0

آشنايي با نايب سوم امام زمان (عج)

 
masoomi1371
masoomi1371
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1392 
تعداد پست ها : 724
محل سکونت : آذربایجان شرقی

آشنايي با نايب سوم امام زمان (عج)

آشنايي با نايب سوم امام زمان (عج)

نوشتار حاضر مي‌‌كوشد نايب سوم امام عصر (عج) یعنی حسين بن روح نوبختي را به ترسيم بكشد تا گامي باشد در جهت شناخت‌شناسي نايبان خاص حضرت كه از آن جمله شخصيت تأثيرگذار حسين بن روح در دوران غيبت صغري است.

1. شناسنامه حسين بن روح نوبختي (نايب سوم)
نام: حسين بن روح لقب: نوبختي    كنيه: ابوالقاسم  مدت سفارت: 21 سال
محل سفارت: بغداد وفات: هيجدهم شعبان سال 326هـ ق  مكان دفن: بغداد ـ  بازار شورجه در سوق العطارين
تاريخ ولادت اين سفير مانند دو سفير پيشين روشن نيست و در كتاب‌هاي تاريخي و تراجم، از آن ياري به ميان نيامده است.[1]

2. خاندان
عباس اقبال در آشتياني «خاندان نوبختي» اخبار مفصّلي درباره «حسين بن روح» آورده و او را از طرف مادر منتسب به خاندان نوبختي دانسته است. اين بدان است كه وي را قمي نيز خوانده‌اند.[2]
وي از اصحاب امام عسگري(ع) بوده و با حضور جمعي از بزرگان شيعه در بغداد مانند ابوعلي بن همام، ابوعبدالله محمد بن الكاتب، ابوعبدالباقطاني، ابوسهل اسماعيل بن علي نوبختي، ابوعبدالله بن رضا، حسين بن روح بعنوان جانشيني نايب دوم (ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعيد عمري) معرفي شده است.[3]
بر حسب منابع تاريخي، تبار حسين بن روح از خاندان ايراني نژاد آل نوبخت سرچشمه مي‌گيرد و نوبخت جد اعلاي اين خاندان است.[4]
ابوالقاسم حسين بن روح بن ابي بحر نوبختي از طائفه نوبخت كه علما و متكلمين و منجمين زيادي از اين طايفه برخاسته و همگي پيرو مكتب اهل‌بيت عصمت و طهارت بوده‌اند. جدّ اعلاي آنان نوبخت و زردتشتي بوده و در عهد منصور دوانيقي عباسي از زردتشتي به اسلام روي آورد و مسلمان شد و ساكن بغداد گرايد.[5]

3. چگونگي انتخاب شدن حسين بن روح به (عنوان) نايب سوم
«ابوالقاسم حسين بن روح نوبختي» سومين نايب خاص حضرت بقية الله(عج) بود كه از معتمدان نايب دوم «محمد بن عثمان بن سعيد عمري» و از نزديكان وي در بغداد به شمار مي‌رفت.
نايب دوم با ارجاع مراجعين به حسين بن روح نوبختي، زمنيه جانشيني وي را فراهم آورد و در واپسين روزهاي حيات بدستور حضرت ولي‌عصر(ع) او را بعنوان جانشين خود معرفي كرد، پس از آنان شيعيان براي تحويل اموال به وي مراجعه مي‌كردند لذا حسين بن روح نوبختي در جامعه تشيع آن روزگار، شخصيت‌ پرآواز‌ة‌ انديشمند و معروف بود و پيش از افتخار تصدّي نيابت خاص وكيل دومين سفير حضرت مهدي ـ اوراحناه فداه ـ جناب محمد بن عثمان بود، هم به املاك او نظارت داشت و هم رابط ميان بزرگان شيعه در نقاط مختلف كشور پنهاور اسلامي بود. به همين جهت، هنگامي كه شيعيان ديدند دومين نايب امام عصر(عج) او را امين مي‌شناسد و به او اعتماد مي‌كند و به فضيلت و دينداري او گواهي مي‌دهد و او را شايسته وكالت خويش مي‌نگرد، بتدريج اعتماد همگي به او فزوني يافت و مورد توجه همگان قرار گرفت.
او شخصيت والايي بود كه به خردمندي و فرزانگي و رشد فكري و ديني شهرت بسزايي داشت و موافق و مخالف بر اين واقيعت گواهي مي‌دهد تا جايي كه اهل‌سنت نيز او را تكريم و احترام مي‌نمودند.[6]
اين امتيازات و شرايط و ويژگي‌ها براي «جناب حسين بن روح» پايگاه پرشكوه مردمي و موقعيت بلندي بخشيده بود كه همه‌ي مردم با وجود راه و روش مختلف و هدف و مذهب متفاوت و در سطوح گوناگون به او بهايي بسياري مي‌دادند و به ديده‌ي احترام مي‌نگريستند.
لذا مي‌بينيم كه دومين نايب امام عصر(عج) يعني «محمد بن عثمان» فرماني از جانب امام عصر(عج) دريافت كردند كه به موجب آن، محمد بن عثمان دستور يافت تا «حسين بن روح» را بجاي خويش معرّفي كند و چنين كرد.
او آنگونه كه مي‌بايد اعلان كرد كه جانشين پس از رحلت، حسين بن روح خواهد بود و بدين منظور بزرگان شيعه را گردآورد و ضمن بياناتي از جمله فرمود: «اگر من از دنيا رفتم حسين بن روح جانشين من است، چرا كه دستور يافته‌ام او را بجاي خويش برگزينم، از اين‌رو در زندگي خود به او مراجعه كنيد و در كارها به او اعتماد ورزيد.[7]

