پیوند از نظر فیزیولوژیكی و بیولوژی
پیوند زدن كه در حقیقت عبارت از زخم كردن و قطع مقدار زیادی از شاخ و برگ گیاه و بعداً مجبور كردن دو نبات مختلف به زندگانی با یكدیگر است، تغییرات فیزیولوژیكی و بیولوژیكی مخصوصی در گیاه پیوندی جدید به وجود می آورد.
جوش خوردن پیوندك و پایه
برای اینكه فسمت های مختلف دو گیاه بتواند با یكدیگر زندگانی كرده و تولید نهال جدید كند و بهره كافی دهد باید اتصال این دو قسمت با یكدیگر كامل باشد یعنی باهم جوش خورده یكی شود.این موضوع ممكن نیست مگر آنكه پایه و پیوندك با یكدیگر نمو نموده و سلولهای محل اتصال با یكدیگر شروع به فعالیت كرده نسج جوانی به وجود آورد.برای حصول این مقصود، باید دو طبقه مولده پایه و پیوندك با یكدیگر منطبق شده به یكدیگر بچسبند یعنی هیچ قسم مانع از مایع یا جامد و یا بخار بین آنها قرار نگیرد.
در نباتات علفی تقریباً تمام سلولهای پایه و پیوندك نمو كرده یك نوع سنجش پارانشیمی تولید می كند كه فضای بین پایه و پیوندك را پر می نماید.در نباتات خشبی این عمل تقریباً فقط بوسیله سلولهای طبقه مولده انجام می گیرد.پس از آنكه فضای بین پایه و پیوند به وسیله این نسج پر شد یك طبقه از سلولهای آن تبدیل به طبقه مولده شده و شبیه پلی رابط بین طبقه مولده پایه و این طبقه در پیوندك می شود كه من بعد مانند كامبیوم معمولی درخت در داخل تولید آوندهای چوبی نموده و در خارج تشكیل آوندهای آبكشی می دهدو بدین ترتیب اتصال و یكسره شدن آوندها از پایه به پیوند عملی می شود.
در نباتات دو لپه اگر مانع تجانس پایه و پیوندك در بین نباشد جوش خوردن دو قسمت درخت پیوندی حتمی است ولی در نباتات یك لپه این امر غیر ممكن است و اگر هم پایه با پیوندك جوش بخورد دوام آن حداكثر یك سال خواهد بود.( بنا بر تجربیات شوبرت در كتاب مولیش) علت عدم موفقیت درپیوند كردن نباتات یك لپه مانند درخت خرما ، فقدان ساختمان ثانوی و عدم وجود طبقه مولده متصل به هم می باشد.
قرابت پیوندك با پایه
جوش خوردن پایه و پیوندك تابع دقت در عمل قرار دادن پیوندك روی پایه می باشد ، یعنی دو طبقه مولده باید حتماً با یكدیگر تماس حاصل كنند ولی برای منظور مورد بحث یعنی جوش خوردن دو قسمت با یكدیگر این شرط كافی نیست زیرا علاوه بر لزوم تطبیق دو طبقه مولده طبیعت دو گیاه مورد عمل نیز باید با یكدیگر وفق دهد و یا به عبارت دیگر تجانس و قرابتی نیز بین انها برقرار باشد.تا عمر درخت پیوندی زیاد شده و بهره كافی دهد.در پاره ای از نباتات مشاهده می شود كه دو نوع گیاه مختلف مانند درخت گلابی و درخت به كاملاً با یكدیگر جوش خورده تولید درختی پر بهره و نسبتاً قوی می نماید.در بعضی از درختان دیگر حتی افراد یك جنس را كه ژانر می نامند نمی توان با یكدیگر پیوند نمود مثلاً سیب و گلابی كه هر دو از یك جنس ولی جور مختلف می باشند اغلب با یكدیگر جوش نمی خورند و اگر هم اتفاقاً پایه .و پیوندك با یكدیگر جوش خورد عمر درخت پیوندی خیلی كوتاه می باشد و از نظر اقتصادی كم بهره خواهد بود.این قرابت و تجانس كه امری است طبیعی گاهی به اندازه كار پیوند زدن را مشك می كند كه پاره ای از درخت های سیب را نمی توان با یكدیگر پیوند نمود.مثلاً درخت سیبی كه دارای چوب نرم است و درخت سیبی كه چوب آن سخت می باشد با یكدیگر قابل پیوند نیست.
موضوع تجانس بین پایه و پیوند كه از مسائل مهم پیوند زدن و یكی از شرایط لازم موفقیت در عمل پیوند می باشد كاملاً تجربی است .یعنی فقط عمل و ازمایش نشان می دهد كه چه نوع گیاهی یانبات دیگر قابل پیوند كردن است.
در قاعده عمومی و بطور كلی می توان گفت كه گونه های مختلف یك جنس با یكدیگر قابل پیوند كردن می باشد.موفقیت در پیوند دو جنس مختلف مشكل و به طور استثناء حاصل می شود ودر چنین مواقع درخت پیوندی ضعیف و یا كم عمر است و پیوند افراد و خانواده مختلف با یكدیگر غیر ممكن است.
اثر متقابل پیوندك و پایه روی یكدیگر و نتایج آن
عده ای از دانشمندان ( من جمله مولیش) معتقد هستند كه پایه و پیوندك در یكدیگر تاثیر ندارند زیرا هیچ یك از تغییرات حاصله ارثی نیست و با بذر قابل تكثیر و تولید مجدد نمی باشد.دسته ای دیگر مانند دانیل و بوف عقیده دارند كه تاثیر متقابل دو قسمتی كه با یكدیگر زندگانی می كنند زیاد است و این تغییرات ارثی می باشد و حتی ممكن است منجر به ایجاد گونه جدیدی بشود مانند بذری كه از پیوند كلم معمولی روی ریشه شلغم به دست می آید.
1- در پاره ای از درختان رنگ میوه و یا رنگ برگ و گل در اثر انتخاب پیوند مناسب تغییر می كند مثلاً اگر یك گوجه فرنگی را كه دارای برگهای قرمز رنگ است روی گوجه آمریكایی پیوند كنند رنگ برگ آن تیره تر می شود تا آنكه همان گونه را روی گوجه معمولی پیوند بزنند.
2- نتیجه دیگر اثر متقابل پایه و پیوندك مقاومت بیشتر درخت پیوندی به بیماریها و سرمای زیاد می باشد.
3- یكی دیگر از تاثیرات پیوند كردن درختی كم شدن عمر بعضی از درختان پیوندی است.هر گاه پسته معمولی را روی درختی از گونه خود و یا از گونه آتلانتیكا پیوند كنند درخت پیوندی در حدود دویست سال عمر می كند ولی درخت پسته ای كه در آن پیوندك پسته معمولی و پایه درخت بنه با چاتلانقوش باشد بیش از 60 یال عمر نمی كند.
http://baghbanigroup.mihanblog.com/post/124