امام على علیهالسلام :
کانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله و سلّم إذا رَأَى الفاکِهَةَ الجَدیدَةَ قَبَّلَها ووَضَعَها عَلى عَینَیهِ وفَمِهِ ، ثُمَّ قالَ :
اللّهُمَّ کَما أرَیتَنا أَوَّلَها فی عافِیَةٍ ، فَأَرِنا آخِرَها فی عافِیَةٍ؛
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم، چون میوهاى نو مىدیدند ، آن را مىبوسید ند و بر روى چشمان و دهانشان مىنهادند و سپس مىگفتند:خداوندا ! چنان که آغاز این را در عافیت به ما نشان دادى ، پایان آن را نیز در عافیت به ما بنمایان.الأمالی للصدوق ، صفحه ۳۳۸ ، حدیث ۳۹۶
امام صادق علیهالسلام :
کانَ رسولُ اللّه صلى الله علیه و آله و سلّم یُنفِقُ فی الطِّیبِ أکثَرَ مِمّا یُنفِقُ فی الطَّعام؛
رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلّم براى عطر بیشتر از غذا خرج مىکرد .الکافی : ۶ / ۵۱۲ / ۱۸
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -:
کانوا (یعنى الانبیاء) یفزعون اذا فزعوا الى الصلاة ؛پیامبران خدا (صلى الله علیه وآله ) چنان بودند که چون دچار نگرانى مى شدند،به نماز پناه مى بردند. (تفسیر درالمنثور، ج ۱، ص ۶۷)
قال السجاد – علیه السلام -:
کان یبکى حتى یبتل مصلاه خشیة من الله – عزوجل – من غیر جرم ؛
رسول خدا -صلى الله علیه وآله – با این که بى گناه بود اما از خوف خداوند چنان در نماز مى گریست که جانمازش خیس مى شد. (سنن النبى ، ص ۳۲)
قال على – علیه السلام -:
کان رسول الله -صلى الله علیه وآله – لایؤ ثر على الصلوة عشاة ولاغیره و کان اذا دخل وقتها کانه لایعرف اهلا ولا جمیعا؛ رسول خدا -صلى الله علیه وآله – نه شام و نه چیز دیگرى را بر نماز مقدم نمى داشت و چون وقت نماز فرا مى رسید، دیگر نه خانواده مى شناخت ونه دوست . (سنن نبوى ، ص ۱۴).
قال الباقر – علیه السلام -:
ما استیقظ رسول الله -صلى الله علیه وآله – من نوم الا خرالله ساجدا ؛هرگاه پیامبر خدا (صلى الله علیه وآله) از خواب برمى خاست ، براى خدا سجده مى کرد. (مکارم الاخلاق ، ص ۳۹).
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -:
انا لااشبع من الصلاة ؛من هرگز از نماز سیر نمى شوم . (امالى صدوق ، ج ۲ ص ۱۴۱).
قال رسول الله – صلى الله علیه وآله -:
انى لاکون فى الصلوة فاسمع بکاء الصبى فاخفف مخافة ان اشق على امه ؛
من گاهى در حال نماز که هستم صداى گریه کودکى را مى شنوم و نماز را سبک و کوتاه مى کنم ، چرا که مى ترسم مادرش را به رنج افکنم .(کنزالعمال ، ج ۷، ص ۶۰۱، حدیث ۲۰۴۵۵)
قال الباقر – علیه السلام -:
کان رسول الله – صلى الله علیه وآله – اذا سمع المؤ ذن یوذن قال مثل ما یقوله فى کل شى ء؛
رسول خدا (ص ) وقتى صداى اذان مؤ ذن را مى شنید، و آن جملات را تکرار مى کرد.
