستي حاد به وسيله عصاره سياه دانه در پايه عسل در مقابل تجويز موضعي عسل به همراه تزريق موضعي گلوكانتيم مورد مقايسه قرار گرفت.
روش اجرا: در يك مطالعه كارآزمايي باليني آينده نگر، تعداد 150 بيمار مبتلا به ليشمانيوز جلدي به صورت تصادفي تحت درمان با تزريق موضعي گلوكانتيم به صورت هفتگي همراه با استفاده موضعي از عسل يا درمان با تركيب عصاره هيدروالكلي 60% سياهدانه در پايه عسل دو بار در روز قرار گرفتند. در هر دو گروه، درمان تا التيام كامل زخم يا حداكثر تا 12 هفته ادامه يافت.
يافته ها: در گروه تحت درمان با عصاره هيدروالكلي سياه دانه در پايه عسل 61 نفر (81.3%) و در گروه تحت درمان با تزريق گلوكانتيم همراه با عسل در پايان 12 هفته، 48 نفر (64%) بهبودي كامل داشتند. در اين رابطه، بين دو گروه تفاوت معني داري وجود داشت (P=0.002).
نتيجه گيري: اثربخشي سياه دانه و عسل همراه با تزريق داخل ضايعه گلوكانتيم در افزايش ميزان بهبودي باليني، كاهش اندازه ضايعه ثانويه و كاهش دوز گلوكانتيم مصرفي، بهتر از گروه عسل تنها همراه با تزريق داخل ضايعه گلوكانتيم است.

 
كليد واژه: سياه دانه، عسل، گلوكانتيم، ليشمانيوز جلدي حاد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 25 آبان 1392  11:50 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

همراهي بين آرتريت پسورياتيك با شدت درگيري ناخن در بيماران مبتلا به پسوريازيس مراجعه كننده به درمانگا

همراهي بين آرتريت پسورياتيك با شدت درگيري ناخن در بيماران مبتلا به پسوريازيس مراجعه كننده به درمانگاه پوست بيمارستان رازي در سالهاي 1386 و 1387
 
برزگري معصومه,حلاجي زهرا,احساني اميرهوشنگ*,نورمحمدپور پدرام,پرهام مائده
 
* تهران، ميدان وحدت اسلامي، بيمارستان رازي
 
 

زمينه و هدف: آرتروپاتي پسورياتيك يك بيماري خودايمن با منشا وراثتي است كه در تعدادي از بيماران مبتلا به پسوريازيس ديده مي شود و جزو موارد آرتروپاتي سرونگاتيو طبقه بندي مي گردد. هدف از انجام اين مطالعه بررسي همراهي بين آرتريت پسورياتيك با شدت درگيري ناخن بر اساس معيار استاندارد بررسي شدت درگيري ناخن پسوريازيس (NAPSI) در بيماران مبتلا به پسوريازيس مراجعه كننده به بيمارستان رازي بوده است.
روش اجرا: بيماران مبتلا به آرتريت پسوريازيسي به عنوان گروه مورد و بيماران مبتلا به پسوريازيس بدون درگيري مفصلي به عنوان گروه كنترل در نظر گرفته شدند. پس از matching دو گروه، ميزان درگيري ناخن و امتياز NAPSI بيماران در پرسشنامه هاي ويژه اي وارد شده و توسط نرم افزار SPSS نگارش 14 مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند.
يافته ها: تعداد 30 بيمار مبتلا به آرتريت پسورياتيك و 75 بيمار مبتلا به پسوريازيس فاقد آرتريت به عنوان گروه كنترل وارد مطالعه شدند. در افراد مبتلا به آرتروپاتي ضايعات ناخني شديدتر و شايعتر از گروه كنترل بود، به طوريكه ميانگين نمره NAPSI در گروه مبتلا به آرتريت 46 و در گروه كنترل 9.23 بود (P<0.05).
نتيجه گيري: شدت درگيري ناخن در بيماران پسوريازيس مبتلا به آرتريت بيشتر از بيماران فاقد درگيري مفصلي مي باشد.

 
كليد واژه: پسوريازيس، آرتريت پسوريازيسي، آرتروپاتي، NAPSI
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 25 آبان 1392  11:50 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

بررسي جهش ژن BTNL2 در بيماران مبتلا به ساركوئيدوز پوستي

بررسي جهش ژن BTNL2 در بيماران مبتلا به ساركوئيدوز پوستي
 
كامياب حصاري كامبيز*,طالب شايان دخت,منتصركوهساري لاله,فيروز عليرضا
 
* تهران، ميدان وحدت اسلامي، بيمارستان رازي
 
 

زمينه و هدف: ساركوئيدوز يك بيماري گرانولوماتوز غيركازفيه با تظاهرات باليني در بسياري از اعضاي بدن از جمله كليه، كبد، ريه، قلب، پوست و ساير اندامها است. بررسي ها نشان داده كه ژن BTNL2 در برخي بيماران مبتلا به ساركوئيدوز سيستميك دچار جهش شده است. با توجه به اينكه اولين تظاهر برخي بيماران مبتلا، به صورت ساركوئيدوز پوستي است، ما در اين مطالعه به بررسي ژن BTNL2 در اين بيماران پرداختيم.
روش اجرا: در 10 بيمار مبتلا به ساركوئيدوز پوستي، آلل rs2076530 در اگزون شماره 5 ژن BTNL2، به روش SSCP (Single Strand Conformation Polymorphism) و PCR، جهش هاي موجود كه با شيفت مثبت همراه هستند، مورد آناليز تحليل توالي قرار گرفت و نتايج حاصل از تعيين توالي از طريق برنامه كامپيوتري Choromas مورد ارزيابي و blust قرار گرفت.
يافته ها: از 10 بلوك بررسي شده از بيماران مبتلا به ساركوئيدوز پوستي، 7 مورد داراي  Transition G ®Aبودند و 3 مورد نيز طبيعي بود و هيچگونه جهش ژني نداشت.
نتيجه گيري: آلل rs2076530 در اگزون شماره 5 ژن BTNL2، در 7 بيمار با ساركوئيدوز پوستي دچار Transition G ®A شده است كه ميتواند بيانگر ارتباط ميان اين ژن و ساركوئيدوز پوستي باشد، هرچند كه مطالعات وسيعتري براي تاييد اين يافته ضروري است.

 
كليد واژه: ژن BTNL2، جهش، ساركوئيدوز پوستي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 25 آبان 1392  11:51 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

نقش توجه به ظاهر در انجام رفتارهاي پيشگيري كننده سرطان پوست بر اساس تئوري انگيزش محافظت

نقش توجه به ظاهر در انجام رفتارهاي پيشگيري كننده سرطان پوست بر اساس تئوري انگيزش محافظت
 
محمدي سهيلا,باقياني مقدم محمدحسين*,نوربالا محمدتقي,مظلومي محمودآباد سيدسعيد,فلاح زاده حسين,دايا احمد
 
* يزد، بلوار دانشجو، دانشکده بهداشت، گروه خدمات بهداشتي
 
 

زمينه و هدف: سرطان پوست شايعترين نوع سرطان در شهر يزد مي باشد. دوران كودكي و نوجواني يك زمان مهم و ويژه براي پيشگيري از سرطان پوست در آينده است. هدف مطالعه حاضر بررسي نقش توجه به ظاهر در انجام رفتارهاي پيشگيري كننده سرطان پوست بر اساس تئوري انگيزش محافظت است.
روش اجرا: شركت كننده هاي اين مطالعه مقطعي، شامل 360 دانش آموز دختر مقطع دبيرستان از 4 دبيرستان شهر يزد بود. داده ها از طريق پرسشنامه خود گزارشي جمع آوري گرديد و با استفاده از نرمافزار آماري SPSS و آزمون هاي آماريANOVA ، ضريب همبستگي پيرسون و رگرسيون خطي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفت.
يافته ها: ضريب همبستگي پيرسون نشان داد كه بين توجه به ظاهر با سازه هاي حساسيت درك شده، شدت درك شده، خودكارآمدي، كارآمدي پاسخ، انگيزش محافظت و رفتار همبستگي مثبت در سطح 0.01 وجود داشت. ميزان پيشگويي رفتارهاي محافظت كننده به وسيله سازه هاي حساسيت درك شده، شدت درك شده، خودكارآمدي، كارآمدي پاسخ، انگيزش محافظت، هزينه هاي پاسخ و توجه به ظاهر 0.56 بود كه در اين ميان نقش حساسيت درك شده (0.120=b) بيش از ساير متغيرها بود. همچنين ميزان پيشگويي رفتارهاي محافظت كننده به وسيله سازه انگيزش محافظت 41% بود.
نتيجه گيري: اين مطالعه اثربخشي تئوري انگيزش محافظت را در پيشگويي رفتارهاي پيشگيري كننده از سرطان پوست و اهميت توجه به ظاهر در انجام رفتارهاي پيشگيري كننده سرطان پوست در شركت كنندگان را تاييد مي كند.

