0

هفته چهارم:----o-( ذوالکفــــــل " احترام به پدر و مادر ")-o---

 
hoseinh1990
hoseinh1990
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1391 
تعداد پست ها : 2645
محل سکونت : اصفهان

هفته چهارم:----o-( ذوالکفــــــل " احترام به پدر و مادر ")-o---

هفته چهارم:----o-( ذوالکفــــــل " احترام به پدر و مادر ")-o---

گـر تو خواهی که  بیابی زجهان راه نجات

بر محمّد تو بگو از دل و جان صلوات.

 

شنبه 6 مهر 1392  12:15 AM
تشکرات از این پست
amirali123 mina_k_h mamadbayat muhammad_mahdi HOSNA1390 afsoon77 omiddeymi1368 ravabet_rasekhoon tahmores
muhammad_mahdi
muhammad_mahdi
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 558
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " احترام به پدر و مادر ")-o---

در برخى روايات به اهميت دعاى والدين در حق فرزندان اشاره شده و از جمله آثار توجه و نيکى به آنها، شمرده شده است. به طور مثال:

امام صادق(ع) فرمود:

ثلاثُ دعوات لا يَحجُبْنَ عَن الله تعالي: دُعاءُ الوالِدِ لِوَلَدِهِ اِذا بِرَّه و دعوتُه عليهِ اِذا عَقَّ دُعاءُ المَظلوم عَلى ظالمه(بحارالانوار، ج،۷۴ باب ،۲ ح۵۷)

خداوند دعاى سه کس را رد نخواهد کرد:

دعاى پدر در حق فرزند در هنگام نيکى به او، دعاى پدر بر ضد فرزند(نفرين) هنگامى که مورد عاق او واقع شود و دعاى مظلوم بر ظالم .

و نزديک به همين مضمون در روايت پيامبر اکرم(ص) متجلى است که حضرت مى فرمايد:

از نفرين پدر دورى گزينيد، زيرا به هدف اجابت مى رسد و از شمشير، تيزتر و برنده تر است.»(بحارالانوار، ج،۷۴ باب،۲ ح۹۴)

 

منبع : کتابخانه سایت تبیان   http://library.tebyan.net

شنبه 6 مهر 1392  12:43 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 tahmores
mina_k_h
mina_k_h
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 12298
محل سکونت : زمین

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " احترام به پدر و مادر ")-o---

خداوند متعال در قرآن مجيد با بيان موكد و دقت فوق العاده، نحوه برخورد با پدر و مادر را سفارش مي نمايد. و دستورات لازم در خصوص احترام به والدين و حق شناسي و عواطف انساني در حق والدين را صادر مي نمايد. در سوره اسراء مي فرمايد:
(وَقَضي رَبُّكَ اَلّا تَعْبُدُا اِلّا وَ بالوالدين احساناً امَّا يَبْلُغَنَّ عِندِكَ الْكَبِرَ اَحَدَهُما اَوْ كِلا هُما فَلاتَقُل لَهُما اُفٍ ولاتَنْهَرْهُما وَقُل لَهُما قَولاً كَريما* وَاحْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ وَ قُل رَّبِ ارْحَمْهُما كما رَبَّياني صَغيراً* رَبَكُم اَعْلَمُ ربَما في نُفُوسِكُمْ اِن تَكوُنوا صالحينَ فَاِنَّه كانَ لِلْاَوّابين غفوراً)
«پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستيد و به پدر و مادر نيكي كنيد؛ هرگاه يكي از آنها يا هر دوي آنها نزد تو به پيري برسند، كم ترين اهانتي به آنها روامكن و بر سر آنها فرياد مزن و گفتار لطيف، سنجيده و بزرگوارانه به آنها بگو. بال هاي تواضع خويش را در برابرشان از محبت و لطف فرد آر، و بگو پروردگارا! همان گونه كه آنها مرا در كودكي تربيت كردند، مشمول رحمتشان قرار ده. پروردگار شما آگاه است. هرگاه صالح باشيد، او توبه كنندگان را مي بخشد.»
در تفسير آيات فوق به چند نكته اساسي اشاره شده است.
نكته اول: در آيه 23 خداوند متعال نيكي به والدين را بلافاصله بعد از مساله توحيد قرار داده است و اين هم رديف بودن دو موضوع بيانگر آن است كه اسلام تا چه حد براي پدر و مادر احترام قائل است و معلوم مي شود كه مساله ي احسان به پدر و مادر بعد از مساله توحيد خدا، واجب ترين واجبات است.
در سه سوره ديگر خداوند متعال نيكي به پدر و مادر را بلافاصله بعد از مساله توحيد بيان فرمودعه است؛
- سوره بقره آيه 83: ( لاتَعْبُدوُن اِلّا الله وَ بِالوالِدَينِ اِحْساناً)
«جز خداي را نپرستيد و به پدر و مادر نيكي كنيد.»
- سوره نساء آيه36: (وَاعْبُدُوالله وَلا تُشْرِكوا بِه شيئنا وَ بِالْوالِدَينِ اُحْساناً) «خداي يكتا را بپرستيد و چيزي را بر او شريك قرار ندهيد و به پدر و مادر نيكي كنيد.»
سوره انعام آيه 151: (اَلّا تُشْرِكوا بِه شَيْئاً وَبِالْوالِدَينِ اِحساناً)
«به هيچ وجه شرك به خدا نياوريد (نه در عقيده و نه در عمل) و به پدر و مادر نيكي كنيد.»
نكته دوم: خداوند متعال كم ترين بي احترامي نسبت به پدر و مادر را با بيان جمله متعالي (فَلاتَقُل لَهُما اُفٍ) نهي فرموده است. «اُفٍ» كمترين اظهار ناراحتي گفته مي شود. در حديثي از اما صادق (ع) آمده است كه: اگر چيزي كمتر از «اُف» وجود داشت، خداوند از آن نهي مي كرد. خداوند متعال با طرح لغت «اف» حداقل مخالفت و بي احترامي نسبت به پدر و مادر را اجازه نداده است.
پيامبر (ص) فرمودند: از اين كه عاشق پدر و مادر و مغضوب آنها شويد، بترسيد؛ زيرا بوي بهشت از پانصد سال راه به مشام مي رسد ولي هيچ گاه به كساني كه مورد خشم پدر و مادر هستند، نخواهيد رسيد. اين تعبير اشاره لطيفي به اين موضوع است كه چنين اشخاصي نه تنها در بهشت گام نمي گذارند، بلكه در فاصله بسيار زيادي از آن قرار دارند، و حتي نمي توانند به آن نزديك شوند.
سيد قطب در تفسير في الضلال به اين مضمون از پيامبر (ص) نقل مي كند كه: مردي مشغول طواف بود و مادرش را به دوش گرفته، طواف مي داد. پيامبر(ص) را در همان حال مشاهده كرد؛ عرض كرد: آيا حق مادرم را با اين كار انجام دادم؛ حضرت فرمودند:نه؛ حتي جبران يكي از ناله هاي او را به هنگام وضع حمل نمي كند.
در حديثي از امام كاظم (ع) آمده است كه: شخصي نزد پيامبر آمد و از حق پدر و مادر سئوال كرد. حضرت فرمودند: بايد او را با نام صدا نزند، جلوتر از او راه نرود، قبل از او ننشيند و كاري نكند كه مردم به پدرش بدگويي كنند.
نكته ي سوم: خداوند متعال در آيات فوق مي فرمايد ( وَاحْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ) انسان بايد در معاشرت و گفتگو با پدر و مادر طوري رفتار كند كه پدر و مادر تواضع و خضوع فرزند را احساس كند و بفهمند كه او نسبت به آنها مهر و محبت دارد و در برابر آنها خاضع و خوار مي باشد. امام سجاد (ع) در دعاي بيست و چهارم صحيفه سجاديه مي فرمايد: خداوندا! چنان كن كه از هيبت پدر و مادرم همانند هيبت سلطان مستبد هراسان باشم، و به هر دو چونان مادري مهربان نيكي كنم و طاعت و فرمانبرداري از آنان و بر و نيكي ام نسبت به ايشان را در نظرم از لذت خواب و در چشم خواب آلود شيرين تر و براي عطش سينه ام از شربت گوارا در كام شخص تشنه خنك تر گردان، تا ميل و خواسته ي ايشان را بر ميل و خواسته خويش مقدم بدارم و رضا و خشنودي آنان را بر رضا و خشنودي خويش ترجيح دهم، و نيكي ايشان را در حق خود هرچند اندك، زياد بينم و نيكي خويش در حق ايشان را هرچند بسيار اندك شمارم.
نكته ي چهارم: براي پدر و مادر خود دعا كنيد و هنگامي كه رو به سوي خداوند متعال مي آوريد، پدر و مادر را (چه در حيات و چه در ممات) فراموش نكنيد، و تقاضاي رحمت پروردگار براي آنها بنماييد. مخصوصا اينم تقاضا را با دليل همراه ساز و بگو (و قل رب ارحمهما كما ربياني صغيرا)
پروردگارا! همان گونه كه آنها مرا در كودكي تربيت كردند، آنها را مشمول رحمت واسعه خود قرار بفرما. در جائيديگر قرآن مجيد مي فرمايد: (رَبَّنا اغفِرلي و لِوالِدَيَّ وَ لِلْمومنينَ يَومَ يَقوم الحساب)، « بار الها! روزي كه ميزان عدل و حساب باز مي شود تو به من و پدر و مادر من و همه مومنان از غفران و كرم عنايت بفرما.»
نكته ي پنجم: از آنجا كه گاهي در رابطه با حفظ حقوق پدر و مادر و احرتام آنها و تواضعي كه بر فرزند لازم و واجب است، ممكن است لغزش هايي پيش بيايد كه انسان آگاهانه يا ناآگاهانه به سوي آن كشيده شود. در آيات مورد بحث خداوند متعال مي فرمايد:
پروردگار شما به آنچه در دل و جان شماست. آگاه تر است. (ربكم اعلم بما في نفوسكم) بنابراين اگر بدون طغيان و سركشي در برابر فرمان خدا لغزشي در زمينه احترام و نيكي به پدر و مادر از ضما سرزند و بلافاصله پشيمان شويد و مقام جبران آن برآييد، مسلماً مشمول عفو خواهيد شد: اگر شما صالح باشيد و توبه كار، خداوند توبه كاران را مي آمرزد.

غصه هایت را با «ق» بنویس

تا همچون قصه فراموش شوند...

 

شنبه 6 مهر 1392  12:59 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 tahmores
mina_k_h
mina_k_h
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 12298
محل سکونت : زمین

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " احترام به پدر و مادر ")-o---

غصه هایت را با «ق» بنویس

تا همچون قصه فراموش شوند...

 

شنبه 6 مهر 1392  1:02 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 ravabet_rasekhoon aftabm tahmores
mina_k_h
mina_k_h
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 12298
محل سکونت : زمین

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " احترام به پدر و مادر ")-o---


 

الفبای احترام به پدر و مادر

احترام گذاشتن به پدر و مادر فقط به این نیست که پاهامون را جلوی آنها دراز نکنیم، جلوتر از آنها حرکت نکنیم، جلو پاهایشان بلند بشویم، در اتاق و ماشین را براشون باز کنیم و ... همه‌ی اینها کارهای خوبی‌اند ولی اگر طوری باشیم که هر کس ما را دید با لحنی آمیخته به ستایش و احترام بگوید: "این فرزند فلانی است" یا این‌که: "این هرچه دارد از پدر و مادرش دارد". به نظرم این بهترین تعریفی است که مردم می‌توانند از پدر و مادرهامون بکنند و بهترین احترامی است که ما تقدیم آنها کرده‌ایم.
کارهایی که ما در ارتباط با پدر و مادرهامون انجام می‌دهیم، ریشه در تربیت ما دارد. ریشه در صفاتی دارد که ما بر اساس آنها بار آمده‌ایم و شکل گرفته‌ایم. حتی اگر محل زندگی و شهر و همسایه‌هامون را عوض کنیم نمی‌توانیم و نباید صفات مثبتی که پایه‌های تربیت خانوادگی ما است از دست بدهیم.
آنهایی که با یک تغییر آب و هوایی همه‌چیز را از دست می‌دهند حتی پدرشون را نه تنها با نام کوچک بلکه به صورت نصف و نیمه صدا می‌زنند و این را حمل بر صمیمیت می‌کنند با این کارشون نشان می‌دهند که در رنگ‌پذیری و هم‌رنگ جماعت شدن و حتی از جماعت هم جلو افتادن، رکوردشکن هستند.
اگر در احترام گذاشتن ما به پدر و مادرهامون، زمان و مکان یا شرایط اقلیمی و آب و هوایی یا نوع لباسی که می‌پوشیم یا مبلی که روش می‌نشینیم و یا خوراکی‌ای که می‌خوریم و یا دوست و رفیقی که انتخاب کرده‌ایم و یا زبانی که یاد گرفته‌ایم یا داریم یاد می‌گیریم، یا گوشی موبایلی که به دستمان گرفته‌ایم و یا .... تأثیر داشته باشند باید مطمئن باشیم که هنوز در الفبای این درس در جا می‌زنیم.