4. نظري به اوضاع اجتماعي و سياسي زمان نائب سوم
حسين بن روح بيش از بيست سال نيابت و سفارت امام عصر(عج) را به عهده داشت. در اين دوران در دستگاه خلافت عباسي در تعيين وزراء تغييرات گوناگوني رخ داده است. بر اساس اين تغييرات زندگي حسين بن روح نيز داراي فراز و نشيب‌هاي بوده است گاهي در عالي‌ترين مراحل و گامي هم به مشكلات فراواني روبرو بودند.
او حتي مدّتي (از 312 ـ 317) را در زندان به سر بردند و مدّتي را هم زندگي مخفيانه داشته است. حسين بن روح در دوران سفارتش وكيلان و نمايندگاني در بلاد مختلف داشته‌اند كه از طريق آن‌ها وظائف‌اش را انجام مي‌داد.
وي تنها در بغداد داراي دَه وكيل بوده كه هركدام از رجال برجسته زمان خودشان بوده‌اند. حسين بن روح در سازماندهي تشكيلات وكلا، بسيار موفق بوده است. زيرا او در زمان محمد بن عثمان (سفير دوم) خود يكي از وكيلان نزديك ايشان بوده است، كه اين قرابت و نزديكي موجب شد كه وكيلان سفير دوم كه پس از رحلت سفير دوم، همچنان براي وكالت سفير سوّم ابقاء شده بودند، حسين بن روح را در انجام وظائف‌اش به خوبي ياري نمايند. به همين جهات بود كه شيعيان اماميه توانستند حضور مقتدرانه خويش را در پايتخت حكومت عباسي و ديگر مكان‌هايي تحت نفوذ آنان حفظ نمايد. و اين مهم انجام نشد جُز با درايت و هوشمندي سفير سوم در نحوه رفتار و عملكردش در برابر ايستگاه خلافت.

