0

مبحث چهاردهم:امام جعفر صادق(ع)

 
ali6544
ali6544
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : تیر 1392 
تعداد پست ها : 47
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث چهاردهم:امام جعفر صادق(ع)

3-    پاسخ کوبندۀ امام صادق ( ع ) به طاغوت مقتدر

 

دومین طاغوت بنی عباس ، منصور دوانیقی ، در ضمن نامه ای برای امام صادق ( ع ) نوشت : « چرا تو مانند سایر مردم به طرف ما نمی آیی ؟ »

امام صادق ( ع ) در پاسخ او نوشت :

« 1- در نزد ما چیزی نیست که بخاطر آن از تو بترسیم و نزد تو بیائیم .

2- و نزد تو در مورد آخرت چیزی نیست که به آن امیدوار باشیم .

3- و تو دارای نعمتی نیستی که بیائیم و بخاطر آن به تو تبریک بگوئیم .

4- و آنچه که اکنون ، ( از مقام و ثروت ) داری ، آن را بلا و عذاب نمی دانی ، تا بیائیم و به تو تسلیت بگوئیم ، بنابراین برای چه نزد تو بیائیم . »

منصور در جواب امام ( ع ) نوشت : « بیا با ما همنشین باش ، تا ما را نصیحت کنی . »

امام صادق ( ع ) دوباره در پاسخ نوشت : « کسی که آخرت را بخواهد با تو همنشین نمی شود ، و کسیکه دنیا را بخواهد به خاطر نگهداری دنیای خود ، تو را نصیحت نمی کند ( زیرا اگر تو را نصیحت کرد ، تو با او دشمن می شوی و دنیای او به خطر می افتد . »

 

 

جمعه 8 شهریور 1392  11:18 AM
تشکرات از این پست
mohsen_alavi hoseinh1990
maryam5852
maryam5852
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 672
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث چهاردهم:امام جعفر صادق(ع)

"یک معجزه از حضرت امام جعفر صادق"
 
روزی امام جعفر صادق(ع) گذرش بر پیرزنی افتاد که با دو طفل خردسال خود گریه می کردند و ماده گاو مرده ای نزدیکشان افتاده بود.آن حضرت پرسید:((ای ضعیفه چرا گریه می کنی؟)) عرضکرد:((چرا گریه نکنیم که معاش من و اطفالم از این ماده گاو بود اکنون مرده است و در کار خود حیران مانده ام.)) حضرت گفت:((می خواهی که گاو تو زنده شود؟)) پیرزن گفت:((ای بنده ی خدا این مصیبت بس نیست که تو هم تمسخر می کنی؟)) حضرت فرمود:((حاشا که تمسخر کرده باشم.)) و لب مبارک را جنبانید و پای بر آن گاو زد فی الحال آن گاو بر خاسته و بر پای ایستاد. آن زن از غایت خوش حالی گفت:((به رب الکعبه این شخص عیسی بن مریم است.)) حضرت خود را در میان مردم انداخته و روان شد که مبادا کسی بر این کار مطلع شود.

 

 

جمعه 8 شهریور 1392  11:21 AM
تشکرات از این پست
mohsen_alavi taghvimi hoseinh1990
maryam5852
maryam5852
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : بهمن 1391 
تعداد پست ها : 672
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث چهاردهم:امام جعفر صادق(ع)

اشعار شهادت امام صادق (ع) 

یکی نیست بین شما غیرتشو محک کنه
دستای بستمو وا کنه به من کمک کنه

من پیر مرد تحمل دویدن ندارم
قدرت ایستادن و دوباره رفتن ندارم

منو با خنجر و شمشیر جفاتون بکُشید
اما اینقدر توی کوچه های این شهر نکشید

کوچه ای که بین اون سیلی به زهرا می زدند
یاس هجده ساله ی حیدر و تنها می زدند

ظلم و بیداد شما قلب منو خون می کنه
دل خون من یاد رقیه خاتون می کنه

منو عمه ام رقیه هر دو تا مثل همیم
هر دو تامون پی ناقه ی شماها دویدیم

همونی که معجر از سر رقیه می کشید
منو با سر برهنه از خونه بیرون کشید

همونی که عمه ام رقیه رو کتک می زد
من پیرمرد و با تازیونه کتک می زد

همونی که عمه ام رقیه رو مسخره کرد
تو کوچه با خنده هاش بند دلم رو پاره کرد

منِ پیرمرد و اینقدر اذیت نکنید
اینقدر با دست بسته تو مدینه نکشید

این یه ارثه همه ی آل علی غریب باشن
حتی توی خونشون تنها و غم نصیب باشن

منم آخر از میون جمع نامردا میرم
مث عمه ام رقیه توی غربت می میرم

جمعه 8 شهریور 1392  11:27 AM
تشکرات از این پست
taghvimi
hodaataee
hodaataee
کاربر برنزی
تاریخ عضویت : مرداد 1392 
تعداد پست ها : 96
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث چهاردهم:امام جعفر صادق(ع)

با سلام مجدد

پیشنهاد میکنم در کتاب های درسی از مباحث این کتاب ارزشمند استفاده شود تا دانش آموزان ما به دریافت علم از منبع ناب و اصیلش عادت کنند

نظر شما چیه؟

جمعه 8 شهریور 1392  11:36 AM
تشکرات از این پست
mohsen_alavi
mohsen_alavi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 8348
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث چهاردهم:امام جعفر صادق(ع)


نقل قول as1369

داستان کوتاه نماز

 

لحظات آخر زندگی امام صادق علیه السلام بود.

