0

لطیییییییییییییییییییییییفه !!!!

 
mehrgan59
mehrgan59
کاربر نقره ای
تاریخ عضویت : شهریور 1392 
تعداد پست ها : 1893

لطیییییییییییییییییییییییفه !!!!

معلم: آخرين دنداني كه در مي آيد چه دنداني است؟

شاگرد: دندان مصنوعي است.

 

 

آقاي گاو به نقاش : زبانم لال ، چرا منو شبيه گاو كشيدي؟!

 

يك روز كبريتي سرش را مي خاراند، آتش مي گيرد.

 

معلم:بگو ببينم، كمبوجيه چه جور پادشاهي بود؟

شاگرد:پادشاه بدي نبود، فقط هميشه از كمبود بودجه شكايت داشت.

 

 

معلم : بنويس صابون

شاگرد روي تخته نوشت ، سابون

معلم : ببين عزيزم صابون با ص است نه با س

شاگرد : خانم فرقي نمي كند نگران نباشيد اينم كف مي كند

 

 

معلم: چند وقت است كه حمام نرفتي؟

شاگرد: از موقعي كه اميركبير در حمام كشته شد.

 

 

پدر : حالا كه رفوزه شدي به كسي نگو تا آبرويت نرود

 پسر: چشم پدر، به همه سفارش كردم تا به كسي نگويند.

شنبه 30 شهریور 1392  12:07 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها