اينم براي اونايي كه در مورد سوءظن سوال داشتن
راههای مبارزه با سوءظن عبارتند از:
1 ـ برای برطرف شدن سوءظن قبل از هر چیز باید به اصلاح خودمان بپردازیم تا اگر دیگران را با خودمان مقایسه می كنیم این مقایسه سرچشمة حكم به فساد و بدی آنها نگردد، و در مدتی كه به اصلاح خود مشغولیم همواره این نكته را به یاد خود بیاوریم كه ما نباید دیگران را همچون خود فرض كنیم، چه بسا آنها روحیاتی به مراتب عالیتر و بهتر از ما داشته باشند، ما باید توجه داشته باشیم این قیاس به خود كه شاید یكی از شئون « حب ذات » بشر است هیچگونه پایة منطقی و علمی ندارد لذا نباید پایة قضاوت ما دربارة اشخاص واقع شود.
2 ـ باید محیط زندگی خود را كه ممكن است سرچشمة بدبینی و سوءظن ما باشد پاك سازیم و معاشرت با اشرار را كه سرچشمة سوءظن به اخبار می گردد ترك گوئیم، و توجه داشته باشیم اینگونه معاشرتهای مسموم، گذشته از معایب فراوان دیگر، محیط فكر ما را در ارزیابی شخصیت افراد، تاریك می سازد، و ما را در شناسائی افراد به اشتباهات بزرگی مبتلا می گرداند، این اشتباهات تنها زیان اخلاقی و معنوی ندارد بلكه ما را ازبهره بردای از منابع فكری و اخلاقی افراد شایسته به واسطة سوءظن محروم می دارد. اگر محیط تربیتی ما در كودكی از این نظر محیط ناسالمی بوده، برای جبران آن تلقیناتی كه سرچشمة بدبینی امروز ما شده، از طریق تلقین و مطالعة حالات نیكان و معاشرت با افراد پاك وارد شده و آثار دوران كودكی را از محیط مغز خود بشوئیم، مخصوصاً شرح حال مردان نیك و برجستة تاریخ را باید زیاد مطالعه كنیم.
3 ـ باید زیانهای فردی و اجتماعی بدبینی و خطرات بزرگی كه از این رهگذر دامنگیر ما و اجتماع می گردد مرتباً از نظر بگذرانیم و به این حقیقت توجه كنیم كه اگر بدبینی به طور موقت در تسكین حس انتقام یا خودخواهی ما مؤثر باشد و آرامش موقتی كاذبی در ما ایجاد كند در مقابل، زیانهای غیر قابل جبران برای ما در بر دارد كه با آن قابل مقایسه نیست.
4 ـ اگر سرچشمة سوءظن و بدبینی ما، انحرافات اخلاقی دیگر از قبیل كینه توزی و خودخواهی و توجیه اعمال بد خود و فرار از مجازات وجدان است، باید با تجزیه و تحلیل روانی خود به این سرچشمه واقف گردیم و به اصطلاح این عوامل را از مرحلة ناخودآگاه ذهن به مرحلة خودآگاه منتقل سازیم. زیرا این نكته در درمان انحرافات اخلاقی نهایت اهمیت را دارد.1
5 ـ هرگاه گمان بدی نسبت به مسلمانی در ذهن ما پیدا شد، در عمل كوچكترین اعتنایی به آن نكنیم، طرز رفتار خود را دگرگون نسازیم، و مناسبات خود را با طرف تغییر ندهیم، بنابراین آنچه گناه است ترتیب اثر دادن به گمان بد می باشد. لذا در حدیثی از پیامبر اكرم( صلی الله علیه و آله ) می خوانیم: « ثلاث فِی المُؤمِنِ لایَستَحسَن، وَ لَهُ مِنهنَّ مخرج، فَمَخرَجه مِن سوء الظَّنِّ اَن لایُحَقِّقُهُ ». « یعنی، سه چیز است كه وجود آن در مؤمن پسندیده نیست، و راه فرار دارد، از جمله سوءظن است كه راه فرارش این است كه به آن جامة عمل نپوشاند »۲
6 ـ انسان می تواند با تفكر روی مسایل مختلفی، گمان بد را در بسیاری از موارد از خود دور سازد، به این ترتیب كه در راههای حمل بر صحت بیاندیشد و احتمالات صحیحی را كه در مورد آن عمل وجود دارد در ذهن خود مجسم سازد و تدریجاً بر گمان بد غلبه كند. بنابراین گمان بد چیزی نیست كه همیشه از اختیار آدمی بیرون باشد. لذا در روایات دستور داده شده كه اعمال برادرت را بر نیكوترین وجه ممكن حمل كن، تا دلیلی بر خلاف آن قائم شود.3
به هر حال این دستورات اسلامی از جامعترین و حساب شده ترین دستورها در زمینة روابط اجتماعی انسانها است، كه مسئلة امنیت را به طور كامل در جامعه تضمین می كند، و چه امنیتی از این بالاتر كه آبروی انسانها مصون باشد و انسانها همیشه از لحاظ فكری و روحی امنیت داشته باشند و نسبت به سوءظن دیگران در رابطه با آبرو و اعراضشان در هراس نباشند.