فتوای مفتی های عربستان درباره ی حضرت حجت(عج)
" علاء الدّین على متّقى هندى " عالم معروف اهل سنت، در كتاب (اَلبُرهان فى علاماتِ مهدى آخرِ الزَّمان) فتواى چهار تن از پیشوایان چهار مذهب سنّى را درباره حضرت مهدى(علیه السلام) نقل كرده است.
او به این موضوع كه مهدى(علیه السلام) علاوه بر احادیث نبوى در آثار و اقوال و اخبار اصحاب و تابعین نیز مذكور است اشاره مى كند. سپس در باب سیزدهم از كتاب تابعین در اصطلاح اهل حدیث، به دسته و طبقه اى از محدّثان و عالمان و قاریان و مفسّران مسلمین گفته مى شود كه عهد پیامبر اكرم را درك نكرده اند، لیكن عهد وصحبت اصحاب پیامبر را درك كرده اند، مانند مالك اشتر، وسعید بن جبیر، وحسن بصرى. همچنین به طبقه اى كه اصحاب را نیز درك نكرده اند، و فقط تابعین را دیده و درك كرده اند، تابعین تابعین (تابعوا التّابعین) و اتباع مى گویند، مى پردازد.
این فتوى، پاسخ پرسشى است كه از آن مفتیان شده است. تاریخ سۆال واستفتا، سال 952 هجرى قمرى است. جریان امر این است:
كسى در حدود سالهاى890 تا 910 هجرى قمرى، در دیار هند، ادعا مى كند كه مهدى اوست. این مدّعى چهل سال مى زید، ودر سال 910 در مى گذرد. جمعیتى گرد او را مى گیرند و به او اظهار اعتقاد مى نمایند، و مخالفان خود را تكفیر مى كنند، و در صدد ایذا و آزار دیگران بر مى آیند و... این واقعه باعث مى شود تا مسلمانانِ آن دیار، از عالمان ومُفتیان بزرگ مكّه مكرّمه، درباره این موضوع و تكلیف دینى خویش در این امر، استفتا و نظر خواهى كنند. چون سۆال به عالمان مكّه مى رسد، آنان پاسخ مى گویند.
ما در اینجا خلاصه اى از چهار پاسخ آن را به عرض خوانندگان مى رسانیم:
باید با این عقیده ی باطل و پیروان آن به سختى مبارزه كرد، و این فكر یاوه را از مغز آنان در آورد. چون این عقیده مخالف است با احادیث صحیح، وسُنَن صریح و متواترى كه به وسیله راویانِ بسیار و اخبار فراوان رسیده است
خلاصه پاسخ ابن حَجَر هَیتَمى، مفتى مذهب شافعى:
این عقیده، از روى نادانى پیدا شده و باطل است و بدعت است و ضلالت. زیرا با محتواى احادیث متواتر و فراوانى كه رسیده است مخالف است. احادیث مى گوید: مهدى از خاندان پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) است. و او مشرق و مغرب جهان را مى گیرد، و همه گیتى را از عدل و داد پر مى كند، و عیسى به زمان او مى آید، و با یكدیگر دجّال را، در فلسطین، در كنار دروازه " لد "، نزدیك بیت المقدس مى كشند. و مهدى پیشاپیشِ امت اسلام به نماز مى ایستد، و عیسى پشت سر او نماز مى گزارد. مهدى، سفیانى را مى كشد. و ارتشى كه سفیانى براى جنگ با مهدى آماده كرده است، در سرزمین بیدا، میان مكّه ومدینه، در ذى الحُلَیفَه، در زمین فرو مى رود و نابود مى گردد، به طورى كه فقط دو تن از آن ارتش موفق مى شوند بگریزند. براى مهدى و ظهور او علامات بسیار دیگرى نیز ذكر شده است. و من آن علامات را در كتابى جداگانه نوشته ام، وآن كتاب را (اَلقولُ المختصَر فى العلامات المهدى المنتَظَر) نامیده ام. در آن كتاب، حدود 100 علامت برشمرده ام، كه همه از پیامبر اكرم و اصحاب پیامبر و تابعین روایت شده است. و من آنها را از كتاب هاى عالمان و مۆلفان بزرگ گردآورى كرده ام. كتاب هایى كه داراى احادیث و اسناد بسیار است، و حوادث عجیب و مشهورى درباره ظهور مهدى در آنها یاد گشته است.
این مطالب همه نشان مى دهد كه این طایفه كه معتقدند این شخصى كه مرده و رفته است مهدى است گمراهند. براى هر عاقلی كه احادیث مهدى را دیده باشد، كمترین شبهه اى باقى نمى ماند، كه آن میتِ از بین رفته، مهدى موعود نیست...
خلاصه پاسخ ابو السُّرور حَنَفى، مُفتى مذهب حَنَفى:
اعتقاد این طایفه زشت كردار باطل است و پوچ. باید با این عقیده ی باطل و پیروان آن به سختى مبارزه كرد، و این فكر یاوه را از مغز آنان در آورد. چون این عقیده مخالف است با احادیث صحیح، وسُنَن صریح و متواترى كه به وسیله راویانِ بسیار و اخبار فراوان رسیده است. و آن احادیث و سُنَن همه مى گوید كه مهدى موعود رَضِى اللهُ عنه- كه در آخرُ الزَّمان خروج مى كند، همراه عیسى(علیه السلام) خروج مى كند، و با كمك عیسى دجّال را مى كشد. و براى ظهور او، علامت هایى است، از جمله خروج سفیانى، و گرفتن ماه در ماه رمضان، و گرفتن خورشید در نیمه رمضان، كه بر خلاف حساب اهل نجوم است. و این علامات هنوز واقع نشده و این حوادث هنوز اتفاق نیفتاده است. بنابراین، اعتقاد آن طایفه، درباره آن میت، باطل و غلط است...
این عقیده، از روى نادانى پیدا شده و باطل است و بدعت است و ضلالت. زیرا با محتواى احادیث متواتر و فراوانى كه رسیده است مخالف است
خلاصه پاسخ محمد بن محمد خطابى، مُفتى مذهب مالكى:
عقیده طایفه یاد شده، درباره آن میتِ در گذشته، كه او مهدى موعودى است كه باید در آخرُ الزَّمان ظهور كند، باطل است. زیرا احادیث صحیح، درباره صفات مهدى وچگونگى خروج او وحوادثى كه پیش از ظهور او رخ مى دهد رسیده است. پیدا شدن سفیانى و در زمین فرو رفتن ارتش او در "بیدا"، گرفتن خورشید در نیمه ماه رمضان وگرفتن ماه در اول رمضان، شمارى از رخدادهایى است كه باید پیش از ظهور مهدى واقع گردد. همچنین در احادیث رسیده است كه مهدى همه جهان را مى گیرد... و این امور و علائم، در مورد آن میتِ درگذشته، اتفاق نیفتاده است. پس عقیده به مهدى بودن او باطل است و بى پایه...
خلاصه پاسخ یحیى بن محمد حَنْبلى، مُفتى مذهب حَنبَلى:
عقیده ی مذكور بدون شك باطل است، چون مستلزم مخالفت و ردّ احادیث صحیحى است كه از پیامبر اكرم (صلى الله علیه وآله وسلم) از طریق راویان موثّق رسیده است. پیامبر در این احادیث از ظهور مهدى در آخرُ الزَّمان خبر داده است، ومقدمات ظهور و ویژگی هاى شخصى مهدى و حوادث زمان ظهور را یاد كرده است. یكى از علائم مهم ظهور مهدى، كه كسى نمى تواند ادعا كند كه واقع شده است، فرود آمدن( نزولِ) حضرت عیساى مسیح است از آسمان، و قرار گرفتنِ او در كنار مهدى، و نماز گزاردنِ او پشت سرِ مهدى... اینچنین حوادثى براى میت مذكور كجا اتفاق افتاده است؟ او مرده و از بین رفته است!؟... خداوند ما را از رانده شدن از درگاه خود نگاه دارد، و از دام گستری هاى شیطان برهاند...
بخ