 
كليد واژه: توجه به ظاهر، سرطان پوست، رفتارهاي پيشگيري كننده، تئوري انگيزش محافظت
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 25 آبان 1392  11:51 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

اثر آزلائيك اسيد 5% و مينوكسيديل 5% در كاهش ناحيه نكروتيك فلاپ هاي پوستي در موش صحرايي

 
اثر آزلائيك اسيد 5% و مينوكسيديل 5% در كاهش ناحيه نكروتيك فلاپ هاي پوستي در موش صحرايي
 
پازكي طرودي حميدرضا*,عجمي مرجان,حبيبي روح اله,نيل فروش زاده محمدعلي
 
* تهران، خيابان گاندي، کوچه 19، شماره 12
 
 

زمينه و هدف: آسيب ناشي از ايسكمي خسارت هاي زيادي را در درمان بيماريهاي پوستي مانند جراحي هايي كه بر روي فلاپ هاي پوستي انجام مي شود، ايجاد مي كند. مطالعه حاضر براي بررسي دو دارويي كه در درمان بيماري هاي پوستي داراي كاربرد مي باشند، در درمان آسيب ناشي از ايسكمي صورت گرفت.
روش اجرا: 56 موش صحرايي در 4 گروه قرار گرفتند: در دو گروه قبل از برداشتن فلاپ، مينوكسيديل 5% و آزلائيك اسيد 5% به صورت موضعي بر روي ناحيه به كار برده شد. در تعدادي از موش هاي صحرايي كه با مينوكسيديل درمان شدند، از مهاركننده كانالهاي KATP (گلي بن كلاميد 0.3 ميلي گرم به ازاي هر كيلوگرم، داخل صفاقي) و در تعدادي از موش ها كه با آزلائيك اسيد 5% درمان شدند، از مهاركنندهL-NAME) Nitrous Oxide ، بيست ميلي گرم به ازاي هر كيلوگرم وزن بدن، داخل صفاقي) استفاده شد. 7 روز بعد از عمل ميزان نكروز فلاپ پوستي محاسبه گرديد.
يافته ها: درمان با آزلائيك اسيد يا مينوكسيديل موضعي ناحيه نكروتيك را به شكل معني داري به ترتيب 42% (P<0.05) يا 34% (P<0.05) كاهش داد. تركيب آزلائيك اسيد با مينوكسيديل اثرات خيلي قويتري را در كاهش ناحيه نكروتيك ايجاد كرد (26% ناحيه نكروتيك، P<0.001). گلي بن كلاميد اثرات محافظتي مينوكسيديل (P<0.05) و L-NAME اثرات محافظتي آزلائيك اسيد (P<0.05) را از بين برد. درمان با گليبنكلاميد يا L-NAME اثرات محافظتي درمان تركيبي را از بين بردند.
نتيجه گيري: مطالعه حاضر نشان دهنده نقش كانالهاي KATP در مسير مينوكسيديل و نيتريك اكسيد در مسير محافظتي ناشي از آزلائيك اسيد بود. به نظر مي رسد كه Overlap بين اين مسيرها وجود داشته باشد.

 
كليد واژه: مينوكسيديل، آزلائيك اسيد، ايسكمي، گلي بن كلاميد، L-NAME، فلاپ پوستي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 25 آبان 1392  11:51 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

جراحي ميكروگرافيك Mohs و تكنيكهاي تركيبي در درمان ملانوم بدخيم

 
جراحي ميكروگرافيك Mohs و تكنيكهاي تركيبي در درمان ملانوم بدخيم
 
دولتي بيژن*,كازروني تيمسار علي
 
* بخش پوست، گروه پزشکي همکاران مراقبت سلامت، لانگ بيچ، کاليفورنيا، آمريکا
 
 

براي درمان ملانوم بدخيم روشهاي جراحي مختلفي وجود دارد. اين روشها غالبا با محدوديت هايي در به دست آوردن حاشيه غيردرگير در عين دستيابي به نتيجه اي مناسب از نظر زيبايي همراه اند. اين مقاله، مروري كوتاه بر استفاده از تكنيك هاي ساده و همچنين روش ميكروگرافيك Mohs در درمان جراحي ملانوم بدخيم است.

 
كليد واژه: سرطان پوست، ملانوم، درمان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 25 آبان 1392  11:52 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

كاربردهاي (Pulsed Dye Laser (PDL در درمان ضايعات غيرعروقي (1)

كاربردهاي (Pulsed Dye Laser (PDL در درمان ضايعات غيرعروقي (1)
 
احساني اميرهوشنگ*,نورمحمدپور پدرام,سينجلي شيما
 
* تهران، ميدان وحدت اسلامي، بيمارستان رازي
 
 

Pulsed Dye Laser (PDL) عمدتا به عنوان وسيله اي جهت درمان ضايعات عروقي به شمار ميرود. اما مطالعات مختلفي كه در مراكز علمي گوناگون دنيا انجام شده است مواردي از كاربردهاي اين ليزر ايمن را در ضايعات غيرعروقي به نمايش گذاشته اند. هدف ما در اين مقاله مروري جمع بندي و خلاصه نمودن اين مطالعات بوده است.
PDL يك جايگزين شناخته شده و مورد قبول براي كرايوتراپي در درمان برخي ضايعات ويروسي مانند زگيل هاي دور ناخن يا مولوسكوم به شمار مي رود. در مورد ضايعات التهابي هنوز مكانيسم اثر اين ليزر روشن نيست و نتايج متناقضي در مطالعات مختلف به دست آمده است. در مورد اين گونه درماتوزها،PDL  اثر بسيار مختصر دارد و محدود به ضايعاتي است كه جزء عروقي واضحي دارند (پسوريازيس و آكنه). بالاخره درباره شكل دهي مجدد كلاژن  (Collagen Remodelling)و كاربردهاي مربوط به آن (مانند جوانسازي پوست، اسكارهاي هيپرتروفيك، كلوئيد و استريا) نتايج مطالعات مختلف متفاوت بوده و ضمن تاييد اثر احتمالي اين ليزر، نياز به مطالعات بيشتري براي مشخص شدن پارامترهاي مناسب درمان وجود دارد.

 
كليد واژه: ليزر، ليزر رنگي پالسي، پوست
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 25 آبان 1392  11:52 AM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

فنوتايپينگ لنفوسيت هاي T خاطره اي در گردش سالك

فنوتايپينگ لنفوسيت هاي T خاطره اي در گردش سالك
 
خامسي پور علي,ناطقي رستمي محمود,كشاورز حسين*,ميرامين محمدي اكرم,تسبيحي مينو,شهرستاني سيده طاهره,صراف نژاد عبدالفتاح
 
* تهران، دانشگاه علوم پزشكي تهران، دانشكده بهداشت، طبقه سوم، گروه انگل شناسي و قارچ شناسي پزشكي
 
 

