0

مقالات پوست و زيبايي

 
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

مقايسه فراواني آنتينوکلئرآنتيبادي در مبتلايان به پمفيگوس ولگاريس با گروه شاهد

 
مقايسه فراواني آنتينوکلئرآنتيبادي در مبتلايان به پمفيگوس ولگاريس با گروه شاهد
 
قلندرپورعطار سيده نوشين,قندي نرگس*,كامياب حصاري كامبيز,غياثي مريم,دانش پژوه مريم,كاربخش مژگان,شمس شيدا
 
* تهران، خ حافظ، ميدان وحدت اسلامي، بيمارستان رازي، گروه پوست
 
 

زمينه و هدف: پمفيگوس يک بيماري تاولي خودايمن اختصاصي پوست و غشاهاي مخاطي است که در مطالعات پيشين همراهي آن با بيماري هاي بافت همبند مشاهده شده است. با توجه به اين مساله، وجود اتوآنتي بادي هايي از قبيل Anti Nuclear Antibodies (DNA) در مبتلايان دور از ذهن نمي باشد. هدف از اين مطالعه بررسي فراواني ANA مثبت در بيماران پمفيگوس ولگاريس و مقايسه آن با گروه کنترل بوده است.
روش اجرا: در اين مطالعه مورد - شاهدي گروه بيماران از ميان بيماران مبتلا به پمفيگوس ولگاريس بستري در بيمارستان رازي تهران و گروه شاهد از ميان مراجعين غيرمبتلا انتخاب شدند. ابزار جمع آوري اطلاعات فرم ثبت داده ها بود که درآن متغيرهايي مانند سن، جنس، فنوتيپ بيماري و نتيجه آزمايش ANA ثبت مي شد. در اين مطالعه ANA به روش ايمونوفلورسانس غيرمستقيم (HEP2) اندازه گيري شد.
يافته ها: در 26.7% بيماران (8 نفر از 30 نفر) مبتلا به پمفيگوس ولگاريس و 10% افراد گروه کنترل (3 نفر از 30 نفر)ANA مثبت گزارش گرديد (P=0.095). شايع ترين الگوي ANA در بيماران الگوي هموژن و در افراد گروه کنترل الگوي نقطه اي بود (P=0.206).
نتيجه گيري: در اين مطالعه، فراواني موارد مثبت ANA در گروه شاهد مشابه با مطالعات پيشين بود، اما در گروه بيماران مبتلا به پمفيگوس ولگاريس فراواني به دست آمده با آمار موجود در برخي مطالعات قبلي متفاوت بود. تفاوت در ميزان حساسيت کيت هاي آزمايشگاهي و آستانه مثبت درنظرگرفتن ANA و تفاوت در نحوه گزينش بيماران مورد مطالعه، از جمله عواملي است که مي تواند توجيه کننده اين اختلاف باشد. پي گيري باليني بيماران مبتلا به پمفيگوس ولگاريس و درخواست ANA درصورت وجود علايم بيماري هاي بافت همبند توصيه مي شود.

 
كليد واژه: پمفيگوس ولگاريس، آنتينوکلئرآنتيبادي (ANA)، بيماري هاي خودايمن بافت همبند
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 11 آبان 1392  10:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

مقايسه فراواني ديابت شيرين در مبتلايان به ليکن پلان دهاني و افراد سالم: مطالعه اي مورد - شاهدي

مقايسه فراواني ديابت شيرين در مبتلايان به ليکن پلان دهاني و افراد سالم: مطالعه اي مورد - شاهدي
 
انصار اكرم*,فرشچيان محمود,قاسم زاده سيدمصطفي
 
* همدان، دانشگاه علوم پزشکي همدان، گروه پوست
 
 

زمينه و هدف: ليکن پلان بيماري پوستي است که از نظر باليني با پيدايش پاپول هاي مسطح چندضلعي براقِ بنفش رنگ با اندازه هاي مختلف مشخص مي شود. اين بيماري هر جاي از بدن از جمله دهان را مي تواند درگير کند. در مطالعات مختلف همراهي هاي مختلف از جمله ديابت شيرين را با ليکن پلان دهاني مطرح نموده اند. اين مطالعه جهت بررسي فراواني ديابت شيرين در بيماران مبتلا به ليکن پلان دهاني در مقايسه با افراد فاقد اين بيماري انجام شده است.
روش اجرا: اين مطالعه به صورت مورد ـ شاهدي (case-control) بر روي 30 بيمار مبتلا به ليکن پلان دهاني (گروه مورد) و 60 فرد غيرمبتلا (گروه شاهد) انجام شده است. کليه بيماراني که از نظر شکل باليني ضايعات دهاني و معيارهاي بافت شناسي با تشخيص ليکن پلان مخاطي مطابقت داشتند، به عنوان بيمار وارد مطالعه شدند. افراد گروه شاهد از بين افراد فاقد بيماري ليکن پلان دهاني و با سازگاري (matching) از نظر سن و جنس از جمعيت عمومي انتخاب شدند. از کليه افراد هر دو گروه، 5 سي سي خون لخته گرفته و براي آزمايش قند خون ارسال شد. در صورت مثبت بودن آزمايش از نظر ديابت، نمونه خون مجدد از بيمار جهت تاييد بيماري ديابت مورد آزمايش قرار گرفت.
يافته ها: با طراحي يک مطالعه مورد ـ شاهدي، 30 بيمار مبتلا به ليکن پلان دهاني [13 مرد (43.3%) و 17 زن (56.7%)] با ميانگين سني (انحراف معيار±ميانگين) 13.7±46 سال و 60 فرد سالم [26 مرد (43.3%) و 34 زن (56.7%)] با ميانگين سني 14±46 سال به عنوان گروه شاهد وارد مطالعه شدند. در بررسي وضعيت قند بيماران تنها يک نفر (3.3%) ابتلا به ديابت شيرين را داشت اما هيچ کدام از افراد گروه کنترل چنين مشکلي نداشت. در بررسي سطح گلوکز خون ناشتا، در گروه بيماران ميانگين اين مقدار mg/dl 33±102.5 و در گروه شاهد49.3±111.1 mg/dl با P=0.09 به دست آمد.
نتيجه گيري: شرکت کنندگان گروه هاي مورد مطالعه تفاوت آماري معني داري از نظر ابتلاي به ديابت شيرين نداشتند. ميانگين مقدار قند خون ناشتا نيز بين مبتلايان به ليکن پلان دهاني و افراد سالم تفاوت معناداري نداشت. در اين مطالعه همراهي بين ابتلا ليکن پلان دهاني و ابتلا به ديابت شيرين مشاهده نشد.

 
كليد واژه: فراواني، ليکن پلان دهاني، مقدار گلوکز سرمي، ديابت شيرين
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 11 آبان 1392  10:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

بررسي باورها در مورد ظاهر و احساس کهتري در افراد داوطلب جراحي زيبايي

 
بررسي باورها در مورد ظاهر و احساس کهتري در افراد داوطلب جراحي زيبايي
 
محمدپناه اردكان عذرا*,يوسفي رحيم
 
* يزد، اردکان، خيابان امام خميني (ره)، پلاک 606، کد پستي 8951759869
 
 

زمينه و هدف: جراحي زيبايي درغياب نشانه هاي جسماني، اغلب براي بهبود عملکرد رواني - اجتماعي انجام مي گيرد. اين مفهوم چند بعدي به عوامل متعددي به ويژه باورها در مورد ظاهر و احساس کهتري وابسته است. هدف پژوهش حاضر مقايسه دو مولفه باورها در مورد ظاهر و احساس کهتري در افراد داوطلب و غيرداوطلب جراحي زيبايي، بررسي رابطه اين دو مولفه و ارزيابي عوامل پيش گويي کننده انگيزه جست وجوي جراحي زيبايي در افراد داوطلب بود.
روش اجرا: روش انجام اين پژوهش مورد - شاهدي بود که در آن با روش نمونه گيري در دسترس از تعداد 50 نفر از افرادي که براي انجام جراحي زيبايي به کلينيک هاي زيبايي شهرستان تبريز مراجعه کردند، درخواست شد تا به صورت داوطلبانه پرسشنامه ها باورها در مورد ظاهر و مقياس کهتري را پر کنند. هم چنين براي مقايسه، 50 نفر فرد غيرداوطلب به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند.
يافته ها: يافته هاي پژوهش حاضر مشخص کرد که در وهله اول بين باورها در مورد ظاهر و احساس حقارت در افراد داوطلب و غيرداوطلب جراحي زيبايي تفاوت وجود دارد، به طوري که افراد داوطلب نسبت به افراد غيرداوطلب نمرات بالاتري در اين دو مولفه به دست آوردند. در وهله دوم، مشخص شد که بين باورها در مورد ظاهر و احساس کهتري در افراد داوطلب جراحي زيبايي ارتباط وجود دارد، به اين صورت که هرچه نمرات فرد در مقياس باورها در مورد ظاهر بيشتر باشد، احساس کهتري بيشتري نشان مي دهند و بالعکس. از چشم اندازي ديگر، مشاهده شد که دو متغير وضعيت تاهل و احساس کهتري، پيش بيني کننده هاي قوي براي گرايش به جراحي زيبايي مي باشند.
نتيجه گيري: انگيزه جست وجوي جراحي زيبايي بر اساس ترکيبي از عوامل شناختي، شخصيتي و ميان فردي است، از اين رو، به مشاوره هاي روان شناختي قبل از جراحي هاي زيبايي توصيه مي شود.

