فراگیری زبان خارجه با زبان مادری تفاوت فاحشی دارد. زبان مادری طبیعی آن یعنی در محیطی که زبان در آن صحبت می شود و در اثر تکرار و تمرین و در طی مدت زمان طولانی که از تولد تا شش سالگی باد و بدون هیچ نوع آموزش گرفته می شود. البته رشد و تکامل زبانی تا سن 10 سالگی امکان دارد به طول انجامد و حتی تا این سنین احتمال اشتباه و محدودیت زبانی وجود دارد، ولی رفته رفته دستوری و واژگان گسترش می یابد و اشتباهات و محدودیت ها رفع می گردند. زبان خارجه معمولاً در محیط خارج از زبان و به طور مصنوعی در کلاس درس و همراه با آموزش صورت می گیرد. البته اگر کودک را در سنین طفولیت در محل خارجه قرار بدهید، دیگر احتیاج به آموزش پیش نمی آید و کودک خود را با استنتاج قواعد محدود قادر با ساختن تعداد نامحدودی جمله خواهد شد. یادگیری زبان خارجه پس از سنین کودکی دشوار شده و دارای مشخصات زیر است:
1- رشد فکری زبان آموز پیشرفته تر می گردد.
2- زبان آموز قبلاً ساختمان دستوری و بسیاری از واژگان زبن مادری را فرا گرفته است که در بعضی اوقات انتقال مثبت و در بیشتر موارد اندک که تداخل نامیده می شود، پدید می آید.
3- زبان آموز در این سن مفاهیم و معانی را درک می نماید.
پن فیلد (Penfield) اعتقاد دارد که در سن 9 سالگی مغز انسان خاصیت انعطاف خود را از دست داده و سخت می گردد و زبان آموزی دشوار می شود.