وضعیت دشمن
دشمن برای استقرار در منطقه سرپل، واقع در شرق رودخانه كارون، دچار تناقض بود؛ از یك سو به لحاظ اهمیت منطقه و ضرورت حفظ آن می بایست از نیروی بسیاری استفاده می كرد و از سوی دیگر، با توجه به محدودیت عقبه خود، تجمع این میزان نیرو برایش ناممكن بود. در عین حال، شناخت عراقی ها از توان نیروهای خودی در عقب راندن دشمن – به ویژه پس از ناكامی ارتش در عملیات های سوم آبان 1359 و بیستم دی 1359 – آن ها را مطمئن كرده بودكه مورد تعرض جدید قرار نخواهند گرفت. استعداد و آرایش یگان های دشمن در این منطقه برابر اسناد به دست آمده از تیپ 8 مكانیزه ارتش عراق در 26 مرداد 1360 عبارت بودند از:
1- تیپ 8 مكانیزه از لشكر 3 زرهی كه به سه گردان مكانیزه و یك گردان تانك در شمال سرپل و جنوب سلمانیه مواضع پدافندی را اشغال و تحكیم كرده بود.
2- تیپ 6 زرهی از لشكر 3 زرهی كه با سه گردان تانك و یك گردان مكانیزه در قسمت مركزی و شرقی در شمال جاده ماهشهر – آبادان مستقر بود.
3- تیپ 44 پیاده از لشكر 11 پیاده، كه با یك گردان تحت امر لشكر 3 زرهی در قسمت جنوبی منطقه سرپل و جنوب جاده ماهشهر – آبادان پدافند می كرد.
4- تیپ 12 زرهی لشكر 3 در غرب كارون در احتیاط قرار داشت و گردان های تانك الطارق و سیف سعد و چند گردان جیش الشعبی، گردان پیاده از تیپ 44 و گردان 1 از تیپ 33 نیروی مخصوص نیز در منطقه شرق كارون استقرار داشتند.
برابر شواهد، قراین و اسناد موجود، در پی گسترش حملات رزمندگان اسلام به منطقه اشغالی سرپل در نیمه اول سال 1360، دشمن دچار اضطراب شده و احتمال حمله نیروهای خودی را پیش بینی می كرد. بااین حال، عراقی ها همچنان به استقرار در مناطق اشغالی اصرار داشتند و این امر بدین دلیل بود كه عراقی ها تصور می كردند كه نیروهای اسلام از انجام دادن عملیات دقیق و برنامه ریزی شده در سطحی گسترده ناتوان هستند. در واقع فرماندهی عراق احتمال تدارك حمله از محور شرق رودخانه را پیش بینی می كرد اما به هیچ وجه تصور نمی كرد این حمله، گسترده و همه جانبه باشد.
5- استعداد دشمن در این منطقه برابر یك لشكر تقویت شده بود، ضمن این كه فرمانده سپاه سوم می توانست از احتیاط لشكرهای 5 مكانیزه و 9 رزهی كه در جنوب غربی اهواز و سوسنگرد مستقر بودند، برای تقویت لشكر 3 زرهی استفاده كند.