 
كليد واژه: باورها در مورد ظاهر، احساس کهتري، جراحي زيبايي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 11 آبان 1392  10:56 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

شناسايي گونه هاي مالاسزيا در بيماران مبتلا به درماتيت سبورئيک با استفاده از روش PCR-RFLP

شناسايي گونه هاي مالاسزيا در بيماران مبتلا به درماتيت سبورئيک با استفاده از روش PCR-RFLP
 
محمودي راد مهناز,ميرامين محمدي اكرم*,طوسي پرويز,فيروز عليرضا,اسكندري سيدابراهيم,محمودي راد نيكي,ميردامادي ياسمن,احساني اميرهوشنگ,قاسمي زينب,يونس پور شيما
 
* تهران، خيابان طالقاني غربي، شماره 415، کدپستي: 1416613675
 
 

زمينه و هدف: مالاسزيا قارچي دوشکلي و چربي دوست است که داراي گونه هاي مختلفي مي باشد. بعضي از آن ها به صورت فلور طبيعي روي پوست وجود دارند و در شرايطي ايجاد بيماري مي کنند. هدف اصلي از اين مطالعه، بررسي گونه هاي مالاسزيا در موارد درماتيت سبورئيک با استفاده از روش مولکولي PCR-RFLP بود.
روش اجرا: از در اين مطالعه توصيفي، 70 نمونه جداشده از ضايعه هاي پوستي مبتلايان به درماتيت سبورئيک مورد مطالعه قرار گرفت. شناسايي ايزوله ها با استفاده از روش مولکولي PCR-RFLP انجام شد. در اين روش ناحيه (ITS2) Internal Transcribed Spacer 2 توسط پرايمرهاي ITS3 و ITS4 تکثير گرديد و توسط سه اندونوکلئاز تحديدي AluI،BanI و  MspAI قطعات مشخصي براي هر گونه مالاسزيا به دست آمد.
يافته ها: گونه هاي جداشده از بيماران به ترتيب مالاسزيا گلوبوزا (48.6%)، مالاسزيا فورفور (40.0%)، مالاسزيا اسلوفيئي (8.6%) و مالاسزيا سيمپودياليس (2.8%) بودند. هيچ موردي از M. pachydermatis، M. japonica،M. dermatis، M. restricta، M. obtusa،M. nana و M.  yamatoensis از نمونه ها جدا نشد.
نتيجه گيري: شايع ترين گونه ايزوله شده از ضايعات درماتيت سبورئيک، مالاسزيا گلوبوزا و پس از آن مالاسزيا فورفور بود.

 
كليد واژه: مالاسزيا، درماتيت سبورئيک، PCR-RFLP
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 11 آبان 1392  10:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

شناسايي گونه هاي مالاسزياي جداشده از بيماران مبتلا به پيتيريازيس ورسيکالر با استفاده از روش PCR-RFLP

شناسايي گونه هاي مالاسزياي جداشده از بيماران مبتلا به پيتيريازيس ورسيکالر با استفاده از روش PCR-RFLP
 
محمودي راد مهناز,ميرامين محمدي اكرم*,طوسي پرويز,خامسي پور علي,احساني اميرهوشنگ,اسكندري سيدابراهيم,محمودي راد نيكي,ميردامادي ياسمن,قاسمي زينب,گرامي شعار محسن,يونس پور شيما
 
* تهران، خيابان طالقاني غربي، شماره 415، کدپستي: 1416613675
 
 

زمينه و هدف: مالاسزيا قارچ دوشکلي و چربي دوست است که داراي گونه هاي مختلفي مي باشد. بعضي از آن ها به صورت فلور طبيعي روي پوست وجود دارند و در شرايطي ايجاد بيماري مي کنند. گونه هاي مالاسزيا در موارد پيتيريازيس ورسيکالر با استفاده از روش مولکولي تعيين گرديد.
روش اجرا: از در اين مطالعه توصيفي 60 ايزوله باليني از ضايعه هاي پوستي مبتلايان به پيتيريازيس ورسيکالر مورد مطالعه قرار گرفت. شناسايي ايزوله ها با استفاده از روش مولکولي PCR-RFLP صورت گرفت. در اين روش ناحيه (Internal Transcribed Spacer 2 (ITS2 توسط پرايمرهاي ITS 3 و ITS 4 تکثير شد و توسط سه اندونوکلئاز تحديدي AluI،BanI و MspAI قطعات مشخصي براي هر گونه مالاسزيا به دست آمد.
يافته ها: گونه هاي جداشده از بيماران به ترتيب مالاسزيا فورفور (36.67%)، مالاسزيا گلوبوزا (30.0%)، مالاسزيا سيمپودياليس (20.0%)، مالاسزيا اسلوفيئي (8.33%)، مالاسزيا رستريکتا (3.33%) و مالاسزيا آبتوسا (1.67%) بودند. در ضمن هيچ موردي از مالاسزيا جاپونيکا، مالاسزيا پکي درماتيس، مالاسزيا درماتيس، مالاسزيا نانا و مالاسزيا ياماتوئنسيس مشاهده نشد. گونه مالاسزيا سيمپودياليس در گروه زنان بيشتر از گروه مردان مشاهده شد (P=0.02).
نتيجه گيري: شايع ترين گونه جداشده از ضايعه هاي پيتيريازيس ورسيکالر، مالاسزيا فورفور و پس از آن مالاسزيا گلوبوزا بود.

