شکلگیری هویت در زندگی هر فرد بالغ دوران بینظیری به شمار میرود. تئوریسین بزرگ و نامدار اریک اریکسون، اهمیت شکلگیری هویت در نوجوانان را بیان میکند و بر این باور است که سوال «من چه کسی هستم» در سنین دوازده تا هجده سال بروز میکند زیرا در این سن است که فرد بالغ برای اولین بار میتواند به اهمیت هویت پی برده و نیز درمییابد که اصلیترین راه برای کسب آن، جستجو است. افراد بالغ قادرند از مفاهیم انتزاعی استفاده کنند و با توجه به هویتشان، خود را در موقعیتهای و شرایط تئوری قرار دهند. آنها در استفاده از تخیل برای قضاوت در مورد رفتار دیگران تبحر خاصی دارند.
در مرحله شکلگیری هویت، نوجوان کلیه باورها و باید و نبایدهایی که در دوران کودکی بر اساس آموزش والدین و افراد مهم زندگی خود مانند معلمان و مربیان شکل گرفته را بر اساس واقعیتهای موجود در زندگی فعلی خود مجدداً بررسی میکند. در واقع نوجوان تلاش میکند که با رشد هویت بین آنچه او بر اثر رشد فکری و تجارب شخصیاش در این زمان به دست آورده و آنچه در گذشته به او آموخته شده نوعی هماهنگی بر قرار کند، به همین دلیل مرتب سؤال میکند و همهچیز را با دیده تردید مینگرد. پس میتوان گفت هویت از طریق تعامل تجربات گذشته فرد با تجارب فعلی او شکل میگیرد.
اریکسون در گزارشی در مورد یک نوجوان، تلاشهای او را برای کسب هویت در زمینههای اجتماعی، مذهبی و فرهنگی با ترس طرد شدن از طرف پدر توصیف میکند. وی به روشنی اکتشافات فلسفی و شخصی این نوجوان را که به تدریج منجر به طغیان میشود را ترسیم کرده و نشان میدهد که چگونه این مسأله تحت تأثیر روابط بین فردی و موقعیتهای اجتماعی است که او در آن زندگی میکند. شکلگیری هویت به طور خاص در سالهای نوجوانی صورت میگیرد و شامل مجموعهای از عملکردها و دائمی کردن و ایجاد پیوستگی درونی بین باورها و ارزشهاست. هویتیابی موفق موجب محافظت از فرد در مقابل تجارب ناشی از تغییرات ناگهانی مربوط به رشد جسمی یا محیط زندگی میشود.
هویت مولد خودشناسی است، به طوری که اگر فردی نتواند به یک هویت موفق دسترسی پیدا کند دچار آشفتگی در نقشها و وظایفی میشود که از او به عنوان یک بزرگسال انتظار میرود و در نتیجه او مستعد بیماریهای روانی خواهد شد.
امروزه با توجه به پیچیدگی زندگی شهری، کسب مهارتهای شغلی، انتخاب همسر و به طور کلی داشتن یک زندگی مستقل بسیار مشکل است، از اینرو گاهی کسب آنها تا اواسط دوره جوانی به تعویق میافتد. به این ترتیب شاید دیگر نتوان انتظار داشت یک نوجوان هجده ساله که معمولاً در مرحله گذر از دوره نوجوانی به جوانی است بتواند به یک هویت مستقل دست یابد و گاهی دوره نوجوانی حتی تا سنینی که در حال حاضر به عنوان دوره جوانی در نظر گرفته میشود، یعنی تا حدود بیست و پنج سالگی ادامه مییابد!
منبع:آستان مهر