انس با قرآن ؛ وظیفه ی هر منتظر
از امور اصلی و هر روزه ای که حتماً باید منتظران مهدی (عج) به آن اهمیت دهند، انس گرفتن با قرآن و عمل به آن است.
حضرت علی (علیه السلام) در وصیت خود به امام حسن (علیه السلام) و امام حسین (علیه السلام) می فرماید: خدا را، خدا را در مورد قرآن مواظب باشید مبادا دیگران از شما پیشی گیرند. [1]
در مورد شناختن مفاهیم قرآن و اجرای آن، مگرنه این است که قرآن و عترت (علیهم السلام) در کنار هم هستند، و امام زمان (علیه السلام) قرین قرآن است، اگر خدای نکرده قرآن مهجور گردد، درست بر عکس راه امام قدم (عج) برداشته شده است، اگر آیات عذاب، آیات رحمت، آیات عبرت، آیات سیاسی، آیات عبادی، آیات تذکّر و ... را با کمال دقت توجه کنند و هر روز بخوانند و معانی آن را در ذهن خود ترسیم نمایند، خواهند فهمید که با این کار چقدر سریع و آگاه به سوی فرج امام (عج) گام برداشته اند.
در اینجا برای اینکه هم از قرآن استفاده کرده باشیم و هم طرز استفاده را دریابیم و هم از دستورات محکم قرآن در جهت زمینه سازی برای حکومت صالحان مطلبی بدانیم به دو فراز زیر از قرآن توجه کنید.
در آیه 75 سوره نساء می خوانیم:
« وَ مَالَکُمْ لاَ تُقاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِینَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَآءِ وَالْوِلْدانِ الَّذِینَ یَقُولُونَ رَبَّنَآ أَخْرِجْنَا مِنْ هذِهِ الْقَرْیَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَّنَا مِنْ لَّدُنْکَ وَلِیّاً وَاجْعَلْ لَّنَا مِنْ لَّدُنْکَ نَصِیراً؛
چرا در راه خدا و در راه نجات مستضعفین از مردان و زنان و کودکان، پیکار و مبارزه (با مستکبران) نمی کنید و در راه نجات مستضعفین که می گویند خدایا ما را از این شهر (مکه) که اهلش ستمگر است بیرون ببر و برای ما از طرف خودت سرپرست و یاور قرار بده، اقدام نمی نمایید؟ »
این آیه به ما می گوید : نباید بی تفاوت باشیم باید برای خدا و نجات مستضعفین پیکار کنیم، مستضعفانی که خدا پرستند و دنبال رهبر شایسته اند و از ستم و ستمگران ناخشنودند، چنین افراد را باید کمک کرد و نجات داد.
تعبیر به «ما لَکُم» (چرا) یک نوع استفهام انکاری است، حاکی است که حتماً باید مسلمانان در راه نجات مستضعفان، نه تنها بپاخیزند بلکه باید پیکار کنند.
مگرنه این است که قرآن و عترت (علیهم السلام) در کنار هم هستند، و امام زمان (علیه السلام) قرین قرآن است، اگر خدای نکرده قرآن مهجور گردد، درست بر عکس راه امام قدم (عج) برداشته شده است
پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) با بیانات جذّاب و پرمحتوای خود شاگردان مکتب اسلام را به گونه ای ساخته بود که در مبارزه با دشمن کارشان چنان اوج گرفت، که طبق روایات، هفت نفر از فقرای انصار به حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمده و عرض کردند بر اثر تهیدستی وسیله ای برای شرکت در جهاد نداریم، شما وسیله ای از شمشیر و نیزه و مرکب در اختیار ما بگذارید تا در جهاد شرکت کنیم، پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) چون وسیله در اختیار نداشت، جواب منفی به آنها داد، آنها به قدری ناراحت شدند که اشک در چشم هایشان حلقه زده بود، و کم کم به گریه تبدیل شد و سخت گریستند و بعدها به نام « بَکّائون » ) گریه کنندگان ) معروف شدند. آیه 92 سوره توبه در وصف این افراد مخلص نازل شد. [2]
« وَلاَ عَلَی الَّذِینَ إِذَا مَآ أَتَوْکَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لاَأَجِدُ مَآأَحْمِلُکُمْ عَلَیْهِ تَوَلَّواْ وَّ أَعْیُنُهُمْ تَفِیضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَناً أَلاَّ یَجِدُوا مَا یُنفِقُونَ؛
و نیز اشکالی نیست بر آنها که نزد تو (پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)) آمدند که آنها را به مرکبی برای میدان جهاد سوار کنی، گفتی مرکبی که شما را بر آن سوار کنم ندارم از نزد تو بازگشتند در حالی که چشمانشان اشکبار بود، از این رو که چیزی را نداشتند تا در راه خدا انفاق کنند».
آری این چنین تعلیمات قرآن که دو نمونه اش را ذکر کردیم، اثر می بخشد فرزندان و شاگردان قرآن باید این چنین تربیت گردند تا منتظر واقعی امام زمان (علیه السلام) شوند، پس باید با قرآن مأنوس بود و این درسها را از آن آموخت. [3]
پی نوشت:
[1] نهج البلاغه، نامه 47
[2] مجمع البیان، جلد 5، صفحه 60، ذیل آیه فوق.
[3] توجه به نهج البلاغه نیز که می توان گفت یک کتاب انقلابی و برای زمینه سازی تحریر شده، باید مورد توجه قرار گیرد.