غصه هایت را با «ق» بنویس

تا همچون قصه فراموش شوند...

 

شنبه 6 مهر 1392  1:03 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 tahmores
mina_k_h
mina_k_h
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1390 
تعداد پست ها : 12298
محل سکونت : زمین

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " احترام به پدر و مادر ")-o---

فروتنى در برابر پدر و مادر از سر مهربانى، سفارش خدا و مصداقى از نيكى به پدر و مادر است و نشانه‏اى از روح شكرگزارى به شمار مى‏رود:

واحفض لهما جناح الذل من الرحمة و قل رب رحمهما كما ربيانى صغيرا؛
دو بال فروتنى خويش را از سر مهربانى در برابر آنان فرود آر، و بگو: پروردگارا! آن دو را رحمت كن چنان كه مرا در خردى پروردند.

از اين بخش از آيه كه فرمود: و قل رب ارحمهما كما ربيانى صغيرا مى‏توان دريافت كه طلب رحمت و بخشايش براى والدين نيز ريشه در احساس شكرگزارى انسان دارد.

امام صادق(ع) فرمودند:

لا تملا عينيك من النظر اليهما الا برحمة و رقة، و لا ترفع صوتك فوق اصواتهما، و لا يدك فوق ايديهما، و لا تقدم قدمهما؛ چشمانت را جز به مهربانى و نرمى به آنان مدوز و صدايت را از صداى آنان بلندتر مكن و دستت را بالاتر از دست آنان مبر و بر آنان پيشى مگير
 

غصه هایت را با «ق» بنویس

تا همچون قصه فراموش شوند...

 

شنبه 6 مهر 1392  1:03 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 tahmores
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " احترام به پدر و مادر ")-o---

سفارش حضرت ولى عصر (عج ) نسبت به اکرام پدر

آقا سيد محمد موسوى نجفى معروف به هندى كه از اتقياء علماء و ائمه جماعت حرم امير المؤ منين (عليه السلام ) است نقل كرد از جناب شيخ باقر فرزند شيخ هادى كاظمينى مجاور نجف اشرف و ايشان از شخص ‍ مورد اعتمادى كه به دلاكى اشتغال داشت آن شخص را پدر پيرى بود كه هيچگونه كوتاهى نسبت به خدمتگزارى او نمى كرد حتى خودش براى او آب در مستراح مى برد و منتظر مى شد تا خارج شود و به مكانش برساند. پيوسته ملازم خدمت او بود مگر در شب چهارشنبه كه به مسجد سهله مى رفت و در آن شب به واسطه اعمال مسجد سهله و شب زنده دارى در آنجا از خدمت معذور بود ولى پس از مدتى ترك كرد و ديگر به آنجا نرفت .
از او پرسيدم چرا رفتن به مسجد سهله را ترك كردى ؟ گفت چهل شب چهارشنبه به آنجا رفتم . شب چهارشنبه چهلم رفتنم به تاءخير افتاد تا نزديك غروب . در آن وقت تك و تنها بيرون رفتم و با همان وضع به سير خود ادامه دادم تا يك سوم راه باقى ماند كم كم ماهتاب مقدارى از تاريكى شب را به روشنائى تبديل كرد. در اين هنگام شخص عربى را ديدم بر اسبى سوار است به طرف من مى آيد. در دل خود گفتم الان اين مرد راهزن مرا برهنه مى كند.
همين كه به من رسيد با زبان عرب بدوى شروع به صحبت كرد. پرسيد كجا مى روى ؟ گفتم مسجد سهله . گفت با تو چيز خوردنى هست ؟ جواب دادم نه . فرمود دست خود را در جيب كن . گفتم در آن چيزى نيست . باز آن سخن را با تندى تكرار كرد. من دست در جيب كردم مقدارى كشمش ‍ يافتم كه براى كودك خود خريده بودم و از خاطرم رفته بود به او بدهم .
آنگاه به من فرمود ( اوصيك بالعود) سه مرتبه وعود به زبان عرب بدوى پدر پير را مى گويند، يعنى سفارش مى كنم تو را به پدر پيرت . بعد از اين سخن ناگهان از نظرم ناپديد شد. فهميدم كه او حضرت مهدى (عج ) بود و دانستم آنجناب راضى نيست ترك خدمت پدرم را، حتى در شب چهارشنبه . از اين رو ديگر به مسجد سهله نرفتم و اين كار را ترك نمودم .(1)

 

همه هست آرزويم كه ببينم از تو روئى

چه زيان ترا كه من هم برسم به آرزوئى

به كسى جمال خود را ننموده اى و ببينم

همه جا به هر زبانى ز تو هست گفتگوئى

همه موسم تفرج بچمن روند و صحرا

تو قدم بچشم من نه بنشين كنار جوئى

چه شود كه از ترحم دمى اى سحاب رحمت

من خشك لب هم آخر ز تو تر كنم گلوئى

بره تو بس كه نالم ز غم تو بس كه مويم

شده ام ز ناله نائى شده ام ز مويه موئى (2)



1- منتهى الامال ، ج 2، ص 324.
2- رضوانى .

 

دی شیخ با چراغ همی‌‌گشت گرد شهر

کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست

شنبه 6 مهر 1392  1:13 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 tahmores
farshon
farshon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 43957
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " احترام به پدر و مادر ")-o---

آثار دنیوی نیکی به پدر و مادر1. مرگ آسان: امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: کسی که دوست دارد خداوند سکرات مرگ را بر او آسان کند، صله رحم کند و به پدر و مادرش نیکی کند.(1)

2. عمر زیاد می‌شود: « و الله یزید فی العمر.»(2) امام باقر ـ علیه السّلام ـ فرمود: نیکی به پدر و مادر عمر را زیاد می‌کند.
3. دچار فقر نمی‌شود: « ... ولم یصبه فی حقاقه فقراً ابداً.»(3) در زندگی فقر به سراغ او نمی‌آید.
4. نتیجه نیکی به پدر و مادر: در دستورات اسلامی به ما سفارش کردند که به پدر و مادر خود احسان کنید تا فرزندان شما نسبت به شما نیکی کنند، چون این کار یک آموزش عملی است که فرزندانمان از ما می‌آموزند، لذا امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمودند: به پدرتان احترام کنید که فرزندانتان به شما نیکی کنند.(4)

آثار اخروی نیکی به پدر و مادر1. رضای الهی: وقتی که انسان به پدر و مادر خود احترام می‌کند و آن ها را از خود راضی می‌کند، نتیجه‌اش این می‌شود که خدا هم از او راضی می‌شود، لذا پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: « رضای خداوند در رضای والدین است.»(5)
2. در سایه عرش الهی: امام صادق ـ علیه السّلام ـ می‌فرماید: « حضرت موسی ـ علیه السّلام ـ با خداوند مناجات می‌کرد، یک نفر را دید که زیر سایه عرش الهی است، از خداوند سؤال کرد این چه کسی است که زیر سایه عرش تو قرار گرفته است؟ خداوند فرمود: این کسی است که به پدر و مادرش نیکی کرده است.»(6)
3. به جهنّم نمی‌رود و جایگاهش بهشت است: عن رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ : «لن یدخل النار البار بوالدیه.»(7)
یک نفر به حضرت عیسی(ع) گفت: ای معلّم خیر مرا به عملی راهنمایی کن که به بهشت بروم، فرمود: تقوای الهی را در آشکار و نهان داشته باش و به پدر و مادرت نیکی کن.(8)
4. در بهشت نزدیک انبیاء: پیامبرـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: « بین انبیاء و نیکی کننده به پدر و مادر یک درجه فاصله است.»(9)

آثار اخروی بی‌حرمتی به والدین1. عدم غفران الهی: خداوند کسی را که مورد غضب پدر و مادر واقع شده است هرچند هم هر طاعتی هم انجام بدهد، نمی‌بخشد و می‌گوید: هرکاری می‌خواهی بکن که من تو را نمی‌بخشم.(10)
2. مورد نظر خدا قرار نمی گیرد: پیامبرـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: « چهار گروهند که خداوند در روز قیامت به آن ها نگاه نمی‌کند: 1) عاق والدین 2) کسانی که منّت سر دیگران می گذارند 3)تکذیب کننده قدر 4) شارب خمر.»(11)
3. عدم ورود به بهشت: امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: عاق والدین وارد بهشت نمی‌شود. « لا یدخل الجنه العاق لوالدیه.»(12)
موسی به خدا عرض کرد: « پروردگارا فلان دوست شهیدم کجاست؟ خداوند فرمود: در جهنّم است! موسی ـ علیه السّلام ـ عرض کرد خدایا مگر خودت وعده نداده‌ای که شهدا را به بهشت ببری؟ خداوند فرمود: بله، ولی این شخص مصرّ عقوق والدین بود و من هیچ عملی را از عاق والدین قبول نمی‌کنم.»(13)
4. عدم استشمام بوی بهشت: نه تنها عاق والدین وارد بهشت نمی‌شود، بلکه از فاصله دوری از بهشت عبور داده می‌شود، امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: « پیامبرـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمودند: از عاق والدین پرهیز کنید، زیرا بوی بهشت از مسیری هزار ساله استشمام می‌شود، ولی عاق والدین آن را استشمام نمی‌کند.»(14)
5. عدم قبول نماز: امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: « اگر کسی به پدر و مادرش نگاه ظالمانه بکند، خداوند نمازش را قبول نمی‌کند.»(15)
6. ملعون: امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: « ملعون است ملعون است کسی که پدر و مادرش را بزند، ملعون است ملعون است کسی که عاق والدین می‌شود.»(16)

آثار دنیوی بی‌حرمتی به والدین1. کوتاهی عمر: در داستان خضر و موسی در آن جا که آن نوجوان را می کشد، علّت کشتن نوجوان را این گونه بیان می‌کند: وَأَمَّا الْغُلامُ فَکَانَ أَبَوَاهُ مُؤْمِنَیْنِ فَخَشِینَا أَنْ یُرْهِقَهُمَا طُغْیَانًا وَکُفْرًا(17) و امّا آن نوجوان پدر و مادرش با ایمان بودند، ما نخواستم او آن ها را به طغیان و کفر وادارد.» از این آیه معلوم می‌شود جایی که فرزند بخاطر آن که در آینده پدر و مادر خویش را آزار می‌دهد و در برابر آن ها طغیان و کفران می‌کند و یا آن ها را از راه الهی به در می‌برد، مستحقّ مرگ می باشد، چگونه است حال فرزندی که هم ‌اکنون مشغول به این گناه است؟ آنها در پیشگاه خدا چه وضعی دارند؟ و در روایات اسلامی پیوند نزدیکی میان کوتاهی عمر و ترک صله رحم (به خصوص آزار پدر و مادر) ذکر شده است.(18)
2. محروم از توفیق الهی: امام رضا ـ علیه السّلام ـ فرمود: «خداوند عقوق والدین را حرام کرده، زیرا عاق والدین باعث می‌شود که توفیق اطاعت الهی از او صلب شود.»(19)
3. تعجیل در عقوبت: « قال رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ ثلاثه من الذنوب تعجل عقوبتها و لا تؤخر الی الاخره عقوق الوالدین ...» سه دسته از گناهان هستند که خداوند در عقوبت آن ها تعجیل می‌کند و آن ها را به آخرت وا نمی‌گذارد: 1) عقوق والدین...(20)

 

 


پاورقی:

1. مجلسی، محمّد باقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه ی الوفاء، چاپ دوّم، 1403 هـ .ق، ج71، ص 66.
2. همان، ص 85.
3. همان، ص 66.
4. همان، ص 65.
5. محمّدی ری شهری، محمّد، میزان الحکمه، بی جا، انتشارات مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، 1363، ج10، ص709.
6. بحارالانوار، ج71، ص65.
7. نوری، حسین، مستدرک الوسائل، مؤسسه ی آل‌البیت، لاحیاء التراث، چاپ سوّم، 1411هـ ، ج15، ص175. هرگز نیکی کننده به پدر و مادر وارد آتش نخواهد شد.
8. همان.
9. همان، ص176.
10. محمّدی ری شهری، محمّد، میزان الحکمه، ج10، ص716.
11. مجلسی، محمّد باقر، بحارالانوار، ج71، ص71.
12. همان، ص74.
13. مستدرک الوسائل، ج15، ص195.
14. بحارالانوار، ج71، ص62.
15. همان، ص61.
16. همان، ص85.
17. کهف: 18: 80.
18. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیّه، چاپ دهم، 1371، ج12، ص519.
19. محمّدی ری‌شهری، محمّد، میزان الحکمه، ج10، ص717.
20. همان.

 



 

مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه

شنبه 6 مهر 1392  1:26 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 tahmores
farshon
farshon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 43957
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " احترام به پدر و مادر ")-o---

در چهار سوره از قرآن كريم دستور به احسان به والدين بلافاصله بعد از مسئله توحيد قرار گرفته

اين همرديف بودن دو مسئله بيانگر اين است كه قرآن تا چه حدّ براى والدين احترام قائل است:

«لا تعبدون الا اللَّه و بالوالدين احسانا» بقره، 83

جز خداوند يگانه را پرستش نكنيد و به پدر و مادر نيكى كنيد .

 «و اعبدوا اللَّه و لا تشركوا به شيئا و بالوالدين احساناً» نساء، 36

خدا را بپرستيد و هيچ چيز را همتاى او قرار ندهيد و به پدر و مادر نيكى كنيد.

 «الاّ تشركوا به شيئاً وبالوالدين احساناً» انعام، 151

اينكه چيزى را شريك خدا قرار ندهيد و به پدر و مادر نيكى كنيد .

 «و قضى ربك الاّ تعبدوا الاّ اياه و بالوالدين احساناً اسراء، 23

و پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستيد و به پدر و مادر نيكى كنيد .

 و همچنین در قرآن و روایات مصادیق و مواردی از مسئله احترام و نیکی به پدر و مادر بیان شده است که به بعضی از آنها اشاره می کنیم:

الف. خوش سخنی

در آیه ای می فرماید:

"... چون یكی یا هر دو [پدر و مادر] به پیری رسند حتی به آنان "اُف" مگو و آنها را از خود مران بلكه بزرگوارانه با ایشان سخن بگوی".

اسراء، 23

در روایتی نیز امام صادق (ع) می فرمایند:

اگر کمتر از "اف" عبارتی وجود داشت خداوند از آن نهی می فرمودند.

کلینی، کافی، ج 2، ص 349

ب. تواضع در مقابل آنها

در ادامه آیه بالا می فرماید:

"و بال های تواضع خویش را از روی رحمت و مهربانی در برابر پدر و مادر فرود آر". اسراء، 24

تعبیر استعاری "فرود آوردن بال رحمت" در این آیه بر حد اعلای تواضع در برابر والدین دلالت می‌كند.

ج. اطاعت از آنها

در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده که فرمودند:

"فرزند سه وظیفه در قبال پدر و مادر دارد؛ شکر گذاری آنها در همه حال، اطاعت آنها در آنچه امر و نهی می کنند در غیر معصیت الاهی و خیر خواهی آنها در آشکار و خفا".

علامه مجلسی، بحار الانوار، ج 75، ص 236، موسسة الوفاء، بیروت، لبنان، 1404 ق

د. دعا برای آنها

در همان آیات به دعا کردن برای پدر و مادر امر می فرماید:

"... و بگو پروردگارا بر آنها [پدر و مادر] رحم کن همان طور که آنها مرا در کوچکی تربیت کردند". اسراء، 24

علاوه بر اینها به موارد جزئی تری نیز اشاره شده است؛ مثل روایتی از امام موسی بن جعفر (ع) که فرمودند از پیامبر (ص) در بارۀ حق والد بر فرزند سؤال کردند ایشان جواب داد كه فرزند نباید والدین خود را به نام صدا بزند و در راه رفتن و نشستن بر آنها سبقت گیرد و موجب توهین دیگران به ایشان شود".

کلینی، کافی، ج 2، ص158، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1365 ش

و در آیه ای نیز انفاق به والدین را مقدم بر هر انفاقی می کند و می فرماید:

"از تو می‌پرسند كه چه انفاق كنند. بگو هر مالی كه می‌بخشید پس به والدین و نزدیكان و ... ببخشید".

بقره، 215

در آخر

رسول اکرم (ص): نظر به والدین عبادت است.

بحارالانوار، ج ،۱ ص۲۰۴

امام صادق(ع): نیکی به والدین از شناختن خوب خدا ناشی می شود چرا که هیچ عبادتی سریع تر از نیکی به والدین نتیجه اش به انسان نمی رسد.

مصباح الشریعه، ص۷۰

امام صادق (ع): گناهان کبیره هفت تا هستند اولی آنها شرک به خدا و .‎.‎. چهارمی ناراضی کردن والدین است..‎.

معدن الجواهر، ص ۵۹

مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه

شنبه 6 مهر 1392  1:29 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 tahmores
farshon
farshon
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آذر 1387 
تعداد پست ها : 43957
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " احترام به پدر و مادر ")-o---

خوش زبانی و خوش رفتاری با والدین
بهترین راه برای ابراز محبت به پدر و مادر، نرم گویی و خوش زبانی با آن‌هاست. پیشوایان معصوم علیهم السلام که بزرگ‌ترین مربیان بشری هستند، تندی به پدر و مادر را نهی کرده‌اند و حتی صدای ما نباید از صدای آنان بلندتر باشد چه رسد به این که خدای ناکرده با آنان به زشتی سخن بگوییم که سخن زشت و ناسزا گفتن به والدین، از گناهان کبیره است. امام صادق علیه السلام سفارش کرده است: «حتی هنگامی که پدر و مادرتان شما را می‌زنند، شما از درگاه خدا برای آن دو طلب غفران و بخشش کنید.» باز همان حضرت می‌فرماید: «اگر پدر و مادر صدایشان را بلند کردند شما صدایتان را آهسته کنید و با آرامش با آنان سخن بگویید.» حتی نباید پدر ومادر را به نام کوچک صدا بزنند. نگریستن از روی مهربانی و عطوفت به صورت والدین، عبادت است. امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «هیچ گاه چشمانت را از نظر کردن به والدین پر مکن، مگر با رحمت و مهربانی.» خداوند در قرآن کریم در توصیه‌ای نیکو به همه آدمیان می‌فرماید: «و قل لهما قولاً کریما» با آنان با احترام سخن بگوی. پس اگر می‌خواهیم محبت خود را به آنان اظهار کنیم و سپاس گذار و قدردان آنان باشیم، این سخن امام را به خود تلقین کنیم که: «در همه حال سپاس گذار والدین باشید، حتی در مواقعی که گفتار و کردار والدین مطابق میلتان نباشد.» مطیع بودن در قبال پدر و مادر نشان دهنده محبت به آن‌هاست. 
خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: «پروردگار تو حکم نمود که جز او را نپرستید و به پدر و مادر کاملاً نیکی کنید و اگر یکی از آن‌ها و یا هر دو نزد تو به پیری رسیدند، کمترین اهانتی به آن‌ها روا مدار و بر آن‌ها فریاد مزن و گفتار لطیف و سنجیده به آن‌ها بگو» 
پیامبر اکرم (ص) فرمود: «نظر الولد الی والدیه حباً لهما عبادة؛ نگاه همراه با محبت فرزند به پدر و مادر عبادت است» 
ثواب بوسیدن پای مادر
پیامبر (ص) فرمود: «کسی که پای مادرش را ببوسد؛ مثل این است که آستانه کعبه را بوسیده است» 
و نیز فرمود: «هر کس پیشانی مادر خود را ببوسد، از آتش جهنم محفوظ خواهد ماند» 
در حدیث دیگری فرمود: «کسی که قبر والدین خود را در هر جمعه زیارت کند، گناهانش بخشیده می‌شود و از نیکوکاران نوشته شود.» 

مدیرتالارلطیفه وطنزوحومه

شنبه 6 مهر 1392  1:34 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 tahmores
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " احترام به پدر و مادر ")-o---

 پدر و مادر كافر نيز... بايد احترام و خدمت شوند

در كافى از زكريا بن ابراهيم نقل شده كه گفت من نصرانى بودم و مسلمان شدم پس از آن به عنوان حج از محل خود به جانب مكه رفتم در آنجا خدمت حضرت صادق (عليه السلام ) رسيدم . عرض كردم من نصرانى بودم و اسلام آورده ام . فرمود چه چيز در اسلام ديدى ؟ گفتم اين آيه موجب هدايت من شد:
ما كنت تدرى ما الكتاب و لا الايمان و لكن جعلناه نورا نهدى به من نشاء .(1)
حضرت فرمود به راستى خدا هدايتت كرده . بعد سه مرتبه گفت (اللهم اهده ) خدايا او را به راههاى ايمان هدايت فرما و فرمود پسرك من هر چه مى خواهى سوال كن . گفتم پدر و مادر و خانواده ام نصرانى هستند و مادرم كور است آيا من با آنها زندگى كنم در ظرف آنها مى توانم غذا بخورم . پرسيد آنها گوشت خوك مى خورند؟ گفتم نه حتى دست به آن نمى زنند. فرمود با آنها باش مانعى ندارد. آنگاه دستور داد نسبت به مادرت خيلى مهربانى كن و هر گاه بميرد او را به ديگرى واگذار منما و به هيچ كس مگو كه پيش من آمده اى تا در منى مرا ببينى . انشاء الله گفت . در منى خدمتش ‍ رسيدم و مردم مانند بچه هاى مكتب دور او را گرفته بودند و سوال مى كردند.
وقتى به كوفه آمدم با مادرم مهربانى فراوان كردم و به او غذا مى دادم ، لباس ‍ و سرش را از جانور مى جستم . مادرم گفت فرزند من تو در موقعى كه به دين ما بودى اينطور با من مهربانى نمى كردى ، اكنون چه انگيزه اى تو را وادار به اين خدمت نموده ؟ گفتم مردى از اهل بيت پيغمبرمان مرا به اين روش امر كرده است . گفت آن شخص پيغمبر است ؟ گفتم نه او پسر پيغمبر است . گفت نه مادر او پيغمبر است زيرا چنين گفتارى از سفارشات انبياء است . گفتم مادر بعد از پيغمبر ما پيغمبرى نخواهد آمد و او پسر پيغمبر است . گفت دين تو بهترين اديان است آن را بر من عرضه بدار. من دو شهادت را به او آموختم . داخل اسلام شد و نماز خواندن را نيز فرا گرفت ، نماز عصر و مغرب و عشاء را خواند در همان شب ناگهان حالش تغيير كرد، مرا پيش خواند گفت نور ديده آنچه به من گفتى اعاده كن .
من شهادت را برايش گفتم ، اقرار كرد و در دم از دنيا رفت . صبحگاه مسلمانان او را غسل دادند و من بر او نماز خواندم و در قبرش ‍ گذاشتم .(1)


1- تو اى پيغمبر كتاب و ايمان را نمى دانستى لكن ما ايمان را (يا كتاب ) نورى قرار داديم كه هدايت مى كنيم به وسيله آن هر كس را بخواهيم منظور اين است كه خداوند مرا هدايت كرد و به همين جهت حضرت فرمود لقد هداك الله ؛ براستى خدا تو را هدايت كرد.
2- بحارالانوار، ج 16، ص 18.

 

دی شیخ با چراغ همی‌‌گشت گرد شهر

کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست

شنبه 6 مهر 1392  1:37 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 tahmores
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " احترام به پدر و مادر ")-o---

وسعت رزق در اطاعت پدر و مادر

در عيون اخبارالرضا از بزنطى نقل مى كند كه گفت از حضرت رضا (عليه السلام ) شنيدم فرمود مردى از بنى اسرائيل يكى از بستگان خود را كشت و كشته او را بر سر راه مردى از بهترين بازماندگان يعقوب (اسباط بنى اسرائيل ) گذاشت ، بعد مطالبه خون او را كرد. حضرت موسى (عليه السلام ) گفت گاوى بياوريد تا كشف حقيقت كنم . حضرت موسى (عليه السلام ) هر نوع گاوى مى آوردند كافى در اطاعت و پيروى امر بود ولى سخت گرفتند چون توضيح خواستند خداوند هم بر آنها سخت گرفت . پرسيدند چگونه گاوى باشد؟ گفت : فيها بقرة لافارض و لابكر عوان بين ذلك نه كوچك و نه بزرگ بلكه مابين اين دو باشد. باز پرسيدند چه رنگ داشته باشد؟
حضرت موسى گفت : صفراء فاقع لونها تسر الناظرين زرد رنگ نه مايل به سفيدى و نه پررنگ مايل به سياهى . باز بر خود دشوار گرفتند خداوند هم بر آنها سخت گرفت . گفتند اى موسى گاو بر ما مشتبه شده واضح تر از اى توصيف كن . موسى گفت لا ذلول تثير الارض و لا تسقى الحرث مسلمة لاشبة گاوى كه به شخم زدن آرام و نرم نشده و براى زراعت آبكشى نكرده باشد بدون عيب و غير از رنگ اصليش رنگ ديگرى در آن وجود نداشته باشد. بالاخره آن گاو منحصر شد به يكى و آن هم در نزد جوانى از بنى اسرائيل بود. وقتى كه براى خريد به او مراجعه كردند گفت نمى فروشم مگر اينكه پوست اين گاو را پر از طلا نمائيد!
به حضرت موسى اطلاع دادند گفت چاره اى نيست بايد بخريد. به همان قيمت خريدند و آن را كشتند.
دم گاو را بر مرد مقتول زدند زنده شد و گفت يا رسول الله پسر عمويم مرا كشته نه آن كسى كه بر او دعا مى كنند؛ بدين وسيله بنى اسرائيل قاتل را شناختند.
يكى از پيروان و اصحاب موسى گفت يا نبى الله اين گاو را قصه شيرينى است . حضرت موسى فرمود آن قصه چيست ؟
مرد گفت جوانى كه صاحب اين گاو بود خيلى نسبت به پدر خويش ‍ مهربانى مى كرد. روزى آن جوان جنسى خريد و براى پرداختن پول پيش ‍ پدر آمد، او را در خواب يافت و كليدها را در زير سرش ديد چون نخواست پدر را از خواب شيرين بيدار كند لذا از معامله صرف نظر كرد. هنگامى كه پدرش بيدار شد جريان را به او عرض كرد. پدر گفت نيكو كارى كردى اين گاو را به جاى سود آن معامله به تو بخشيدم . حضرت موسى گفت نگاه كنيد نيكى به پدر و مادر چه فوائدى دارد.(1)

