|
فرهنگ لغت علوم قسمت ب، پ، ت، ث
|
56-
بارالكتريكي:
مقدار الكتريسيتهاي كه جسمي در خود نگه ميدارد. يا مثبت است يا منفي.
57-
باسيل:
(Bacille) باكتري تك سلولي به شكل ميله راست يا خميده.
58-
بالن:
(baleine) يا بال، يا نهنگ، يا وال، ماهي عظيمالجثه، بزرگترين جانور دريايي، پستاندار، طول بدن تا 30 متر، وزن تا 30 تن، معده بسيار بزرگ، داراي شش كه هميشه در سطح آب حركت ميكند. نوزاد هنگام تولد از 3 تا 6 متر طول دارد. از شير مادر كه مانند فواره خارج ميشود، ميخورد.
59- بيولوژي:
(Biologie)زيستشناسي، علمي كه در مورد موجودات زنده بحث ميكند.
60- پادزهر: پادتني كه زهر ميكروب را خنثي ميكند.
61- پادتن:
مادهاي كه گلبولهاي سفيد بدن برعليه ميكروبها ترشح ميكنند.
62- پارازيت: (parasite) انگل، مفتخور، طفيلي، موجود زندهاي كه در خارج يا داخل بدن موجود زنده ديگر، زندگي كند.
63- پارامغناطيس:
موادي كه در حالت عادي خاصيت مغناطيسي ندارند ولي هرگاه در ميدان مغناطيسي قرار گيرند در امتداد ميدان واقع ميشوند و جذب يكي از قطبهاي مغناطيسي ميشوند.
64- پاستوريزاسيون:
پاستوريزه كردن.
65- پانسمان:
(Pansement) زخمبندي، شستشوي زخم و درمان كردن آن.
66- پانكراس:
(pancreas) لوزالمعده، غدهاي در زير معده.
67- پرتوافكن:
نورافكن، روشنايي دهنده.
68- پرتوزايي: خاصيت موادي كه ذرات يا اشعه تابش ميكنند.
69- پروتون:
ذره بسيار كوچكي در هستهي اتم كه بار الكتريكي مثبت دارد.
70- پروتوپلاسم:
(protoplasme) قسمت عمده سلول كه شبيه سفيده تخممرغ، مادهاي كه جسم سلول زنده را تشكيل ميدهد.
71- پروستات: (prostate) غدهاي در محل دفعادرار در مردان كه مواد مغذي ترشح ميكند.
72- پلاسما: (plasma) مايع زردرنگ، گلبولها و پلاكتها در آن شناورند، 55 درصد خون را تشكيل ميدهد.
73- پلاستيك:
مادهي مصنوعي كه معمولا" از پليمر كردن تركيبات كربن به دست ميآيد.
74- پليمر: مادهاي شامل مولكولهاي خيلي درشت كه هريك از آنها از اتصال مولكولهاي كوچكتر تشكيل شده است.
75- پنيسيلين: (penicillin) دارويي كه توسط الكساندرفلمينگ كشف شد. كه از يك نوع كفك به نام پنيسيليوم گرفته ميشود. اثر زيادي در كشتن ميكروبها دارد.
76- پلوتو: (Pluto)نهمين سياره منظومه شمسي كه به گرد خورشيد در گردش است.
77- پوزيترون:
ذرهاي با جرمي معادل جرم الكترون و يك واحد بار الكتريكي مثبت.
78- پيلالكتروشيميايي:
دستگاهي كه در آن انرژي واكنش شيميايي به جاي آنكه به صورت گرما آزاد شود به صورت الكتريسيته آزاد ميشود.
79- تب مالت:
بيماري مسري، مشترك بين دام و انسان.
80- ترانسفورماتور: (Transformateur) دستگاهي كه براي زياد و كم كردن جريان الكتريكي به كار ميرود.
81- تركيب:
هر ماده مركبي كه از دو يا چند عنصر كه اتمهاي آنها به همديگر پيوند خوردهاند.
82- تكامل: فرايندي بسيار آهسته و گاهي جهشي است كه در اثر آن، و به واسطه بروز تغييراتي در جانوران و گياهان، گونههاي جانوري و گياهي جديدي پديدار ميشوند.
83- تكنيسين:
(Technicien) مطلع به فنون صنعت، متخصص فني، اهلفن.
84- تكنيك:
(Technique) قاعدهفني، روشفني.
85- تشعشع: انرژيي كه قادر است به صورت امواج در خلاء حركت كند.
86- تلسكوپ: (Telescope) دوربين نجومي بسيار بزرگي كه با آن ستارگان را ميبينند و كشف ميكنند. نخستين تلسكوپ را در سال 1609 ميلادي گاليله دانشمند ايتاليايي ساخت.
87- توكسين:
(Toxine) سمي كه ميكروبها توليد ميكنند.
88- تيروئيد:
(Thyroide) غدهاي در جلو گردن، بزرگ شدن زياد آن باعث گواتر ميشود.
89- تيفوئيد:
(Typhoide) بيماري حصبه، تبروده.
90- تيفوس: (Typhus) بيماري ساري كه به وسيله شپش منتقل ميشود.
91- تيموس: (Thymus) غدهاي بالاي قفسه سينه و جلو ناي، با افزايش سن كوچك و در سن بلوغ تحليل مي رود. تاثير در رشد بدن دارد.
92- ثابت پلانك: مقدار ثابتي كه رابطهي بين فركانس امواج الكترومغناطيسي و مقدار انرژي آنها را نشان ميدهد و آن را به h نشان ميدهند.
|
فرهنگ لغت علوم قسمت ج، چ، ح، خ، د، ذ، ر، ز، ژ
|
93- جابجايي:
فاصله مستقيم بين دو نقطه. (مبداء و مقصد)
94- جرم: مقدار ماده موجود در هر جسم.
95- جرم اتمي: جرم 10 ×02/6 اتم از هر عنصر برحسب گرم.
96- جريان متناوب: نوعي جريان الكتريكي كه جهت حركتش تغيير ميكند.
97- جريان مستقيم: نوعي جريان الكتريكي كه فقط در يك جهت حركت ميكند.
98- جوهر شوره: اسيد نيتريك.
99- جوهر گوگرد: اسيد سولفوريك.
100- جوهر ليمو: اسيد سيتريك.
101- جوهر نمك: اسيد كلرئيدريك.
103- خسوف: ماهگرفتگي.
104- خواص: مشخصات هر عنصر يا ماده.
105- دسيگرم: يك دهم گرم.
106- دسيليتر: يك دهم ليتر.
107- دسيمتر: يك دهم متر.
108- دكاگرم: ده گرم.
109- دكاليتر: ده ليتر.
110- دكامتر: ده متر.
111- دكترين: نظريه، فكر، تز.
112- ديابت: بيماري قند.
113- دياپازون: وسيله دوشاخهاي كه براي آزمايش امواج صوتي به كار ميرود. فركانس آن 100 هرتز است.
114- ديامغناطيس: موادي كه داراي خاصيت مغناطيسي نيستند و هرگاه در ميدان مغناطيسي قوي قرار گيرند عمود بر خطوط ميدان مغناطيسي قرار ميگيرند. (يعني مغناطيسي نميشود)
115- ديرينشناسي: فسيلشناسي، پالئونتولوژي.
116- ديفتري: بيماري ساري كه در گلو ظاهر مي شود.
117- ديناميت: (Dynamite)ماده قابل انفجار كه از تركيب نيتروگليسرين با مواد ديگر بدست ميآيد. مخترع آن با فروش فرمول تهيه آن ميلياردها دلار بدست آورد.
118- ديناميك: (Dynamique) علم حركت اجسام بر اثر نيرو.
119- ذوب: تبديل جامد به مايع.
120- ذرهبين: يك نمونه عدسي محدب.
121- راشيتيسم: (Rachitisme) بيماري نرمي استخوان بر اثر كمبود ويتامين D.
122- راكتور: دستگاهي كه در آن انرژي حاصل از شكافت هستهاي به انرژي الكتريكي تبديل ميشود.
123- راديواكتيو: خارج شدن تشعشعات گوناگون از هستههاي ناپايدار.
124- راديولوژي: عكاسي با اشعه ايكس.
125- راندمان: (Rendement) كاركرد، بازده.
126- رماتيسم: درد مفاصل كه بر اثر رسوب اوره در مفاصل يا اندامهاي ديگر به وجود ميآيد.
127- روغن ماهي: روغني كه از جگر يك نوع ماهي ميگيرند. داراي ويتامين A و D است.
128- زاج سبز: سولفات آهن.
129- زاج سفيد: سولفات پتاسيم و آلومين (اكسيد آلومينيوم) به فرمول:AL2O3 + SO4K2
130- زردچوبه: گياهي كه داراي ساقه زيرزميني كه غدههايي دارد با ساييدن آن زردچوبه بدست ميآيد. براي بدن مخصوصا" كبد ضرر دارد.
131- زحل: يا كيوان (Saturn) ششمين سياره كه به گرد خورشيد در گردش است و دور آن يك حلقه گازي وجود دارد و قمر معروف تيتان را دارد.
132- زمين: ( Earth)سومين سيارهاي كه به دور خورشيد در گردش است.
133- زهره: يا ونوس (Venus) دومين سيارهاي كه به گرد خورشيد ميچرخد.
134- ژول: واحد مقدار انرژي كه برابر كالري.
135- ژنراتور: (Generateur) مولد، توليد كننده جريان الكتريكي
|
فرهنگ لغت علوم قسمت س، ش، ص، ض، ط،، ظ،، ع، غ
|
136- سازگاري: ويژگيهاي رفتاري يك جاندار كه بتواند در يك محيط جديد ادامه زندگي دهد.
137- سانتي: (centi) يك صدم از هر واحدي.
138- سانتيگرم: يكصدم گرم
139- سانتيمتر: يكصدم متر.
140- سرخرگ: يا شريان رگهايي هستند كه خون را از قلب خارج و به اندامها انتقال ميدهند. ديواره رگ ضخيم است.
141- سياهرگ: يا وريد رگهايي هستند كه خون را از اندامها به قلب انتقال ميدهند. ديواره رگ نازك است.
142- سرعت: مسافت طي شده در واحد زمان.
143- سلولز: (cellulose) مادهاي جامد، سفيدرنگ، بيبو، بيمزه، شبيه نشاسته، غيرمحلول در آب، در ساختمان سلولهاي گياهي وجود دارد. در معده انسان هضم نميشود. در معده علفخواران به گلوكز تبديل ميشود.
144- سياتيك: (sciatique) بيماريي كه در اعصاب نخاعي ستون مهرهها و زانو اثر مي كند.
145- سيسي: (c c) علامت اختصاري سانتيمترمكعب.
146- سيفليس: (syphilis) بيماري دستگاه تناسلي.
147- سينوزيت: (sinusite) بيماريي كه در آن حفرههاي استخواني پيشاني و صورت چركين ميشود.
148- شباهنگ: ستاره صبح.
149- شكافت هستهاي: واكنشهاي هستهاي كه در آنها هسته يك اتم سنگين شكسته شده و به اتمهاي سبكتر تبديل ميشود.
150- شتاب: تغيير سرعت در واحد زمان.
151- شكست نور: خم شدن نور در حين عبور از يك جسم شفاف.
152- شيميست: شيميدان.
153- صفر مطلق: پايينترين درجه ممكن كه برابر است با 16/273 درجه سانتيگراد.
154- طاعون: بيماري ساري خطرناك كه ميكروب آن در سال 1894 ميلادي كشف شد. در اروپا در اوايل قرن 14 ميلادي بيماري طاعون 25 ميليون نفر را از بين برد. و در سال 1664 ميلادي بار ديگر در اروپا شيوع يافت و تنها در لندن يكصد هزار نفر را از بين برد. موشها به اين بيماري مبتلا ميشوند و به وسيله كك از موش به انسان منتقل ميگردد. اين بيماري واكسن دارد.
155- طحال: غدهاي در طرف چپ و زير معده انسان، محل ذخيره گلبولهاي قرمز خون است.
156- طول موج: فاصله بين دو نوك مجاور هم در يك موج.
157- عدد اتمي: تعداد پروتونهاي هستهي اتم يك عنصر.
158- عدد جرمي: مجموع تعداد پروتونها و نوترونهاي هسته يك عنصر
159- عدد كوانتم اصلي: عددي كه شمارهي سطح اصلي انرژي را نشان ميدهد و معرف فاصلهي ابر الكتروني از هستهي اتم است و با حرف n نشان داده ميشود. براي نشان دادن آن به جاي اعداد از حروف k l M … نيز استفاده ميشود.
160- عدد كوانتم فرعي يا سمتي: عددي كه معرف شكل اربيتال است و با حرف I مشخص ميشود. آن را با حروف s P d f نشان ميدهند كه معادل 3 و 2 و 1 و 0 است.
161- عدد كوانتم مغناطيسي: عددي كه معرف جهتگيري ابر الكتروني در يك ميدان مغناطيسي خارجي است. آن را با حرفmI نشان ميدهند.
162- عدد كوانتم وضعي – اسپين: عددي كه معرف حركت وضعي الكترون است و آن را با ms نشان ميدهند.
163- عطارد: يا تير (Mercury) اولين سيارهاي كه به دور خورشيد ميچرخد.
164- عصب: تارهاي عصبي كه پيامها را بين مراكز عصبي و بقيه اندامها نقل و انتقال ميدهند.
165- عقيم: نازا.
166- عنصر: مادهاي كه فقط از يك نوع اتم تشكيل شده است.
167- عنصر گازي: عنصري كه دردماهاي معمولي به شكل گاز است.
168- غيرفلز: عناصري كه خواص فلزي ندارند. نارسانا يا عايق هستند، سطحي كدر دارند، شكننده هستند
169- فاگوسيت: (ohagocyte) بيگانه خوار.
170- فاگوسيتوز: بيگانه خواري.
171- فارنهايت: (Fahrenheit) واحد درجه حرارت كه از نام فارنهايت فيزيكدان آلماني مبتكر اين درجهبندي گرفته شده. كه در آن نقطه انجماد آب 32 و نقطه جوش آن 212 درجه است.
172- فتوالكتريك: پديدهاي كه در آن براثر تابيدن نور به يك جسم جريان الكتريكي ايجاد ميشود.
173- فتوگراف: عكاس، عكسبردار.
174- فتوگرافي: (photographie) عكسبرداري.
175- فتوگرام: ورقه عكس.
176- فركانس: تعداد طول موجها در يك ثانيه يا تعداد رفت و برگشتها در يك ثانيه.
177- فرمي (fermi): قطر پروتون ده تريليونم سانتيمتر است. اين قطر را واحد انتخاب كرده به افتخار فيزيكدان مشهور ايتاليايي انريكو فرمي آن را يك فرمي (Fermi) مينامند. بزرگي هسته اتمهاي عناصر از 4/1 تا 9 فرمي تفاوت ميكند.
178- فرومغناطيس: موادي كه پس از قرار گرفتن در ميدان مغناطيسي خاصيت مغناطيسي قوي پيدا ميكنند و به مغناطيس تبديل ميشوند.
179- فسفر: عنصري است كه اگر با يون يا الكترون برخورد كند شغلهور ميگردد.
180- فسيل: آثار و بقاياي موجودات زنده قديمي.
181- فشارسنج: وسيله اندازهگيري فشار.
182- فلدسپات: سنگي بلوري از كانيهاي اوليه.
183- فلس: پولك، پلوكهاي روي پوست ماهي.
184- فلز: عناصري كه خواص غيرفلز ندارند. رسانا هستند، سطحي براق دارند، چكشخوراند.
185- فلزات قليايي: فلزاتي كه سبكتر از آب هستند و در كمتر از صد درجه ذوب ميشوند. مانند سديم، پتاسيم، ليتيم. (گروه اول جدول تناوبي عناصر)
186- فلوئورسانس: خاصيت موادي كه هرگاه اشعهي نامرئي به آنها برخورد كند اشعهي مرئي ساطع ميكنند.
187- فونوگراف: (phonographe)دستگاه ضبط صوت. در سال 1827 ميلادي توسط اديسون اختراع شد.
188- فنومن: پديده، نمود، اثر طبيعي.
