أمیر المومنین: علی بن أبیطالب، علیه السلام، قال: تختلف ثلاث رایات؛ رایة بالمغرب، ویل لمصر و ما یحل بها منهم، ورایة بالجزیرة، ورایة بالشام، تدوم الفتنة بینهم سنة.
ثم یخرج رجل من ولد العباس بالشام، حتی یکون منهم مسیرة لیلتین، فیقول أهل المغرب: قد جاءکم قوم حفاة، أصحاب أهواء مختلفة، فتضطرب الشام و فلسطین، فتجتمع رؤساء الشام و فلسطین، فیقولون: اطلبوا ملک الأول: فیطلبونه فیوافونه بغوطة دمشق، بموضع یقال لها حرستا، فاذا أحس بهم هرب الی أخواله کلب، و ذلک دهاء منه.
و یکون بالوادی الیابس عدة عدیدة، فیقولون له: یا هذا، ما یحل لک أن تضیع الاسلام، أما تری ما الناس فیه من الهوان و الفتن؟ فاتق الله و اخرج، أما تنصر دینک؟
فیقول: لست بصاحبکم.
فیقولون: ألست من قریش، من أهل بیت الملک القدیم، أما تغضب لأهل بیتک، و ما نزل بهم من الذل: و الهوان؟!
و یخرج راغبا فی الأموال و العیش الرغد، فیقول: اذهبوا الی حلفائکم الذین کنتم تدینون لهم هذه المدة.
ثم یجیبهم یخرج یوم الجمعة، فیصعد منبر دمشق و هو اول، منبر یصعده ثم یخطب و یأمرهم بالجهاد و یبایعهم علی انهم لا یخالقون امره رضوه ام کرهوه.
امیرامومنین علی علیه السلام فرمودند:
سه پرچم ،حزب ،گروه اختلاف می کنند گروهی ازمغرب (که به احتمال فراوان ابقع مصری باشد[۱])وایبر مصر از انچه که از دست این گروه برسرمصر می آیدوپرچم وگروهی از جزیره(می تواند هم از عراق باشد وهم از سوریه ولی از عراق بودن ان محتمل تر است که به احتمال زیاد پرچم اصهب است)وپرچمی از شام (که به احتمال قوی سفیانی وطرفداران او می باشند)این جنگ وفتنه بین آنها یک سال طول می کشدوبعد از آن مردی از بنی عباس درشام خروج می کندتااینکه از آنهابه اندازه دوشب فاصله نداردپس اهل مغرب(که براساس روایات دیگرمنظور مردم عراق)می گویندهمانا گروه وقومی پابرهنه یابیدادگران وکسانی که درآراءونظراتشان اختلاف دارند آمدندپس به خاطراینها شام وفلسطین مضطرب وپریشان شده وبه خاطر این اضطراب شام وفلسطین روسای شام وفلسطین جمع شده وجلسه ای می گیرندوبه آنان گفته میشود: «شما بروید و پسر فرمانروا، یعنی سفیانی را بخواهید و او را به یاری بطلبید.»
آنان سفیانی را دعوت میکنند و او با خواست آنان موافقت مینماید و در نقطهای از دمشق بنام «حرستا» فرود میآید و همهی داییها و بستگان فکری خویش را در آنجا گرد میآورد و در بیابان خشک که منطقهای از دمشق است، گروههای متعددی طرفدار دارد که به او میپیوندند.افرادی که انجا هستندبه او می گویندتورا چه شده که اسلام دارد از بین می رود وضایع می شوددرحالی اوپاسخ آنها را نمی دهد ولی از او می خواهند که بیاید ودین اسلام را یاری کند.
سفیانی دعوت آنان را اجابت میکند و روز جمعه به همراه همهی آنان در دمشق به مسجد میرود و برای نخستین بار بر فراز منبر قرار میگیرد و در نخستین منبر خویش آنان را دعوت به جهاد میکند و آنا نیز با شنیدن سخنانش، با او دست بیعت میدهند که دستورات او را، خواه مطابق میل باشد یا نباشد، نافرمانی نکنند.در روز جمعه بیرون میآید و به منبر دمشق بالا میرود و آن نخستین منبری است که بالا میرود سپس سخن میگوید و فرمان جهاد میدهد و با مردم بیعت میکند که با او مخالفت نکنند خواه راضی باشند و خواه نباشند.
نکاتی بسیار مهم از این روایت
۱-اختلاف سه پرچم درشام بین کشورهای عراق سوریه ومصر است
۲-این اختلاف ۱سال بیشتر طول نمی کشد
۳-بعداز این اختلاف گروهی که وابسته به بنی عباس هستند خروج می کنند
۴-بنی عباس کسانی هستند که اختلاف نظر وآراءمختلف دربین آنها است که می تواند این اختلافها به خاطر عدم رجوع به قرآن وروایات باشدکه براساس تفکرخود وآراءشخصی خود نظر میدهند یان درحالی است که بنی عباس گذشته هم باورود کتب یونانی وفلسفی وآراءوعیده های بشری باعث دوری از قرآن وروایات شده بود.
۵-مهم نظر مردم عراق است که درباره چه گروهی ویا افرادی چنین نظری دارندیعنی بین همه معروف است کدام گروه اختلاف آراءدارند.
۶-خروج بنی عباس باعث اضطراب شام وفلسطین میشود
۷-اضطراب شام وفلسطین وخروج بنی عباس باعث اتحادروسای شام وفلسطین شده تا فردی را به عنوان رهبر انتخاب کنند
۸-سفیانی پسر فرمانروامیباشد که مورد قبول اطرف روسای شام وفلسطین برای فرمانروایی است یعنی کسی که هم فلسطینیان قبولش دارند وهم اهل شام ولی اینطور که به نظر میرسد مصری ها اورا قبول ندارند
۹-سرزمین خشک وبی آب و علف (وادی یابس)سرزمین سفیانی وطرفداران اصلی او می باشد
۱۰-ادعا این است که سفیانی از قریش می باشدوبرای یاری دین اسلام خروج می کند
۱۱-نکته بیار جالب وباور نکردنی در این روایات بحث جمعه است که الان در قیام های منطقه می بینیدکه برای قیامها وآغاز آنها ازجمعه استفاده می کنند ودرنماز جماعت ومسجد حضور پیدا می کنند ونامگذاری برای جمعه ها ددارند مثلا جمعه فلان وسفیانی از همین روال استفاده می کند تا مردم اورا بپذیرند یعنی روز جمعه ای وارد مسجد شده وبرای اولین بارفراز منبرمیرودوبا این ترفند طرفداری مردم را جلب می کند.
۱۲-این حرکت کاملا اسلامی ومردمی به نظر میرسدچرا که هم در مسجد وهم در جمعه وهم نماز جماعت ومنبردرکار است اینکه الان بعضی ها می گویند فلان قیام درفلان کشور را ببینید عجب نماز جماعتی وجمعه مثلااسلامی حضور در مسجد و… هیچ کدام دلیلی براسلامی بودن نیست بلکه تنها قیامی اسلامی است که با رهبری ائمه اطهار وبه دستور خاص انها باشد ونماز جماعت ومسجد وقرآن و…دلیلی بر اسلامی بودن نیست
۱۳-بازهم نکته جالب حکم جهاد سفیانی است که به نظر میرسدعالم باشد که حکم جهاد می دهد چون فقط عالم وفقیه می تواندحکم جهاد بدهد تامردم قبول کندباز هم می بینید چگونه به اسم اسلام حتی برخی شیعیان گول می خورند چون در رواتی داریم برخی شیعیان گول سفیانی را خورده واز او طرفداری می کنند
۱۴-نکته دیگر اینکه باید خیلی مراقب بود ائمه ما اینهمه بر فتنه سفیانی تاکید دارند برای چه است چرا که شعار سفیانی اسلامی وآزادی فلسطین است وگول این را نخورم چون سفیانی می خواهد فلسطین را آزاد کند از او حمایت کنیم.
۱۵-نکته دیگر درروایت آمده مردمی بودن سفیانی است کاری که الان بسیاری از کشورها می کنند وسران این کشور ها به اسم اینکه چون مردم می خواهند وچون ملت می خواهد ما نباید از اراده ملت خلاف برویم ومثلا فلان کس با انتخاب مردم رییس جمهور می شود ومی رود بالای تریبون می گوید من با این ملت بیعت می کنم ودرست یاری به سوری شما دراز می کنم کاری که سفیانی حتما انجام می دهدوبا مردم بعت می کند کاری که در گذشته برعکس بودمردم با شخصی بیعت می کردند یعنی سفیانی بازیرکی خاص بعتی دوطرفه می کند تا مردم را سوی خود جذب کند
[1] – عن جابر بن یزید الجعفی، عن أبی جعفر (علیه السلام) قال الزم الارض ولا تحرک یدا ولا رجلا حتی تری علامات أذکرها لک، وما أراک تدرک (ذلک) اختلاف بنی العباس، ومناد ینادی من السماء، وخسف قریة من قری الشام تسمی الجابیة، ونزول الترک الجزیرة، ونزول الروم الرملة، واختلاف کثیر عند ذلک فی کل أرض حتی تخرب الشام، ویکون سبب خرابها اجتماع ثلاث رایات فیها رایة الاصهبورایة الابقع، ورایة السفیانی.(اعلام الوری ج۲ ص۲۸۱)