 


1- شانزدهم بحار، ص 21.

 

دی شیخ با چراغ همی‌‌گشت گرد شهر

کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست

شنبه 6 مهر 1392  2:02 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 tahmores
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " احترام به پدر و مادر ")-o---

چگونه به والدین خود احترام بگذاریم
 
گاهی سالیان سال طول می کشد تا فرزندی بتواند به خوبی از والدین خود قدردانی کند. ممکن است تا زمانیکه با آنها زندگی می کردید به خوبی احترامشان نمی کردید یا عشقتان را به آنها نشان نمی دادید.
 
ولی چه ازدواج کرده باشید و برای خودتان خانواده تشکیل داده باشید، چه هنوز در کنار پدر و مادرتان زندگی کنید، می توانید با استفاده از راه های زیر احترام و قدرشناسی خود را به آنهایی که شما را به این دنیا آوردند نشان دهید.

احترام چیست؟
احترام گذاشتن یعنی قدرت و توانایی آنها را بشناسید و این یعنی بدانید که آنها در مقامی بالاتر از شما قرار دارند و حق دارند برای شما قانون تعیین کنند و مجبورید از این قوانین پیروی کرده و به آنها احترام بگذارید.

اما اگر این قانون ها عادلانه نبود چه؟ یادتان باشد قوانین آنها همیشه در جهت صلاح و منفعت شماست و دلیل آن این است که آنها واقعاً دوستتان دارند و به فکر شما هستند.

احترام گذاشتن به والدین یعنی اصلاحات آنها را وقتی اشتباه می کنید بپذیرید.

اما بیشتر از همه اینها، وقتی به والدینتان احترام می گذارید، به آنها نشان می دهید که دوستشان دارید. انسانها معمولاً به چیزی احترام می گذارند که برایشان عزیز است و ارزش و اعتبار بالایی برایشان دارد. و مطمئناً والدینتان شایسته این احترام هستند.

بعضی احساس می کنند که والدینشان شایسته این احترام نیستند چون پدر و مادر خوبی برایشان نبوده اند-- ممکن است والدینشان معتاد بوده یا از آنها به طرق مختلف سوء استفاده می کرده اند. اما همیشه جایگاه خودتان بعنوان فرزند را به خاطر داشته باشید و حتی اگر آنها درست با شما رفتار نکردند، هرچه که در توان دارید برای احترام به آنها صرف کنید.

چطور احترامتان را نشان دهید
با والدینتان حرف بزنید. ارتباط و گفتگو بهترین راه است. خیلی ها بعد از مرگ والدینشان افسوس می خورند که به اندازه کافی با آنها حرف نمی زده اند. شما مرتکب این اشتباه نشوید و برای حرف زدن با والدینتان وقت بگذارید. خیلی زود متوجه می شوید که والدینتان می توانند دوستانی فوق العاده برای شما باشند.

صادق باشید و زندگی دوگانه نداشته باشید. هیچ چیز برای پدر و مادر سخت تر از این نیست که بفهمد فرزندش زندگی دوتایی دارد. و حتی اگر بدانید که آنها کاری که می کنید را نمی پذیرند، باز با آنها صادق بوده و حقیقت را به آنها بگویید. اجازه بدهید از هر اتفاقی که در زندگیتان می افتد باخبر باشند. شاید نتوانند زندگی شما را درک کنند اما حداقل این احترام را به آنها گذاشته و مطلعشان کنید.

از قوانین پیروی کنید. همانطور که قبلاً ذکر شد، این قوانین به نفع شما هستند. و والدینتان این قوانین را با بهترین روشی که می دانند تعیین می کنند. برای پیروی از این قوانین نهایت تلاش خود را بکنید و اگر درمورد آنها سوالی داشتید، آن را با احترام در میان بگذارید.

اگر از بچگی روی پای خودتان بزرگ شده اید، باز هم هیچوقت والدینتان را فراموش نکنید. آنها دوست ندارند خیلی از زندگی شما دور باشند و دلشان برایتان تنگ می شود. حتماً به آنها تلفن کنید و سر بزنید. با آنها وقت بگذرانید، حتی اگر خیلی از آنها دور باشید.

 بله، والدینتان واقعاً ارزش احترام و قدرشناسی شما را دارند. آنها شما را به دنیا آورده، بزرگ کرده و مراقبتان بوده اند. پس دستورات دین را رعایت کرده و هم از نظر فیزیکی و هم احساسی از آنها مراقبت کنید، مخصوصاً وقتی سنشان بالاتر می رود و نیاز به کمک پیدا می کنند. کمک های زیادی از دست شما برایشان برمی آید. دنبال کارهای بیمه آنها بروید و در کارهای خانه کمکشان کنید و به هر طریقی که می توانید عشقتان را به آنها نشان دهید.

 

دی شیخ با چراغ همی‌‌گشت گرد شهر

کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست

شنبه 6 مهر 1392  2:05 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 tahmores
arseyfi
arseyfi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 6672
محل سکونت : مرکزی

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " احترام به پدر و مادر ")-o---

احترام به پدر و مادر

عالم زاهد و وارسته زمانش مرحوم شيخ حسين بن شيخ مشكور رضوان اللّه تعالى عليه فرمود:
در عالم رؤ يا ديدم در حرم مطهر حضرت ابا عبداللّه (ع ) مشرف هستم و حضرت در آنجا تشريف دارند.
يك نفر جوان عرب معدى (دهاتى ) وارد حرم شد و با لبخند به آن حضرت سلام كرد و حضرت با لبخند جوابش دادند.
فرداى آن شب كه شب جمعه بود به حرم مشرف شدم و در گوشه حرم توقف كردم ناگهان آن جوان عرب معدى را كه در خواب ديده بودم وارد حرم شد و چون مقابل ضريح مقدس رسيد با لبخند به آن حضرت سلام كرد ولى حضرت سيدالشهداء (ع ) را نديدم و مراقب آن عرب بودم تا از حرم خارج شد.
عقب سرش رفتم و سبب لبخندش را با امام (ع ) پرسيدم .
و تفصيل خواب خود را برايش نقل كردم و گفتم چه كرده اى كه امام (ع ) با لبخند بتو جواب مى دهد.
گفت : مرا پدر و مادر پيرى است و در چند فرسخى كربلا ساكنيم و شبهاى جمعه كه براى زيارت مى آيم يك هفته پدرم را سوار بر الاغ كرده مى آوردم و يك هفته هم مادرم را مى آوردم .
تا اينكه شب جمعه اى كه نوبت پدرم بود چون سوارش كردم مادرم گريه كرد و گفت : مرا هم بايد ببرى شايد هفته ديگر زنده نباشم .
گفتم : باران مى بارد، هوا سرد است ، مشكل است ، نپذيرفت ناچار پدر را سوار كردم و مادرم را بدوش كشيدم و با زحمت بسيار آنها را به حرم رسانيدم و چون در آن حالت با پدر و مادرم وارد حرم شدم حضرت سيدالشهداء (ع ) را ديدم و سلام كردم آن بزرگوار برويم لبخند زد و جوابم را داد و از آن وقت تا بحال هر شب جمعه كه مشرف مى شوم حضرت امام حسين (ع ) را مى بينم و با تبسم جوابم را مى دهد.(1)
اى كه بر دوست تمناى نگاهى دارى
بهر اثبات ارادت چه گواهى دارى
بايدت واله چو يعقوب شدن در شب و روز
گر چو او يوسف گم گشته به چاهى دارى
از بردن اشك درون سوز نهانى بايد
گر كه از درگه او خواهش جاهى دارى
تا كه هستى به گدائى در دربار حسين (ع )
عزّت و فخر به هر مهتر و شاهى دارى
نام تو ثبت به ديباچه عشاق شود
گر كه مهرش بدل خود پر كاهى دارى
اى كه در راه حسين استى و اولاد حسين (ع )
خوش به فرداى دگر پشت و پناهى دارى
اشك امروز بود توشه ره فردايت
گر به ديوان عمل جُرم و گناهى دارى
اجر پيوسته تو نزد حسين بن على است
تا كه در ماتم او اشكى و آهى دارى
كربلا آرزوى ماست حسين جان مددى
چه بى منتظر چشم براهى دارى
خاك راه تو بود حامد و زر مى گردد
گر كه بر خاك ره خويش نگاهى دارى

دی شیخ با چراغ همی‌‌گشت گرد شهر

کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست

شنبه 6 مهر 1392  2:08 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 tahmores
shahram4959
shahram4959
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : خرداد 1392 
تعداد پست ها : 51
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:----o-( ذوالکفــــــل " احترام به پدر و مادر ")-o---

احترام به پدر و مادر

عالم زاهد و وارسته زمانش مرحوم شیخ حسین بن شیخ مشكور رضوان اللّه تعالى علیه فرمود:
در عالم رؤ یا دیدم در حرم مطهر حضرت ابا عبداللّه (ع ) مشرف هستم و حضرت در آنجا تشریف دارند.
یك نفر جوان عرب معدى (دهاتى ) وارد حرم شد و با لبخند به آن حضرت سلام كرد و حضرت با لبخند جوابش دادند.
فرداى آن شب كه شب جمعه بود به حرم مشرف شدم و در گوشه حرم توقف كردم ناگهان آن جوان عرب معدى را كه در خواب دیده بودم وارد حرم شد و چون مقابل ضریح مقدس رسید با لبخند به آن حضرت سلام كرد ولى حضرت سیدالشهداء (ع ) را ندیدم و مراقب آن عرب بودم تا از حرم خارج شد.
عقب سرش رفتم و سبب لبخندش را با امام (ع ) پرسیدم .
و تفصیل خواب خود را برایش نقل كردم و گفتم چه كرده اى كه امام (ع ) با لبخند بتو جواب مى دهد.
گفت : مرا پدر و مادر پیرى است و در چند فرسخى كربلا ساكنیم و شبهاى جمعه كه براى زیارت مى آیم یك هفته پدرم را سوار بر الاغ كرده مى آوردم و یك هفته هم مادرم را مى آوردم .
تا اینكه شب جمعه اى كه نوبت پدرم بود چون سوارش كردم مادرم گریه كرد و گفت : مرا هم باید ببرى شاید هفته دیگر زنده نباشم .
گفتم : باران مى بارد، هوا سرد است ، مشكل است ، نپذیرفت ناچار پدر را سوار كردم و مادرم را بدوش كشیدم و با زحمت بسیار آنها را به حرم رسانیدم و چون در آن حالت با پدر و مادرم وارد حرم شدم حضرت سیدالشهداء (ع ) را دیدم و سلام كردم آن بزرگوار برویم لبخند زد و جوابم را داد و از آن وقت تا بحال هر شب جمعه كه مشرف مى شوم حضرت امام حسین (ع ) را مى بینم و با تبسم جوابم را مى دهد.(1)
اى كه بر دوست تمناى نگاهى دارى
بهر اثبات ارادت چه گواهى دارى
بایدت واله چو یعقوب شدن در شب و روز
گر چو او یوسف گم گشته به چاهى دارى
از بردن اشك درون سوز نهانى باید
گر كه از درگه او خواهش جاهى دارى
تا كه هستى به گدائى در دربار حسین (ع )
عزّت و فخر به هر مهتر و شاهى دارى
نام تو ثبت به دیباچه عشاق شود
گر كه مهرش بدل خود پر كاهى دارى
اى كه در راه حسین استى و اولاد حسین (ع )
خوش به فرداى دگر پشت و پناهى دارى
اشك امروز بود توشه ره فردایت
گر به دیوان عمل جُرم و گناهى دارى
اجر پیوسته تو نزد حسین بن على است
تا كه در ماتم او اشكى و آهى دارى
كربلا آرزوى ماست حسین جان مددى
چه بى منتظر چشم براهى دارى
خاك راه تو بود حامد و زر مى گردد
گر كه بر خاك ره خویش نگاهى دارى

شنبه 6 مهر 1392  3:44 PM
تشکرات از این پست
hoseinh1990 aftabm tahmores
دسترسی سریع به انجمن ها