 
كليد واژه: مالاسزيا، پيتيريازيس ورسيکالر، PCR-RFLP
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 11 آبان 1392  10:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

فراواني سرطان هاي پوست در همدان طي سال هاي 1370 تا 1386

فراواني سرطان هاي پوست در همدان طي سال هاي 1370 تا 1386
 
يزدان فر آمنه*,قاسمي الهام
 
* همدان، بيمارستان فرشچيان، بخش پوست، کدپستي: 8741- 65168
 
 

زمينه و هدف: شايع ترين بدخيمي در کل دنيا سرطان پوست است که با ايجاد ناتواني بالا و مرگ ومير نسبتا پايين همراه است (به جز براي ملانوم که مرگ ومير بالايي دارد). در دهه هاي اخير بروز سرطان پوست افزايش يافته است که مهم ترين عوامل خطر آن نور خورشيد و نوع پوست است. هدف اين مطالعه بررسي فراواني انواع مختلف سرطان هاي پوست در بيماران مراجعه کننده به بيمارستان سيناي همدان طي 17 سال است.
روش اجرا: در يک مطالعه مقطعي، 951 بيمار مبتلا به انواع مختلف سرطان هاي پوست، وارد مطالعه شدند. براي هر بيمار مشخصات مربوط به سن، جنس، محل سکونت، شغل، نوع پاتولوژيک سرطان پوست و محل بروز تومور از پرونده بيمار استخراج شد.
يافته ها: در اين مطالعه ميانگين سني بيماران مبتلا به سرطان پوست، 15.3±61.6 سال (حداقل 2 و حداکثر 100 سال) بود و اکثر آن ها (67.2%) مرد و کارگر (38%) بودند. شايع ترين انواع پاتولوژيک سرطان هاي پوست، سرطان سلول بازال(BCC) (59%) و سرطان سلول سنگفرشي (SCC) (29%) بودند. صورت با 61.2% شايع ترين محل درگيري و ناحيه تناسلي با 0.4% نادرترين محل بروز تومور بود.
نتيجه گيري: اين مطالعه نشان گر آن بود که سرطان پوست در مردان سنين بالا و کارگران شايع تر است. توصيه مي شود برنامه هاي غربالگري جهت تشخيص اين بيماري در مراحل اوليه آن، در مردان مسن، به ويژه آنان که به واسطه شغل شان در مواجهه زياد با نور آفتاب قرار دارند، انجام شود.

 
كليد واژه: سرطان پوست، سرطان سلول سنگ فرشي، سرطان سلول بازال، ملانوم بدخيم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 11 آبان 1392  10:57 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

فراواني آکنه صورت و تنه در دختران 14 تا 18 ساله دبيرستاني و رابطه آن با تخمدان پلي کيستيک

فراواني آکنه صورت و تنه در دختران 14 تا 18 ساله دبيرستاني و رابطه آن با تخمدان پلي کيستيک
 
نادري طاهره,اكبرزاده مرضيه*,دباغ منش محمدحسين,طباطبايي سيدحميدرضا,زارع زهرا
 
* شيراز، بيمارستان نمازي
 
 

زمينه و هدف: نوجوانان مبتلابه سندرم تخمدان پلي کيستيک، نگران افزايش وزن، بي نظمي قاعدگي، آکنه و هيرسوتيسم هستند. اين مطالعه با هدف بررسي فراواني آکنه صورت و تنه در دختران 14 تا 18 ساله دبيرستان هاي شهر شيراز و رابطه آن با تخمدان پلي کيستيک در سال 1388 انجام شد.
روش اجرا: اين مطالعه مقطعي بر روي 3189 دانش آموزان دختر 18-14 ساله انجام شد. پس از پر کردن پرسش نامه، آکنه بر اساس علايم باليني به خفيف، متوسط و شديد تقسيم بندي شد. ابزار جمع آوري داده ها، پرسش نامه اي شامل مشخصات فردي، ويژگي باليني هيپرآندروژنيسم، نتايج آزمايشات و سونوگرافي بود. آزمايشات شامل: پرولاکتين (براي رد هيپرپرولاکتينمي)، دي هيدرواپي آندرستن ديون سولفات (براي رد بيماري هاي آدرنال)، تستوسترون توتال و آزاد، هورمون محرکه تيروئيد (براي رد هيپوتيروئيدي) انجام گرديد. داده ها در قالب جداول فراواني توصيف و با استفاده از آزمون هاي آماري مربع کاي و t مستقل تحليل شدند.
يافته ها: شيوع آکنه شديد 5% بود. ميانگين تستوسترون توتال در افراد داراي آکنه شديد در مقايسه با افراد بدون آکنه بالاتر بود. شدت آکنه صورت و بدن با وجود تخمدان پلي کيستيک همراهي داشت و اين همراهي از نظر آماري معني دار بود (P<0.05). ميانگين هورمون محرک جسم زرد (LH) در افراد فاقد آکنه در مقايسه با افراد داراي آکنه بالاتر بود (P>0.05).
نتيجه گيري: بين شدت آکنه صورت و بدن و تخمدان پلي کيستيک ارتباط آماري معني داري به دست آمد. با توجه به عوارض آکنه در کيفيت زندگي دختران، غربالگري هورموني و سونوگرافي در دختران داراي آکنه متوسط نيز توصيه مي شود.