5. اما نمونه‌اي از فعاليت حسين بن روح نوبختي
الف ـ حسين بن روح و تقيه
«ابوعبدالله بن غالب مي‌گويد» من سياستمدارتر از حسين بن روح نديده‌ام. وي به خانه «ابن يسيار كه از نزديكان و صاحبان مقام نزد خليفه بود رفت‌وآمد كرد، اهل‌سنت نيز به او احترام مي‌نمودند و او همه اينها را به اجبار و از روي تقيّه انجام مي‌داد. روزي بر اساس ]نقشه طراحي شده[ دو نفر شيعه و سنّي در خانه ابن بسيار مشاجره نمودند. مرد سنّي بعد از پيامبر(ص) ابتدا ابوبكر سپس عمر و پس از او عثمان و نهايتاً علي(ع) را افضل مي‌دانست. اما مرد شيعي بعد از پيامبر(ص) علي(ع) را افضليت مي‌داد. وقتي دعوا بالا گرفت،‌ حسين بن روح گفت «آنچه را كه اصحاب پيامبر(ص) در آن متفق القولند ابوبكر، عمر، عثمان و علي(ع) به ترتيب افضليت دارند و اصحاب حديث هم آن را تأييد مي‌كنند، ما نيز تصديق مي‌نماييم» همه حاضران از اين سخن حسين بن روح تعجب نمودند و سنيّان از اين سخن بسيار شاد شوند و او را بسيار ستايش و دعا نمودند و آن‌هايي را كه او را رافضي (شيعه) مي‌پنداشتند نكوهش نمودند من ]كه همه چيز را مي‌دانستم[ خنده‌ام گرفت. آن‌چنان‌كه نمي‌توانستم از خنديدن خودداري كنم، به همين خاطر، آستينم را به هان گرفتم، چون مي‌ترسيدم كه همه زحمت حسين بن روح را به باد دهم! حسين بن روح متوجه من شد و نگاه معني‌داري به من نمود. وقتي به خانه بازگشتم، بلافاصله در زده شد. هنگامي كه در باز كردم، حسين بن روح را ديدم كه سوار بر قاطر خويش است و پيش از آن‌كه به منزل خود برود، نزدش آمده است. رو به من نمود و گفت: بنده خدا خدا تو را حفظ كند، چرا خنديدن؟ گفت: اي شيخ! از خدا بترس! من تو را حلال نمي‌كنم اگر سخن من بر تو گران بيايد.
گفتم آقاجان! مردي كه امام زمان(ع) را ملاقات مي‌كند و وكيل است،‌ تعجبي ندارد كه اين سخن را بگويد،‌ و نبايد به سخن او خنديد!‌ گفت: اگر يكبار ديگر تكرار شود، با تو قطع علاقه مي‌كنم، آنگاه خداحافظي كرد و رفت.[8]
ب) مبارزه با مدعيان دورغين نيابت
مبارزه با غلات و مدّعيان بابيّت و وكالت و افشاي ادعاهاي باطل آنان را نيز بايد به فعاليت‌هاي نواب اربعه افزود.
گروهي از افراد منحرف و جاه‌طلب با طرح مطالب بي‌اساس از قبيل ربوبيت و الوهيت ائمه، مقاماتي براي خود ادعا مي‌كردند و به نام امام از مردم خمس يا وجوه ديگر را مي‌گرفتند و اين موضوع موجبات بدنامي شيعه را فراهم ساخته و مشكلاتي براي ائمه ايجاد مي‌كرد.
در عصر غيبت صغري، علاوه بر اين‌ها، افراد ديگري پيدا شدند كه به دروغ مدعي سفارت و نيابت خاص امام بودند و در اموال متعلق به امام تصرفات يبمورد نموده و در مسائل فقهي و اعتقادي، سخنان گمراه كننده بر زبان مي‌راندند. اينجا بود كه نواب خاص، با رهنمودها امام مايه با آنان برمي‌خاستند و گاه رد طرد و لعن آنان در ناحيه حضرت توقيع صادر مي‌شد. ابو محمد شريعي، محمد بن نصير نميري، احمد ملال كرخي، ابوطاهر محمد بن علي بن بلال، حسين بن منصور حلاّج و محمد بن علي شلمغاني از اين گروه بودند.[9] 
شلمغاني قبلاً از فقهاي شيعه شمرده مي‌شد و حتي كتابي به نام «تكليف» نوشته بود، ولي بعدها به غلوّ و انحراف كشيده شده و افكاري كفرآميز مطرح كرد، از آن جمله، بر روي نظريه حلول تأكيد مي‌كرد و مي‌گفت: روح پيامبر اسلام(ص) در پيكر محمد بن عثمان (سفير دوم)، روح اميرمؤمنان(ع) ـ در كالبد حسين بن روح (نايب خاص سوم) و روح حضرت فاطمه(س) ـ‌ در بدن ام كلثوم، دختر محمد بن عثمان حلول كرده است.
حسين بن روح اين عقيده را كفر و الحاد معرفي كرده‌ام. آن را نوع عقايد مسيحيان در مورد حضرت مسيح شمرد و او را طرد نمود و با افشاي افكار باطنش او را در ميان قدمش رسوا نمود.[10]
ج. كرامت‌هاي نايب سوم
ابوعلي بغدادي نقل مي‌كند كه در همان سال، زني را در بغداد ديدم كه از اين پرسيد: «وكيل امام زمان كيست؟ يكي از اهالي قم به وي گفت: «ابوالقاسم حسين بن روح» و به من اشاره كرد كه اين مرد او را مي‌شناسد. به همراه زن خدمت حسين بن روح رسيديم. زن پرسيد: «اي شيخ! چه چيزي نزد من است؟ حسين بن روح گفت: آنچه با تو است به دجله بينداز و آن‌گاه بازگرد تا بگويم». زن رفت و آنچه با خود آورده بود، به دجله انداخت. سپس نزد حسين بن روح بازگشت. حسين بن كنيزش گفت «صندوقچه را بياور» سپس به آن زن گفت: «‌اين همان صندوقچه‌اي است كه نزد تو بود و به دجله انداختي. اكنون بگويم در آن چيست يا خدا مي‌گويي؟ زن گفت: «شما بفرمائيد!» حسين بن روح گفت:‌ «يك جفت خلخالِ طلا و حلقة بزرگي است كه گوهري در آن است، همچنين دو حلقة كوچك است كه هركدام يك دانه گوهر است و دو انگشتر فيروزه و يك انگشتر عقيق است.» آنچه در صندوقچه بود، همان بود كه حسين بن روح گفته بود، بدون كم و كاست.
سپس در صندوقچه را باز كرد و آنچه در آن بود به من نشان داد. زن نيز نگاهي به من كرد و گفت: درست همان چيزهايي است كه من آورده بودم و به دجله انداختم»[11] 
د. حسين بن روح نوبختي و اجازة تشرف به حج از امام(ع)
حسين بن روح نوبختي زماني از محضر حضرت ولي‌عصر(ع) بوسيله نامه اجازة‌ تشرف به حج را خواستار شد، امام در پاسخ او نوشت: «لا تَخْحِزُجْ هذِهِ السّنِةَ؛ امسال به حجّ مشرف نشو»
حسين بن روح بسيار اندوهگين شد و در خدمت ديگري باز اجازه خواست امام در پاسخ او نوشت:
«اذا كانَ لاُبَّد، فَكُنْ في القافلةِ الاخيرة: اگر از رفتن به حج ناگريز هستي، با آخرين قافله حركت كن[12] و او با آخرين قافله به راه افتاد و بعدها علت اين مسئله روشن شد زيرا همه قافله‌هاي قبلي با قرامطه روبرو شدند و فقط قافله آخر جان سالم به در برد. در آن سال كه به (تناثر كواكب)‌ معروف شد صدها نفر از حجاج در ميان عراق و حجاز به دست قرامطه كشته شدند و فقط قافله آخر از قتل و غارت مصون ماند.[13]

6. وفات وي
و سرانجام حسين بن روح نوبختي بعد از بيست و يكسال فعاليت وتعدي مقام نيابت در ماه شعبان 326 هـ.ق چشم از جهان فرو بست.[14]
قبر شريفش در بغداد در وسط بازار عطاران در انتهاي كوچه‌اي است كه در آنجا بقعه و صحن مختصري بنا كرده‌اند.[15]

--------------------------------------------------------------------------------
[1] مناقب ابن شهرآشوب، ج4، ص433.
[2]. خاندان نوبختي، صص237ـ236.
[3]. همان، صص214 ـ‌213.
[4]. كتاب ابوالقاسم حسين بن روح نوبختي (سفير سوم، ص21 به نقل از نرم افراز موعود)
[5]. معارف و معاريف كلمه نوبخت به نقل از كتاب سيري درعتبات و اماكن مقدسه درعراق، ص350.
[6]. غيبت طوسي، صص236 ـ 233.
[7]. غيبت طوسي، ص227.
[8]. غيبت طوسي، ص384 و 385.
[9]. غيبت طوسي، ص244.
[10]. غيبت طوسي، ص248‌ـ 254 و تاريخ سياسي غيبت امام زمان، دكتر جاسم حسين، ص200 ـ‌205. 
[11]. بحارالانوار، ج51،‌ص342. 
[12]. غيبت شيخ طوسي، ص196 و منتخب الاثر، ص397.
[13] . يوم الخلاص، بحث نواب خاص و بحارالانوار، ج51 و ص293.
[14]. غيبت شيخ طوسي، ص238.
[15]. فرهنگ موعود (اعلام)‌ حسين كريمشاهي بيدگلي، ص83.

پدیدآونده:حسين علي عبداللهي

 

 

یک شنبه 10 شهریور 1392  12:44 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها