0

اصول آموزش دینی کودکان و نوجوانان(1)

 
samanehtajafary
samanehtajafary
کاربر طلایی3
تاریخ عضویت : شهریور 1391 
تعداد پست ها : 2436
محل سکونت : خراسان رضوی

اصول آموزش دینی کودکان و نوجوانان(1)

اصول آموزش دینی کودکان و نوجوانان(1)

اصول آموزش دینی کودکان و نوجوانان(1)

 

در آموزش دینی کودکان و نوجوانان:

اولاً-باید هدف ها مشخص و روشن،

ثانیاً- با یک دیگر هماهنگ و هم جهت،

ثالثاً- هدایت کننده ی فعالیت های فرزند در زندگی و قابل اجرا و پیاده شدن در رویدادها و امور حیاتی باشند.(1)

وقتی فرزند به مرحله ی بعدی (یعنی:جوانی) وارد شد و قدرت عقلانی او زیادتر گردید، آن گاه باید او را به مبانی دینی (خداشناسی، تفصیلی -نبوت استدلالی -معاد عقلی و امثال این ها) آشنا کرد.(2) در سنین بالاتر، قسمت هایی از کتاب آسمانی را برگزینند و به او معنای درست و تفسیر معتدل کلام خدا را بیاموزند.(3)

البته به موازات دستگاه آموزش دینی، باید سازمان هایی نیز کارشان تهیه ی کتاب مناسب تعلیم و تربیت دینی- جواب گویی سؤالات و اشکالات نوجوان و جوان- با مطالبی منطقی، نه تنها «قانع کننده و دهان بند» باشد؛ زیرا فرزند در سنی است که می خواهد «فلسفه و غایتی برای زندگی» بجوید و خط مشی تلاش های بعدی خود را پیش بینی نماید و لذا می پرسد: زندگی چیست؟ من برای چه زنده ام؟

چرا تلاش می کنیم؟ و باید بکنیم؟ و باید اسلام با جامعیتی که دارد جواب گوی این سؤالات باشد؛ فرزند را با پاسخ های شایسته ی خود علاقه مند علم کند و راغب به عقل و میزان نماید و چون هدفی درست، برای زندگی خود، پسندید و اجتماع و حقوق آن را صحّه نهاد، به رعایت تعهدات اجتماعی، خود را ملزم بیند.(4)

بی شبهه هیچ عاملی بهتر از «قبول تعهّد» نمی تواند پیش گیرِ خلاف های آدمی، نسبت به دیگران، باشد (البته آن بهتر که همین تعهد نیز، ناشی از اعتقاد به خدا و حب باطنی به خداوند باشد و بر اساس قبول فرمان الاهی، حفظ حقوق غیر، کند؛ که اثر آن، عمیق و باصفا و بی منت و دائمی می گردد).

گفتیم که برای فرزندی در حد دبیرستان، باید مبانی دینی از طریق استدلال آموخته شود؛ تا مددیار آن باشد که برای خود «نظام دینی بر اساس تفکر و برهان عقلی» به وجود آورد.

معلم و مربی و بزرگتران هم باید سعی کنند که «مطالب دینی» را به صورت منظم و با ترتیبی منطقی، به فرزند، عرضه نمایند که فرزند بتواند آن ها را «به گونه ای بنیادی» در جان و زندگی خویش، پیاده کند.(5)

البته در دوره ی بلوغ، مسایل اساسی حیات، باید مطرح شود و بر سایر دانستنی ها، مقدم دارند؛ تا جوان، کار خود را بر آن اصول، قرار دهد و آغاز فعالیت نماید.(6) تطبیق دین با زندگی و سازندگی دین در زندگی و نظام بخشی بدان را، خود، احساس کند.

به هرحال، باید بدانیم که در این سن و سال، چه مباحثی از اسلام را عرضه کنیم؟ و چه نظرات و دستوراتی را، از دین، مطرح نماییم؟ که فرزند فراری نشود و اگر اشکالاتی برای ذهنش، روی می دهد، اسلام جواب گویی کند و عملاً در زندگی خود، موارد طرح شده را ملاحظه نماید و مصداق های آن را بشناسد.

وقتی به جوان می گویید: «مسلمان باش»، باید بداند: دانش آموز مسلمان، با دانش آموز غیرمسلمان، چه فرقی پیدا می کند؟ بقال مسلمان، با بقال غیرمسلمان، چه تفاوتی دارد؟ و این تفاوت، در فکر آن ها، در حالات و صفاتشان، در رفتار و کارشان، در اثری که بر خود و غیر دارند، در معدل زندگی و مجموعه حیاتشان چیست؟(7)

و نیز باید جوان بداند: اگر مسلمان باشد یا مسیحی، یا بودایی و یا بی دین ولی با ادب و اخلاق، چه فرقی می کند؟

باید بداند، در اسلام، از جنبه ی مسایل نظری و مکتب فکری چه برجستگی خاص هست که در سطح بین المللی، چشم گیر و بی نظیر می باشد؟(8)

در دستورات مذهبی آمده است که: در هفت سال دوم، به فرزند ، فهم تکالیف (یعنی:حلال و حرام) آموزید و در هفت سال اول خواندن و نوشتن، یاد دهید.(9) ولی خواه ناخواه، در همان هفت سال نخستین، رفتار و حالات معلم، متن درس است و کار تعلیم قطعاً به طور عملی و نمایشی، باید دارای اثرات پرورش دینی باشد.

یکی از متخصصین روان شناسی پرورشی در ایران، گوید: در مدارس جدید، نظام، چنان است که در اطفال «حس مذهبی» و «ایمان» را پرورش نمی دهند. درست است که درسی به نام «قرآن» یا «تعلیمات دینی» دارند، اما چون متضمن «قبول و فهم» نیست و محیط و معلم نیز، مناسب، نمی باشند، تولید «ایمان» نمی کنند.(10)

اگر به همین «بی ثمری» خاتمه یابد، باز خوبست؛ درحالی که پس از طی این کلاس ها، فرزند با خود می گوید: درس دین را خواندم و دانستم، چیزی که مرا جلب کند؛ نداشت. پس، چنین قضاوت می نمایم که: دین، آرام بخش درون نیست؛ تعالی دهنده ی روح و فکر نمی باشد؛ بهترساز عمل و صفت هم، نیست، بلکه اصولاً دین، دل چسبی ندارد و همین بزرگ ترین خطری است که از درس دینی در مدارس جدید، حاصل می شود.

بعضی ها به بودن درس دین و به گوش خوردن این مطالب دل شاد هستند؛ اما من آن را نمی پسندم و می گویم: اگر دین در دل، جای نگرفت و مطلوب نیامد، بیزاری ایجاد می کند و اصل زندگی در خطر می افتد.

توضیح این که: انسان بدون ایمان و عقیده ی مذهبی، قادر به زندگی کامل نیست و جایِ امید و به جایی امید، ندارد و نتواند داشت.

برای این که زندگی با معنا و قابل تحمل باشد، باید برایش غایت و مقصودی ورای این عالم مادی و این آدم ناسپاس و جامعه ی پراکنده درونشان، منظور گردد، انجام کارهای عالی، بدون احساس وظیفه و بدون تمایل باطنی، ممکن است لذتی داشته باشد ولی هرگز اصیل و شخصیت ساز و موجب سعادت نخواهد بود.(11)

حس مذهبی، نشانه ی علوِّ طبیعت انسانی است و کسی که فاقد آن گردد، نسبت به شخصی که واجد آن است، از حیث قوّت قلب و اخلاق و امید و توفیق، بسیار فرودست تر است.(12)

حسّ مذهبی ذاتاً وجود دارد ولی باید تربیت شود این تربیت، چنانکه پیش از این نیز گفتیم لازم است. در غیر این صورت، حس مذهبی، چون محو نمی شود، به فساد می گراید.

توضیح این که حس مذهبی را به وسیله ی عقاید محکم و درست، باید راهنمایی کرد و روشنی و صراحت بخشید؛ تا خود را بنمایاند و مشخص سازد واِلاّ اسیر خرافات و عقاید پست خواهد گشت.

وقتی که حس مذهبی، پرورش یافت و آدمی به خدا ایمان پیدا کرد و بر وی توکل نمود، خود شخص پایه گذار سعادت خویش می شود و در مصیبات و حوادث، او دارای قوت روحی مخصوص و شکیبایی عمیق خواهد بود، که با او مجال همه گونه تدبیر، خواهند داد.(13)

مواد آموزش دینی به نوجوانان

باید در مدرسه، روح مذهبی، در تمام اعمال و حرکات و دروس شاگرد، نفوذ کند و در اتاق درس، در حیاط بازی، در ضمن درس و حتی برنامه ی فوق العاده، همه جا باید سائقه ی دینی در کار باشد.

اولاً- ضمن بیان قصه و داستان و سرگذشت و تاریخ و ترجمه ی احوال و ادبیات و عرضه ی آواها (خواندن های با لحن (14))باید بهترین احساسات مذهبی را در طفل، حلول داد. خواندن قرآن با آهنگ خوش، خواندن اشعار دینی با نوای دل پسند، مناجات با نغمات روح بخش، این ها همه، از عواملی هستند که احساسات دینی را ایجاد و تقویت می کنند.

ثانیاً- در ضمن قرائت فارسی و متون ادبی، زحماتی را که بشر برای فهم امور عالم و معنای حیات کشیده اند، باید تشریح کرد.

در همه ی آثار فارسی، نمونه های سخن، برای طرح مذهبی، هست؛ در تاریخ، در فهرست کتب، در اشعار، در داستان ها، در نامه ها، حتی در علوم طبیعی، در علوم ریاضی و زیباشناسی، همه جا وجود دارد.(15)

اما چنان که گفتیم، عامل اصلی، معلم است که اگر ایمان و عقیده به مبانی دینی داشته باشد، شاگردان، بی شبهه، تحت تأثیر، قرار می گیرند.(16)

این تأثیر، امری تقلیدی یا تلقینی نیست، بلکه به زبان های بسیار دیگر وجودِ معلم، حقایق را در عمل و حال و صفات خویش ارائه می نماید و شاگرد هم که وجدانی بیدار و فطری و سالم دارد، به سهولت آن ها را درمی یابد و بدان ها ابراز علاقه و اعتقاد می کند.

معلم باید اَعمال خود را برابر هدف دینی، نظام دهد و خود به نظام عالم ایمان بدارد؛ اخلاقش پاک و عطوفتش نسبت به همه ی ابنای نوع بشر، مسلّم باشد و کاملاً معتقد و مطمئن به این که: آدمی در اختیار کردن خیر و شر، قدرت دارد و نیز باید به زندگی آینده و آخرتی کاملاً مؤمن باشد. وجود چنین معلمی موجب آن است که شاگرد به فکر و تأمل، در معنی و ارزش زندگانی پردازد و به پیدا کردن «حقیقت و زیبایی و نیکویی» عشق ورزد.

دیگر آن که معلم باید خرافات( یعنی: عقاید نادرست و بی دلیل و اساس) را از نظرات صحیح دینی، جدا کند و به شاگرد بنمایاند.

معلم باید وقایع و رویدادهای روزمره را مطرح کند و آن چه را که به وسیله ی دین در آنها می توان اثر نهاد، بیان نماید؛ تا فرزند روش تطبیق دین را با دنیای خود و حوادث آن، بداند و فرا گیرد.(17)

به راستی، اگر در همه ی دقایق زندگی، چه درونی و باطنی و چه برونی و عملی، می توانستیم اثر دین را معتقد باشیم و آن را نافذ می دانستیم و همه وقت و همه جا، دین را احساس می کردیم، قطعاً چنین بی اعتنا به دین، نمی بودیم و دین و دنیا را از هم، جدا نمی شمردیم و به افراط و تفریط نمی گراییدیم؛ که گاه، همه ی وقت خود را به تقدس خشک و عبادات، سپری کنیم و یا تمام هم خود را مصروف دنیا نماییم و فقط به ضرورت، عبادات واجب را، آن هم در آخرین لحظات وقت و با کمی توجه، انجام دهیم...

دیگر آن که، در مدرسه، لازم است آداب مذهبی، عملی شود. در برابر دعایی که می خوانند، شاگرد به تفکر، وادار گردد. در موقع شروع غذا «بسم الله» و پس از اتمام آن «شکرگزاری» صورت گیرد. به هنگام خواستن حاجت، حال اخلاص و درخواست، ایجاد شود.(18)

مواردی که در بالا یاد شد، هدف آموز و آماده ساز درون و جهت دهنده به عواطف و درکارگیرنده ی اراده و سلامت ساز فضای ذهنی و فکری است که اساس دیانت و دین داری می باشند.

منبع: کتاب گامی در مسیر تربیت اسلامی

 

چهارشنبه 12 تیر 1392  4:11 PM
تشکرات از این پست
دسترسی سریع به انجمن ها