 
كليد واژه: آکنه، سندرم تخمدان پلي کيستيک، هيپرآندروژنيسم
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 11 آبان 1392  10:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

هيستيوسيتوز سلول لانگرهانس: گزارش يک مورد

 
هيستيوسيتوز سلول لانگرهانس: گزارش يک مورد
 
زرتاب حامد,پژوهي ندا,نصيري كاشاني منصور*
 
* تهران، خيابان طالقاني غربي، شماره 415، کدپستي: 1416613675
 
 

هيستيوسيتوز سلول لانگرهانس، يک بيماري پروليفراتيو سلول هاي لانگرهانس و لنفوسيت ها مي باشد که داراي زيرگروه هاي مختلفي است. از نظر تظاهر باليني و شدت، اين بيماري طيف گسترده اي را از يک بيماري تک کانوني خودمحدود تا درگيري چندسيستمي تهديدکننده حيات دربرمي گيرد. براي تشخيص بيماري در کنار علايم باليني، از مارکرهاي ايمونوهيستوشيمي استفاده مي شود. در موارد نياز به درمان، روش هاي درماني مختلفي براي اين بيماري پيشنهاد شده است که هيچ يک نتيجه ايده آل نداشته اند.
اين مقاله به معرفي يک خانم 23 ساله مي پردازد که با بثورات ماکولوپاپولر وسيع زرد تا قرمز - قهوه اي رنگ روي صورت همراه با پرادراري، پرنوشي و خستگي مراجعه کرده است.

 
كليد واژه: هيستيوسيتوز سلول لانگرهانس، ايمونوهيستوشيمي، ماکولوپاپولر
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

شنبه 11 آبان 1392  10:58 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

مقايسه اثربخشي كرم ترتينوئين 0.05% و كرم آلفاهيدروكسي اسيد 7% در درمان كك و مك: كار آزمايي باليني دا

مقايسه اثربخشي كرم ترتينوئين 0.05% و كرم آلفاهيدروكسي اسيد 7% در درمان كك و مك: كار آزمايي باليني داراي گروه شاهد
 
هريزچي قديم حميده*,بابايي نژادبصيري شهلا,گل فروشان‌ فريده,عظيمي حميده,آزادي آزاده
 
* تبريز، خيابان آزادي، مركز آموزشي درماني سينا، بخش پوست
 
 

زمينه و هدف: اثرات ضدالتهابي و نيز كاهش رنگدانه پوستي با مصرف موضعي ترتينوئين و همين طور آلفاهيدروكسي اسيدها شناخته شده است. در مطالعه اخير ميزان اثربخشي كرم ترتينوئين 0.05% در برابر آلفاهيدروكسي اسيد 7% در درمان كك و مك مورد مقايسه قرار گرفته است.
روش اجرا: مطالعه به صورت كارآزمايي باليني بوده، تعداد 80 بيمار دچار كك و مك انتخاب شدند. بيماران به دو گروه 40 نفره تقسيم شده، براي گروه اول كرم آلفاهيدروكسي اسيد 7% يك شب درميان و براي گروه دوم كرم ترتينوئين موضعي 0.05% يك شب درميان تجويز گرديد. هر دو گروه از ضدآفتاب نيز استفاده مي نمودند. پيگيري به صورت ماهانه تا پنج ماه ادامه يافت.
يافته ها: در گروه تحت درمان با ترتينوئين 3 نفر (7.5%) و در بيماران تحت درمان با آلفاهيدروكسي اسيد، 8 نفر (20%) پاسخ به درمان عالي داشتند. هم چنين پاسخ به درمان در گروه كرم ترتينوئين در 20 نفر (50%) و در گروه آلفاهيدروكسي اسيد در 16 نفر (40%) خوب ارزيابي شد. ميزان رضايت مندي بيماران از نتايج درمان نيز با نتايج ارزيابي پزشك هم خواني داشت. به طوري كه تفاوت معناداري بين ميزان پاسخ به درمان ازنظر پزشك معالج و بيماران وجود نداشت (P=0.384 و P=0.132).
نتيجه گيري: در درمان كك و مك كرم ترتينوئين و آلفاهيدروكسي اسيد هر دو موثر بوده، استفاده از يكي به ديگري ارجحيتي ندارد.

