مرغ و از فریزر در آوردم میگه می خوای غذا درست کنی ؟!
پـَـَـ نَ پـَـَــــ خانوادش اومدن از سردخونه میخوان ببرن خاکش کنن !
حیف نون ناراحت بوده
ازش میپرس چرا ناراحتی ؟
میگه نمی دونم چرا زنا این قدر به شوهراشون مشکوکن
۴ تا زن دارم همشون اینجورین !
به دوستم میگم فهمیدی مریم جدا شد؟؟؟
میگه از شوهرش ؟؟؟
پـَــ نَ پـَـــ چسبیده بود کف ماهیتابه کفگیر زدم جدا شد !
دقت کردین هیچ صدایی مث صدای پخ پخ نی توی پاکت شیر یا آبمیوه ناامید کننده نیست؟
دیشب مهمون داشتیم بابام دیر کرده بود نیومده بود …
مامانم به من : یه “تک بزن” به بابات بگو مهمونا اومدن پس چرا نمیای ؟ بگو نوشابه هم بخره ؟
راستی بهش بگو یه بسته چیپس سیب زمینی هم واسه کنار مرغ بخره و زود بیاد …
من : همه اینا رو با یه تک زنگ بگم دیگه ؟
مامانم : خب یه مسیج بهش بزن و زود قطع کن !!!
چند تا مورد هست میگم قشنگ با حس بهش فکر کنین… باشه ؟!!
۱-کشیدن دندون رو چوب بستنی
۲-ناخون کشیدن رو موزایک
۳-جویدن کاموا
۴-کشیدن ناخون رو تخته سیاه
۵-کشیده شدن سفت بیل رو آسفالت زیر ماسه
۶-کشیدن سکه رو موزایک
۷-کشیدن دو تا یونولیت به هم
۸-کشیدن چنگال رو فلز
۹-کشیدن دندون ها بهم
۱۰-کشیدن ناخن رو دیوار
عاشق اون صحنه ایم که چن نفر با هم میریم رستوران میخوایم حساب کنیم !!
یکی زیپ کیفش وا نمیشه !
یکی داره دنباله کیفش میگرده !
یکی دکمش گیر کرده !
یکی دستش تو جیبش تو همین لحظه جا نمیشه !!
اون یکی گوشیش زنگ میخوره !
اون یکی کیفش تو ماشین جا مونده !
ینی یه همچین آدمهایی هستیم ما !
آخرشم من باید حساب کنم ، من که حالیمه !
داره رعد و برق میزنه مامانم میخواد بره پشت بوم لباسارو جمع کنه ،
میگه وای چه رعد و برقی نکنه برق بگیرتم ؟!؟!؟! پاشو تو برو …
ینی دهنم وا موند از این حرف مامانم …
من سر راهیم ، میدونم
مــلــه ؟!
.
.
.
الکی مثلا من منشی ام
قبلا به گربه پخ میکردی سه متر رو هوا بود !
الان صاف تو چشات نگاه میکنه ،
بعد آروم از کنارت رد میشه !
همین مونده سرشم به نشونه ی تاسف تکون بده !
فک کنم تحریما اینارو حسابی پررو کرده