بچه ها هم عاشق میشوند !!!(همفکری)
بچه ها هم عاشق میشوند !!!(همفکری)
امروز من و روشنا توی ماشین:
روشنا: خاله ؟ دعا کن من زود بزرگ شم برم دبیرستان !
من- حالا چرا دبیرستان؟
: اخه مامانم قول داده که هر وقت رفتم دبیرستان برام گوشی میخره ..
_ گوشی رو برای چکاری میخوای؟
: لازم ندارم ،فقط میخوام جلو دوستام داشته باشم ...
همینطور سر صحبتمون باز شد تا رسید به اینجا :
: دوستم دوست پسر داره
_ خب تو هم که دوستای زیادی داری
:آخه من با پسر خاله ها و پسر عمه ها بازی میکنیم فقط
_ حالا مگه دوستت بازی نمیکنه با دوستاش؟
: نه رابطه داره !!!!
_ یعنی چی؟ چه رابطه ای؟
: نمیدونم ، میگه توی مسافرت با هم آشنا شدیم و با هم رابطه داریم
!!!!!!!!!!!!
بحث رو عوض کردم و ودر مورد بازی زامبیها که تا چه مرحله ای رفته رو پیش کشیدم
اما هنوزم فکرم مشغوله !
روشنا دو روزه که رفته توی 12 سال
با سوالاش یه جورایی ازم جواب میخواست ، متوجه شدم که فکرش درگیره شنیده های دوستا و هم سن وسالاش هست.
با خودم فکر میکردم که چطور میتونستم در مورد این رابطه ها براش توضیح بدم ؟
به نظرتون از چه سنی میشه برای بچه ها در این مورد صحبت کرد؟
زمان و سن مناسب برای ورود به این نوع رابطه ها چه موقع هست؟
مسلما توی این سن هنوز بچه ها درک و حس بچگی رو دارند
پنج شنبه 4 مهر 1392 11:06 AM
تشکرات از این پست
tahmores
AliFanoodi
saeedakh