 
كليد واژه: كك و مك، ترتينوئين، آلفاهيدروكسي اسيد
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

دوشنبه 20 آبان 1392  6:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

بي خطري و تاثير پماد تاكروليموس 0.03% در درمان درماتيت آتوپيك: كارآزمايي باليني تصادفي شده، دوسويه ك

بي خطري و تاثير پماد تاكروليموس 0.03% در درمان درماتيت آتوپيك: كارآزمايي باليني تصادفي شده، دوسويه كور با كنترل دارونما
 
منصوري پروين*,حصوري سهيلا,فيروز عليرضا,خاتمي عليرضا,زرتاب حامد,عطارد عسل,چلنگري رضا,چلنگري كاتالين مارتيتس,صادقي فريبرز
 
* بخش پوست، بيمارستان امام خميني، تهران، انتهاي بلوار كشاورز
 
 

زمينه و هدف: درماتيت روش اصلي آتوپيك يك بيماري خارش دار، مزمن و عودكننده است كه در نوزدان و كودكان شايع تر است. درمان بيماري، مصرف نرم كننده ها و كورتيكوستروييدهاي موضعي و هم چنين اجتناب و پرهيز از محرك هاست، اما عوارض جانبي ناشي از كورتيكوستروييدهاي موضعي مصرف آن ها را محدود كرده است. هدف از انجام اين مطالعه بررسي بي خطري و تاثير پماد تاكروليموس 0.03% در درمان اين بيماري بود.
روش اجرا: در اين كارآزمايي باليني تصادفي شده و دوسويه كور، 76 بيمار مبتلا به درماتيت آتوپيك با سن بيشتر از 2 سال در دو گروه مساوي تحت درمان با پماد تاكروليموس 0.03% (داروسازي ابوريحان، ايران) يا پلاسبو 2 بار در روز و به مدت 6 هفته قرار گرفتند. پاسخ به درمان هر 2 هفته يك بار با مقياس SCORAD در 2 گروه بررسي و مقايسه گرديد.
يافته ها: 29 نفر در گروه تاكروليموس و 26 نفر در گروه دارونما، مطالعه را به پايان رساندند. كاهش ميانگين SCORAD پس از 2 و 4 هفته در گروه تاكروليموس به صورت معني داري بيشتر از گروه دارونما بود (0.05<P). از نظر عوارض جانبي خارش و سوزش، اختلاف معني داري بين دو گروه وجود نداشت، اما عارضه جانبي قرمزي در گروه دارونما به صورت معني داري بيشتر مشاهده شد (0.05>P).
نتيجه گيري: پماد تاكروليموس 0.03% در درمان درماتيت آتوپيك موثرتر از دارونما است.

 
كليد واژه: درماتيت آتوپيك، درمان، كورتيكواستروئيد، مهاركننده كلسي نورين
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

دوشنبه 20 آبان 1392  6:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

شيوع خارش اورميك و عوامل مرتبط با آن در بيماران همودياليزي مراكز دياليز استان گلستان در سال 1388

شيوع خارش اورميك و عوامل مرتبط با آن در بيماران همودياليزي مراكز دياليز استان گلستان در سال 1388
 
عباسي علي*,شريعتي عليرضا,آسايش حميد,ابراهيمي محمدمهدي
 
* كيلومتر 2 جاده مخصوص گرگان به ساري، دانشگاه علوم پزشكي گلستان (بنياد فلسفي)، دانشكده پيراپزشكي
 
 

زمينه و هدف: خارش يكي از ناتوان كننده ترين عوارض در بيماران مبتلا به نارسايي مزمن كليه مي باشد كه بر كيفيت زندگي اين بيماران اثر منفي دارد. هدف از اين مطالعه تعيين ميزان شيوع خارش اورميك و عوامل مرتبط در بيماران همودياليزي مراجعه كننده به مراكز دياليز استان گلستان بود.
روش اجرا: در اين مطالعه مقطعي، تمامي 375 نفر بيمار همودياليزي مراجعه كننده به هشت مركز همودياليز استان گلستان در سال 1388، با استفاده از روش سرشماري انتخاب و وارد مطالعه شدند. داده ها با استفاده از پرسش نامه هاي اطلاعات دموگرافيك و خارش يوسيپويچ جمع آوري شدند. تحليل داده ها با استفاده از آزمون هاي آماري t مستقل و مربع كاي انجام شد.
يافته ها: ميانگين و انحراف معيار سن بيماران 13.27±48.36 سال بود و 51.2% از بيماران مرد بودند. شيوع كلي خارش اورميك 48.3% (181 نفر) بود. كمترين و بيشترين ميزان شيوع خارش در بين مراكز بررسي شده به ترتيب 37.9% و 57.1% بود. 60.2% از بيماران خارش محدود داشتند و شايع ترين محل خارش، ناحيه پشت بدن (68.8%) بود. ميزان شيوع خارش اورميك با تعداد جلسات دياليز بيماران در هفته (P=0.003) و سطح سرمي فسفر (P<0.001) ارتباط معنادار داشت.
نتيجه گيري: نتايج اين مطالعه نشان داد كه خارش اورميك هنوز يكي از مشكلات شايع در بيماران همودياليزي مي باشد. اتخاذ راه كارهايي براي رفع يا كاهش اين مشكل، ضروري به نظر مي رسد.