189- فوقهادي: مادهاي كه در درجه حرارت پايين (نزديك صفر مطلق) هيچ مقاومتي در برابر جريان الكتريكي ندارد.
190- فيبرين: مادهاي كه در پلاكتهاي خون وجود دارد و باعث لخته شدن خون ميگردد.
191- فيزيك: (physique) طبيعي، مادي، جسماني، و علمي كه در خصوص اجسام طبيعي بحث ميكند.
192- فيزيولوژي: (physiologie) علمي كه دربارهي طرز كار اعضاء و دستگاههاي بدن جانوران و ارتباط آنها با يكديگر بحث ميكند.
193- فيزيولوژيست: دانشمند آگاه به علم فيزيولوژي.
194- فيوز: وسيلهاي كه در سر راه جريان الكتريكي قرار ميگيرد تا در مواقعي كه جريان زياد وارد مدار ميشود، جريان در مدار را قطع ميكند. تا از خطر آتش سوزي و سوختن قطعات ديگر جلوگيري نمايد.
195- قانون نسبتهاي چندگانه: وقتي كه دو عنصر با هم تركيب ميشوند هر عنصر با مقدار معيني با عنصر ديگر تركيب ميشود.
196- قانون نسبتهاي مشخص: يك ماده مركب معين از هر راهي كه تهيه شده باشد هميشه داراي تركيب درصد معيني از عنصرهاي تشكيل دهنده است.
197- قرنطينه: مكاني بهداشتي در مبادي ورودي هر كشور، كه در آن مسافران از نظر بيماريهاي ساري كنترل ميشوند.
198- قرنيه: بخش شفاف جلو چشم كه نور به آساني از آن عبور ميكند.
199- قولون: (Colon) روده بزرگ.
200- قهوه: درخت كوچكي كه برگ پهن و گلهاي سفيد دارد. هر ميوه آن دو دانه دارد، كه آن را روي آتش برشته كرده، ساييده و جوشانده آن را ميخورند.
201- كاتد: قطب منفي پيلالكتريكي (باتري) يا قطبي كه در دستگاههاي الكتروشيميايي الكترون به آن وارد ميشود.
202- كالري: (Calorie)واحد انرژي گرمايي، مقدار گرمايي است كه دماي يك گرم آب را يك درجه سانتيگراد بالا ببرد.
203- كاني: تركيباتي كه به صورت جامد، خالص هستند و حاصل فعاليت موجودات زنده نباشند.
204- كاتكبود: سولفات مس.در رنگرزي كاربرد دارد.
205- كارديا: ابتداي معده.
206- كاكائو: (Cacao) درختي گرمسيري، بلند تا 6 متر، در تمام سال گل ميدهد. دانهها درون ميوه را خشك كرده و حرارت داده، برشته كرده، ساييده و همراه شير يا آب جوش ميخورند.
207- كرمك: كرم كوچك، آسكاريد، كه در روده انسان زندگي ميكند. طول آن يك سانتيمتر. خارش مقعد از عوارض آن است.
208- كرمكدو: كرمي دراز (تا 12 متر) به شكل نوار كه در روده انسان زندگي ميكند. بدن بندبند دارد. از گوشت گاو يا خوك نپخته وارد روده ميشود.
209- كرومانيون: از نژادهاي قديمي انسان كه دوره زندگي آنها تا عصر حجر ادامه داشته و شباهت آنها به انسان كنوني بيش از نژادهاي ديگر بوده است. آثار آنها در سال 1868 ميلادي در ناحيه كرومانيون فرانسه به دست آمده است.
210- كريستال: بلور.
211- كسوف: خورشيدگرفتگي.
212- كشش سطحي: نيرويي كه سطح مايعات را منقبص ميكند.
213- كشسان: الاسيتيك يا مانند كش بودن.
214- كمپرس: دستمال آب گرم، دستمالي كه در آب گرم خيس كنند و روي بدن بگذارند.
215- كوارتز: سنگي بلوري كه شيشه و فولاد را خط مياندازد. از كانيهاي اوليه.
216- كوانتم: كوچكترين واحد مستقل انرژي كه به صورت جرياني از ذرات، به بيان دقيقتر به صورت بستههاي انرژي است. (كوانتمي كهنور از آن ساخته شده است، فوتون نيز ناميده ميشود) در تشعشعات الكترومغناطيسي.
217- كولن: واحد مقدار الكتريسيته.
218- كيلو: پيشوند به معني هزار.
219- كيلوگرم: هزارگرم.
220- كيلومتر: هزارمتر.
221- گاز: (Gaz) تور نازك، پارچه نازك تور مانند براي بستن زخم.
222- گازهاي نادر: گازهاي كه ميل تركيبي بسيار كم يا اصلا" ندارند.مانند هليوم، نئون، آرگون، كريپتون، گزنون، رادون.
223- گالوانومتر: دستگاهي براي اندازه گيري شدت جريانالكتريكي (جريانهاي ضعيف)
224- گرافيك: ترسيم، نمودار، نمايش دادن چيزي به وسيله نوشته يا خط.
225- گرامافون: دستگاهي براي ظاهر ساختن امواج صوت كه قبلا" بر روي صفحه ضبط شده است.
226- گرانيگاه: مركز ثقل.
227- گرانيت: سنگ خارا، سنگ آذرين دروني.
228- گشتاور: نيروي كه ادامه حركت جسم متحرك را سبب ميگردد و برابر است با جرم ضرب در سرعت.
229- گلسنگ: گياهي كه از اجتماع جلبك و قارچ ساخته شده و زندگي همزيستي دارند. بر روي سنگ يا تنه درختان ميرويد.
230- گلوسيد: كربوهيدراتها كه از سه عنصر كربن و هيدروژن و اكسيژن ساخته شدهاند. قند و نشاسته و سلولز از كربوهيدراتها هستند.
231- گلوكز: كوچكترين ملكول گلوسيدها، كه قابل جذب شدن در بدن را دارد.
232- گليسيرين: مايعي بيرنگ، شيرين كه در كارخانههاي صابونپزي توليد ميشود. در تهيه آب نبات چوبي و نرم كردن دست و صورت كاربرد دارد. و در صنعت براي ساختن ديناميت كاربرد دارد.
233- گوارش: شكستن ملكولهاي كربوهيدراتها، چربيها و پروتئينها به وسيله آنزيمهاي دستگاه گوارش به ملكولهاي كوچكتر.
234- گونه: جانوران يا گيهاني كه ساختار يكساني دارند و ميتوانند با هم آميزش و توليد مثل كند.
235- لارو: مرحلهي جواني و نارسي در چرخهي زندگي بسياري از جانوران. شكل ظاهري لارو معمولا" با جانور بالغ متفاوت است. لارو توانايي توليد مثل ندارد. مانند لارو حشرات.
236- لاكتوز: قند شير.
237- لوسمي: يا سرطان خون، كه در آن تعداد گلبول هاي سفيد خون به يكصدهزار در هر ميليمترمكعب خون ميرسد و تعداد پلاكتها كم ميشود. (نوع بد خيم آن)
238- ليزر: شعاعهاي نوري كه با هم در يك جهت حركت ميكنند.
239- ماده: هر چيزي كه داراي جرم است. آنچه كه در جهان وجود دارد.
240- مايه كوبي: يا تلقيح يا واكسيناسيون كه در آن زهر يا ميكروب ضعيف شده را به بدن فرد سالم تزريق ميكنند تا بدن در مقابل آن نوع بيماري پادتن ترشح كند.
241- مايل: (Mile) مقياس طول، مايل انگليسي 1609 متر و مايل دريايي 1853 متر است.
242- متدلوژي: روش تحقيق در علوم.
243- محلول: مايعي كه مادهاي در آن حل شده است.
244- مخمر: جاندار تك سلولي كه به طريقه جوانه زدن توليد مثل ميكند.
245- مركز ثقل: نقطهاي كه تمام نيروهاي وارد بر جسم از آن ميگذرند.
246- مرفولوژي: مطالعه شكل ظاهري جسم زنده، شكلشناسي.
247- مركوركرم: يكي از تركيبات جيوه، دارويي ضدعفوني كننده.
248- مريخ: يا بهرام (mars) چهارمين سياره خاكي كه به دور خورشيد در گردش است.
249- مزون: ذراتي كه جرم آنها بين 270 تا 300 برابر جرم الكترون است و ميتوانند بار الكتريكي مثبت يا منفي يا خنثي باشد.
250- مشتري: يا برجيس (Jupiter) پنجمين سياره گازي غولپيكر كه در اطراف خورشيد در گردش است.
251- مكانيككوانتايي: موضوع بحث مكانيك كوانتايي چگونگي حركات و كنشهاي متقابل ذرات ابتدايي و قوانين جاري در جهان ذرات بينهايت ريز است. نسبيت كه توسط انشتين پايهريزي شد از كنشهاي متقابل ذراتي صحبت ميكند كه با سرعت نور در حركت است. مكانيك كوانتايي در زندگي روزمره و جهان متعارف ما جايي ندارد.
252- مكانيكنيوتوني: در دنياي اشياء متعارف همه چيز تابع قوانين مكانيك نيوتوني است با توجه به اين قوانين ميتوان به دقت تمام نتيجهي هر عملي را پيشبيني كرد با ثابت نگهداشتن شرايط اوليه معلوم شده از پيش، مقادير فيزيكي، نيرو، جهت حركت، جرم و مقاومت محيط ميتوان مسيري را كه جسمي طي خواهد كرد و حتي زماني را كه به مقصد خواهد رسيد، دقيقا" پيشبيني نمود. پيروزيهاي فضايي انسان از شناخت دقيق مكانيك نيوتوني سرچشمه گرفته است.
253- ملكول: دو يا چند اتم يكسان يا متفاوت كه به هم متصل شده است.
254- موج الكترومغناطيس: موجي كه توسط ميدانهاي الكتريكي و مغناطيسي ارسال ميگردد و قادر است در فضا حركت كند. مانند نور، امواجراديويي.
255- مويرگ: رگهاي خوني بسيار كوچكي كه ديواره نازك دارند، كه غذا و اكسيژن و مواد زايد و كربندياكسيد از ديواره آنها عبور ميكند.
256- منظومه: به مجموعه ای از اجرام سنگین و سیاراتی گفته میشود که همگی به دور یک ستاره در حال گردشند.
257- مندليف: شيميدان روسي كه در سال 1871 ميلادي عناصر را برحسب عدد اتمي طبقه بندي كرد كه به جدول مندليف (جدول تناوبيعناصر) معروف شد. وي در اين طبقهبندي جاي عناصري را كه هنوز كشف نشده بودند خالي گذاشت و حتي برخي از خواص فيزيكي و شيميايي آنها را نيز پيشبيني كرد. بعد از اينكه عناصر پيشبيني شده كشف شد، صحت نظريه وي تاييد گرديد.
258- مننژيت: بيماريي كه باعث تورم و چرك كردن قسمت خاكستري مغز ميشود.
259- موتاسيون: جهش، تغيير ناگهاني در صفات و خصوصيات جانداري.
260- مونومر: تركيبي كه شامل زنجيرههاي كوتاه كربن است.
261- ميكروارگانيسم: موجود زندهاي كه جزء با ميكروسكوپ ديده نشود. يك ميكروارگانيسم معمولا" از يك سلول درست شده است.
262- ميزبان: جانداري كه انگل در درون يا روي سطح بدن آن زندگي ميكند.
263- ميكرو: كوچك.
264- ميكرون: يك هزارم ميليمتر.
265- ميكروبيولوژي: ميكروب شناسي.
266- ميليارد: هزار ميليون.
267- ميوه: هر آنچه كه دانه را در بر ميگيرد.
268- نپتون: (Neptune) هشتمين سياره منظومه شمسي كه به گرد خورشيد در گردش است.
269- نفتالن: جسمي جامد، سفيدرنگ، بدبو كه براي حفاظت از پارچههاي پشمي، قالي در مقابل حشراتي مانند بيد، به كار مي رود.
270- نظريه اتمي: نظريهاي كه ماده را تشكيل شده از اتمهاي مجزا ميداند و نخستين با به وسيله دالتون بيان شد.
271- نگاتيو: منفي
272- نوترون: ذره بسيار كوچكي در هستهي اتم، كه بار الكتريكي ندارند.
273- نوكلئون: ذرات بنيادي به وجود آورندهي هسته (پروتون و نوترون) را به طور كلي نوكلئون مينامند.
274- نيرو: كششي كه برابر است با جرم ضرب در شتاب.
275- نيروي جاذبه: نيرويي كه اجسام را بع دليل وجود جرمشان جذب يكديگر ميكند.
276- نيچر: (Nature) طبيعي
277- نيمه عمر: در يك عنصر راديواكتيو، مدت زماني كه نصف اتمهاي راديواكتيو موجود تجزيه ميشود.
278- نيمه رسانا: موادي كه از نظر رساناي جريان الكتريكي، حد واسط مواد رسانا و نارسانا هستند.
279- وات: (Watt) واحد توان الكتريكي. هر 1000 وات يك كيلووات است. وات از نام جيمزوات مخترع ماشينبخار گرفته شده است.
280- واريس: تورم سياهرگها، گشاد شدن دريچههاي لانه كبوتري در سياهرگهاي ساقپا.
281- واكنش شيميايي: فرايندي كه در آن عناصر يا تركيبات با هم واكنش ميكنند و تركيبات ديگري را به وجود ميآورند.
282- واكسيناسيون: (vaccination)مايه كوبي.
283- وانيل: گياهي خزنده، ساقه دراز و باريك، ميوه آن به شكل كيسه دراز و داراي ماده معطر است. با قلمه زياد شده و بعد از پنج سال ميوه ميدهد.
284- وريد: سياهرگ.
285- ولتاژ: جمع ولت، واحد فشار الكتريكي يا اختلافپتانسيل الكتريكي.
286- هاگ: سلول تخم در گياهان و جانوران پست كه اگر در شرايط مناسب قرار گيرد توليد جاندار جديدي ميكند. بعضي از آنها بيماريزا هستند.هاگها ميتوانند مدتها بدون غذا يا آب زنده بمانند. بعضي از آنها اگر در آب بجوشانند، كشته نميشوند.
287- هسته: بخش مركزي اتم.
288- هكتار: ده هزار مترمربع.
289- همجوشي هستهاي: واكنشهاي هستهاي كه در آنها هستههاي دو يا چند اتم سبك درهم ميروند و هستهي سنگينتري پديد ميآورند.
290- هموژن: مخلوط همگني كه با ميكروسكوپ هم نتوان اجزاء آن را تشخيص داد.
291- هموفيلي: بيماري خوني، ارثي، كه در آن خون به خوبي منعقد نمي شود (به علت كمبود پلاكت)
292- هموگلوبين: ماده قرمز رنگ گلبولهاي قرمز خون (قرمزي خون به خاطر آهن موجود در هموگلوبين است.)
293- هموليز: تجزيه گلبولهاي قرمز خون.
294- هولوگرام: تصوير سه بعدي كه به وسيله ليزر ايجاد ميگردد.
295- هيپوفيز: غده كوچكي كه در زير مغز و در داخل استخوان پروانهاي جمجمه قرار دارد.
296- هيدروالكتريك: توليد الكتريسيته از نيروي آب.
297- هيدروليك: حركت سيالات در طول لولهها و ... تحت فشار.
298- هيدروسفر: نامي است كه دانشمندان به پوشش آب زمين اطلاق كردهاند و شامل درياها، اقيانوسها، درياچهها، يخهاي قطبي و ... ميشود.
299- يون: ذراتي كه بار الكتريكي مثبت يا منفي دارند. آنيون: يون منفي، كاتيون: يون مثبت.
300- يونيزاسيون: مطالعه در مورد خواص و كيفيت محلولهاي الكتروليت مانند اسيدها، بازها و نمكها. و نيز واكنش شيميايي بين محلول نمكها، اسيدها و بازها، انجام ميگيرد. ملكولهاي اسيد، باز و نمك وقتي كه در آب حل شوند تمام يا مقداري از آنها به ذرات كوچكي موسوم به يون تجزيه شده و تفكيك ميشوند. و به دو يون مثبت و منفي تبديل ميشوند.
301- ياخته: واحد ساختماني تمام موجودات زنده، سلول.