اینترنت بی اینترنت!
استفاده از كامپیوترها و نرمافزارها درمدارس، روز به روز درحال گسترش است.همگان براین باورندكه این كار به پیشرفت علم كمك میكند،ولی نویسنده این مقاله، مخالف این نظر است. وی معتقد است، مهمترین ركن یك كلاس درس، وجود یك معلم لایق و كارآمد است كه درحال تعامل با دانشآموزان است وهر چیزی كه این دو را از هم جدا كند، مانند پخش فیلم یا استفاده از كامپیوتر و اینترنت، به كلاس ضربه زده است.از نظر نویسنده، كامپیوتر و اینترنت به عنوان یك راه حل برای برخی از بحرانهای پنهان در مدارس، به صورت نسنجیده و بدون بررسی وارد شبكه آموزشی آمریكا شده است.
كامپیوترها و اینترنت هیچ مشكلی را در مدارس حل نكردهاند.كامپیوترها و اینترنت به جای این كه فرا گرفتن خواندن و نوشتن راتشویق كنند با ارائه یك كپی ازدروس،آموزش در مدرسه را بیاهمیت قلمداد میكنند.علیرغم همه تكنولوژیهای آموزشی، یك كودك در برابر كامپیوتر، با كودكی كه در مقابل تلویزیون نشسته است، هیچ تفاوتی ندارد.
▪ پخش فیلم در مدرسه را به خاطر میآورید؟
من غالباً به انتظار بعدازظهر چهارشنبهها بودم، زمانی كه معلم كلاس پنجم ما لامپها را خاموش میكرد،پرده نمایش را میانداخت و با به صدا درآوردن یك بوق الكترونیكی، پروژكتور را روشن میكرد. همه شاگردان عاشق این لحظه بودند، ساعت بعد از آن، چیزی نداشتیم كه به آن فكر كنیم.
معلمان هم پخش فیلم را دوست داشتند.در انتهای كلاس دست به سینه به تماشای فیلم میایستادند. مدیر مدرسه نیز از این ساعت راضی بود. والدین هم از این برنامه حمایت میكردند و بر پخش فیلم پافشاری مینمودند، ولی هیچ آموختنی دركار نبود، شما تاكنون فیلمهای بسیار زیادی دیدهاید. همان طور كه احتمالاً من تاكنون حدود ۱۰۰ فیلم دیدهام. خوب نام سه فیلم را بیاورید كه اثری طولانی و بلندمدت بر زندگی شما داشته است.حالا نام سه نفر از معلمانتان را به خاطر آورید. مهمترین چیز در یك كلاس چیست؟ یك معلم خوب كه درحال تعامل با دانشآموزان با انگیزه است.
هر چیزی كه این دو را از هم جدا كند، پخش فیلم، فیلمهای ویدئویی ـ آموزشی، نمایشهای چند رسانهای، ایمیلهای شبكهای، تلویزیونها یا كامپیوترهای فعال، ارزش آموزشی نامطمئنی دارند.فیلمهای آموزشی دیروز، امروز جای خود را به كامپیوترها و اینترنت در مدرسه دادهاند. به عنوان یك راه حل برای برخی بحرانهای پنهان دركلاسها، كامپیوتر و اینترنت به صورت نسنجیده و بدون بررسی، وارد شبكه آموزشی شده است. استفاده از وسایل پیشرفته كنونی، سیستم آموزشی ما را به هم متصل كرده است. دبستانها به شدت به دنبال سختافزارها و نرمافزارها هستند.دانشگاهها روی آموزش از راه دور سرمایهگذاری میكنند.
▪ با وجود این، كامپیوتر و اینترنت چه مشكلی را در مدرسهها حل كرده است؟ آیا كامپیوترها و اینترنت خواندن و عشق ورزیدن به كتابها را آموزش میدهد؟
به سختی.
تصاویر وكلمات، پیام اصلی بر روی تقریباً تمام صفحات وب هستند. كامپیوترهای متصل به شبكه، به جای اینكه فراگیری نوشتن را تشویق كنند،یك كپی درست میكنند و به سرقت ادبی كمك میكنند و آموزش درمدرسه را بیاهمیت جلوه میدهند.مطمئناً شما نمیتوانید در صفحه كامپیوتر یك كتاب بخوانید.این كار عذابآور است. علیرغم همه تبلیغات پر سر و صدا علیه متون،شما نمیتوانیدبه صورت آن لاین یك داستان كوتاه مطالعه كنید.با وجود همه ادعاهای تكنولوژیستهای آموزشی، یك كودك در برابر كامپیوتر و اینترنت، كاملاً شبیه كودكی است كه در برابر یك دستگاه تلویزیون نشسته است.
▪ آیا مشكل بزرگی كه كودكان ما با آن روبهرو هستند، اینست كه آنها نمیتوانند به اندازه كافی پیامهای الكترونیك ارسال كنند؟ یا این است كه آنها به اندازه كافی تلویزیون تماشا نمیكنند؟
آیا نوجوانان ما از كامپیوترها و اینتنرت هراس دارند؟ آیا ما نگرانیم كه كودكان ما معلمهایشان را با ملاحظه زیادی تحمل میكنند؟ اگر اینها مشكلات دانشآموزان ماست، پس بله، به آنها كامپیوتر بدهید.
شایدهم دانشآموزان ما اكنون وقت خیلی زیادی را درمقابل یك چیز توخالی از دست میدهند و توسط پیامهای تصویری بمباران میشوند.شاید مدرسهها باید از فعالیتهای الكترونیكی جلوگیری كنند. یك مدرسه به كامپیوتر و اینترنت نیاز ندارند. یك معلم خوب میتواند بدون استفاده از تصویرهای از قبل برنامهریزی شده، برای دانشآموزان الهامبخش باشد و به آنها انگیزه بدهد.داشتن یك اتاق پر از پنتیوم و تغذیه شدن با یك صفحه نمایش پاورپوینت كه با نمودارها وجدولها كامل میشود،قادرنیست شور،علاقه وجذابیت ایجاد كند،استفاده ازنوارهای ویدئویی، تلویزیونها كامپیوترها و اینترنت، بچهها را به خواندن بیرغبت میكند. جریانی كه از پاسخهای سریع الكترونیك، كنجكاوی را فرو مینشاند.
▪ آیا یك سیستم آموزشی با تكنولوژی پیشرفته برای آماده كردن بچهها برای شغل آیندهشان ضروری نیست؟
نه.
▪ سوارماشین زمان من بشوید و به سال۲۱۰۱میلادی سفر كنید. خوب، شما اینجا در آغاز قرن ۲۲هستید.اولین چیزی كه به آن توجه خواهید كرد، اینست كه همه ما مردهایم. تقریباً همه افرادی كه در قرن بیستم زندگی میكردند، مردهاند. بیشتر فرزندان ما مردهاند. نوادههای ما اكنون كشور را اداره میكنند و نبیرههای ما از این وضعیت ناراضی هستند.در سال ۲۱۰۱ چه شغلهایی وجود خواهد داشت؟
هیچ تعجبی ندارد كه دقیقاً شبیه شغلهایی باشد كه یك قرن قبل از آن وجود داشته است: دندانپزشكی، رانندگی كامیون، كار در ارتش، فروشندگی، بازیگری و معلمی در مدارس.
در قرن بعد، همچنان ستارگان سینما، مأموران كفن و دفن، باغبانها، جنگلبانان وافسران پلیس وجود خواهد داشت. صد سال بعد، ما حقوقدانان و سیاستمدارانی نیز خواهیم داشت. نكته شگفتانگیز در مورد همه این مشاغل این است كه هیچ كدام از آنها نیاز به استفاده از كامپیوتر و اینترنت ندارند. مهارت اصلی یك داندانپزشك، توانایی تعمیر و رسیدگی كردن به دندانها است.چنین مهارتی را شما نمیتوانید از هیچ كدام از وب سایتها بیاموزید.
▪ چه كسی نزد دندانپزشكی میرود كه تجربهاش را در اصل از یك سی دی چند رسانهای آموخته است؟
مهارت دیگری نیز هست كه هر دندانپزشك خوبی به آن نیاز دارد.خواه در سال ۲۰۰۱ باشد یا در سال ۲۱۰۲، توانایی ایجاد اطمینان و اعتقاد در طرف مقابل. این كار ممكن است با یك ضربه آهسته روی شانه بیمار نشان داده شود. دندان پزشك خواهد گفت:بعد از اینكه اثرداروی نووكائین(یك داروی بیحسی موضعی) تمام شد، ممكن است دندانهای شما درد بگیرد.ولی ظرف یك هفته دندانهایتان خوب خواهد شد.
به من اعتماد كنید. اعتماد: یعنی توانایی الهام كردن اطمینان.شما نمیتوانید این توانایی را از اینترنت بگیرید.كاملاً برعكس، زمانی را كه شما صرف پرسه زدن درشبكه میكنید،ساعاتی هستند كه فرصت آموزش مهارتهای زیادی كه درنحوه برخورد با دیگران ضروری هستند را از شما میگیرد.
من به ندرت شنیدهام، كسی به خاطر نداشتن مهارت كافی دركامپیوتر و اینترنت اخراج شود. افراد مختلف، عموماً به خاطر عدم توانایی در برخورد با دیگران،شغلشان را از دست میدهند. مشاغل فردا نیز مانند مشاغل امروز، متعلق به افرادی است كه مهارتهای اجتماعی بیشتر دارند. با این حال، زمانی را كه ما پشت صفحه كلید كامپیوتر تلف میكنیم، این مهارتهای اجتماعی تضعیف میشود.من شرط میبندم كه دردنیای سال۲۰۱۰، ما همچنان به لولهكش نیازخواهیم داشت. من نمیتوانم لولههای فاضلاب و توالتهایی را تصور كنم كه با فشار دادن یك دكمه بر روی یك تصویر كامپیوتری، گرفتگیشان برطرف شود.
▪ لولهكشهای قرن ۲۲، شغلشان را كجا خواهند آموخت؟
امروزه در سان فرانسیسكو، برنامهریزان شبكه، ساعتی ۳۰ دلار دریافت میكنند.یك دستمزد خیلی خوب. با این حال، هزینه لولهكشها ۲ برابر این است، چرا؟
بخشی از علت این امر در بالا آمده است.لوله كش به اندازه یك كامیون نیاز به ابزار دارد، در حالی كه یك برنامهریز با یك كامپیوتر و یك خط تلفن مرتبط است. بخشی از این تفاوت هم به خاطر ملموس بودن قضیه است. من میتوانم یك ماه بدون كامپیوتر و اینترنت كاملاً خوب و عادی زندگی كنم، ولی وقتی كه مسیر لوله ظرفشویی آشپزخانهام مسدود میشود، سریعاً به یك لوله كش نیاز پیدا میكنم.
البته دلیل دیگری نیز برای میزان تفاوت دستمزد بین یك لولهكش و برنامهریز كامپیوتر وجود دارد كه از آن غفلت شده است. در سراسر سان فرانسیسكو، هر مدرسهای كار با كامپیوتر و اینترنت را آموزش میدهد ولی تقریباً هیچ كدام از آنها مهارتهای مكانیكی، كابینتسازی یا لولهكشی را یاد نمیدهند. وقتی كه همهی دانشآموزان خوب و بد مجبور هستند كه یك كاربر كامپیوتر و اینتنرت باشند و فقط افراد نالایق و بیصلاحیت برای درس خواندن، اجازه دارند كه لولهكش شوند، نه برنامههای ما و نه لولههای ما، آب را نگاه نخواهند داشت.
مهارتهای مهم دیگر زندگی نیز در اینترنت قابل یادگیری نیست: توانایی صحبت كردن برای یك جمعیت، مهارت كار با یك آلت موسیقی،استعداد شوخی كردم،توانایی گرفتن یك توپ درهوا.(برخی از بزرگان ورزش بیسبال، كمبود ورزشكار پرتاب كنندهی توپ بیس بال در آمریكا را كه ناشی از علاقه مفرط كودكان به بازیهای كامپیوتری و اینترنتی است، نگران كننده میخوانند.)
▪ بنابراین وسایل الكترونیكی ما واقعاً چه چیزهایی یاد میدهند؟
برنامه ریاضی NFL را كه در بین كودكان پرطرفدار است، بازبینی كنید. این برنامه در مورد فوتبال حرفهای و با هدف آموزش ریاضیات طراحی شده است. این برنامه كه از تصاویر متحرك واقعنما ساخته شده است، ضربه یك دریافت كنندهی توپ یا یك تاس از طرف او در بازی فوتبال را بسیار جذابتر از رجوع به كتابها نشان میدهد.
▪ هدف آموزش این برنامه، برخی مهارتهای ریاضی از قبیل كسر، آمار و درصد است. در این بازی، پس از نمایش قطعاتی از بازی فوتبال، با سؤالاتی نسنجیده قطع میشود: كدام یك بیشتر است: ۱۱۸۲ یا ۱۲۰۷؟
نتیجه، فرزند شما امتیاز بیشتری در ریاضیات به دست میآورد.
بله درست است.این برنامه بچهها را مجبور به حل مسائل ریاضی میكند تا به ۲ دقیقه تفریح به عنوان پاداش برسند. شكنجه دوباره شروع میشود. این برنامه روش خوبی برای آموزش متنفر شدن از ریاضی است. من ۳۰ دلار برای خرید یك نسخه از برنامه ریاضی بلاستر هزینه كردم. این برنامه نیز با هدف آموزش ریاضیات طراحی شده است.
در این برنامه، ابتدا صفحه نمایش یك معادله را نشان میدهد. به عنوان مثال ؟ = ۳+۴ و شما باید بشقاب پرنده شماره ۷ را پرتاب كنید، حق با شماست. این یك شكل الكترونیك از كارتهای پاسخ است. ولی یك تفاوت در اینجا وجود دارد:
در روش كارتهای پاسخ، حداقل یكی از والدین یا معلم حضور دارد. در برنامه ریاضی بلاستر و نظایر این برنامه، كودك یك كبوتر به دام افتاده است كه با فشار دادن یك دكمه صحیح، پاداش داده میشود.
نوعاً این برنامهها، سؤالاتی مثل ؟۳+۴ را به عمل میآورند. آنها فقط پاسخهای ساده را میپذیرند. ی
▪ ك معلم خوب ممكن است سؤال كند: ۷ مساوی چه چیزی است؟
این یك سؤال جالب است با بینهایت پاسخ: ۴+۳، ۳-۱۰، تعداد روزهای یك هفته، تعداد كوتولهها در داستان سفیدبرفی، تعداد گناههای هلاككننده، گروه نقاشانی كه در هنر كانادایی انقلاب كردند، تعداد ساموراییها در یكی از بهترین فیلمهای كوروساوا.
این پاسخها كه برای تمام كامپیوترها نامفهوم است،احساس خوبی را در یك معلم واقعی ایجاد میكند… و باب شروع یك گفتوگو را باز میكند، آن چه به عنوان یك سؤال ریاضی مطرح میشود، به شكوفا شدن یك درس در زمینه زبان، هنر، علم، تاریخ یا فرهنگ میانجامد.
شما دروغ بزرگی درتكنولوژی آموزشی بستهبندی شده درCD-RAM ونقش و نگارهای صفحات وب آموزش دهندگان تكنولوژیك خواهید یافت: فقط این محصولات را بخرید، آنها یاد گرفتن را سرگرم كننده خواهند كرد.
شاید درسراسر آمریكای شمالی، من تنها كسی باشم كه عقیده دارد، یاد گرفتن، سرگرمی نیست وعقیده دارد كه كیفیت آموزش،نیاز به كار،انضباط و مشاركت و مسوولیت هم ازجانب معلم وهم از جانب دانشآموزدارد.شما باید خودتان تكلیف خودتان را انجام دهید.راه میان بری برای بالا بردن كیفیت آموزش وجود ندارد.
آموزش مثل پرداخت پول برای یك آدرنالین نیروبخش نیست، ولی یك رضایت عمیق پس از گذشت هفتهها، ماهها و حتی سالها حاصل میشود. اگر شما خودتان در برابر فعالیت یادگیری شركت نكنید، چیزی یاد نخواهید گرفت.
▪ برای كودكی كه نمیتواند در كلاس به درس توجه كند، این ابزار چه فایده دارد. او نمیتواند بیشتر از یك پاراگراف بخواند و قادر به نوشتن دیكته نیست.چرا كودكانی را كه ساعتها وقت خود را در خانه صرف تماشای تلویزیون میكنند، در مدرسه نیز با تلویزیونهای چند رسانهای تغذیه میشوند؟
تبدیل كردن یادگیری به یك مسأله ساده تفریحی، مهمترین كاری كه در زندگی میتوانیم انجام بدهیم را بیارزش میكند:
یاد گرفتن و یاد دادن. این كار هم فرآیند آموزش و هم محصول آن را بیارزش میكند. معلمان سعی میكنند آموزش را با تفریح و سرگرمی تلفیق كنند ودانشآموزان توقع دارند،بدون تلاش و كاربیاموزند و تحصیل دانش، به بازیهای كامپیوتری و اینترنتی تبدیل شود.