 
كليد واژه: خارش، خارش اورميك، همودياليز، نارسايي مرحله پاياني كليه، نارسايي كليه
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

دوشنبه 20 آبان 1392  6:29 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

بررسي نوروپاتي حسي در بيماران ديابتي با استفاده از مونوفيلامان 5.07/10g

بررسي نوروپاتي حسي در بيماران ديابتي با استفاده از مونوفيلامان 5.07/10g
 
طلايي رضوان*,درودگر عباس,موسوي سيدغلامعباس,عبدولي نسرين
 
* بيمارستان شهيد بهشتي، دانشگاه علوم پزشكي كاشان، كاشان، ايران
 
 

زمينه و هدف: نوروپاتي ديابتي در حدود 50% افراد با ديابت شيرين طولاني مدت نوع 1 يا 2 اتفاق مي افتد. اين مطالعه با هدف بررسي نوروپاتي حسي در بيماران ديابتي در خطر ابتلا به زخم مراجعه كننده به درمانگاه ديابت دانشگاه علوم پزشكي كاشان در سال 1387 تا 1389 با استفاده از مونوفيلامان و نيز نشانه هاي نوروپاتي انجام شد.
روش اجرا: 352 بيمار مبتلا به ديابت وارد اين مطالعه مقطعي شدند. در ابتدا بيماران با كمك پرسش نامه اي در مورد نشانه هاي سوبژكتيو مورد ارزيابي قرار گرفتند. سپس نشانه هاي نوروپاتيك آن ها با كمك Quantitative Neuropathy Symptom Score بررسي و بيماران با كمك مونوفيلامان5.07/10g  معاينه شدند. توصيف و تحليل داده ها با استفاده از گزارش نسبت شانس (Odds Ratio [OR]) و فاصله اطمينان 95% (95% Confidence interval [CI])، ارايه ميانگين، انحراف معيار و نسبت ها و انجام آزمون هاي مربع كاي و كاپا صورت گرفت.
يافته ها: 15.6% بيماران ديابتي در ارزيابي به وسيله مونوفيلامان، مبتلا به نوروپاتي بودند. 19.4% مردان و 14.3% زنان ديابتي مبتلا به نوروپاتي بودند (OR=1.4، P=0.24)، ميانگين طول مدت ابتلا به ديابت در بيماران مبتلا به نوروپاتي بيشتر از بيماران ديابتي بدون نوروپاتي بود (9.96 در برابر 9.68 سال، P>0.05). %72.7 بيماران داراي سابقه ابتلا به زخم پا داراي علايم نوروپاتي بودند (OR=16.6، P<0.001). بر اساس علايم، 27.8% بيماران داراي نوروپاتي شديد، 41.8% داراي نوروپاتي متوسط، 12.8% داراي نوروپاتي خفيف و 17.6% بيماران فاقد نوروپاتي بودند.
نتيجه گيري: لازم است كليه بيماران ديابتي جهت پيش گيري از ابتلا به زخم پاي ديابتي به وسيله آزمون مونوفيلامان ازنظر ابتلا به نوروپاتي، بدون در نظر داشتن علايم نوروپاتي غربالگري شوند.

 
كليد واژه: ديابت شيرين، نوروپاتي حسي ديابتي، آزمون مونوفيلامان، زخم پاي ديابتي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

دوشنبه 20 آبان 1392  6:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

بررسي كيفيت زندگي بيماران مبتلا به پسوريازيس

بررسي كيفيت زندگي بيماران مبتلا به پسوريازيس
 
زندي‌ سودابه‌,شمسي ميمندي سيمين,هاشمي نسب گرجي صادق*,صبوري شهربابك فاطمه
 
* بيمارستان افضلي پور، بزرگراه امام خميني، كرمان
 
 

زمينه و هدف: پسوريازيس يك بيماري مزمن و عودكننده است كه داراي تاثيراتي بر روي جسم، روح و كيفيت زندگي بيماران است. هدف از اين مطالعه بررسي كيفيت زندگي بيماران مبتلا به پسوريازيس بود.
روش اجرا: در اين مطالعه مقطعي كه در سال 1388 انجام شد، 97 بيمار مبتلا به پسوريازيس مراجعه كننده به درمانگاه و مركز PUVA درماني بيمارستان افضلي پور در شهر كرمان انتخاب شدند. كيفيت زندگي بيماران با استفاده از پرسش نامه شاخص كيفيت زندگي Dermatology Life Quality Index (DLQI) و شدت بيماري آنان با Psoriasis Area Severity Index (PASI) مورد ارزيابي قرار گرفت و نمره اطلاعات به دست آمده با استفاده از آزمون هاي آماري One-way AVONA و مربع كاي مورد تحليل قرار گرفت.
يافته ها: 55.7% بيماران مذكر بودند و ميانگين سني افراد 35.3 سال (از 16 تا 75 سال) بود. شايع ترين نوع بيماري، پسوريازيس ولگاريس (76.3%) بود و 3.1% مبتلا به آرتروپاتي بودند. متوسط مدت ابتلا به بيماري 21 ماه (از 11 ماه تا 30 سال)، ميانگين نمره كيفيت زندگي افراد 14.1 (حداقل 1 و حداكثر 29) و ميانگين نمره شدت بيماري 18.6 (حداقل 0.6 و حداكثر 66.6) بود. نمرهDLQI با شدت بيماري، وضيعت تاهل و نوع بيماري از لحاظ آماري ارتباط معني داري داشت (0.05>P).
نتيجه گيري: بيماري پسوريازيس با تخريب كيفيت زندگي بيماران همراه است، بنابراين براي كاهش اثرات سوء بيماري بر زندگي بيماران بايد اقدامات حمايتي رواني و اجتماعي صورت گيرد.

 
كليد واژه: پسوريازيس، كيفيت زندگي، شدت بيماري
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

دوشنبه 20 آبان 1392  6:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

اسيدهيالورونيك و پيري پوست

اسيدهيالورونيك و پيري پوست
 
ملك محمدي مونا*,عبدل تهراني حسين,اقدمي ناصر
 
* تهران، خيابان جلال آل احمد، دانشگاه تربيت مدرس، دانشكده علوم پزشكي
 
 

اسيد هيالورونيك، عمده ترين و مهم ترين جزء تشكيل دهنده ماتريكس خارج سلولي، يك گليكوزآمينوگليكان است كه آب جذب مي كند و به مقدار زياد در بافت آسيب ديده در حال ترميم يا در حال رشد ديده مي شود. كمبود اسيد هيالورونيك يكي از عوامل اصلي و اساسي بروز ضايعات پوستي به ويژه با بالا رفتن سن است. بيشتر از 50% از كل اسيد هيالورونيك بدن در پوست قرار دارد زيرا براي ثبات و نگهداري ماتريكس داخلي و بسياري از عملكردهاي سلول ها موردنياز است. يكي از راه هاي ترميم جراحات پوستي استفاده از ژل هاي پركننده حاوي اسيدهيالورونيك خارجي است. از اين جهت كه اين مواد منشا دروني انساني ندارد و از حيوانات و يا باكتري ها تهيه مي شود، در بسياري از موارد باعث بروز حساسيت هاي پوستي مي شوند و نيمه عمر كوتاهي دارند. تلاش براي حفظ و يا افزايش ترشح اسيد هيالورونيك توسط سلول هاي فيبروبلاست پوست انسان در پيشگيري و برطرف كردن علائم پيري پوست بسيار حائز اهميت است.

 
كليد واژه: ماتريكس خارج سلولي، فيبروبلاست، پيري پوست، پركننده ها
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

دوشنبه 20 آبان 1392  6:30 PM
تشکرات از این پست
mehdi0014
mehdi0014
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : مرداد 1389 
تعداد پست ها : 287351
محل سکونت : آ.غربی-سولدوز

سرطان سلول سنگفرشي در محل هاي نادر در خانواده اي مبتلا به اپيدرموليز تاولي (گزارش موردي)

سرطان سلول سنگفرشي در محل هاي نادر در خانواده اي مبتلا به اپيدرموليز تاولي (گزارش موردي)
 
اخوان علي*,شباني مسعود
 
* خيابان شهيد مطهري، روبروي پمپ بنزين روحانيون، مركز پرتو درماني شهيد رمضان زاده
 
 

اپيدرموليز تاولي گروهي از بيماري هاي پوستي هستند كه با تاول و زخم به دنبال ضربه هاي كوچك مشخص مي شود. از مهم ترين عوارض آن بروز سرطان سلول سنگفرشي در بيماران است. گرچه بروز سرطان سلول سنگفرشي در پوست يافته شايعي است اما بروز آن در مخاط ها بسيار نادر است. در اين مقاله ما دو عضو يك خانواده با سرطان سلول سنگفرشي در مري و زبان را معرفي مي كنيم.

 
كليد واژه: اپيدرموليز تاولي، سرطان پوست، سرطان سلول سنگفرشي
 
 

 نسخه قابل چاپ

 

دوشنبه 20 آبان 1392  6:31 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها