بانكهاي خازني راهنماي نصب و بهره برداري خازن
مقدمه:همچون اغلب ابزارهاي الكتريكي، خازنهاي شنت نيز، بعد از شارژ شدن، در بار كامل عمل مي كنند و اگر انحرافي هم در بار خازن رخ بدهد ناشي از تغييرات ولتاژ خواهد بود.فشار اضافي برخازن و يا دماي اضافي، عمر خازن را كم مي كند و لذا شرايط كار خازن (مانند دما، ولتاژ و جريان) مي بايست دقيقا كنترل شوند.البته بايستي به اين موضوع هم توجه گردد كه نصب خازنهاي متمركز در يك سيستم، مي تواند شرايط كاري نامطلوبي ايجاد نمايد(مانند تقويت هارمونيكها، خودتحريكي ماشينهاي الكتريكي، اضافه ولتاژ ناشي از كليد زني و همچنين كاركرد نامطلوب دستگاههائي كه توسط امواج با فركانس صوتي كنترل مي گردند).بدليل انواع مختلف خازنها و همچنين پارامترهاي مربوط به آن، امكان تدوين يك قانون ساده براي نصب و بهره برداري از خازن در تمام حالتها وجود ندارد. اطلاعات ذيل اكثر پارامترهاي مهم در اينباره را تحت پوشش خود قرار مي دهد. علاوه برا ينها، مي بايست به اطلاعات سازنده و توانائي منبع تغذيه، مخصوصا در مواقع كليد زني و قطع خازن از مدار(در هنگام بار روشنائي)، توجه گردد. نحوه انتخاب خازن براي نصب در شبكه:مباني و معيارهاي انتخابانتخاب محل، ظرفيت واحدها(Units) و ظرفيت راكتيو بانكهاي خازني، تابع يك بررسي فني و اقتصادي براساس ارزش مزاياي حاصل از نصب اين خازنها در مقايسه با هزينه سرمايه گذاري مورد نياز براي تهيه، نصب و راه اندازي و تعميرات و نگهداري خازنها و فيدرهاي مربوط به آن بوده و تا زماني كه ارزش مزاياي حاصل از نصب خازنها برابر و يا بيشتر از هزينه آن باشد، استفاده از خازنهاي موازي مقرون بصرفه مي باشد.با توجه به اين مطلب استفاده از خازنهاي موازي در سيستمهاي توزيع بسيار معمول و متداول بوده و از اهميت خاصي برخوردار است. انتخاب محل نصب خازن در سيستم:از نظر فني خازنها در طول شبكه و يا سيستم فوق توزيع و توزيع تقريبا در هر سطح ولتاژي مي توانند مورد استفاده قرار گيرند چون با سري كردن يونيت هاي خازن مي توان به سطح ولتاژ مورد نياز رسيد و با موازي كردن يونيتها با ظرفيت مگاوار لازم دست يافت. با اينحال عوامل زير باعث محدود كردن محل نصب و سطح ولتاز مورد استفاده براي خازنها مي گردد.1) مزاياي حاصل از نصب خازنها با نزديكتر شدن محل نصب خازنها به محل مصرف و مصرف كننده افزايش مي يابد، چون باعث كاهش تلفات و آزاد شدن ظرفيت سيستم از محل نصب بسمت منبع مي گردد و سطح ولتاز را نيز بنحو مؤثرتري بهبود مي بخشد.2) سطح ولتاژ كار خازنها در تعيين قيمت آنها نقش مؤثر و تعيين كننده اي داشته و يونيتهاي خازني با ولتاژ كار زير 6 كيلوولت و يا بالاتر از 15 كيلوولت گرانتر بوده و بهترين ولتاژ كارخازنهاي موازي از نظر اقتصادي فاصله ولتاژ 6 الي 15 كيلوولت است، به اين ترتيب با توجه به نحوه اتصال خازنها به شبكه بصورت ستاره و يا مثلث، عملا بهترين سطح ولتاژ شبكه براي نصب خازنها از نقطه نظر قيمت آنها، ولتاژهاي توزيع (11 و 20 و 33 كيلوولت، مي باشند. در اينجا بعنوان نمونه از جدول زير، كه نشاندهنده ارقام تقريبي مربوط به قيمت بانكها و فيدرهاي خازني يك سيستم توزيع 20 كيلوولت بوده، استفاده گردد و مشاهده مي گردد كه با صرفه ترين ولتاژ نصب براي خازن، ولتاژ شبكه توزيع مي باشد.ولتاژ كار خازن(كيلو ولت)ولتاژ شبكه(كيلوولت)قيمت تقريبي هر كيلووار خازن(دلار)قيمت تقريبي هر كيلووار خازن(دلار)قيمت تقريبي هر كيلووار فيدر – خازن(دلار)توضيحات0.40.46612 11.55203.547.5 18.1963459در صورت استفاده از دو واحد سري براي رسيدن به ولتاژ هر فاز12.12633.558.5در صورت استفاده از 3 واحد سري براي رسيدن به ولتاژ هر فاز3) از نظر فني بهترين محل نصب خازن، در انتهاي فيدرهاي توزيع (11 و 20 و 33 كيلوولت) بوده ولي با توجه به نحوه كليد زني و كنترل خازنها، محل نصب بصورت زير تعيين مي گردد:a) براي خازنهاي ثابت، با توجه به اينكه كليد زني خودكار در آنها صروت نمي گيرد لذا تجهيزات چنداني مورد نياز نبوده و در نتيجه مي توانند در پستهاي توزيع(11 و 20 و 33 كيلوولت) نصب گردند.b) براي خازنهاي متغير، با توجه به اينكه، چنين بانكهاي خازني نيازمند تجهيزات كليدزني، حفاظت و كنترلي كاملي بوده، بنابراين مانند ساير تجهيزات پستها بايستي تحت نگهداري و مراقبت مداوم قرار گيرند. لذا بهمين دليل تجمع و نصب آنها در محل پستهاي فوق توزيع(مانند پست 20/63 كيلوولت) متداول بوده و توصيه مي گردد. نحوه اتصال فازها در بانكهاي خازنيبا توجه به محدوده ولتاژ اقتصادي و همچنين رعايت مسائل حفاظتي، اتصال فازها در بانكهاي خازني با ولتاژ توزيع (11 و 20 و 33 كيلوولت)، مي بايستي بصورت يك اتصال ستاره بوده و تجهيزات لازم جهت حفاظت از نامتقارني فازها نيز در آن نصب شده باشد. انتخاب ولتاز نامي خازناصولا، ولتاژ نامي يك خازن مي بايست برابر با ولتاژ شبكه اي باشد كه خازن به آن متصل مي گردد و البته تأثير حضور خازن نيز بايد در نظر گرفته شود.در بعضي شبكه ها، تفاوتي بين ولتاژ نامي و ولتاژ كار شبكه وجود دارد، جزئيات اين تفاوت توسط خريدار تعيين شده و سازنده خازن با توجه به حدود مشخص شده، اقدام به ساخت مي كند.فقط مطلب مهمي كه مي بايست به آن توجه شود اينستكه افزايش بي مورد در فشار وارد به دي الكتريك خازن، تاثير معكوس در نحوه كار و عمر خازن مي گذارد.بعنوان مثال در جاهائيكه، مدارهائي براي كاهش اثر هارمونيكها و يا به منظورهاي ديگري، بصورت سري به خازن متصل شده باشند، در اينصورت ولتاژ قرار گرفته در ترمينالهاي خازن، بالاتر از ولتاژ كار شبكه بوده و در نتيجه افزايش معادلي نيز بايد در ولتاژ نامي خازن در نظر گرفته شود. اگر چنين اطلاعات اضافي موجود نباشد، در آنصورت ولتاژ كار عملي خازن، برابر با ولتاژ نامي شبكه فرض مي گردد.براي بانكهاي خازني سه فاز، كه بصورت ستاره به شبكه متصل مي شوند، ولتاژ نامي خازن برابر با ولتاژ نامي شبكه تقسيم بر انتخاب مي گردد.توجه: ضريب اطمينان بيش از حد، در موقع انتخاب ولتاژ نامي vn، نبايد در نظر گرفته شود زيرا كه اين كار باعث مي گردد تا در عمل، توان خروجي خازن در مقايسه با توان نامي آن، كوچك گردد.در موقع تعيين ولتاژي ك همي بايست به ترمينالهاي خازن متصل گردد، ملاحظات زير نيز بايد در نظر گرفته شوند.a) خازنها سبب افزايش ولتاژ در نقطه اتصال خود مي گردند و اين افزايش ولتاژ ممكن است حتي براي همه هارمونيكهاي موجود پيش بيايد. در اينحالت خازنها مي بايست در ولتاژي بالاتر از ولتاژ پيش بيني شده كار بكنند.b) ولتاژ ترمينالهاي خازن، مخصوصا در مواقعي كه فقط بار روشنائي وجود دارد، ممكن است بزرگ گردد. در چنين حالاتي، بمنظور جلوگيري از وارد شدن فشار زياد برروي خازن و همچنين افزايش بي رويه ولتاژ در شبكه، مي بايست تعدادي يا همه خازنها از مدار قطع گردند.c) فقط در حالات اضطراري و براي مدت زمان كوتاهي خازنها مي توانند در حداكثر ولتاژ قابل قبول و همچنين حداكثر دماي محيط كار بكنند.انتخاب ظرفيت هر واحدنصب خازنها در پستها نياز به فضاي كافي براي استقرار بانكهاي خازني در داخل و يا خارج ساختمان دارد. اين نياز در هنگام اضافه كردن خازنهاي جديد به پستهاي موجود با مشكلاتي نيز روبرو مي باشد و در بعضي موارد محدوديتهاي ناشي از كمبود فضاي مورد نياز باعث عدم امكان نصب خازنها مي گردد. بنابراين بديهي است كه هر چه فضاي مورد نياز براي نصب بانكهاي خازني كوچكتر باشد، مطلوبتر است. حال در صورت ثابت نگهداشتن ابعاد سطح قاعده يونيتهاي خازني، از نظر تكنولوژي ساخت، افزايش ظرفيت هر واحد باعث كاهش ارتفاع نسبي آن در مقابله با ظرفيت مربوطه گرديده و بهمين ترتيب قيمت ساخت هر كيلووار از ظرفيت خازني در واحدهاي با ظرفيت بيشتر، ارزانتر بوده و در نتيجه واحدهاي خازني بهينه از نظر ابعاد و قيمت تمام شده(هر كيلووار) در محدوده ظرفيت 200 الي 250 كيلووار مي باشد.جهت انتخاب ظرفيت مناسب براي هر واحد خازني، علاوه بر مطلب بالا، مي بايست محدوديتهاي دما و ولتاز كار خازن نيز در نظر گرفته شده، و با توجه به بخش 5، از بين سه مقدار 100، 150 و 200 كيلووار، انتخاب نهائي صورت بگيرد. انتخاب ظرفيت بانكهاي خازني فشار قويانتخاب ظرفيت راكتور بانكهاي خازني مورد نياز يك پست براساس استفاده از ظرفيت قطعي[1] آن طبق رابطه زير محاسبه مي گردد:كه در اين رابطه:QC=(MVAR)ظرفيت راكتيو بانكهاي خازني مورد نياز S=(MVA) ظرفيت قطعي پستPFC= ضريب قدرت باريست پس از نصب خازنPF= ضريب قدرت بار پست قبل از نصب خازنهمچنين، ظرفيت قطعي پستها براي سيستم توزيع 20 كيلوولت نيز طبق جدول زير استاندارد گرديده است:جدول ظرفيتهاي انتخاب شده براي پستهاي فوق توزيع 30/63 كيلوولترديفظرفيت نامي(MVA)ظرفيت قطعي(MVA)قابل توسعه به ظرفيت نامي(MVA)130*2(78)4230*3215*2(30 يا 42)15 يا 2130*235/7*2(15)5/715*2* اعداد داخل پرانتز نشاندهنده مقادير توسعه يافته ظرفيت پست مي باشد. براي سيستمهاي توزيع 11 و 33 كيلوولت نيز ظرفيت قطعي پستهاي فوق توزيع مي بايست مشخص گردند.سپس براي تعيين ظرفيت راكتيو بانكهاي خازني، علاوه بر ظرفيت قطعي پست، مي بايست ضريب قدرت نهائي مورد نياز و ضريب قدرت قطعي بار پست نيز مشخص شده و آنگاه با استفاده از فرمول بالا، مقدار ظرفيت بانك خازني تعيين گردد.البته جهت انتخاب نهائي ظرفيت بانك خازني، مي بايست در مقدار بدست آمده، تغييرات مناسبي اعمال نمود بطوريكه، نكات زير نيز منظور شده باشند:a) استفاده از واحدهاي خازني انتخاب شده در بخشb) قابليت تقسيم متعادل كل ظرفيت خازني برروي سه فاز و انتخاب حداقل 2 مرحله براي وارد و خارج كردن خازنها به مدارc) طبق آمار موجود، ظرفيت بانكهاي خازني در پستهاي 20/63 كيلوولت عمدتا داراي مقادير 4/2 و 7/2 مگاوار مي باشد. لذا اين اعداد مي توانند بعنوان مبنائي جهت تعيين ظرفيت تيپ بانكهاي خازني مورد استفاده قرار گيرند.بعنوان مثال، براي سيستم 20 كيلوولت، در صورتيكه واحدهاي خازني 100 كيلوواري با ولتاژ كار 55/11 كيلوولت انتخاب گردد در آنحالت ظرفيت تيپ بانكهاي خازني بشرح جدول زير انتخاب و توصيه مي گردد. جدول ظرفيت راكتيو بانكهاي خازني براي سيستم 20 كيلوولتظرفيت نامي پست(مگا ولت آمپر)ظرفيت قطعي پست(مگا ولت آمپر)ظرفيت راكتيو هر بانك(مگا وار)كل ظرفيت راكتيو بانكها(30*3)30*2(78)424/2(4/2*6)5/2*4(30*2)15*2(30 يا 42) 15 يا 21(4/2)2/1(4/2*4)2/1*4(15*2)5/7*2(15)5/72/1(2/1*4)2/1*2· اعداد داخل پرانتز نشاندهنده مقادير توسعه ظرفيت پست يا ظرفيت راكتيو بانكهاي بانكهاي خازن مي باشد.در صورت انتخاب واحدهاي خازني با توان و ولتاژ كار متفاوت، با در نظر گرفتن مطالب بيان شده، ظرفيت تيپ بانكهاي خازني مشابه با جدول بالا تعيين مي گردد. اضافه ولتاژها1- اضافه ولتاژ زياد در حالات گذرا، موقعي پيش مي آيد كه خازنها با استفاده از كليدهايي از شبكه قطع گردند كه امكان ايجاد جرقه مجدد(restriking) در آن كليدها وجود داشته باشد. توصيه اي كه مي گردد، استفاده از كليدهايي است كه در موقع ايجاد جرقه، اضافه ولتاژ بيش از حدي را ايجاد نكنند.2- خازنهايي كه در معرض اضافه ولتاژهاي بالا ناشي از صاعقه قرار دارند، مي بايستي بحد كافي حفاظت شوند. اگر از برق گير استفاده مي گردد بايد يكسري مسائل حفاظتي خاص نيز در نظر گرفته شود. بعنوان مثال ممكن است اين برقگيرها نيازمند حفاظت از جريان تخليه خازن باشند كه در اينحالت مي بايست تمهيدات لازم صورت گيرد.3- وقتي يك خازن بطور ثابت به يك موتور وصل گردد، ممكن است مشكلاتي بعد از قطع موتور از منبع تغذيه پيش آيد. بطور مثال، زمانيكه موتور هنوز داراي حركت چرخشي است، ممكن است با استفاده از خود تحريكي، بصورت ژنراتور عمل نموده و در نتيجه ولتاژ سيستم را بطور قابل ملاحظه اي افزايش دهد. ازا ين مسئله معمولا مي توان به اينصورت جلوگيري كرد كه جريان خازن كمتر از جريان مغناطيس كننده موتور انتخاب گردد و ميزان پيشنهادي، 90% مي باشد.بعنوان يك جنبه احتياطي مي بايستي در نظر داشت كه قسمتهاي برقدار موتوري كه به آن، خازن ثابت وصل شده باشد. نبايستي قبل از توقف موتور، لمس گردد.4- وقتي يك خازن، به موتوري كه داراي استارتر ستاره – مثلث مي باشد وصل گردد در آن صورت بايد نحوه قرار گرفتن خازن طوري باشد كه هنگام كار استارتر هيچ اضافه ولتاژي ايجاد نگردد.5- هنگام تشكيل يك بانك خازني، با استفاده از تعدادي از واحدهاي خازني كه بصورت تصادفيا نتخاب شده باشند، بعلت اختلاف بين كاپاسيتانس واحدها، اضافه ولتاژي ناشي مي شود كه مي بايست از آن اجتناب گردد. اين اختلاف بين كاپاسيتانس خازنها ممكن است حتي بيشتر از 15% باشد.لذا مي بايست در انتخاب هر واحد دقت لازم معمول گردد تا بهترين تركيب ممكن حاصل شده و از اختلاف ولتاژ بين واحدها جلوگيري گردد و يا اينكه، براي واحدها، ولتاژ نامي انتخاب گردد كه در آن، مقدار اضافه اي نيز براي افزايش ولتاژ منظور شده باشد. همچنين مي بايست اثر شكست يك واحد خازني در بانك خازني، مورد مطالعه قرار گيرد.در موقعي كه بايد از اختلاف ولتاژ بين واحدها جلوگيري گردد، مي بايست واحدهاي خازني(يا گروهي از واحدها) كه بصورت سري بهم وصل مي گردند، طوري انتخاب شوند كه كاپاسيتانس آنها در محدوده مجاز تعيين شده، داراي بيشترين مقدار باشد.درجاهائيكه بانكهاي خازني بصورت ستاره متصل بوده و مركز ستاره هم عايق شده باشد در آنصورت اختلاف كاپاسيتانس بين فازها، منجر به افزايش ولتاژ روي خازنهائي در هر فاز مي گردد كه كمترين مقدار كاپاسيتانس را داشته باشند. بنابراين در جاهائيكه اختلاف كاپاسيتانس بزرگ باشد(مثلا بزرگتر از 5%)، در آنصورت اين افزايش ولتاژ مي بايست كنترل گردد.جريانهاي اضافه بار1- خازنها هرگز نبايد بطور مداوم با جريانهائي كار بكنند كه مقدار آن از حداكثر تعريف شده تجاوز بكند.2- جريانهاي اضافه باري ممكن است توسط اضافه ولتاژها در فركانس اصلي و يا توسط هارمونيكها و يا هر دو، ايجاد شوند. منبع عمده هارمونيكها، يكسوكننده ها و هسته هاي اشباع شده ترانسفورماتورها مي باشند.3- در زمانهائي كه بار روشنائي وجود دارد، ولتاژ توسط خازنها افزايش يافته و در آنصورت اشباع هسته هاي ترانسفورماتورها نيز قابل ملاحظه خواهد بود.در چنين حالتي، هارمونيكهائي با دامنه هاي غيرعادي توليد شده و در اين ميان يكي از آنها مي تواند با تشديد بين ترانسفورماتور و خازن، تقويت گردد.اين موضوع، دليل ديگري است براي توصيه اين مطلب كه در مواقع بار روشنائي، خازنها از مدار قطع گردند.4- اگر جريان خازن از مقداري كه تعريف شده تجاوز نمايد، در حاليكه ولتاژ، در محدوده قابل قبول 1.10vn باقي مانده باشد، در آنصورت مي تواند هارمونيك مسلط تعيين گشته و با استفاده از آن، بهترين روش جبران اين وضع مشخص گردد.روشهاي جبران سازي زير مي تواند مورد استفاده قرارگيرد:a) انتقال همه يا تعدادي از خازنها به ديگر قسمتهاي سيستم .b) اتصال يك راكتور سري با خازن، براي داشتن فركانس تشديد پائينتر از هارمونيك مزاحم در مدار.c) افزايش ميزان كاپاسيتانس در جائيكه خازن نزديك به يكسو كننده نصب شده باشد.5- شكل موج ولتاژ و همچنين مشخصات مدار مي بايست قبل و بعد از نصب خازن مشخص گردند و در حالاتيكه، منابع هارمونيك، مانند يكسوكننده هاي بزرگ وجود داشته باشند مي بايست حفاظت هاي لازم معمول گردد.6- اضافه جريانهاي گذرا با دامنه و فركانس بالا ممكن است در موقع وصل خازن به مدار رخ بدهد. عموما چنين جريانهاي گذرائي وقتي پيش مي آيد كه يك بخش از بانك خازني، بصورت موازي با بخش ديگري از بانك خازني كه قبلا شارژ گرديده، كليد زني شود.7- البته ممكن است لازم گردد كه اين اضافه جريانهاي گذرا به مقادير قابل قبولي كاهش يابند. مقدار اين كاهش بستگي دارد به خود خازن و تجهيزات اضافي براي كليد زني خازن، همچون مقاومت (در كليد زني مقاومتي) و يا راكتورهايي كه در مدار تغذيه براي هر بخش خازن وارد مي گردند. توصيه مي گردد كه ميزان اين اضافه جريانهاي گذرا، از 10 برابر جريان نامي خازن تجاوز نكند.انتخاب سطح عايقيسطح عايقي يك بانك خازني، مي بايست با توجه به سيستمي كه آن بانك خازني به آن متصل مي گردد و همچنين ارتفاع محل نصب خازن و با اعمال ضريب تصحيح ارتفاع انتخاب گردد.همچنين مي بايست تفاوت ما بين سطح عايقي بانك خازني و واحد خازني مشخص گردد. بهمين منظور، امكان وجود حالتهاي زير بايد مورد توجه قرار گيرد:a) حالتي كه سطح عايقي واحدهاي خازني برابر با سطح عايقي بانك خازني باشد. براي مثال، اين حالت زماني پيش مي آيد كه اتصال سري واحدهاي خازني مورد استفاده قرار نگرفته باشد. در اينحالت براي واحدهاي خازني عايقكاري خارجي خيلي بزرگي لزوم ندارد.b) حالتي كه سطح عايقي واحدهاي خازني كوچكتر از بانكهاي خازني باشد. عموما، اين حالت زماني پيش مي آيد كه اتصال سري خازنها بكار برده شود و در اينصورت عايقكاري خارجي بزرگي مورد لزوم خواهد بود. اگر نحوه پخش ولتاژ بين واحدهاي خازني و عايقكاري خارجي نامشخص باشد، در آنصورت مي بايست عايقكاري خارجي از سطح عايقي بانك خازني پيروي نمايد.ابزارهاي كليد زني و حفاظتي و كنترلي و نحوه اتصال آنهامقدمه1- ابزارهاي كليد زني و حفاظتي و نحوه اتصال آنها بايد طوري باشد تا بتوانند بطور پيوسته جرياني را تحمل بكنند كه اين جريان، معادل با 3/1 برابر جرياني باشد كه با اتصال ولتاژ سينوسي، برابر با ولتاژ نامي(مقدار r.m.s آن) و فركانس نامي، از مدار كشيده مي شود. چنانكه خازن كاپاسيتاني برابر با، 1/1 برابر ميزان كاپاسيتاني كه توان نامي را توليد بكند، داشته باشد در آنصورت اين جريان مي تواند حداكثر تا 1/1*3/1 برابر جريان نامي مقدار داشته باشد.بعلاوه مي بايست در نظر گرفت كه اگر هارمونيكي وجود داشته باشد در آنصورت، حرارت توليد شده، مي تواند بزرگتر از حرارت ايجاد شده بواسطه اثر پوستي در جريان هارمونيك اصلي باشد.2- ابزارهاي كليد زني و حفاظتي و نحوه اتصال آنها. بايد طوري باشد تا بتوانند فشار حرارتي و الكتروديناميكي ناشي از اضافه جريانهاي گذرا با دامنه و فركانس بالا را كه در مواقع وصل كليد رخ مي دهد، تحمل كنند.چنين حالتهاي گذرائي موقعي رخ مي دهد كه يك بخش از بانك خازني بصورت موازي با بخشهاي ديگري كه قبلا شارژ شده اند، كليدزني گردد.زماني كه ميزان فشار حرارتي و الكتروديناميكي زياد باشد در آنصورت مي بايست احتياطهاي خاصي در مورد محافظت از اضافه جريان صورت بگيرد.توجه 1- در صورت استفاده از فيوز، مي بايست طوري انتخاب گردند كه ظرفيت حرارتي كافي و مناسبي داشته باشند.توجه 2- در بعضي حالات، مثلا وقتي خازنها بطور اتوماتيك كنترل مي گردند، ممكن است عمليات كليد زني در فاصله زماني هاي كوتاهي تكرار گردند. در چنين حالتي ابزارهاي كليدزني و فيوزها بايد طوري انتخاب گردند كه بتواند در اين شرايط كار بكنند.3- ابزارهاي كليد زني كه استفاده مي گردند بايد مخصوصا براي كليدزني خازن مناسبت داشته باشند. براي مثال، در چنين ابزاري تشكيل مجدد قوس و ايجاد جرقه، كه مي تواند باعث اضافه ولتاژهاي بالايي گردد، نبايستي رخ دهد.اگر كليدهاي مورد استفاده، توسط اپراتور باز و بسته شوند در آنصورت بايد آموزش لازم به اپراتور داده شود تا بتواند كليدها را هر چه كه ممكن است، سريعتر باز و بسته كند.توصيه مي گردد كه قبل ازا نتخاب نوع وسايل كنترلي كه در نصب خازن بكار مي رود، هم با سازنده خازن و هم با سازنده كليدها مشورت گردد.4- اگر راكتورهائي با هسته آهني مورد استفاده است، مي بايستي به امكان اشباع و افزايش حرارت هسته، در اثر وجود هارمونيكها، توجه گردد.5- استفاده از هر كنتاكت نامناسب در مدار خازن، مي تواند باعث افزايش جرقه هاي كوچك، كه ناشي از نوسانات فركانس بالا هستند، شده و در نتيجه مي تواند باعث افزايش حرارت و فشار در خازن گردد.بنابراين توصيه مي گردد كه بازديدهاي منظمي از كليه كنتاكتهاي مربوط به تجهيزات خازن بعمل آيد.وسيله تخليه خازن1- هر دستگاه خازن بايستي مجهز به ابزاري جهت تخليه بوده و اين وسيله تخليه بايد مستقيم و بدون واسطه به خازن متصل گردد مگر آنكه خازن مزبور مستقيما به المانهاي الكتريكي ديگري متصل بوده و در نتيجه اين اتصال، يك مسير تخليه مستقيم(بدون وجود كليد، فيوز و خازنهاي سري) ايجاد شده باشد.2-وسيله تخليه بايستي طوري باشد كه ولتاژ خازن را پس از قطع اتصال از منبع تغذهي، در مدت زمان تعيين شده اي از مقدار نامي ولتاژ(vn) به 50 ولت يا كمتر از آن برساند. اين زمان براي خازنهاي با ولتاژ نامي 660 ولت و كمتر يك دقيقه و براي خازنهاي با ولتاژ نامي بيشتر از 660 ولت، 5 دقيقه مي باشد.3- در وصرتيكه خازنها در فاصل هزمانيهاي كم كليد زني گردند، در آنصورت وسايل حفاظتي بايد طوري انتخاب شوند كه در موقع وصل مجدد خازن به ولتاژ، ولتاژ ترمينالهاي خازن، از 10% ولتاژ نامي بيشتر نباشد.وسيله تخليه، نبايستي جهت اتصال كوتاه ترمينالهاي خازن به هم يا به زمين، كه در موقع سرويس و قبل از تماس دست با آن صورت مي گيرد، مورد استفاده قرار گيرد. زيرا بعضي مواقع ممكن است بعلت قطع اتصالات داخلي بين واحدهاي خازني سري شده و با قطع فيوز آن، بار الكتريكي انبار شده، در آن واحدهاي خازني باقي مانده باشد. بنابراين قبل از تماس دست با خازن، بايد اتصالات داخلي بين واحدهاي خازني سري شده، اتصال كوتاه گردند.