درجات ديگر توكل
اتوكل على ا.. توكل الانابه اليه و استر شده السبيل المؤديه الى الجنه القاصده الى محل رغبته [ خطبه 161. ]
ترجمه:
به خدا توكل مى كنم، توكل بازگشت به سوى او و از او راه راستى كه منتهى به بهشت مى شود و به محل مورد رضايتش پايان مى برد مى طلبم.
اول- توكل همراه طلب
در اين توكل فرد توكل كننده امور خود را به حق واگذار مى كند، اما در عين حال به اسباب توسل مى جويد و از ديگران رزق خود را طلب مى كند، البته اين تمسك به اسباب به جهت آن است كه به خلائق بهره برساند يا اينكه خود را به اسباب مشغول كند تا دنبال شهوات نرود.
دوم- توكل همراه با اسقاط طلب
در اين توكل سالك امور خود را به حق واگذار مى كند و از هيچ كس چيزى نمى طلبد و از هر سببى چشم پوشى مى كند البته دورى از اسباب براى كسب عزت و شرافت خود نيست، بلكه به خاطر آن است كه خود را براى واجبات فارغ سازد.
سوم- توكل همراه با شناخت و معرفت
در اين توكل سالك امور خود را به خدا واگذار مى كند زيرا مى داند كه خدا مالك على الا طلاق است و هيچ كس با او در چيزى شريك نيست. اينجاست كه سالك نقصان توكل را مى بيند، زيرا چيزى ندارد تا بگويد امر خود را به خدا سپردم.
در اين عبارت حضرت مى فرمايد: توكل من از نوع توكل بازگشت به سوى حق و انقطاع از غير اوست، در اين نوع توكل سالك، فانى در حق گشته و هيچ كس را با او در چيزى شريك نمى داند و امرى براى خود قائل نيست كه در او توكل كند اين جاست كه سالك طريق حق تنها راهى را مى طلبد كه به جنه القاء منتهى مى شود و به محل و منزل مورد رضايتش پايان مى يابد.
قرآن كريم ايمان را به توكل مقيد نموده على الله فليتوكل المؤمنون [ مائده 23. ] مؤمنان تنها بر خدا توكل مى كنند.
اگر چيزى به چيز ديگر مقيد شود، زوال آن قيد موجب زوال مقيد است، بنابراين لازمه ى ايمان توكل است، البته توكل ابتداى راه و تسليم ميانه راه و تفويض نهايت راه است.