استفاده ازكامپیوتر و اینترنت،درچگونگی نگرش ما به كتابخانههایمان نیز تغییرایجاد میكند.«ساندی وب» قصد دارد، مجتمع كتابخانهها را ببندد، او میگوید: ما نیازمندیم كه این قفسههای كتاب را كه از كتابهای تاریخ گذشته پرشدهاند و به ندرت لای آنها باز میشود، خارج كنیم و CD-RAMهای كم هزینه و خطوط دستیابی سریع به اینترنت را جایگزین آنها نماییم.هورا! كامپیوترها و اینترنت، این كتابخانههای مزاحم را از دور خارج میكند و ما را از شر آن كتابها خلاص میكند. بعد از جشنواره كتاب سوزی، بگذارید سیاستمداران را هم از دور خارج كنیم.
حالا كامپیوترها و تلفنها به ما اجازه میدهند كه رأیگیری نماییم. در جامعه ما، بعد از كلیساها و مراكز نگهداری كودكان، تقریباً كتابخانهها مؤسساتی هستند كه فاقد بودجه كافی هستند.در این زمینه، آنقدر بیتوجهی شده است كه آموزشگاههای كتابداری به آموزشگاه مدیریت اطلاعات تغییر نام دادهاند. ظاهراً بسیاری از كتابدارها نیز سراسیمه به خاطر از دست ندادن موقعیتشان، از هم اكنون خود را متخصصین اطلاعات نامیدهاند.
البته در عمل، هر شخص یك متخصص اطلاعات است. یك نانوا در اطلاعات مربوط به نانها و كیكها متخصص است.یك مورخ مطمئناً یك متخحصص اطلاعات است.همانطوركه یك پزشك میباشد.رانندگان تاكسی نیز همینطور.
متخصص اطلاعات یك عنوان بیمعنی و كلی است.ممكن است من ندانم كه یك متخصص اطلاعات چه كاری انجام میدهد،ولی مطمئناً میدانم كه یك كتابدار چه كاری باید انجام دهد.به مدت دو هزارسال، آنها مسوول خرید،مرتب كردن،فهرست كردن،حفاظت كردن وقابل دسترس كردن كتابها بودهاند. منابع سرشار تاریخی ما، پیشرفت تكنولوژی ما و آگاهی فرهنگی ما،نتیجهی كار یك گروه از متخصصین اطلاعات نیست، بلكه نتیجه قرنها تلاش كتابدارانی است كه به ندرت از آنها تقدیر شده است.
هرچه قدركه كتابدارها به میراثشان پشت میكنند و صورتهایشان را به سمت نمایشگر كامپیوترها برمیگردانند،به همان میزان از مجموعه كتابهای ما كمتر حفاظت میشود و كمتر قابلیت دسترسی پیدا میكنند. تغییر نام كتابدارها،نشانه تبدیل او از حافظ منافع فرهنگی،به عمل كننده حرفهای اطلاعات است.
آنها اكنون در خانه مینشینند و به نامههای الكترونیكی و پیامهای اینترنتی پاسخ میدهند و در وب سیر میكنند. نمیتوان آنها را سرزنش كرد.ولی مسوولیت یك كتابدار،رسیدگی به برخی ازپیامهای مجازی اینترنت یا پاسخ به نویسندگان ناشناس بسیاری از فهرستهای پستی نیست.آنها توسط یك جامعه واقعی از روحهای زنده فراخوانده شدهاند كه میخواهند عشق به خواندن را به بچههایشان تزریق كنند.ازآنها خواسته شده كه عشق به كتاب را نشان دهند،نه این كه در كار با یك دستگاه مهارت كسب كنند.تعجبی ندارد،كتابدارنی كه علیه این تعصب الكترونیك به پا میخیزند، به صورت پیاپی نادیده گرفته شده و كنار گذاشته میشوند.اصحاب تكنولوژیك از هرانتقادی متنفرهستند، یك مقاله در مقابله با دولت بنویسند،هیچ كس شما را هرج و مرج طلب نخواهد خواند.
