مهم ترین عامل اجتماعی شدن در زندگی هر انسان، تجارب دوران کودکی وی در محیط خانواده است فضای خانواده آکنده از مهر و محبت فداکاری و گذشت ، صمیمیت و گرمی در عین حال گاهی توام با حسادت و رشک، دشمنی و کینه توزی، نفرت و خشم است و کودکان در جریان اجتماعی شدن این گونه عواطف را در کنار والدین و خواهران و برادران خود تجربه می کنند، اعضای خانواده آنقدر به هم وابسته اند که هر نوع مشکل یا مسئله یک عضو خانواده به طور مستقیم و یا غیر مستقیم بر زندگی سایر اعضا تاثیر می گذارد ، از طرف دیگر خانواده به دلیل همین نفوذ و تاثیر در افراد گاهی به عنوان روشی برای درمان اختلالات به کار می رود ، روان شناسان بالینی و مشاوره گاهی ترجیح می دهند در درمان یک فرد همه اعضای خانواده را از نزدیک ملاقات کنند.
در جوامع کنونی ، اغلب والدین خواستار آن هستند که فرزندانشان بتوانند راه و روش زندگی خود را به درستی انتخاب کنند و بتوانند در جامعه خود شخصیت و حرفه خویش را به تثبیت برسانند به طور کلی ایجاد یک ارتباط مستحکم در خانواده از اساسی ترین نمودهای خانواده ای قدرتمند است و این ارتباط به کودکان احساس استواری می دهد، یعنی اعتماد به نفس و در نهایت یک قدرت دفاعی در برابر هجوم فشارهای خارجی، اما این ارتباط باید در روابط بین پدر و مادر به وجود آید و آنها به عنوان معلمین اولیه کودکان خود هستند و کودکان بسیاری از عادات و رفتار خود را از والدین کسب می کنند و از دوران طفولیت کودکان شروع می شود و ادامه پیدا می کند والدین بایستی تا جایی که برایشان مقدور است با کودکان خود صحبت کنند و به آن ها بفهمانند که به چه اندازه به آنان علاقمندند و علت این عشق و علاقه چه چیز می باشد. والدین همچنین مسئولند که فرزندان خود را از وقایع پیرامون خود آگاه سازند و به آنان توضیح دهند که در محیط پیرامونشان چه وقایعی در شرف انجام است یک مشکل اجتماعی که در ارتباط به بسیاری از خانواده ها مطرح می باشد این است که پدر و مادر هر یک به نوعی تا آن اندازه درگیر مسائل خود هستند که دیگر وقتی برای دلجویی از فرزندان برایشان باقی نمی ماند.