زمينه و هدف: در سال هاي گذشته وجود دو دسته لنفوسيت خاطره اي تحت عنوان لنفوسيت هايT خاطره اي مركزي (Tcm) و لنفوسيت هاي T خاطره اي كارگزار (Tem) بر اساس بيان شاخص هاي سطحي CCR7 و CD45RA معرفي شده اند. هدف از مطالعه حاضر بررسي فنوتيپ و عملكرد اين لنفوسيت ها در افراد بهبود يافته از سالك بود.
روش اجرا: بررسي فنوتيپي لنفوسيت ها با استفاده از ماركرهاي سطحي مربوطه با روش فلوسايتومتري بر نمونه خون 13 بيمار بهبود يافته از سالك و 6 نفر داوطلب سالم به عنوان شاهد انجام شد.
يافته ها: تفاوت معني داري ازنظر فراواني رده ها در خون محيطي بين گروه بهبود يافته و گروه شاهد وجود نداشت؛ بنابراين رديابي لنفوسيت هاي خاطره اي اختصاصي ليشمانيا صرفا با مطالعه فنوتيپي امكان پذير نيست. با تفكيك و سپس كشت رده هاي لنفوسيتي، روند تكثير و سايتوكاين هاي ترشحي پس از تحريك با آنتي ژن اندازه گيري شدند. تكثير سلولي به طور معني داري در لنفوسيت هاي گروه بهبود يافته بيش از شاهد بود. ميزان اينترفرون گاما در لنفوسيت هاي Tem گروه بهبود يافته به طور معني داري بيش از گروه شاهد بود. اين نتايج با بررسي فراواني سلول هاي توليد كننده سايتوكاين با رنگ آميزي داخل سلولي نيز تاييد شدند. از طرف ديگر، نتايج بررسي IL - 2 با روش رنگ آميزي داخل سلولي حاكي از افزايش معني دار تعداد لنفوسيت هاي Tcm توليد كننده اين سايتوكاين بود.
نتيجه گيري: با توجه به اينكه تكثير سلولي و پاسخ سايتوكايني لنفوسيت ها در برابر تحريك با آنتي ژن انگل حاصل شده است، اين لنفوسيت ها به عنوان لنفوسيت هاي خاطره اي مركزي و كارگزار اختصاصي ليشمانيا معرفي مي شوند و به نظر مي رسد در محافظت عليه ليشمانيوز در افراد بهبود يافته هر دو نوع لنفوسيت Tcm و  Temهمراه با يكديگر نقش دارند.

 
كليد واژه: لنفوسيت هاي T خاطره اي، ليشمانيوز جلدي، فلوسايتومتري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

دوشنبه 4 آذر 1392  4:12 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

ارزيابي آنژيوژنز در كارسينوم سلول بازال پوست با استفاده از شاخص هاي CD31 و CD34 و تعيين ارتباط آن با

ارزيابي آنژيوژنز در كارسينوم سلول بازال پوست با استفاده از شاخص هاي CD31 و CD34 و تعيين ارتباط آن با الگوي مهاجم در بافت شناسي
 
صفايي نراقي زهرا*,حديثي مهدي,اماني فيروز,فتحي سولماز
 
* تهارن، ميدان وحدت اسلامي، بيمارستان رازي
 
 

زمينه و هدف: آنژيوژنز نقش مهمي در رشد تومورها ايفا مي كند. شواهد موجود نقش احتمالي اين پديده را در بروز خصوصيات تهاجمي و نيز متاستاز تومورها نشان مي دهند. كارسينوم سلول هاي بازال (BCC) و كارسينوم سلول هاي سنگفرشي (SCC) پوست علي رغم منشا مشابه، رفتار متفاوتي در زمينه تهاجم و متاستاز دارند. مطالعه حاضر نقش احتمالي فرآيند آنژيوژنز را در زمينه بروز رفتار تهاجمي تومورهاي BCC پوست در انواع مختلف اين تومور بررسي كرد.
روش اجرا: 50 نمونه BCC با رنگ آميزي H&E و ايمونوهيستوشيمي با استفاده از آنتي بادي هاي منوكلونال CD31 و CD34 رنگ آميزي شدند و ميانگين و انحراف معيار دانسيته ميكروواسكولر (MVD) بر طبق يك متد يكسان در استروما و بدنه انواع BCC شامل ندولر، ميكروندولر، سطحي و اسكلروزينگ اندازه گيري شد. براي مقايسه ميانگين دانسيته عروقي نمونه ها از آزمون هاي Mann - whitney،Kruskal - wallis  استفاده شد.
يافته ها: ميانگين MVD بدنه در انواع مهاجم BCC (اسكلروزينگ و ميكروندولر)2.09  ±1.77 و در انواع غير مهاجم (انواع ندولر و سطحي) 1.27± 0.79 در بررسي با ماركر CD31 بود و اين دو گروه با يكديگر اختلاف معني داري داشتند. ميانگين بدنه تومور در انواع مهاجم 1.80± 1.03 و در انواع غير مهاجم 1.13±0.70 در بررسي با ماركر CD34 بود و اين دو گروه نيز با يكديگر اختلاف معني داري داشتند. ميانگين MVD در استروماي انواع مهاجم بي سي سي 3.73±11.65 و در انواع غير مهاجم 3.69±10.70 برحسب ماركر CD31 بود و اين دو گروه با يكديگر اختلاف معني داري نداشتند.ميانگين MVD استروماي انواع مهاجم BCC 3.68±11.24 و در انواع غير مهاجم 3.64±11.00 بر حسب مارکر CD34 بود و اين دو گروه نيز با يکديگر اختلاف معني دار نداشتند.
نتيجه گيري: دانسيته ميكروواسكولر با خاصيت تهاجمي و متاستاز در تومورها مرتبط مي باشد و عروق بدنه تومور نقش مهم تري در اين زمينه ايفا مي كنند.

