روايات:
حال كه بحث از آيه 85 و 95 شد و زواياى گوناگون آن دوروشن گرديد، رواياتى را به عنوان تاييد كننده كه در ذيل دو آيه، 85 و 95 آورده شده، يادآور مىشويم:
1.امام صادق(ع) مىفرمايد:
«يستاذن الذين ملكت ايمانهم والذين لم يبلغوا الحلم منكم ثلاث مرات.كما امركم الله عزوجل ومن بلغ الحلم فلا يلج على امه و لاعلى اخته ولا على خالته ولا على ماسوى ذلك الا باذن فلا ياذنوا حتى يسلموا و السلام طاعة الله عزوجل.» (58)
ملك يمينهاى شما و فرزندان نابالغ شما،همانگونه كه خداوند امر فرموده به شما، در سه نوبت اجازه مىگيرند.هركس به سن بلوغ رسيد،به هيچروى،بر مادر،دختر، خاله و غير اينان، بدون اجازه وارد نمىشود.و اجازه نمىدهند، تا سلام كند;زيرا سلام، پيروى از خداوند است.
2.روايتى ديگر،همانند اين روايت،از امام باقر(ع) رسيده است. (59)
3.در الدرالمنثور روايتهاى، بسيارى در اين باب نقل شده، از جمله:
«راوى از پيامبر(ص) مىپرسد:آيا براى وارد شدن بر مادرم،بايد اجازه بگيرم؟
حضرت مىفرمايد:بله.
راوى مىپرسد:با مادرم در يك اتاق زندگى مىكنم، آيا براى وارد شدن بر ايشان، بايد اجازه بگيرم؟
پيامبر(ص) مىفرمايد: اجازه لازم است.
راوى مىگويد: من خدمتگزار مادرم هستم، آيا هر گاه وارد مىشوم، بايد اجازه بگيرم؟
حضرت فرمود: آيا دوست دارى وى را برهنه ببينى؟
گفت: نه.
فرمود: پس اجازه بگير و وارد شو.» (60)
اين روايت، با دو سند: «ابن جرير عن زيدبن اسلم، ان رجلا سال النبى» و«ابنجرير و بيهقى عن عطاء بن يسار: ان رجلا قال يا رسول الله.» نقل شده است.
روايت نشان مىدهد كه اجازه گرفتن براى اين است كه مادر، برهنه ديده نشود. عريان در اينجا، اعم است از برهنگى كامل كه حتى عورتین او ديده شود، يا نيمه برهنگى كه سينه، شكم، ران و... ديده شود. ولى به قرينه رواياتى كه از ابنمسعود و حذيفه، نقل شد: «ان لمتفعل رايت منها ما تكره» يا «ما على كل احيانها تحب ان تراها» معلوم مىشود كه مراد از برهنگى در حدیث نبوى، برهنگى كامل نيست و روايات، تاييد كننده همان چيزى است كه از آيه برداشتشده.
خلاصه بحث:
1. حكم حجاب، كمكم و به مرور زمان، نازل شد و از خانه پيامبر اسلام(ص) شروع شد و سپس به ديگر خانهها و خانوادهها سريان يافت.
2. حجاب براى سالم ماندن روح انسانها قرار داده شده است: (ذلكم اطهر لقلوبكم وقلوبهن).
3. جلباب (ل چادر) افزون بر تكليف، حقى بوده براى خانمهاى پاكدامن كه در ابتداء، جنبه حق بودن آن برترى داشته است.
4. پيش از آمدن حكم حجاب، زنان ، غير از سروگردن، گريبان و دستها را تا حدود آرنج، باقى بدن خود را مىپوشاندهاند. ظاهر بودن كمر، سينه، رانها و... رايج نبوده است. بنابراين، گروههاى استثناء شده، همان جاهايى كه به طور معمول نمىپوشاندهاند مجاز هستند كه نگاه كنند و جايز بودن نگاه كردن به رانها، سينه، ساقهاى پا و... از آيه به دست نمىآيد.
5. حكم حجاب، حكم فراگير است و گروههاى استثناءشده به خاطر ضرورت و... بوده است.
6. اصل در مساله حجاب، جداسازى كامل محيط مرد و زن از يكديگر است، به گونهاى كه هر دو بتوانند در جامعه به كار و تلاش بپردازند و تماسها و برخوردها دراندازه بسيار كمى باشد.
7. حجاب و پوشش، مسالهاى شخصى است و بازشناسى «ماظهر» و ضرورتها به عهده خود افراد است و از اين آيات حكم و وظيفهاى براى مسؤولان امر و متوليان امور روشن نشد.
8. در اين آيات هيچ بحثى درباره «مادر همسر» مطرح نشد و از هيچ يك از واژگان آيات روشن نشد كه داماد مىتواند به مادر همسر خود نگاه كند.
بله، از آيه 32 سوره بقره روشن مىشود: ازدواج با مادر همسر حرام است، همان گونه كه ازدواج با مادر، خواهر، دختر، عمه، خاله، دختر برادر و دختر خواهر حرام است، ولى ملازمهاى بين حرام بودن ازدواج با حلال بودن نگاه كردن وجود ندارد.
منبع:حجاب