امام دقایق آخر عمر خود را طی می کرد. پلکها روی هم افتاده بود. ناگهان امام پلکها را از روی هم برداشت و فرمود:«همین الآن جمیع افراد خویشاوندان مرا حاضر کنید. »مطلب عجیبی بود.در این وقت امام همچو دستوری داده بود. همه جمع شدند.کسی از خویشان و نزدیکان امام باقی نماند که آنجا حاضر نشده باشد.همه منتظر و آماده که امام در این لحظه حساس می خواهد چه بکند و چه بگوید.

 «امام همینکه همه را حاضر دید،جمعیت را مخاطب قرار داده

فرمود:شفاعت ما هرگز نصیب کسانی که نماز را سبک می شمارند نخواهد شد

 


کاربر گرامی از ارسال پست های متعدد خودداری فرمایید و اجازه بدهید پس از شما یک کاربر پست ایجاد کند سپس شما اقدام به ارسال پست نمایید

با تشکر
 

وبلاگ شیعه 12 امامی

 

خواهد آمد مرهم زخم علی(ع) در کوچه ها

 

جمعه 8 شهریور 1392  2:41 PM
تشکرات از این پست
taghvimi
mohsen_alavi
mohsen_alavi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 8348
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث چهاردهم:امام جعفر صادق(ع)


نقل قول maryam5852
اشعار شهادت امام صادق (ع) 

یکی نیست بین شما غیرتشو محک کنه
دستای بستمو وا کنه به من کمک کنه

من پیر مرد تحمل دویدن ندارم
قدرت ایستادن و دوباره رفتن ندارم

منو با خنجر و شمشیر جفاتون بکُشید
اما اینقدر توی کوچه های این شهر نکشید

کوچه ای که بین اون سیلی به زهرا می زدند
یاس هجده ساله ی حیدر و تنها می زدند

ظلم و بیداد شما قلب منو خون می کنه
دل خون من یاد رقیه خاتون می کنه

منو عمه ام رقیه هر دو تا مثل همیم
هر دو تامون پی ناقه ی شماها دویدیم

همونی که معجر از سر رقیه می کشید
منو با سر برهنه از خونه بیرون کشید

همونی که عمه ام رقیه رو کتک می زد
من پیرمرد و با تازیونه کتک می زد

همونی که عمه ام رقیه رو مسخره کرد
تو کوچه با خنده هاش بند دلم رو پاره کرد

منِ پیرمرد و اینقدر اذیت نکنید
اینقدر با دست بسته تو مدینه نکشید

این یه ارثه همه ی آل علی غریب باشن
حتی توی خونشون تنها و غم نصیب باشن

منم آخر از میون جمع نامردا میرم
مث عمه ام رقیه توی غربت می میرم


کاربر گرامی لطفا در پیرامون مبحث درخواست شده اقدام به تامین پست نمایید
 

وبلاگ شیعه 12 امامی

 

خواهد آمد مرهم زخم علی(ع) در کوچه ها

 

جمعه 8 شهریور 1392  2:44 PM
تشکرات از این پست
taghvimi
mohsen_alavi
mohsen_alavi
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : آبان 1391 
تعداد پست ها : 8348
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث چهاردهم:امام جعفر صادق(ع)


نقل قول hodaataee

با سلام مجدد

پیشنهاد میکنم در کتاب های درسی از مباحث این کتاب ارزشمند استفاده شود تا دانش آموزان ما به دریافت علم از منبع ناب و اصیلش عادت کنند

نظر شما چیه؟


کاربر گرامی در ایجاد و ارسال پست نسبت به موضوعتان دقت لازم را به عمل آورید

با تشکر

وبلاگ شیعه 12 امامی

 

خواهد آمد مرهم زخم علی(ع) در کوچه ها

 

جمعه 8 شهریور 1392  2:46 PM
تشکرات از این پست
taghvimi
shahram4959
shahram4959
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : خرداد 1392 
تعداد پست ها : 51
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث چهاردهم:امام جعفر صادق(ع)

عبادت‌ ومكارم‌ اخلاق‌ امام‌ صادق‌(علیه السلام‌‌)

مالك‌ بن‌ انس‌ گفت‌: حضرت‌ از سه‌ حال‌ بیرون‌ نبود.یا روزه‌ بود ویا مشغول‌ عبادت‌ بود ویابذكر خدا مشغول‌ بود.او از بزرگان‌ عابد واز عظیم‌ترین‌ زاهدان‌ بود.
ابان‌ بن‌ تغلب‌گوید: خدمت‌ امام‌ درحالیكه‌ مشغول‌ نماز بود،رسیدم‌.ذكرهای‌ ركوع‌ وسجده‌اورا شمردم‌، از شصت‌ بار بیشتربود.
«عبدالله بن‌ سنان‌ می‌ گوید:به‌ امام‌ صادق‌(علیه السلام‌‌) عرضكردم‌:پسرعموئی‌دارم‌ كه‌ هرچه‌ با او می‌ پیوندم‌ او از من‌ می‌ بُرد! لذا من‌ تصمیم‌ گرفته‌ ام‌ كه‌اگر از من‌ بُرید منهم‌ از او ببُرم‌.بمن‌ اجازه‌ می‌ فرمائید كه‌ منهم‌ با او قطع‌رابطه‌ كنم‌؟ فرمود:اگر با او ارتباط‌ داشته‌ باشی‌ واو از تو ببُرد،خدای‌عزّوجل‌ شمارا باهم‌ می‌ پیوندد.واگر تو از او ببُری‌ واو هم‌ از تو ببُرد،خدااز هر دوی‌ شما ببُرد.» بحارج‌74
«شخصی‌ به‌ امام‌ صادق‌(علیه السلام‌‌)گفت‌:همسایه‌ای‌ دارم‌ كه‌ اهل‌ غنااست‌.وقتی‌ من‌ برای‌ قضاء حاجت‌ به‌ دستشوئی‌ می‌روم ‌، برای‌ شنیدن‌ ازصداهای‌ غنای‌ همسایه‌،بیشتر می‌مانم‌!آیا این‌ اشكال‌ دارد؟
امام‌ فرمود: نباید بیشتر بمانی‌ كه‌ خدا فرموده‌ است‌:همانا گوش‌ وچشم‌ودل‌ مورد سؤال‌ واقع‌ می‌شوند.«اسراء36»
او گفت‌:گویا تاكنون‌ این‌ آیه‌ را نشنیده‌ بودم‌ وانشاءالله توبه‌ می‌كنم‌!
امام‌ فرمود:حال‌ بلند شو ونماز بخوان‌ كه‌ گناهت‌ بزرگ‌ است‌ واگر درچنین‌ حالی‌ اجلت‌ رسیده‌ بود،خیلی‌ برایت‌ بد بود»9-
علم‌ امام‌ صادق‌(علیه السلام‌)محقق‌ حلی‌ دركتاب‌ معتبر نوشته‌ است‌ كه‌:
از امام‌ صادق‌(علیه السلام‌‌)در زمینه‌ علوم‌ آنقدر منتشر شده‌ است‌ كه‌ عقلها به‌حیرت‌ می‌افتد. فقط‌ یك‌ نفر راوی‌ ازحضرت ‌، سی‌ هزار روایت‌ از امام‌نقل‌ كرده‌ است‌.همچنان‌ كه‌ خود امام‌ فرمود: ابان‌ بن‌ تغلب‌ از من‌ سی‌هزار حدیث‌ نقل‌ كرده‌ است‌.
معلّی‌ بن‌ خنیس‌ می‌گوید: دیدم‌ كه‌ امام‌ صادق‌(علیه السلام‌‌) با كیسه‌ای‌ بردوش‌ به‌ جائی‌ می‌رود.اجازه‌ گرفتم‌كه‌ ایشان‌ را همراهی‌ كنم‌.با حضرت‌ به‌ محله‌ فقراء رفتیم‌ وامام‌ بربالای‌سرآنان‌ كه‌ همگی‌ درخواب‌ بودند ، مقداری‌ غذا می‌گذاشت‌. من‌ پرسیدم‌كه‌ اینها شیعه‌ هستند؟امام‌ فرمود: اگر شیعه‌ بودند كه‌ ما هرچه‌ داشتیم‌حتی‌ نمكمان‌ را با آنها نصف‌ می‌نمودیم‌.«منتهی‌ الامال‌ ج‌2 ص‌244»
ابوجعفر خثعمی‌ گوید: امام‌ صادق‌(علیه السلام‌‌)كیسه‌ای‌ پول‌ بمن‌ داد و فرمود: این‌ را به‌ فلان‌ سید بده‌ ولی‌ نگو چه‌ كسی‌ آن‌ را داده‌ است‌.
منهم‌ آن‌ را به‌ شخصیكه‌ امام‌ معرفی‌ كرده‌ بود دادم‌. اوگفت‌:خدا جزای‌خیر به‌ این‌ كسیكه‌ همیشه‌ بمن‌ كمك‌ كند، بدهد ولی‌ جعفربن‌ محمدحتی‌ یك‌ درهم‌ هم‌ بمن‌ كمك‌ نمی‌كند!«منتهی‌ الامال‌ ج‌2ص‌244»
«امام‌ ششم‌(علیه السلام‌‌):عده‌ای‌ به‌ محضر پیامبر آمدند وگفتند: ما عازم‌ مسافرت‌به‌ شام‌ هستیم‌. بما سخنی‌ بیاموز!حضرت‌ فرمود: شب‌ هنگام‌،هركجابرای‌ استراحت‌ توقف‌ نمودید ، وقتی‌ به‌ بستر رفتید،قبل‌ ازخواب‌،تسبیح‌ فاطمه‌(علیها السلام‌‌) وآیة‌ الكرسی‌ را بخوانید كه‌ شمارا از هر چیزی‌حفظ‌ می‌كند.
آنها رفتند وهنگام‌ خواب‌ دستور حضرت‌ را بكار بستند.در آن‌ حوالی‌راهزنانی‌ بودند كه‌ این‌ عده‌ را زیر نظر گرفته‌ ومنتظر بودند كه‌ شب‌ بشودوبه‌ اینها دستبرد بزنند.وقتی‌ شب‌ شد یكی‌ از راهزنان‌ برای‌ آگاهی‌ ازموقعیت‌ مسافرین‌، به‌ محل‌ استراحت‌ آنان‌ آمد ولی‌ غیر از دیوار بلندی‌كه‌ دور تا دور آن‌ محل‌ را فرا گرفته‌ بود،چیزی‌ ندید!برگشت‌ واین‌ قضیه‌رابه‌ راهزنان‌ خبر داد.راهزنان‌ سخن‌ اورا قبول‌ نكرده‌ وگفتند:تو آدم‌ضعیفی‌ هستی‌ واز ترس‌ این‌ حرف‌ را می‌زنی‌! امّا وقتی‌ خود به‌ محل‌آمدند وآن‌ دیوار بلند را دیدند،بناچار برگشتند.
فردا صبح‌ باز به‌ آن‌ محل‌ رفتند وازدیوارخبری‌ نبود ومسافرین‌ آنجابودند.راهزنان‌ از مسافرین‌ پرسیدند:شما دیشب‌ كجابودید؟گفتند:همین‌ جا!راهزنان‌ گفتند:دیشب‌ ما آمدیم‌ ولی‌ جز دیواربلندی‌ چیزی‌ ندیدیم‌!قصة‌ شما چیست‌؟آنان‌ گفتند:پیامبر بما سفارش‌كرده‌ است‌ كه‌ شب‌ قبل‌ از خواب‌، تسبیح‌ فاطمه‌(علیها السلام‌‌) وآیة‌ الكرسی‌ را بخوانیم‌ وماهم‌ همینكار را كردیم‌.راهزنان‌ گفتند:شما آزادید وبه‌ هركجاكه‌ می‌خواهید بروید كه‌ بخدا سوگند!ما هرگز شمارا تعقیب‌ نمی‌كنیم ‌و بدانید كه‌ تازمانیكه‌ بدستور پیامبرتان‌ عمل‌ می‌كنید ، هیچ‌ راهزنی‌نمی‌تواند بشما آسیب‌ برساند!»ص336
«روایت‌ شده‌ كه‌ در وقت‌ سوار شدن‌ به‌ كشتی‌ این‌ دعا را بخوانند:بسم‌اللّه‌ المَلِك‌ الحق‌ّ وماقدروا اللّه‌ حق‌ّ قدره‌ والارض‌ جمیعاً قبضته‌ یوم‌القیلمة‌ والسماوات‌ مطویات‌ٌ بیمینه‌.سبحانه‌ وتعالی‌ عما یشركون‌.بسم‌اللّه‌ مجراها ومُرساها.ان‌ّ ربّی‌ لغفورٌ رحیم‌ٌ.»
«عده‌ای‌ مهمان‌ِ امام‌ صادق‌(علیه السلام‌‌)شدند.حضرت‌ از آنها خوب‌ پذیرائی‌نمودوموقعی‌ كه‌ می‌خواستند بروند،امام‌ برای‌ آنها توشه‌ سفر تهیه‌دید.ولی‌ وقت‌ خارج‌ شدن‌ آنها،به‌ غلامانش‌ فرمود:موقع‌ رفتن‌ در بردن‌ِ بارهایشان‌ كمك‌ نكنید! آنها در هنگام‌ خداحافظی‌ به‌ امام‌ گفتند:یا بن‌رسول‌ اللّه‌!تو خوب‌ از ماپذیرائی‌ نمودی‌ واموالی‌ بما بخشیدی‌ ! ولی‌ چرابه‌ غلامانت‌ دستور دادی‌ كه‌ در بردن‌ بارها مارا كمك‌ نكنند؟امام ‌فرمود:ما خاندانی‌ هستیم‌ كه‌ به‌ رفتن‌ مهمان‌ كمك‌ نمی‌كنیم‌.»

جمعه 8 شهریور 1392  4:48 PM
تشکرات از این پست
taghvimi hoseinh1990
shahram4959
shahram4959
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : خرداد 1392 
تعداد پست ها : 51
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث چهاردهم:امام جعفر صادق(ع)

جسارت‌ به‌ مادر

ابامهزم‌ گوید:شبی‌ ازخدمت‌ امام‌ صادق‌(علیه السلام‌‌)مرخص‌ شدم‌ وبه‌ همراه‌ مادرم‌ به‌ خانه‌ام‌در مدینه‌ می‌رفتیم‌.در بین‌ راه‌ بامادرم‌ مشاجره‌ كردم‌ ومن‌ به‌ او تندی‌نمودم‌!
روزبعد وقتی‌ خدمت‌ امام‌ رفتم‌،امام‌ فرمود:ای‌ ابامهزم‌!بین‌ تو ومادرت‌چه‌ پیش‌ آمد؟آیا شب‌ گذشته‌ به‌ او تندی‌ نمودی‌؟آیا نمی‌دانی‌ كه‌شكمش‌ محل‌ سكونت‌ تو ودامنش‌ محل‌ استراحت‌ تو وسینه‌اش‌ ظرف‌نوشیدنی‌ تو بوده‌ است‌؟
گفتم‌:آری‌!
فرمود: هیچگاه‌ براو تندی‌ نكن‌!«بحارج‌4ص‌72»
***
«شخصی‌ خدمت‌ امام‌ ششم‌(علیه السلام‌‌)آمد واز درد وزخم‌ معده‌ شِكوه‌ كرد.امام‌فرمود:صبحانه‌ وشام‌ بخور! ولی‌ دربین‌ این‌ دو چیزی‌ نخور!كه‌ خدا درتوصیف‌ غذاخوردن‌ اهل‌ بهشت‌ می‌فرماید: لهم‌ رزقهم‌ فیها بُكرة ‌ًوعشیّاً یعنی‌: صبح‌ وشام‌ به‌ رزق‌ الهی‌ مشغولند.»

جمعه 8 شهریور 1392  4:49 PM
تشکرات از این پست
taghvimi hoseinh1990
shahram4959
shahram4959
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : خرداد 1392 
تعداد پست ها : 51
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث چهاردهم:امام جعفر صادق(ع)

زنده‌ شدن‌ پرندگان‌ ذبح‌ شده‌!

یونس‌ بن‌ ظبیان‌ می‌گوید:
باعدة‌ زیادی‌ در خدمت‌ امام‌ صادق‌(علیه السلام‌‌)بودیم‌ كه‌ شخصی‌ سؤال‌ كرد:یابن‌ رسول‌ الله ! پرندگانیكه‌ در قرآن‌ آمده‌،در آن‌ جائیكه‌ خطاب‌ به‌ابراهیم‌(علیه السلام‌‌)فرموده‌ است‌:(«خُذ اربعة‌ً من‌ الطیر فصُرهن‌َّ الیك‌ ثم‌ّاجعل‌ علی‌" كل‌ّ جبل‌ٍ منهن‌ّ جزءاً»یعنی‌: چهارپرنده‌ را ذبح‌ كرده‌وگوشتشان‌ را باهم‌ مخلوط‌ كرده‌ وهر قسمتی‌ را بر سركوهی‌ بگذار!)

آیا از یك‌ نوع‌ بودند یا باهم‌ فرق‌ داشتند؟

امام‌ فرمود: می‌خواهید مثل‌ آن‌ معجزه‌ را بشما نشان‌ بدهم‌؟همه‌گفتیم‌:آری‌!
امام‌ دستورداد كه‌ طاوس‌ وباز وكبوتر وكلاغی‌ را آوردند وآنها را ذبح‌كردند وباهم‌ مخلوط‌ كرده‌، در چهار طرف‌ اطاق‌ گذاشتند.سپس‌ امام‌ابتدا طاوس‌ را صدازدند! ناگاه‌ اجزایش‌ از چهارگوشه‌ جدا شده‌ وبهم ‌پیوستند وزنده‌ شد.سپس‌ كلاغ‌ ودوتای‌ دیگر را زنده‌ كرد.«حدیقة‌الشیعة‌»

جمعه 8 شهریور 1392  4:49 PM
تشکرات از این پست
mta_2hezaro7 taghvimi hoseinh1990
shahram4959
shahram4959
کاربر طلایی2
تاریخ عضویت : خرداد 1392 
تعداد پست ها : 51
محل سکونت : خراسان رضوی

پاسخ به:مبحث چهاردهم:امام جعفر صادق(ع)

سخنانی‌ از امام‌ صادق‌(علیه السلام‌‌)

1-«شاكر به‌ شخصی‌ گویند كه‌ خدارا بر هرنعمتی‌ كه‌ به‌ او داده‌ از قبیل‌خانواده‌ وثروت‌،شكر گوید وحقوق‌ الهی‌ نسبت‌ به‌ اموالش‌ را ادا نماید.»
2-«خدا رحمت‌ كند شیعیان‌ مارا كه‌ از زیادی‌ گِل‌ ما خلق‌ شدند وبا آب‌محبت‌ ما خمیر مایه‌ شده‌اند.در شادی‌ ما شاد ودر عزای‌ ما عزادارند.»
3-«درهرنفس‌ كشیدنی‌ یك‌ شكر بلكه‌ هزارشكر وبیشترلازم‌ است‌وپائین‌ترین‌ درجة‌ شكر آنست‌ كه‌ نعمت‌ را فقط‌ از خدا بداند وبه‌ آنچه‌خدابه‌ او داده‌ راضی‌ باشد وخدارا با نعمتش‌ معصیت‌ نكند(مثلاً باچشم‌گناه‌ نكند)ودرامر ونهی‌ الهی‌ با نعمت‌ خدا با خالق‌ خود مخالفت‌ننماید.پس‌ درهرحالی‌ بندة‌ شكرگذار خداباش‌، تاخدارا در هرحالی‌كریم‌ بیابی‌.»
4-«مَثَل‌ دنیا مثل‌ آب‌ دریاست‌ كه‌ هرچه‌ بیشتر از آن‌ می‌نوشید، بیشترتشنه‌ می‌شوید!»
5-«هرگاه‌ یكی‌ از شما بیاد نعمتی‌ از نعمتهای‌ خداوند عزوجل‌ّافتاد،پیشانیش‌ رابرای‌ شكرگزاری‌،بر روی‌ خاك‌ بگذارد.واگر سواره‌بود،پیاده‌ شود وسجده‌ كند.واگر بخاطر انگشت‌ نماشدن‌ نمی‌تواند پیاده‌شود،پیشانیش‌ را برزین‌ اسب‌(درزمان‌ مافرمان‌ ماشین‌) بگذارد واگراینهم‌ نشد،پیشانیش‌ را بركف‌ دست‌ بگذارد وخدارا برنعمتهایش‌ شكركند.»
6-«عذاب‌ كسیكه‌ نطفه‌ اش‌ را در رحِم‌ِ زن‌ نامحرم‌ بریزد از همه‌ بیشتراست‌.»
7-«فردی‌ مقداری‌ آب‌ می‌خورد وبا آن‌ بهشت‌ برایش‌ واجب‌می‌شود.زیرا موقع‌ نوشیدن‌ آب‌ وقتی‌ ظرف‌ آب‌ را نزدیك‌ دهانش‌می‌برد ، بسم‌ الله می‌گوید. سپس‌ مقداری‌ می‌خورد وحمدمی‌كند. دوباره‌ می‌ نوشد وحمد می‌كند . برای‌ بارسوم‌ مقداری‌ می‌نوشد وحمد الهی‌می‌كند.بوسیلة‌ این‌ یك‌ بسم‌ الله وسه‌ بار حمد ، بهشت‌ برا یش‌ واجب ‌می‌شود.»
8-«ای‌ میسر! اگر می‌ خواهی‌ عمرت‌ زیاد شود به‌ پدر ومادرپیرت‌ نیكی‌كن‌.»
9-«مراد از علمی‌ كه‌ پیامبر فرمود كه‌ طلب‌ آن‌ علم‌ برهر مرد و زنی‌واجب‌ است‌،علم‌ تقوی‌ ویقین‌ است‌.»وعلامه‌ مجلسی‌ در توضیح‌ علم‌تقوی‌ ویقین‌ می‌نویسد:مراد از علم‌ تقوی‌،علم‌ به‌ واجبات‌ ومحرمات‌وتكالیف‌ است‌ ومراد از علم‌ یقین‌،علم‌ به‌ اصول‌ دین‌ واعتقادات‌می‌باشد»
10-«خدا می‌داند بنده‌اش‌ چه‌ می‌خواهد ولی‌ دوست‌ دارد كه‌ حاجتهاگفته‌ شود.»

جمعه 8 شهریور 1392  4:50 PM
تشکرات از این پست
mta_2hezaro7 taghvimi hoseinh1990
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث چهاردهم:امام جعفر صادق(ع)

نمونه‏ هایی از مكارم اخلاق

در حدیثی از حضرت صادق علیه‏السلام سؤال شد كه مكارم اخلاق چیست؟ حضرت در جواب فرمود: «اَلْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَكَ، وَصِلَةُ مَنْ قَطَعَكَ، وَاِعْطاءُ مَنْ حَرَمَكَ وَقَوْلُ الحَقِّ وَلَوْ عَلى نَفْسِكَ؛ گذشت از كسى كه به تو ستم روا داشته است، و ارتباط داشتن با كسى كه با تو قطع رابطه كرده است، و عطا نمودن به كسى كه تو را محروم ساخته، و سخن حق گفتن هرچند بر ضررت باشد.»

براستى خداوند تبارک و تعالى، پیغمبرش را به فضایل اخلاقى مخصوص كرد. پس خود را آزمایش كنید؛ اگر [مكارم اخلاق] در شما یافت شد، پس ستایش الهى را به جا آورید، و از او بخواهید كه بیشتر به شما عنایت فرماید

همانطور که می بینید حضرت صادق علیه‏السلام تنها به بیان اهمّیت و ارزش اخلاق بسنده نكرده؛ بلكه براى ثمر بخش بودن آن در جامعه، به بیان موارد و مصداقهاى عینى آن نیز پرداخته است تا اینكه مسئله مذكور ملموس ‏تر و محسوس ‏تر شود.

امام صادق علیه‏السلام فرمود: «اِنَّ اللّه‏َ تَبارَكَ خَصَّ رَسُولَ اللّه‏ِ صلى ‏الله ‏علیه ‏و‏آله بِمَكارِمِ الاَْخْلاقِ فَامْتَحِنُوا اَنْفُسَكُمْ فَاِنْ كانَتْ فیكُمْ فَاحْمَدُوا اللّه‏َ، وَارْغَبُوا اِلَیهِ فى الزّیادَةِ مِنْها؛ براستى خداوند تبارک و تعالى، پیغمبرش را به فضایل اخلاقى مخصوص كرد. پس خود را آزمایش كنید؛ اگر [مكارم اخلاق] در شما یافت شد، پس ستایش الهى را به جا آورید، و از او بخواهید كه بیشتر به شما عنایت فرماید.»

راوى گوید: حضرت آن‏گاه شروع كرد به بیان مصداقهایى از مكارم اخلاق و آن را در ده مورد تبیین نمود كه:

«اَلْیقینُ وَالْقَناعَةُ وَالصّبْرُ وَالشُّكْرُ وَالْحِلْمُ وَحُسْنُ الْخُلْقِ والسَّخاءُ وَالْغَیرَةُ والشُّجاعَةُ وَالْمُرُوءَةُ؛ یقین، قناعت، بردبارى، سپاس گزارى، خویشتن دارى، خوش برخوردى، سخاوتمندى، غیرت، شجاعت و جوانمردى.»

موارد فوق از مهم‏ترین فضایل اخلاقى است كه مى‏تواند خانواده، جامعه و حتى تمام جهانیان را به سعادت و خوشبختى برساند.

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

جمعه 8 شهریور 1392  9:51 PM
تشکرات از این پست
taghvimi hoseinh1990
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث چهاردهم:امام جعفر صادق(ع)

ثمرات خوش خلقى

در زمینه ثمرات و فواید اخلاق خوب حضرت امام صادق علیه‏السلام سخنان گرانبهایى بر جای گذاشته اند كه در ادامه بحث به برخى از آنها اشاره مى‏شود:

1. فراوانى رزق

آن حضرت فرمود:«حُسْنُ الْخُلْقِ یزیدُ فى الرِّزْقِ ؛ خوى نیكو باعث فراوانى روزى مى‏شود.»