 
كليد واژه: آنژيوژنز، كارسينوم سلول هاي بازال پوست، متاستاز، تهاجم، دانسيته و ميكروواسكولر
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

دوشنبه 4 آذر 1392  4:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

علل هيرسوتيسم در خانم ها در سنين قبل از يائسگي

علل هيرسوتيسم در خانم ها در سنين قبل از يائسگي
 
اكبري داريوش*,حسين پور نرگس
 
* استان بوشهر، برازجان، خيابان چمران، مركز پزشكي نويد
 
 

زمينه و هدف: به وجود مو هاي ترمينال در نواحي حساس به آندروژن در بدن خانم ها هيرسوتيسم گفته مي شود. هيرسوتيسم يك مشكل باليني شايع در خانم ها مي باشد و در %5 تا %10 خانم هاي در سنين باروري ديده مي شود. هدف از اين مطالعه بررسي اتيولوژي هيرسوتيسم و يافته هاي باليني همراه با آن در خانم هاي غير يائسه مي باشد.
روش اجرا: در اين مطالعه كه به روش مقطعي انجام شد، 200 خانم مبتلا به هيرسوتيسم كه از اول ارديبهشت 1387 اول ارديبهشت 1389 به درمانگاه پوست مراجعه كرده بودند، مورد بررسي قرار گرفتند. پس از شرح حال دقيق و معاينه فيزيكي، سونوگرافي لگني جهت بررسي تخمدان ها و بررسي هاي آزمايشگاهي شامل تستوسترون توتال خون، پرولاكتين، دي هيدرواپي آندروسترون سولفات و 17 ـ هيدروكسي پروژسترون صبحگاهي در همه بيماران و آزمايش TSH در 10 بيمار انجام شد.
يافته ها: شايع ترين علت هيرسوتيسم در مطالعه ما سندرم تخمدان پلي كيستيك (%54.5 موارد) و به دنبال آن هيرسوتيسم ايديوپاتيك (%40 موارد) بودند. ساير علل هيرسوتيسم شامل پرولاكتينوما (%2)، هيپوتيروئيديسم (1%) و مصرف دارو (2.5%) بودند. ازنظر شدت 109 بيمار (54.5%) هيرسوتيسم خفيف، 85 بيمار (42.5%) هيرسوتيسم متوسط و 6 بيمار (3%) هيرسوتيسم شديد داشتند. در 105 بيمار (52.5%) سابقه فاميلي مثبت از هيرسوتيسم وجود داشت. يافته هاي باليني همراه با هيرسوتيسم شامل آكنه (52.5%)، اختلال در عادت ماهيانه (35%)، آلوپسي آندروژنتيك (15%)، آكانتوزيس نگريكانس (7.5%) و چاقي (37.5%) بود.
نتيجه گيري: سندرم تخمدان پلي كيستيك و هيرسوتيسم ايديوپاتيك علل اصلي هيرسوتيسم در خانم هاي غيريائسه مي باشند. در اكثر موارد مي توان با شرح حال دقيق و معاينه فيزيكي علت هيرسوتيسم را تشخيص داد.

 
كليد واژه: هيرسوتيسم، سندرم تخمدان پلي كيستيك، آكنه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

دوشنبه 4 آذر 1392  4:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

شيوع تغييرات فيزيولوژيك پوست طي دوران بارداري در خانم هاي بستري در بخش پس از زايمان در بيمارستان شبي

شيوع تغييرات فيزيولوژيك پوست طي دوران بارداري در خانم هاي بستري در بخش پس از زايمان در بيمارستان شبيه خواني كاشان در سال 1388
 
كفايي محبوبه*,سرافراز ناهيد,باقري اعظم,عباس زاده فاطمه
 
* كيلومتر پنج جاده راوند، كاشان، دانشگاه علوم پزشكي كاشان، دانشكده پرستاري مامايي، گروه مامايي
 
 

زمينه و هدف: حاملگي بر تمام اندام هاي بدن زنان باردار از جمله پوست اثر مي گذارد. بعضي از اين تغييرات فيزيولوژيك هستند در حالي كه بعضي ديگر از جمله درماتوز حاملگي پاتولوژيك هستند. هدف اين مطالعه بررسي تغييرات طبيعي پوست طي دوران بارداري در خانم هاي بستري در بخش پس از زايمان بيمارستان شبيه خواني كاشان است.
روش اجرا: در اين مطالعه توصيفي 180 مادر بستري در بخش پس از زايمان مورد بررسي قرار گرفتند. معيارهاي خروج از مطالعه شامل اتباع خارجي، چند قلويي، سن حاملگي زير 20 هفته بود. ابزار جمع آوري داده ها، پرسش نامه بود. پرسشگران آموزش ديده با حضور بر بالين بيماران قبل از ترخيص، پرسش نامه ها را تكميل كردند و يافته ها در قالب جداول فراواني ارايه شد.
يافته ها: بانوان مورد مطالعه اكثرا در گروه سني 20 - 29 سال (63.9%) و در سن حاملگي 36 هفته و بيشتر قرار داشتند. افزايش شدت آكنه در 26.7%، ملاسما در 33.9%، استريا در 82.3%، ادم پلك در 30%، هيرسوتيسم در ناحيه صورت در %17.2 و كاهش شدت آكنه در 1.7% موارد ديده شد.
نتيجه گيري: با توجه به شيوع تغييرات پوستي در بارداري، آموزش مراقبت هاي لازم در مورد تغييرات پوستي به مادران باردار توصيه مي شود.

 
كليد واژه: پوست، حاملگي، تغييرات فيزيولوژيك
 
 

 نسخه قابل چا

 

دوشنبه 4 آذر 1392  4:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

شيوع آلوپسي آندروژنتيك در بانوان 70 - 20 ساله شهرستان اصفهان در سال هاي 1388-1387

شيوع آلوپسي آندروژنتيك در بانوان 70 - 20 ساله شهرستان اصفهان در سال هاي 1388-1387
 
نيل فروش زاده محمدعلي,حسيني سيدمحسن,فاطمي ناييني فرحناز,جعفري فريبا,هفت برادران الهه*,رحمانيان نرگس,هاشمي فاطمه,وطن خواه مريم
 
* اصبفهان، خيابان خرم، مجتمع مراكز تحقيقاتي صديقه طاهره (س)
 
 

زمينه و هدف: آلوپسي آندروژنتيك شايعترين شكل ريزش موي پيشرونده منتشر و قرينه مي باشد كه هر دو جنس را مبتلا مي كند. الگوي ريزش مو و پاتوفيزيولوژي آن در دو جنس متفاوت مي باشد. طبقه بندي هاي متفاوتي براي ريزش مو در زنان ارايه شده است ازجمله طبقه بندي Ludwig، Hamilton، Chirstmas tree و Early onset hairloss.
روش اجرا: اين مطالعه يك مطالعه توصيفي است كه در سال هاي 1387 – 1388 در آرايشگاه هاي شهر اصفهان به انجام رسيده است. جامعه آماري مورد مطالعه شامل تمامي زنان در طيف سني 20 - 70 سال بود كه به اين واحد ها مراجعه كرده بودند. روش نمونه گيري در اين مطالعه به شيوه تصادفي ساده بود و طي آن تعداد 1800 خانم مراجعه كننده از نظر ريزش مو و ديگر فاكتور ها مورد بررسي قرار گرفتند. داده هاي مطالعه پس از جمع آوري با كمك نرم افزار SPSS و استفاده از آزمون هاي T، chi-square تجزيه و تحليل شدند.
يافته ها: از 1800 خانم مطالعه شده 39.6% ( 712نفر) داراي ريزش موي آندروژنتيك بوده %60.4 (1088 نفر) فاقد آن بودند. ميانگين سن زنان مبتلا به ريزش مو13 ±50.4 سال و ميانگين سن زنان غير مبتلا به ريزش مو 13.2± 31.9 سال بود و طبق آزمون T student ميانگين سن اين دو گروه تفاوت معني داري داشت (P<0.001).
نتيجه گيري: در مواجهه با خانم هاي مبتلا به ريزش مو علاوه بر تفحص در مورد علل روتين، بايد به بررسي اختلالات تيروئيدي، سطح فريتين سرم و هورمون هاي آندروژن نيز پرداخته شود.

 
كليد واژه: آلوپسي آندروژنتيك، ريزش مو، هورمون هاي آندروژن
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

دوشنبه 4 آذر 1392  4:13 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

ماستوسيتوزيس و بهترين شيوه هاي درماني آن

 
ماستوسيتوزيس و بهترين شيوه هاي درماني آن
 
علوي افسانه*,سيبالد گري,صراف يزدي مريم,كازروني تيمسار علي
 
* بخش پوست، دانشكده پزشكي، دانشگاه تورونتو، تورونتو، كانادا
 
 

ماستوسيتوز به صورت شايعي در پوست تظاهر مي كند و به همين دليل غالبا در ابتدا توسط متخصصين پوست تشخيص داده مي شود. ظن باليني زياد به تشخيص زودرس بيماري كمك مي كند. ماستوسيتوز پوستي افزايش ماست سل هاي پوست بدون بيماري زمينه اي يا ارتشاح التهابي است. در تمام بيماران داراي ضايعات پوستي مشخص بايد نمونه برداري پوست با رنگ آميزي اختصاصي ماست سل ها (تولوئيدين بلو، رايت ـ گيمسا) و آناليز ايمونوهيستوشيمي تريپتاز انجام شود. هيچ شيوه درماني براي درمان قطعي و دائم ماستوسيتوز پوستي وجود ندارد و دغدغه اصلي در درمان، كيفيت زندگي بيمار است. اگرچه ماستوسيتوز سيستميك در بيش از 25 درصد موارد ماستوسيتوز پوستي بالغين رخ مي دهد، شواهد اندكي درباره اثر درمان علامتي بر تغيير قابل توجه سير بيماري وجود دارد. تقريبا تمام بيماران مبتلا به ماستوسيتوز پوستي در طبقه بندي بازيبني شده ماستوسيتوز در گروه بيماران با سير آهسته مي گنجند و پيش آگهي خوبي دارند. اين مقاله به معرفي بهترين توصيه هاي درماني بر اساس ديدگاه مبتني بر شواهد مي پردازد.

 
كليد واژه: ماستوسيتوز، پوست، درمان
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

دوشنبه 4 آذر 1392  4:14 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

خال بافت همبند مادرزادي: گزارش يك مورد و مروري بر متون

 
خال بافت همبند مادرزادي: گزارش يك مورد و مروري بر متون
 
احساني اميرهوشنگ*,نورمحمدپور پدرام,سينجلي شيما
 
* تهران، ميدان وحدت اسلامي، بيمارستان رازي
 
 

خال هاي بافت همبند، نوعي هامارتوم با افزايش كلاژن هستند كه ميزان الاستين موجود در آنها متغير است. اين مقاله به معرفي پسري 18 ساله با ضايعات ندولر متعدد در ناحيه فوقاني ران مي پردازد كه پس از انجام بيوپسي براي وي تشخيص كلاژنوما مطرح شد كه زيرگونه اي از خال هاي مادرزادي بافت همبند است.

 
كليد واژه: خال بافت همبند، هامارتوم، كلاژنوما
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

دوشنبه 4 آذر 1392  4:14 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها