نقاشی یا نگارگری فرآیندی است که طی آن رنگ بر روی یک سطح مانند کاغذ یا بوم ایجاد نقش میکندو اثری خلق میشود. فردی که این فرآیند توسط او انجام میگیرد نقاش نام دارد، بهخصوص زمانی که نقاشی حرفهٔ شخص باشد.
نقاشی یکی از رشتههای اصلی هنرهای تجسمی است و قدمت آن شش برابر زبان نوشتاری میباشد. اولین نقاشیهای یافتشده در غارها حاکی از آن است که انسانهای اولیه با کشیدن نقش حیوانات و شکارشان به نوعی خود را آمادهٔ نبرد با آنها میکردهاند.
تعریف نقاشی: عمل بکار بردن رنگ دانه محلول در یک رقیق کننده و یک عامل چسپاننده (یک چسب (بر روی یک سطح نگهدارنده مانند کاغذ، بوم یا دیوار است. این کار توسط یک نقاش انجام میشود. این واژه بخصوص زمانی به کار میرود که این کار حرفه شخص مورد نظر باشد. قدمت نقاشی در بین انسانها، شش برابر قدمت استفاده از زبان نوشتاری است.
در قیاس با نقاشی، طراحی، سلسله عملیات ایجاد یک سری اثر و نشانه با استفاده از فشار آوردن یا حرکت ابزاری بر روی یک سطح است.
یک روش قابل اجرا برای تزئین دیوارهای یک اتاق با استفاده از نقاشی در ساختار جزئیات کار موجود است.
این مقاله بیشتر درباره نقاشی روی سطوح به دلایل و اهداف هنری است. نقاشی از نظر بسیاری افراد، در زمره مهمترین شکلهای هنر قرار دارد.
تاریخ نقاشی
قدیمی ترین نقاشیها در دنیا که متعلق به حدود ۳۲۰۰۰ هزار سال قبل میباشد، در گروته شاوه فرانسه قرار دارد. این نقاشیها که با استفاده از افرای قرمز و رنگ دانه سیاه حکاکی و رنگ شدهاند، تصاویری از اسبها، کرگدنها، شیرها، بوفالوها و ماموتها را نشان میدهند. اینها نمونههایی از نقاشی در غار هستند که در تمام دنیا وجود دارند.
امروزه، بسیاری از آثار شناخته شده و مشهور هنری مانند مونالیزا نقاشی هستند. در حال حاضر اختلاف نظرهای جزئی در مورد کاملا هنری بودن آثاری که به روشهای غیر سنتی و با روشهای غیر از شیوههای کلاسیک خلق میشوند وجود دارد. از لحاظ مفهومی هنرمندانی که از صدا، نور، آتش بازی، چاپگرجوهرافشان، پیکسلهای صفحه مانیتور و حتی پاستل یا مواد دیگر استفاده میکنند، یا رنگهای آمیخته با زرده تخم مرغ را بکار میبرند، یکسان هستند. در نتیجه به اغلب کارهای هنری، نقاشی گفته میشود.
تکنیکهای نقاشی
تکنیکهای نقاشی عبارتند از:
• رنگ زنی غلیظ
• آبرنگ
• لعاب دادن
• نقاشی یا رنگ مومی (نقاشی یا رنگی که با موم آب کرده بسازند)
• نقاشی دیواری که معروفترین نوع آن فرسکو میباشد.
• سایش و نقاشی نقطهای
• فوماتو
• سامی – ای
• کلاژ
• نقاشی بر روی تخته
• نقاشی با اسپری (گرافیتی)
• نقاشی با مواد جدید
• نقاشی با کامپیوتر
سبکهای معروف نقاشی
سبکهای نقاشی میتوانند با روشهای بکارگیری و یا با توجه به جنبش هنری که بیشترین تطبیق را با مشخصات غالب و حاکمی که نقاشی نشان میدهد دارند، مشخص شوند. سبکهای معروف عبارتند از:
• رئالیسم (واقع گرایی)
• امپرسیونیسم (برداشت گرایی)
• پوینتولیسم
• هنر ابتدایی
• کوبیسم (حجم گری)
• مدرنیسم (نوگرایی)
• آبستره (انتزاعی)
• پست مدرنیسم (فرا نوین)
• آوانگارد (پیشگام، وابسته به مکتبهای هنری نوین و غیر سنتی)
• ساختار گرایی
• کتاره سخت
• گرافیتی
• نقاشی اصیل ایرانی
طراحی به دانش ایجاد یک طرح یا نمایه از هر تصویر ذهنی یا واقعی گفته میشود.
در هنرهای تجسمی، طراحی یا بهصورت یک اثر مستقل و یا بهعنوان پیشطرحی برای اثر اصلی انجام میشود که در این صورت طرح مقدماتی نیز خوانده میشود. طراحی به دو حوزهٔ کلی تقسیم میشود. یکی حوزهٔ drawing (رسم) است که شامل برداشتهای شخصی یا تجربههای آزاد طراح از موضوعات گوناگون با بیان مستقل و به روشهای متنوع میباشد و دیگری حوزهٔ design (طراحی) است که شامل مراحل ترکیب عناصر بصری و فضا بر پایهٔ اصول طرح است و جنبهٔ کاربردی دارد، مانند رشتههای طراحی صنعتی، طراحی معماری و طراحی لباس.
نقشی که فقط با خط رسم شود و سایهروشن یا لکههای رنگی نداشته باشد طرح خطی نامیده میشود. مهمترین موضوع در طرحهای خطی، خطوط پیرامونی اشیاء است.
طراحی فنی و مهندسی با خطکش، پرگار، گونیا و ابزارهایی مانند آنها انجام میشود.
خردنگارگری (یا مینیاتور با ریشهٔ لاتین minium/خاک سرخ، سرب قرمز)، به تصویری از تاریخ باستان یا دست نویس آراستهای قرون وسطی گفته میشود؛ نمونهای ساده که برای تزئین کتابها در آن دوران با کمک رنگ دانههای گرم تهیه میشد. به طور کلی از اوایل سدههای میانه تا ورود به مرحله دوم دورهٔ جدیدی آغاز کنندهٔ ریشهشناسی موشکافانه برای شناخت مفهوم کلی و رهایی از سردرگمی به وجود آمد و نتیجهٔ آن استفاده از این سبک در تصویرسازیهای کوچک و مینیاتور چهره شد، هر چند که از زمانهای دورتر نیز استفادههای کم و جزئی میشد.
جدا از عقاید سنتی غرب و بیزانس، این سبک و سنت در بین گروههایی از آسیا دیده شده که معمولاً گویای شواهدی در طبیعت و مناظر میباشد، و از آن میتوان به تک برگههای به جا مانده در کتابچهها و مجموعههای کهن اشاره کرد و این موضوع با طرحهای آبرنگ غربی فرق دارد و قابل بحث میباشد. از این نمونههای آسیایی میتوان به نگارگری ایرانی، نگارگری مغولی، نگارگری عثمانی و دیگر شاخههای نگارگری هندی اشاره کرد.
تاریخچه مینیاتور: سیر تاریخی مینیاتور ایرانی به گذشته های دور پیش از ظهور اسلام میرسد اما میتوان گفت زمانی که ایرانیان توانستند در قرن سوم هجری قمری به دربار عباسیان وارد شوند نقاشی ایران پس از یک دوره رکود جانی دوباره گرفت. مینیاتور ایرانی در واقع نقاشی ایران پیش از ظهور اسلام است که با عرفان و تفکرات اسلامی ادغام گردید وراهی شد برای ظهور جلوه های الهی. آثار مینیاتور نفیسی در دوره عباسیان خلق شد که متاسفانه بخش عظیمی از این آثار در طی حملات مغول در سده های هفتم و هشتم از بین رفت. در دوره ایلخانیان که اوضاع کشور به آرامش نسبی دست یافت گامهایی در راه پیشرفت هنر برداشته شد من جمله تاسیس ربع رشیدی در شهر تبریز پایتخت آن زمان که مکانی مناسب جهت بروز استعدادهای هنرمندان وخوشنویسان و دانشمندان گردید. کارگاههایی برای خلق نسخ خطی و مصور سازی آنها در ربع رشیدی وجود داشت.مکتب تبریز در این دوران به اوج شکوفایی خود رسید وآثار برگزیده ای همچون شاهنامه فردوسی و شاهنامه دموت در این دوران خلق گردید. با گذشت زمان مینیاتور ایران دستخوش تغییرات مختلف گردید و مکاتب گوناگونی با خصوصیات خاص خود شکل گرفت که از آن جمله است:
مکتب شیراز
مکتب هرات
مکتب تبریز
مکتب قزوین
مکتب اصفهان
مکتب شیراز: مکتب شیراز را می توان در دو دوره بررسی کرد. دوره اول سده ی هشتم هجری قمری دیگری سده نهم هجری قمری. دوره اول همزمان با رونق نگارگری در تبریز بود. یکی از دلایل شکوفایی هنر نگارگری در سده هشتم شیراز را می توان بر کنار ماندن این منطقه از حمله ی مغولان دانست.از معروفترین آثار آن زمان نگاره های ورقه وگلشا می باشد. دوره دیگر مکتب شیراز یعنی قرن نهم هجری قمری با حمایت نوادگان تیمور اسکندر سلطان و ابراهیم سلطان از هنرمندان جانی دوباره یافت. در این دوران هنرمندانی از سمرقند وهرات به شیراز آمدند که باعث پختگی مکتب شیراز شدند. از مشخصه های نقاشی شیراز در اوج شکوفایی می توان به استفاده از رنگهای روشن ونقوش تزیینی و طراحی ماهرانه تر پیکرها و قلمگیری ظریف صخره ها اشاره کرد. بهترین نمونه های نگاره های آن زمان نسخه ای از خاوران نامه به تاریخ 882 هجری قمری و نسخه ی جنگ اسکندر سلطان می باشد.
مکتب هرات: شاهرخ فرزند تیمور پس از فوت پدرش(807 ه.ق) در هرات به سلطنت نشست و تا سال 850 هجری قمری در آنجا حکومت کرد.او پس از تثبیت موقعیتش به اباد سازی هرات و سایر شهر ها پرداخت و فرصتی برای توسعه هنر فراهم کرد.مجمع التواریخ حافظ ابرو نمونه بسیار خوبی است که از مکتب هرات بجا مانده است. همزمان با حکومت شاهرخ پسرش بایسنقر میرزا زبده ترین هنرمندان نقاش و صحاف و مذهب و خوشنویس را در کارگاه کتاب آرایی خود گرد هم آورد.از آنجا که بایسنقر میرزا خود ادیب و خوشنویس بود با حمایتهای خویش گامی موثر در اعتلای مکتب هرات برداشت.دو نمونه از آثار برگزیده آن زمان کلیله و دمنه و شاهنامه بایسنقری می باشد. از هنرمندان نگارگر آن زمان می توان به مولانا علی و مولانا قیام الدین و امیر خلیل اشاره نمود.از دیگر آثار مکتب هرات معراج نامه میر حیدر می باشد که در کتابخانه ی ملی پاریس نگهداری می شود. در نیمه ی سده نهم هجری قمری پس از فوت شاهرخ تا به سلطنت رسیدن سلطان حسین بایقرا (872 ه.ق ) فعالیت هنرمندان دچار رکود شد . سلطان حسین پس از به سلطنت رسیدن به کمک وزیر دا نشمند وادیب خود میر علی شیر نوایی هنر مندان و ادیبان بزرگ را در دربار خود گرد هم آورد و با عث اوج گیری فعالیتهای هنری و ادبی شد. از هنرمندان آن دوره می توان به امیر روح الله میرک شاه مظفر و کمال الدین بهزاد اشاره کرد.
مکتب تبریز در دوران صفوی: سلسله ی صفوی را می توان دوران تحول تاریخی_فرهنگی و شکوفایی هنر ایران دانست.شاه اسماعیل صفوی اولین پادشاه این سلسله بود که نقش بسزایی در اعتلای هنر آن زمان ایفا نمود. از جمله کارهای مهمی که وی انجام داد می توان به بردن بهزاد ودیگر هنرمندان به تبریز ومنسوب نمودن بهزاد به سمت کلانتر کتابخانه ورونق بخشیدن به کارگاههای سلطنتی تبریز اشاره نمود. از مکتب تبریز دوران صفوی آثار ارزشمندی بجا مانده است از جمله شاهنامه فردوسی و خمسه نظامی.این مکتب تاثیرات عمیق خود را بر نقاشی قزوین ,مشهد , هرات , اصفهان و شیراز گذاشت و حتی می توان این تاثیر را بر نقاشی بخارا , هند و ترکیه نیز به خوبی مشاهده نمود. مشخصه های نقاشی این دوران :طراحی قوی پیکره ها در حالات مختلف , پوشش های رنگین , ترکیب بندیهای استادانه , تز یینات معماری با نقوش هندسی و گیاهی , آسمان لاجوردی , ابرها و پرندگان زیبا. برجسته ترین هنرمندان آن دوران :سلطان محمد , آقامیرک , میر مصور , شیخ زاده , دوست محمد , دوست دیوانه , میرزا علی فرزند سلطان محمد , میر سید علی فرزند میر مصور , مظفر علی , خواجه عبدالصمد , خواجه عبدالعزیز , شیخ محمد , قدیمی , عبدالوهاب و...
مکتب قزوین: شاه اسماعیل دوم علی رغم کوتاهی هایی که در دوران سلطنت خود به بار آورد برخی از نگارگران تبریز , مشهد و شیراز را برای احیاء کتابخانه ی سلطنتی و کارگاه مصورسازی به قزوین فرا خواند و دستور ساخت نسخه ای از شاهنامه را به آنان داد.از جمله هنرمندان این شاهنامه: سیاوش گرجستانی , صادق بیگ افشار , علی اصغر کاشانی و میر زین العابدین و مراد. اما در دوران سلطنت برادر شاه اسماعیل , محمدخدابنده , کارگاههای مصورسازی مجددا از رونق افتاد این امر از طرفی سبب پراکنده شدن و مهاجرت مجدد هنرمندان از قزوین و از سوی دیگر موجب گرایش سایر هنرمندان به آثار کم هزینه و ساده گردید. بعد از خدابنده عباس میرزای هفده ساله به سلطنت رسید.وی چهل و دو سال حکومت کرد. او به معماری و شهرسازی و نقاشی اهمیت زیادی می داد و هنرمندان را حمایت می کرد. از جمله کارهای مهم او منسوب نمودن صادق بیگ افشار , شاعر و نقاش مجرب به سمت مدیر کتابخانه ی سلطنتی بود. آثار مهم آن دوران شاهنامه قوام , شاهنامه قاسمی و کتاب احسن الکبار می باشد.
مکتب اصفهان: اواسط سده یازدهم , همزمان با انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان , هنرمندان قزوین و سایر شهرهای مهم به این شهر روی آوردند. علاوه بر رونق کارگاههای نقاشی , دیوارنگاری برای تزیین کاخها و عمارت ها رواج فراوان یافت. در دوران سلطنت شاه عباس عواملی همچون انتقال ارامنه جلفا به اصفهان و گسترش روابط سیاسی و تجاری به کشورهای اروپایی و هندوستان باعث شد برخی خصوصیات نقاشی غرب به نقاشی ایران راه یابد.حتی بعضی نقاشان اروپایی به دربار اصفهان آمدند از جمله لوکاس وان هسولد , فیلیپ آنجل و لوکار. در این دوران علاوه بر کتاب آرایی و دیوارنگاری و رقعه که منحصرا توسط دربار حمایت می شد سفارشاهایی از جانب تجار و متمولین به هنرمندان نقاش ارجاع می گردید که این عامل خود سبب رونق رقعه سازی با هزینه های مختصر شد. شاخصه اینگونه آثار:استفاده کمتر از رنگها و حتی تنها طراحی با پس زمینه چند شاخ و برگ و ترسیم خطی , مقداری ابر بدون رنگ آمیزی . موضوعات : پیکر شاهزادگان , نجبا زن و مرد جوان که خود عاملی شد برای رونق چهره سازی و توجه بیشتر به طراحی اندام انسانها و در نتیجه رعایت دقیق تر تناسبات و شبیه سازی . معروف ترین نقاش این دوره رضا عباسی بود. از میان نسخه های مصور و رقعه هایی که تحولات نقاشی مکتب اصفهان را نشان میدهد میتوان به کتاب عالم آرای شاه اسماعیل و کتاب ابو مسلم نامه اشاره کرد که هر دو متعلق به موزه رضا عباسی میباشد.
قلممو یا قلمو یکی از ابزارهای نقاشی است.
قلمموها را میتوان از چند نظر بررسی کرد:
از نظر طرز قرار گرفتن الیاف: به گونههای بادبزنی، تخت و گرد تفکیک میشود
از نظر کاربرد: به قلمموهایی که برای رنگ روغن و دیگری قلمهایی که برای آبرنگ به کار میرود تقسیم کرد.
از نظر اندازه: برای اندازههای گوناگون قلممو شمارههایی قراردادی تعیین میشود. از متداولترین و پرمصرفترین قلمموهای مورد استفاده در سبک رنگ روغن قلمموهای ۴، ۸، ۱۲ هستند.
از نظر جنس موها: قلمموها از موی جانوران یا الیاف مصنوعی پلاستیکی ساخته میشوند. قلمموهایی که از موی دُم سمور ساخته میشوند کیفیت خوبی دارند و حالت فنری و انعطاف پذیرشان و نوک تیز آنها برای نقاشی آبرنگ و رنگ روغن مناسب است. این قلمموها توانایی بالاتری برای جذب آب دارند..
قلمموی مورد استفاده در نگارگری از نوع نرم و مناسب برای آبرنگ است. نگارگران ایرانی برای قلم گیری و صورت سازی از قلممویی که از موی گربه ساخته شده، استفاده میکنند، این قلمموها خود بر دو نوعند: گندمی و شمشیری (نیزهای) قلمموی گندمی برای پرداز و قلم موی شمشیری برای قلمگیری بکار میرود.
از نکات مهم در استفاده از قلممو توجه به ترکیب کردن رنگها و استفاده از رنگهای مناسب برای زمینهاست. جهت دادن به قلممو باعث دادن حجم به تصویر میشود و آن را از مسطح بودن درمیآورد.
اگر هدف نگارگر رنگ زدن به سطح وسیعی باشد از قلمموی دارای سر مربعی شکل و اگر هدفش رنگ کردن بخش کوچکی از یک طرح باشد از قلمموی سر گرد استفاده میکند.
قلمدان، جعبه مانندی است از جنس چوب٬ مقوا یا پاپیه ماشه که برای نگهداری قلمهای مخصوص خوشنویسی و دیگر ابزار کتابت به کار میرود.
معمولا قلمدان از دوبخش تشکیل میشود «بخش داخلی» که مانند جعبه سرگشاده و بدون در است و بخش بیرونی یا «روپوش قلمدان» که بخش داخلی را مانند غلاف دربر گرفته و جعبه گونهای است از مقوا یا چوب ِ مکعبِ استوانه شکلِ میان تهی. روی قلمدان را با نقشهای گوناگون از نقوش گیاهی و هندس و اشکال آدمیان، پرندگان و یا جانوران منقش میسازند. معمولاً در آن ابزارهای گوناگون نوشتن مانند قلم و قلمتراش و مقراض و قطزن میگذارند.
قلمدان و قلمدانسازی در زمره تولیدات پاپیه ماشهای قرار میگیرد که با هنر و فرهنگ ایران رابطه و پیوند دیرینه دارد. قلمدان یکی از صنایع دستی ارشمند ایران محسوب میشود و علت اهمیت آن در زمان قدیم ظرافت و حساس بودن قلمهای خوشنویسی بوده که از نی تراشیده میشدند.
پیشینه:
اطلاعاتی دربارهٔ قلمدان در دوران پیش از اسلام در دست نیست. با ورود اسلام، استفاده از قلمدان در مکتبخانهها و مدرسهها معمول گشت. از دورهٔ سلجوقیان تا تیموریان به دلیل پشتیبانی و رشد هنرها بهویژه خوشنویسی و کتابسازی، این هنر پیشرفت بسیاری نمود.
در دورهٔ صفویه که خوشنویسی به بالاترین حد خود رسیدهبود، هنر قلمدانسازی نیز به اوج خود رسید و قلمدانهای برجا مانده از آن دوران از ارزشمندترین و پرهنرترین آثار فرهنگی هنری ایران به شمار میروند.
در دورههای زندیه و قاجاریه نیز همچنان این هنر در اوج بود و بیشتر در میان هنرمندان اصفهانی رواج داشت.
قلمدانسازی از دوران صفوی رونق و اعتبار افزونی گرفت. قلمدانهای این دوره از جمله اصیلترین آثار هنری اند. قلمدانها عمدتاً از سه دسته تشکیل یافتهاند: چوبی، فلزی و مقوایی. دسته آخر، زیر مجموعه صنعت پاپیه ماشهاست. این قلمدانها را در اشکال گوناگون قالب گیری میکردند و بعد روی آن نقاشی مینیاتور و به ندرت تذهیب به کار میبردند .
قلمدانسازان معروف: از جملهٔ نامدارترین قلمدانسازان دوران صفویه و زندیه و قاجاریه میتوان محمد زمان نگارگر، حسن خداداد، محمد خداداد، سمیرمی، محمدصادق امامی اصفهانی، کاظم بن نجفقلی، عبدالرحیم اصفهانی و آقا نجف قلمدان را نام برد.
از قلمدانسازان معروف در دوره قاجار که قلمدان مقوایی میساختند میتوان به میرزا ابوالقاسم طباطبایی (معاصر با ناصرالدین شاه) مشهدی حسن تهرانی، عبدالحسین مقواساز اصفهانی و کریم مقواساز اشاره کرد.
ارزش: قلمدان و قلمدانسازی با هنر و فرهنگ ایران رابطه و پیوند دیرینه دارد چرا که گرانمایهترین میراثهای نقاشی٬ مینیاتور٬ تذهیب و منبتکاری قدیمی ما بر جعبههای قلمدان نقش بستهاست. از طرفی قلمدان در گذشتهای نه چندان دور از مهمترین ابزار کتابت بهشمار میرفت.
قیمت و ارزش یک قلمدان معمولاً بستگی به کیفیت نقوش آن داشته و دارد به طوری که نوشتهاند در سالهای آخر سلطنت ناصرالدین شاه، نقاشان قلمدان فقط برای تزئین یک قلمدان گاه تا پنجاه تومان اجرت میگرفتند و این مبلغ در مقایسه با نان که هر سه کیلو، فقط یک قران قیمت داشت رقم فوق العاده قابل توجهی بود. هماکنون هم انواع قلمدان زینت بخش مجموعههای خصوصی و موزههای مختلف جهان است.
ساختار: سادهترین شکل قلمدان از یک غلاف و یک زبانه یا کشو تشکیل میشود و برای ساخت هر یک بهتر است از قالبی جداگانه استفاده شود. قالبها را معمولاً از چوبهای سختی چون چوب گردو میسازند.
ساخت: ساخت مقوای قلمدان به دو روش خمیری و کاغذی انجام میگیرد که ابتدا به شرح روش خمیری پرداخته میشود. برای تهیه خمیر کاغذ ابتدا کاغذهای باطله خرد شده را خیس میکنند تا کاملاً نرم شود و بعد آب آن را به وسیله پارچهای میگیرند و در هاون سنگی با سریش میکوبند تا خمیری قهوهای مایل به خاکستری به دست آید. سپس با کاغذ روغنی تمام سطح قالب را میپوشانند به طوری که منفذی باقی نماند. یک لایه کاغذ را به دور قالب پیچیده و بعد لایهای از خمیر را به یک ضخامت روی تمام سطح قالب قرار میدهند و قبل از خشک شدن کامل آن را به وسیله سوهان میکوبند یا توسط استخوان یا شیئی صیقلی مهره میکشند تا کاملاً فشرده گردد. پس از خشک شدن کامل به همان روش که گفته شد چند لایه دیگر خمیر بر آن میکشند تا به ضخامت دلخواه برسد. در آخر سطوح قلمدان را به وسیله سوهان و سمباده صاف میکنند، کاغذ مرغوبی را بر روی آن میچسبانند و با تیغ برش دهانه غلاف را میبرند و قالب را از غلاف بیرون میکشند. کاغذ روغنی سابق الذکر بیرون آمدن قالب را ممکن میسازد.
در روش کاغذی ابتدا قاب قلمدان را با دو کاغذ روغنی میپوشانند سپس کاغذی را دور قالب میگیرند؛ کاغذهایی را که برای ساخت مقوای قلمدان در نظر گرفتهاند در اندازه لازم میبرند و به سریش آغشته میکنند و بر روی قلمدان میپیچند. پس از چسباندن کاغذ سوم توسط سوهان چوب ساب به روی آن ضرباتی متوالی وارد میآورند تا الیاف کاغذها در هم فرورود و روی آن را به سریش آغشته میسازند و میگذارند تا خشک شود. قبل از آنکه کاملاً خشک شود آن را به وسیله شیئی صیقلی مهره میکشند و پس از خشک شدن کامل لایههای دیگر را به همان ترتیب میچسبانند که به ضخامت مورد نظر برسد.
دَوات،جوهَردان یا مُرَکَّبدان یک ظرف کوچک شیشهای، سفالی یا مسوار است که برای نگهداشتن مرکب نوشتاری بهکار میرود.
نگارنده، نوک قلم یا قلمموی خود را در مرکب درون دوات میزند و سپس به نوشتن یا ترسیم میپردازد. جوهر دوات همچنین برای پر کردن خودنویس بکار میرود.
دواتها معمولاً دارای یک درپوش پیچشی یا لولایی هستند و گاه یک نمد جذبکننده نیز درون شیشه دوات قرار میدهند تا از نوک قلم چکهگیری کند.
دوات خوشنویسی: دوات از ابزارهای مهم خوشنویسی است. دوات خوشنویسی باید دهانهٔ گشاد و عمق کمی داشته باشد. اغلب برای پیشگیری از ریختن و پاشیدن مرکب و همچنین به منظور مرکببرداری به میزان مطلوب، در داخل دوات، پیش از ریختن مرکب، مقداری لیقه قرار میدهند. معمولاً نام «دوات» به مجموعه لیقه، مرکب و ظرف آن اطلاق میگردد. باید در یا سرپوش دوات را همواره بسته نگهداشت تا ضمن جلوگیری از ورود گردوغبار به داخل دوات از فساد مرکب جلوگیری شود. همچنین بهاین منظور باید حدوداً هر ماه مرکبِ دوات را عوض کرد.
بوم پارچهٔ قاب گرفتهای است که روی آن نقاشی کنند. بوم پرطرفدارترین سطح برای نقاشی با رنگ روغن است که جایگزین تابلوهای چوبی شد.
پیشینه: یکی از قدیمیترین نمونههای بهجامانده از نقاشی رنگ روغن بر بوم، مربوط به نقاشی فرانسوی «مریم با فرشتگان» مربوط به سال ۱۴۱۰ میلادی است که اکنون در گالری Gemäldegalerie در شهر برلین آلمان نگهداری میشود. اگرچه تابلوهای چوبی در ایتالیا تا سدهٔ ۱۶ و در اروپای شمالی تا سدهٔ ۱۷ پرطرفدارترین زمینه برای نقاشی باقی ماند.
ساختار:
پشت یک بوم نقاشی.کرباس یا پارچهٔ ویژهٔ نقاشی معمولاً بر روی یک قاب چوبی کشیده میشود و سطح آن معمولاً با بتونه پوشیده میشود.
بومهای خاص در جهان: ایران: بزرگترین بوم نقاشی خاورمیانه، به طول ۲۰۰ متر در شهر بم ایران میباشد که به منظور بازگو کردن احساسات یاریرسانان به زلزلهزدگان، در قالب نقاشی دستهجمعی و نیز با حضور برخی هنرمندان و نگارگران ایرانی ایجاد شدهاست.