0

نیمه شعبان لیله قدر اهل بیت علیهم السّلام

 
lenditara1
lenditara1
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 9088
محل سکونت : همین دورو ورا

نیمه شعبان لیله قدر اهل بیت علیهم السّلام

نیمه شعبان لیله قدر اهل بیت علیهم السّلام

ظهور

با تولد ولىّ خدا بهترین بركات بهره مردم مى‌گردد، زیرا او خیرُ أهلِ الأرض (1) است و اثر وجودى بهترین انسان زمین تمام زمین و ساكنانش را بهره‌مند مى‌سازد. ولىّ عصر عجل اللّه تعالى فرجه و آخرین حجّت الهى كه خیر اهل الارض زمان ماست، در سحرگاه نیمه شعبان سال ”255”(ه ‍ . ق) چشم به جهان گشودند و این شب مبارك كه میلاد موفور السرور آن حضرت است، احتمال دارد شب قدر نیز باشد، همان‌گونه كه به برخى اعمال لیالى قدر در این شب نیز سفارش گردیده است. ”(2)” نیمه شعبان، شب مباركى است كه در فضائل شباهت بسیارى به لیالى قدر دارد و همان‌گونه كه در برترى شب‌هاى قدر فرموده‌اند كه " فَإِنَّهَا لَیْلَةٌ آلَى اللَّهُ عَلَى نَفْسِهِ أَنْ لَا یَرُدَّ سَائِلًا لَهُ فِیهَا مَا لَمْ یَسْأَلْ مَعْصِیَة . (3)  در فضیلت شب نیمه شعبان نیز نبى مكرم اسلام صلّى اللّه علیه و آله و سلّم فرمود كه خداوند در شب نیمه شعبان به اندازه موى گوسفندان قبیله بنى كلب بندگانش را مى‌آمرزد: یَغْفِرُ اللَّهُ لَیْلَةَ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ مِنْ خَلْقِهِ بِقَدْرِ شَعْرِ مِعْزَى بَنِی كَلْبٍ (4) و این سخن، كنایه از فراوانى آمرزیده شدگان در آن شب مبارك است.

كلام نورانى دیگرى از امام صادق علیه السّلام نشان مى‌دهد نیمه شعبان نیز در حدّ خویش، شب قدر و واجد یكى از درجات تقدیر امور است. ایشان در برابرى این سنت با لیالى مباركه قدر فرمود: إِنَّهَا اللَّیْلَةُ الَّتِی جَعَلَهَا اللَّهُ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ بِإِزَاءِ مَا جَعَلَ لَیْلَةَ الْقَدْرِ لِنَبِیِّنَا صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ”(5)”؛ همان‌طور كه خداوند به پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم شب قدر مرحمت فرمود، به ما اهل بیت نیز نیمه شعبان را عطا كرد.

امام باقر علیه السّلام در پاسخ پرسشى درباره فضیلت شب نیمه شعبان فرمود كه با فضیلت‌ترین شب پس از لیلة القدر شب نیمه شعبان است كه خداوند در این شب فضل خویش را بر بندگانش ارزانى مى‌دارد و با منّ و كرم خود آنان را مى‌آمرزد، پس براى نزدیكى به خداى سبحان در این شب بكوشید چون خداوند سوگند یاد كرده است كه هیچ سائلى را-تا وقتى كه امر ناپسند و گناهى نخواسته است-محروم نگرداند: هِیَ أَفْضَلُ لَیْلَةٍ بَعْدَ لَیْلَةِ الْقَدْرِ فِیهَا یَمْنَحُ اللَّهُ تَعَالَى الْعِبَادَ فَضْلَهُ وَ یَغْفِرُ لَهُمْ بِمَنِّهِ فَاجْتَهِدُوا فِی الْقُرْبَةِ إِلَى اللَّهِ (تعالى) فِیهَا، فَإِنَّهَا لَیْلَةٌ آلَى اللَّهُ عَلَى نَفْسِهِ أَنْ لَا یَرُدَّ سَائِلًا لَهُ فِیهَا مَا لَمْ یَسْأَلْ مَعْصِیَة وَ  . . . فَاجْتَهِدُوا فِی الدُّعَاءِ وَ الثَّنَاءِ عَلَى اللَّهِ (عزّ و جلّ). ”(6)” پیامبر گرامى اسلام صلّى اللّه علیه و آله و سلّم نیز شب نیمه شعبان به عایشه فرمود كه در نیمه شعبان اجل‌ها نوشته و ارزاق قسمت مى‌گردد و خداى عزّ و جلّ در این شب بیش از موهاى بزهاى قبیله بنى كلب، بندگانش را مى‌آمرزد و فرشتگان را به آسمان دنیا و از آنجا به زمین نازل مى‌كند و در این نزول ابتدا در مكه فرود مى‌آیند: أَمَا تَعْلَمِینَ أَیَّ لَیْلَةٍ هَذِهِ ؟ إنّ هَذِهِ اللَّیلةُ لَیْلَةُ النِّصْفِ مِنْ شَعْبَانَ؛ فِیهَا یُكْتَبُ آجَالُ وَ فِیهَا تُقَسَّمُ أَرْزَاقُ وَ إِنَّ اللَّهَ (عزّ و جلّ) لَیَغْفِرُ فِی هَذِهِ اللَّیْلَةِ مِنْ خَلْقِهِ أَكْثَرَ مِنْ عَدَدِ شَعْرِ مِعْزَى كَلْبٍ وَ یُنْزِلُ اللَّهُ  (عزّ و جلّ)مَلَائِكَتَهُ إِلَی السَّمَاءِ الدُّنیا و إِلَى الْأَرْضِ بِمَكَّةَ (7)

میلاد ولىّ معصومى كه كون جامع و معادل قرآن مجید است، حقیقت او و نبوّت یا امامت او مستلزم شب قدر شدن خواهد بود. و بر همین اساس آنچه درباره حضرت صدیقه كبرى، فاطمه زهرا علیها السّلام و نیز درباره میلاد حضرت خاتم الاولیاء عجل اللّه تعالى فرجه مبنى بر تطابق حقیقت آن ذوات مبارك با لیلة القدر یا معرفى میلاد آنان به‌عنوان شب قدر مطرح مى‌گردد، از سنخ تمثیل است نه تعیین

راز همتایى لیله میلاد امام زمان (عج) با شب قدر

انسان كامل معصوم-كه مصادیق منحصر آن عترت طاهره‌اند-عدل و همتاى قرآن حكیم است و براساس حدیث متواتر ثقلین به هیچ‌وجه از یكدیگر جدایى نمى‌پذیرند. قرآن تجلّى كتاب تدوینى خدا و انسان كامل معصوم تجلّى كتاب تكوینى اوست. همان‌طور كه با نزول قرآن در ظرف زمانى معیّن، آن ظرف معهود، قدر یافته و شب قدر مى‌شود، با تجلّى امام معصوم و تنزلش از مخزن غیب الهى در ظرف زمان معیّن، آن ظرف شخصى قدر پیدا مى‌كند و شب قدر مى‌شود، زیرا هرچند ممكن است زمان و زمین به واسطه صدورشان از منبع غیب الهى حظّى از قداست داشته باشند؛ امّا آنچه مایه شرافت زمان است همانا متزمّن و آنچه مایه فخر مكان است همانا متمكّن است.

برطبق این بیان جامع، میلاد ولىّ معصومى كه كون جامع و معادل قرآن مجید است، حقیقت او و نبوّت یا امامت او مستلزم شب قدر شدن خواهد بود. و بر همین اساس آنچه درباره حضرت صدیقه كبرى، فاطمه زهرا علیها السّلام و نیز درباره میلاد حضرت خاتم الاولیاء عجل اللّه تعالى فرجه مبنى بر تطابق حقیقت آن ذوات مبارك با لیلة القدر یا معرفى میلاد آنان به‌عنوان شب قدر مطرح مى‌گردد، از سنخ تمثیل است نه تعیین، همچنان كه در دعاى شب مبعث رسول اكرم صلّى اللّه علیه و آله و سلّم سخن از جریان تجلى اعظم به میان مى‌آید:

امام باقر علیه السّلام در پاسخ پرسشى درباره فضیلت شب نیمه شعبان فرمود كه با فضیلت‌ترین شب پس از لیلة القدر شب نیمه شعبان است كه خداوند در این شب فضل خویش را بر بندگانش ارزانى مى‌دارد و با منّ و كرم خود آنان را مى‌آمرزد، پس براى نزدیكى به خداى سبحان در این شب بكوشید چون خداوند سوگند یاد كرده است كه هیچ سائلى را-تا وقتى كه امر ناپسند و گناهى نخواسته است-محروم نگرداند

اللّهمّ إنّی أسئلك بالتجلّی الأعظم فی هذه اللیلة من الشّهر المعظّم و المرسل المكرّم. ”(8)”

روایات معصومان علیهم السّلام نیز گویاى تبیین پیوند ناگسستنى قرآن و عترت‌اند و همسو با حدیث ثقلین، گواه جدایى ناپذیرى این دو حقیقت و احكام آن‌ها از یكدیگرند.

همین پیوستگى در مقام معرفت نیز جریان دارد. ائمّه علیهم السّلام براى معرفى خود از قرآن كمك مى‌گیرند و براى شناساندن قرآن از حقیقت خودشان سخن مى‌گویند، زیرا هیچ یك را بى‌دیگرى نمى‌توان شناخت.

از آنجا كه حضرت خاتم الاوصیاء حجة بن الحسن المهدى عجل اللّه تعالى فرجه عصاره فضائل اهل بیت وحى علیهم السّلام بلكه تمام انسان‌هاى كامل است، ظرف زمانى تجلّى او از مخزن غیب الهى در نشئه ملك در میان سایر ایام مبارك و موالید حجج الهى علیهم السّلام برجستگى خاص و ویژه‌اى یافته است كه در پرتو آن همطراز لیالى قدر، بلكه شبى از شب‌هاى محتمل قدر به شمار مى‌آید.

گویا در عصر ما كه زمان ولایت آن آخرین ولىّ معصوم است، مقدرات عالم در مراتبى رقم مى‌خورد كه از شب میلاد آن حضرت در نیمه شعبان آغاز گردیده و در شب‌هاى ماه مبارك رمضان یكى پس از دیگرى تثبیت مى‌شود.

 

پی نوشت:

1)  الكافى، ج 1، ص467 ؛ من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 177

2)  ر. ك: اقبال الاعمال، ص 214

3)  الامالى، طوسى، ص 297 ؛ وسائل الشیعه، ج 8، ص 106

4)  فضائل الأشهر الثلاثه؛ ص 61؛ بحار الانوار، ج 94، ص 86

5)  الامالى، طوسى، ص 297؛ مصباح المتهجد، ص762؛ بحار الانوار، ج94 ، ص 85

6)  الامالى، طوسى، ص297

7)  فضائل الأشهر الثلاثه، ص 62؛ بحار الانوار، ج 94ٹ، ص 89

8)  البلد الامین، ص 183

 

سه شنبه 26 شهریور 1392  9:22 AM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها