هفته جهانی مساجد همزمان با سالگرد به آتش کشیدن مسجدالقصی نخستین قبله و دومین بنای مقدس مسلمانان توسط صهیونیستها در شرایطی با برگزاری برنامههای عمدتاً تشریفاتی در کشورمان سپری میشود، که درباره جایگاه کنونی مسجد در کشورمان نقدهای مهمی مطرح است.
به گزارش «تابناک»، هفته جهانی مسجد از سی و یکم مرداد ماه برابر با 21 اوت، همزمان با سالگرد آتش زدن مسجدالاقصی توسط رژیم صهیونیستی اسرائیل. رویدادی که به ابتکار ایران شکل گرفت و تصور میشود حقیقتاً ظرفیت جهانی سازی داشته باشد اما آنچه در این هفته پی گرفته میشود بیشتر حول محور آزادی حرم مقدس از محاصره صهیونیستها است و درباره ماهیت مسجد، توسعه این نهاد مهم و کلیدی که قدمتی همراستای اسلام دارد، رویکردی پژوهشی دارای کارکرد نیز مطرح نمیشود، چه رسد به آنکه طرحی در این حوزه جنبه اجرایی بیابد.
آنچه تحت عنوان هدف از نام گذاری هفته ای به نام هفته جهانی مسجد نیز اعلام شده بود، ارائه الگوی مناسب برای بزرگداشت هفته مسجد، تبیین مطالبات و نیازهای مسجد، مرور وضعیت گذشته و حال مساجد، بررسی نقش مساجد در تعامل بین دین و دولت و نیز معرفی و قدردانی از ائمه جماعات موفق، تبیین قداست و عظمت مسجد، تکریم نیروهای فعال در مساجد، توجه به آبادانی معنوی و فیزیکی مساجد، تلاش برای بهبود محتوای فرهنگی مساجد و ایجاد هماهنگی بین متولیان دینی مکان های شریف بود.
با وجود این هدف گذاریها، هنوز بدیهی ترین مسائل درباره نخستین نهاد فرهنگی و اجتماعی که پیامبر شکل داد و منجر به رشد سریع اسلام در یثرب آن زمان و مدینه النبی کنونی شد، در چنین هفتهای مطرح نمیشود؛ از ممنوعیت ساخت مناره برای مساجد در سوئیس که یکی از وجوه تمیز قائل شدن میان این بنا و دیگر نهادهای اجتماعی است تا تخریب مساجد در درگیریهای مذهبی و قومی در عراق، سوریه، مصر و... . اتفاقی که هر روزه شاهدش هستیم و انتظار میرفت در این همایشها شاهد شکل گیری اجماعی در این زمینهها بود.
به عنوان نمونه این ظرفیت وجود داشت تا رهبران و شیوخ و قطبهای اکثریت طیف ها و مذاهب اسلامی و حتی تندروها را واداشت که لااقل زیر بار حرمت قائل شدن برای هرگونه تهاجمی به مساجد نروند و در واقع این بناها را همچون خانه خدا، حرم امن اعلام نمایند و ساکنانش امنیت جانی داشته باشند. همین اقدام بزرگ، به سادگی میتوانست خروجی چنین هفتهای باشد و نبوده اما از چنین اقداماتی، پراهمیت تر، توجه به وضعیت مساجد کشورمان و به حاشیه رفتار این نهاد فرهنگی و اجتماعی و حتی سیاسی است.
متاسفانه به واسطه رویکردی که در دهههای اخیر در پیش گرفته شده، درب بسیاری از مساجد کشورمان به دلایل مختلف که برخی از آنها شاید نیازی به طرح نداشته باشد اما کاملاً گویا است، تنها ساعتی پیش از نماز تا ساعتی پس از وقت نماز گشوده است و پس از آن بسته میشود که این رویکرد باعث شده، نهاد مسجد تنها به عنوان «مصلی» مورد استفاده قرار گیرد و جایگاه این نهاد از مرکز تجمع عمومی و تصمیم گیری و اجرای برنامه های فرهنگی محلی، به همین حد تقلیل یابد.
ظاهراً مساجد نیز به دلایل مختلف تلاش وسیعی برای برگزاری برنامههای پایدار نمیکنند و از تبدیل مساجد به پاتوقهای عمومی استقبال نمیشود و یا حداقل در این زمینه به قدر کفایت فعالیت در جهت جذب عمومی صورت نمیپذیرد و به همین دلیل، این نهاد که در گذشته در متن تمامی تصمیمات بود، هم اکنون در بسیاری از موضوعات که حتی در متن مسجد میبایست مورد تصمیم گیری قرار گیرد، حاشیه نشین است.
شاید مهم ترین چالشی که پیش کشیده میشود و میبایست در پی رفعش بود، پایان بخشی به حاشیه نشینی مساجد است تا چنین نشود که حتی در وقایع مهم مذهبی نظیر ایام عزاداری محرم و ماه صفر، تکیههای مذهبی میدان دار باشند و مساجد قدیمی ترین و بزرگ ترین پایگاه های اسلام در اقصی نقاط جهان، در کشورمان در حاشیه نشینی قرار داشته باشند و معدود مساجدی همچنان نقش پررنگ مورد انتظارشان حفظ شده باشد.
بیشک نخستین گام در این زمینه، باز نگه داشتن درهای مساجد در تمامی ایام بدون ترس از هرگونه اثرات سو و نکات منفی است که برخی متصور هستند. بگذاریم مسجد محل استراحت، محل امن، محل دوست یابی و محل تمامی اتفاقات مهم زندگی مردم باشد و چالشها را در این نهاد مرتفع نماییم و با بستن در مساجد، تکلیف تاریخی مساجد را به حداقل ممکن که تعبیه مکانی برای سجده گاه عمومی است، تقلیل ندهیم.