كتابی منتشر كنید در انتقاد از پاپ، حتی یك كاتولیك متدین هم شما را به الحاد متهم نخواهد كرد. ولی یك شك معقول و صحیح در مورد كامپیوترها و اینترنت ایجاد كنید، به شما برچسب «ضد تكنولوژی» خواهند زد و میگویند كه باید درون یك غار، بدون استفاده از آب و برق زندگی كنید.بدون هیچ بحثی، بلای خانمان سوز تكنولوژی امروزی، از بودجه كتابخانهها تغذیه میكند. بنابر نتایج یك تحقیق منتشر شده درمجله «اسكول لایبوری ژورنال» درسال ۱۹۹۴،هزینههای یك مدرسه درامور سمعی و بصری و تجهیزات كامپیوتری و اینترنتی، تقریباً برابر با هزینههای مربوط به كتاب و كتابخانه بود.
در سال ۱۹۹۸، كامپیوترها و اینترنت از كتابها پیش افتادند. این تفاوت مانند قارچ رشد كرد. به عنوان مثال، بودجه سال ۲۰۰۲ برای مدرسهی نرث كالین سنترال اسكول در غرب نیویورك، در تجهیزات مربوط به كامپیوتر ۰۰۰/۲۵۵ دلار تعیین شد، در حالیكه برای كتاب و منابع كتابخانه، كمتر از ۱۲۰۰۰ دلار معین شده بود.یك مجموعه كتاب، مجله و روزنامه فهرست شده را با تعداد بسیار زیادی ایستگاه كار با كامپیوتر و اینترنت همراه با تكنولوژی پیشرفته اینترنت كه با نرمافزار چند رسانهای كامل شده است، مقایسه كنید.
كدام یك بیشتر دوام خواهند آورد؟ كدام یك به كودكان، نوجوانان، افراد بالغ و كهنسالان همسایه بهتر خدمترسانی خواهند كرد؟كدام یك موجب پیشرفت خواندن،مطالعه و اندیشه خواهد بود؟ كدام یك بیشتر شبیه اسباب بازی به نظر میرسد؟ كدام یك بهتر از میراث ما حفاظت خواهد كرد و در محیط مدرسه، دوستی را پرورش میدهد؟ چه اتفاقی خواهد افتاد، هنگامی كه اینترنت به صورت جهانی در دسترس همگان باشد وهیچ كس برای جستوجوی اطلاعات، نیازمند مراجعه به كتابخانهها نباشد؟ آیا كتابخانهها به كلی بسته خواهند شد؟
كدام یك وضعیت كتابخانه شما را بهتر خواهد كرد؟ در اختیار داشتن تعداد زیادی كامپیوتر؟ هزاران كتاب؟ داشتن یك دستیار كتابداری برای یك سال؟ آیا سیمكشی در كتابخانههایمان یك راه خوب برای آموزش عشق ورزیدن به خواندن است؟ خوب، من نمیتوانم درمورد راه مؤثرتری برای نابودكردن یك كتابخانه از طریق سیمكشی در آن فكر كنم. سوزاندن كتابها كه قرنها كار متحجرین، سانسورچیها و دیكتاتورها بوده و موفق نشدهاند نیز كتابخانه را نابود نخواهد كرد.
همچنین شما با یك قلم سیاسی نیز نمیتوانید كتابخانهها را ببندید،كتابخانهها درمیان توده مردم بسیار محبوب هستند. نه،مهمترین راه برای ویران كردن كتابخانهها،پنهان كردن كتابها درگنجهها و انبارها وجایگزین كردن متخصصین اطلاعات به جای كتابدارها؛شكاركردن كمكهای دولتی برای خریدكامپیوترها ونرمافزارهایی دكه به سرعت كهنه و قدیمی میشوند؛تأمین مشتریها با CD-RAMها و سایتهای سرعتبالای اینترنتی و تشویق كردن بچهها به گشت و گذار در وب، به جای تشویق آنها به خواندن كتاب است.در چنین شرایطی خیلی زود مطالعه كنندگان از كتابخانهها دور خواهند شد.من از بلااستفاده كردنهای پیاپی كتابخانههایم خشمگین هستم. من از اینكه شاهد تحقیر آموزش توسط تكنولوژی هستم، عصبانیم.من بسیار غمگین هستم كه شاهد كتابدارهای فراوانی باشم كه اجازه میدهند، حاصل كار آن مؤسسات فرهنگی ـ كتابخانهها ـ كه هزاران سال به جامعه ما خدمت كردهاند،از بین برود. زیرا در مبارزه برای آزادی و كسب سواد، مهمترین سلاحهای ما كتابها و كتابخانهها هستند. از آنها استفاده كنید. قدردان آنها باشید. آنها را حفظ كنید.