2.  آبادانى و طول عمر

امام صادق علیه‏السلام فرمود:«اِنَّ الْبِرَّ وَحُسْنَ الْخُلْقِ یعْمُرانِ الدّیارَ وَیزیدانِ فِى الاعْمارِ ؛ براستى نیكى و خوش خلقى باعث آبادى زمین، و افزایش [و طولانى شدن] عمرها مى‏شود.»

در روایتى دیگر امام صادق علیه‏السلام شیعیان را به خوش رفتارى با خانواده سفارش نموده و آن را موجب طولانى شدن عمر مى‏داند و مى‏فرماید: «مَنْ حَسُنَ بِرُّه فى اَهْلِ بَیتِهِ زیدَ فى عُمْرِهِ ؛ هر كس با خانواده خود خوشرفتارى كند، عمرش طولانى مى‏شود.»

3. پاک شدن گناهان

همچنین آن حضرت فرمود: «اَلْخُلْقُ الحَسَنُ یمیثُ الْخَطیئةَ كَما تُمیثُ الشَّمْسُ الجَلیدُ ؛ خوى نیكو گناهان را ذوب مى‏كند؛ چنانكه خورشید یخ را آب مى‏كند.»

4. زینت دنیا و آخرت

حضرت جعفر بن محمد علیهماالسلام مى‏فرماید: «اَلْخُلْقُ الْحَسَنُ جَمالٌ فِى الدُّنْیا وَ نَزْهَةٌ فِى الاخِرَةِ وَ بِهِ كَمالُ الدّینِ وَقُرْبَةٌ اِلَى اللّه‏ِ وَلا یكُونَ حُسْنُ الخُلْقِ اِلاّ فى كُلِّ وَلِىِّ وَصَفِىٍّ ؛ خلق نیكو در دنیا موجب زیبایى، و در آخرت گشایش است و مایه كمال در دین و نزدیكى به پروردگار است. و حسن خلق نیست مگر در وجود دوستان و برگزیدگان.»

5. همچون مجاهد

امام صادق علیه‏السلام در فرازى دیگر فرمود: «اِنَّ اللّه‏َ تَبارَكَ وَتَعالى لَیعْطِى الْعَبْدَ مِنَ الثَّوابِ عَلى حُسْنِ الْخُلْقِ كَما یعْطِىَ الْمُجاهِدَ فِى سَبیلِ اللّه‏ِ یغْدُوا عَلَیهِ وَیرُوحُ ؛ خداوند بر نیک خویى بنده، پاداشى را عطا مى‏كند كه به مجاهد در راه خودش كه در هر صبح و شب مى‏جنگد (و همیشه در جهاد است ) مى‏بخشد.»

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

جمعه 8 شهریور 1392  9:52 PM
تشکرات از این پست
taghvimi hoseinh1990
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث چهاردهم:امام جعفر صادق(ع)

پیامدهاى زیانبار بدخلقى

در منابع دینى پیامدها و ضررهاى زیانبار بدخلقى نیز بیان شده است تا مردم بیشتر به اخلاق نیک اهمّیت دهند و از اخلاق زشت رویگردان باشند.  در این زمینه نیز رئیس مكتب جعفرى، سخنان بیدارگر، هشدار دهنده و ارزشمندى دارد كه در ذیل مى‏خوانیم:

1. خروج از تشیع

امام صادق علیه‏السلام رعایت اصول اخلاقى و توجه به آداب انسانى و خوش برخوردى را از ویژگیهاى مكتب تشیع دانسته و آن را بر شیعیان راستین لازم شمرده، و بر اجتناب از بدخلقى پاى فشرده است؛ آنجا كه مى‏فرماید: «لَیسَ مِنّا مَنْ لَمْ یوَقّر كَبیرَنا وَلَمْ یرْحم صَغیرنا؛ از ما نیست كسى كه بزرگ‏ترهایمان را احترام نكند و به كوچك‏ترهایمان ترحم ننماید.»

2. تباه كننده عمل

حضرت صادق علیه‏السلام فرمود: «اِنَّ سوء الْخُلْقِ لَیفْسِدُ الْعَمَلَ كَما یفْسِدُ الخِلُّ الْعَسَلَ؛ همچنان كه سركه عسل را تباه مى‏كند، بدخلقى نیز عمل را تباه مى‏كند.» و در روایت دیگر به جاى كلمه «العمل» تعبیر«لَیفْسِدُ الاْیمانَ»

 به كار رفته است؛ یعنى بدخلقى ایمان را تباه مى‏سازد كه در این صورت خطر آن دو چندان خواهد شد؛ زیرا ایمان ریشه و اساس انسانیت را تشكیل مى‏دهد و آسیب دیدن آن ضررهاى جبران ناپذیرى را در پى دارد.

به همین جهت، وقتى به پیامبر خبر دادند كه زنى شبها عبادت مى‏كند و روزها روزه دارد؛ ولى اخلاقش زشت است و همسایگان را با زبان آزار مى‏دهد، حضرت فرمود: «لا خَیرَ فیها، هِىَ مِنْ اَهْلِ النّارِ؛ خیرى در او نیست، او اهل آتش است.»

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

جمعه 8 شهریور 1392  9:53 PM
تشکرات از این پست
taghvimi hoseinh1990 mohsen_alavi
nazaninfatemeh
nazaninfatemeh
کاربر طلایی1
تاریخ عضویت : خرداد 1389 
تعداد پست ها : 81124
محل سکونت : تهران

پاسخ به:مبحث چهاردهم:امام جعفر صادق(ع)

چگونه نماز بخوانیم؟

حماد بن عیسی گفت : در محضر امام صادق علیه السّلام بودم، به من فرمود: آیا می توانی نماز را خوب بخوانی ؟ عرض كردم : چگونه نمی توانم و حال آنكه كتاب حریز را كه درباره نماز نوشته شده است ، از حفظ دارم . حضرت فرمود: برای تو ضرر ندارد، برخیز و نمازی بخوان تا من ببینم كه چگونه می خوانی .

حسب الامر حضرت رو به قبله ایستادم و شروع به خواندن نماز كردم . تمام نماز را از نظر ركوع و سجود به جای آوردم ، اما حضرت آن را نپسندید و فرمود: نماز را خوب نخواندی . واقعا چقدر زشت است برای مردی كه شصت هفتاد سال از عمرش می گذرد و حال آنكه نمی تواند یك نماز كامل با مراعات حدود كامله آن بخواند. من خجالت كشیدم و خود را كوچك دیدم .

عرض كردم : فدایت شوم ، شما نماز را به من تعلیم دهید. پس ، امام علیه السّلام رو به قبله راست ایستادند و دستهای خود را آزاد گذاردند و انگشتهای دست آن حضرت به هم گذارده شده بود و مابین دو قدم آن حضرت از سه انگشت باز، و بیشتر فاصله نداشت و انگشتهای پای خود را رو به قبله كردند و تا آخر نماز هم رو به قبله بود و با تواضع و حضور قلب گفتند: اللّه اکبر و سوره حمد و توحید را با ترتیل (به آرامی و خوبی) خواندند و بعد از تمام شدن سوره توحید، به قدر یك نفس كشیدن صبر كردند. بعد دست خود را بلند كرده تا مقابل صورت بردند و در حالی كه ایستاده بودند گفتند: اللّه اكبر و پس از آن به ركوع رفتند و كف دست را به سر زانو گرفتند. انگشتان آن حضرت از هم باز بود. زانو را به عقب دادند، چنانكه پا راست شد و پشت آن حضرت طوری مساوی شد كه قطره آبی بر آن می گذاشتند، به هیچ طرفی نمی ریخت . گردن خود را كشیده و سر به زیر نینداختند و چشم را بر هم گذاردند و سه مرتبه به آرامی گفتند: سبحان ربّی العظیم و بحمده.

بعد راست ایستادند و چون خوب ایستادند، گفتند: سمع اللّه لمن حمده و در همان حال كه ایستاده بودند، دست را تا مقابل صورت خود بلند كردند و گفتند: اللّه اكبر و بعد به سجده رفتند. دو كف دست را پیش ‍ زانوها، مقابل صورت خود بر زمین گذاردند و انگشتان آن حضرت به هم گذارده شده بود. سه مرتبه گفتند: سبحان ربّی الاعلی و بحمده . اعضای بدن خود را از یكدیگر باز گرفته و بر هم نگذارده بودند (در حال سجده دست را به بدن نچسبانیده و بدن را بر پا نگذارده بودند) و بر هشت موضع بدن خود كه به زمین گذارده بودند، سجده كردند كه پیشانی و دو كف دست و دو سر زانو و دو سر انگشت بزرگ پا و سر بینی باشد.

بعد از نماز فرمودند: گذاردن هفت موضع در وقت سجده به روی زمین واجب است كه پیشانی و دو كف دست و دو سر زانو و دو سر انگشت بزرگ پا باشد. و اما گذاردن بینی بر زمین سنت (مستحب) است و آنها همان مواضع است كه خدا در قرآن فرموده است : و انّ المساجد للّه فلا تدعوا مع اللّه احدا و مسجدها از آن خداست و با وجود خدای یكتا كسی را به خدایی مخوانید. پس از آن سر از سجده برداشتند و وقتی نشستند گفتند: اللّه اكبر و به ران چپ نشسته ، پشت پای راست را بر كف پای چپ گذاردند و گفتند استغفر اللّه ربّی و اتوب الیه و دوباره در حالی كه نشسته بودند. گفتند: اللّه اكبر و بعد به سجده دوم رفتند و مانند سجده اول ، سجده دوم را تمام كردند. و در ركوع و سجود هیچ یك از اعضای بدن را بر یكدیگر نگذارده بودند و موقع سجده آرنج دست خود را باز نگاه داشته و به زمین نگذارده بودند. در حال تشهّد خواندن ، انگشتان دست آن حضرت از یكدیگر باز بود و به این كیفیّت دو ركعت نماز خواندند و چون از تشهّد فارغ شدند، فرمودند: ای حماد، این چنین نماز بخوان.

از همه دل بریده ام،دلم اسیر یک نگاست،تمام آرزوی من زیارت امام رضـــــــــاست

جمعه 8 شهریور 1392  9:58 PM
تشکرات از این پست
taghvimi mohsen_alavi
دسترسی سریع به انجمن ها