(الکافى ، ج ۳، ص ۳۱۰، ج ۲۹)
قال الصادق – علیه السلام -:
کان رسول الله – صلى الله علیه وآله – یقول لبلال اذا دخل الوقت یا بلال اعل فوق الجدار و ارفع صوتک بالاذان ؛
رسول خدا (ص ) هنگامى که وقت نماز فرا مى رسید به بلال مى فرمودند: بالاى دیوار (مسجد) برو و اذان را با صداى بلندگو.(وسائل الشیعه ، ج ۴، ص ۶۲۴)
قال عن حذیفة : کان رسول الله – صلى الله علیه وآله -:
اذا حزبه امر فرع الى الصلاة ؛ شیوه رسول خدا (ص ) چنان بود که چنانچه مشکلى براى او پیش مى آمد، به نماز پناه مى برد و از آن استعانت مى جست .(تفسیر درالمنثور، ج ۱، ص ۶۷)
قال رسول الله – صلى الله علیه وآله -:
قرة عینى فى الصلاة ؛ روشنى چشم من در نماز است .(نهج الفصاحه ، ص ۲۸۳، حدیث ۱۳۴۳، بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۱۹۳)
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم :
جَعَلَ اللّهُ جَلَّ ثناؤهُ قُرَّةَ عَینِی فی الصَّلاةِ ، وحَبَّبَ إلَیَّ الصَّـلاةَ کما حَبَّبَ إلى الجائعِ الطَّعامَ ، وإلى الظَّمآنِ الماءَ ، وإنّ الجائعَ إذا أکَلَ شَبِعَ ، وإنَّ الظَمآنَ إذا شَرِبَ رَوِیَ ، وأنا لا أشبَعُ مِن الصَّلاةِ ؛
خداوند، جلّ ثناؤه ، نور دیده مرا در نماز قرار داد و نماز را محبوب من گردانید ، همچنان که غذا را محبوب گرسنه و آب را محبوب تشنه . (با این تفاوت که) گرسنه هرگاه غذا بخورد سیر مىشود و تشنه هرگاه آب بنوشد سیراب مىشود ، امّا من از نماز سیر نمىشوم .مکارم الأخلاق : ۲ / ۳۶۶ منتخب میزان الحکمة : ۳۲۴
امام صادق علیهالسلام فرمودند:
مَا کَلَّمَ رَسولُ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله اَلْعِبادَ بِکُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ، قَالَ رَسُولُ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله وسلم فرمودند: اِنّا مَعاشِرَ الاَْنْبیاءِ اُمِرْنا اَنْ نُـکَلِّمَ النّاسَ عَلى قَدْرِ عُقولِهِمْ ؛
رسول خدا صلىاللهعلیهوآله هرگز با مردم به اندازه عقل خود سخن نگفتند و فرمودند: ما پیامبران مأموریم که با مردم به اندازه عقل و فهمشان سخن بگوییم.کافى، ج ۱ ، ص ۲۳
پیامبراکرم صلىاللهعلیهوآله وسلم فرمودند:
اِنّا اُمِرْنا مَعاشِرَ الاَنْبیاءِ بِمُداراةِ النّاسِ، کَما اُمِرْنا بِاِقامَةِ الفَرائِضِ؛ما پیامبران، همانگونه که به برپا داشتن واجبات مأمور شدهایم، به مدارا کردن با مردم نیز مأمور شدهایم.امالى طوسى، ص ۵۲۱
امام حسن عسکری(علیه السلام) فرمودند:
بسیار به یاد خدا و بسیار به یاد مرگ باشید. بسیار قرآن تلاوت نمایید و به پیامبر صلوات و درود بفرستید که همانا درود بر پیامبر، معادل ده نیکی است.(بحارالانوار/۷۸/۳۷۲)
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
مثلی و مثلکم کمثل رجل أو قد نارا فجعل الفراش و الجنادب یقعن فیها و هو یذبّهنّ عنها و أنا آخذ بحجزکم عن النّار و أنتم تفلتون من یدی؛حکایت من و شما چون مردى است که آتشى بیفروخت و پروانه ها و ملخها بنا کردند در آن بیفتند و وى آنها را از آتش نگه می داشت من کمر بندهاى شما را گرفته ام که شما در آتش نیفتید و شما از دست من در می روید.نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
ما لی و للدّنیا، ما أنا و الدّنیا إلّا کراکب استظلّ تحت شجره ثمّ راح و ترکها؛مرا با دنیا چه کار من در دنیا چون مسافرى هستم که در سایه درختى نشست و برفت و آن را واگذاشت.نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
لو کان لی مثل أحد ذهبا لسرّنی أن لا یمرّ علیّ ثلاث و عندی منه شی ء إلّا شی ء أرصده لدین؛
اگر به اندازه کوه احد طلا داشتم دوست داشتم پس از سه روز چیزى از آن به نزد من نباشد مگر چیزى که براى قرضى ذخیره کرده باشم.نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
سألت اللَّه أن یجعل حساب أمّتی إلىّ لئلّا تفتضح عند الامم، فأوحى اللَّه عزّ و جلّ إلىّ: یا محمّد بل أنا أحاسبهم فإن کان منهم زلّه سترتها عنک لئلا تفتضح عندک؛از خدا خواستم که حساب امت مرا به من واگذارد تا پیش امتهاى دیگر رسوا نشود، پس خداى عز و جل به من وحى کرد اى محمد نه، بلکه من حسابشان را می رسم و اگر گناهى از آنها سر زده از تو پوشیده مى دارم که پیش تو نیز رسوا نشود.نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
خیرکم خیرکم لأهله و أنا خیرکم لأهلی ما أکرم النّساء إلّا کریم و لا أهانهنّ إلّا لئیم؛
بهترین شما کسى است که براى کسان خود بهتر است، من از همه شما براى کسان خود بهترم، بزرگ مردان زنان را گرامى شمارند و فرومایگان زنان را خوار دارند.نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
بعثت بمداراه النّاس؛من به مدارا با مردم مبعوث شده ام.نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
أوتیت جوامع الکلم؛سخنان مختصر و جامع را به من دادند.نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
إنّما بعثت لأتمّم مکارم الأخلاق؛من مبعوث شدم تا فضائل اخلاق را به کمال رسانم.نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
إنّما أنا بشر مثلکم و إنّ الظّنّ یخطی و یصیب و لکن ما قلت لکم قال اللَّه فلن أکذب على اللَّه؛
من انسانى مثل شما هستم و گمان به خطا یا صواب می رود ولى هر چه را بگویم خدا گفته است بر خدا دروغ نمى بندم.نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
إنّ کذبا علی لیس ککذب على أحد فمن کذب علیّ متعمّدا فلیتبوّء مقعده من النّار؛
دروغ بستن بر من مثل دروغ بستن بر دیگرى نیست هر که به عمد بر من دروغ بندد در آتش جاى گیرد.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
إنّ ربّی أمرنی أن یکون نطقی ذکرا و نظری عبرا؛
پروردگارم به من فرمان داده که سخنم ذکر باشد و نظرم مایه عبرت.نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
إنّ اللَّه تعالى لم یبعثنی معنّتا و لا متعنّتا و لکن بعثنی معلّما میسّرا.
خداوند مرا اشکال گیر و اشکال تراش نفرستاده بلکه آموزگار و آسانگیر فرستاده است.نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
أنا النّذیر و الموت المغیر و السّاعه الموعد؛من بیم دهنده ام و مرگ یغماگر است و رستاخیز وعده گاه.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
اللّهمّ لا تکلنی إلى نفسی طرفه عین و لا تنزع منّی صالح ما أعطیتنی؛خداوندا یک لحظه مرا به خودم وامگذار و چیزهاى خوبى که به من بخشیده اى از من باز مگیر.نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
اللّهمّ کما حسّنت خلقی فحسّن خلقی؛خدایا چنان که صورت مرا نیک کردى سیرتم را نیز نیک کن.
نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
إذا أتى علىّ یوم لا أزداد فیه علما یقرّبنی إلى اللَّه تعالى فلا بورک لی فی طلوع الشّمس ذلک الیوم؛
اگر روزى بر من بگذرد و در آن روز دانشى نیاموزم که مرا به خداوند نزدیک کند، طلوع آفتاب آن روز بر من مبارک مباد.نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
أدّبنی ربّی فأحسن تأدیبی؛خداوند مرا ادب آموخت و نیک آموخت.نهج الفصاحه
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء – سلام الله علیها – :
مَنْ سَلَّمَ عَلَیْهِ اَوْ عَلَیَّ ثَلاثَةَ أیّام أوْجَبَ اللّهُ لَهُ الجَنَّةَ، قُلْتُ لَها: فی حَیاتِهِ وَ حَیاتِکِ؟ قالَتْ: نعَمْ وَ بَعْدَ مَوْتِنا ؛
حضرت فاطمه زهرا – سلام الله علیها – فرمودند:هر که بر پدرم ـ رسول خدا ـ و بر من به مدّت سه روز سلام کند خداوند بهشت را برای او واجب می گرداند. راوی گوید: عرضه داشتم: آیا در زمان حیات و زنده بودن؟ فرمودند: چه در زمان حیات ما باشد; و یا پس از مرگ.بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۱۸۵، ح ۱۷
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء – سلام الله علیها – :
أبَوا هِذِهِ الاْمَّةِ مُحَمَّدٌ وَ عَلی، یُقْیمانِ أَودَّهُمْ، وَ یُنْقِذانِ مِنَ الْعَذابِ الدّائِمِ إنْ أطاعُوهُما، وَ یُبیحانِهِمُ النَّعیمَ الدّائم إنْ واقَفُوهُما ؛
حضرت فاطمه زهرا – سلام الله علیها – فرمودند: حضرت محمّد (صلی الله علیه وآله) و علی – علیه السلام -، والِدَین این امّت هستند، چنانچه از آن دو پیروی کنند آن ها را از انحرافات دنیوی و عذاب همیشگی آخرت نجات می دهند و از نعمت های متنوّع و وافر بهشتی بهره مندشان می سازند.بحارالأنوار، ج ۲۳، ص ۲۵۹، ح ۸
قالَ رَسُولُ اللّهِ – صلی الله علیه وآله – لِعَلی – علیه السلام – :
أنَا رَسُولُ اللّهِ الْمُبَلِّغُ عَنْهُ، وَ أنْتَ وَجْهُ اللّهِ وَ الْمُؤْتَمُّ بِهِ، فَلا نَظیر لی إلاّ أنْتَ، وَ لا مِثْلَ لَکَ إلاّ أنَا؛
رسول خدا – صلی الله علیه وآله – به امام علی – علیه السلام – فرمودند:
من رسول خدا هستم، که از طرف او تبلیغ و هدایت می نمایم و تو وجه اللّه می باشی، که امام و مقتدای (بندگان خدا) خواهی بود، پس نظیری برای من وجود ندارد مگر تو و همانند تو نیست مگر من.
تفسیر البرهان، ج ۴، ص ۱۸۴
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرمایند :
اعطانی الله – عز و جل – فاتحة الکتاب؛ خداوند سوره حمد را به من عطا کرده است .
( امالی شیخ صدوق ، ص ۱۱۷ )
پیامبراکرم صلىاللهعلیهوآله وسلم می فرمایند :
اِنّى لَمْ اُبْعَثْ لَعّانا وَ اِنّما بُعِثْتُ رَحْمَةً؛من پیامبر نشدهام که لعن و نفرین کنم، بلکه مبعوث شدهام تا مایه رحمت باشم.کنزالعمال ، ح ۸۱۷۶ .
پیامبراکرم صلىاللهعلیهوآله وسلم می فرمایند :
خَیْرُکُم خَیْرُکُم لِنِسائِهِ و اَنَا خَیْرُکُم لِنِسائى؛بهترین شما کسى است که براى زنان خود بهتر باشد و من بهترین شما براى زن خود هستم. من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۴۳٫
امام کاظم علیهالسلام می فرمایند:
کانَ النَّبىُّ صلىاللهعلیهوآله اِذا اَصْبَحَ مَسَحَ عَلى رُؤوسِ وُلْدِهِ وَ وُلْدِ وُلْدِهِ؛
هرگاه صبح مىشد پیامبر صلىاللهعلیهوآله دست نوازش بر سر فرزندان و نوههاى خود مىکشیدند .
عدة الداعى، ص ۷۹٫
پیامبراکرم صلىاللهعلیهوآله وسلم می فرمایند :
پروردگارم مرا به هفت خصلت امر نموده است: دوست داشتن بینوایان و نزدیک شدن به آنها، ذکر لا حول و لا قوة الا باللّه را بسیار گفتن، با خویشاوندان رابطه برقرار کردن؛ هر چند آنان قطع رابطه کنند، [و در مسائل مادى]، به پایینتر از خود نگاه کنم نه به بالاتر، در راه خدا سرزنش ملامتگران را به خود نگیرم، حق را بگویم اگر چه تلخ باشد و از کسى چیزى نخواهم. الاصول الستة عشر، ص ۷۵٫
پیامبراکرم صلىاللهعلیهوآله وسلم می فرمایند :
اُمِرْتُ اَن آخُذَ الصَّدَقَةَ مِن اَغْنیاءِکُم فَاَرُدَّها فى فُقَراءِکُم؛من مأمورم که صدقه (و زکات) را از ثروتمندانتان بگیرم و به فقرایتان بدهم. مستدرک الوسائل، ج ۷، ص ۱۰۵ .
امام على علیهالسلام می فرمایند:
کانَ النَّبىُّ صلىاللهعلیهوآله اِذا سُئِلَ شَیئا فَاِذا اَرادَ اَنْ یَفْعَلَه ُقالَ: نَعَم وَ اِذا اَراد اَنْ لا یَفْعَلَ سَکَتَ و کانَ لا یَقول لِشَىءٍ لا… ؛هرگاه از رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله چیزى تقاضا مىشد، اگر ایشان آن را مىخواستند انجام دهند، مىفرمودند: بله و اگر نمىخواستند انجام دهند، سکوت مىنمودند و هیچگاه ایشان براى چیزى نه نمىگفتند. بحارالأنوار، ج ۹۳، ص ۳۲۷٫
امام على علیهالسلام می فرمایند:
کانَ صلىاللهعلیهوآله لا یَذُمُّ اَحَدا وَ لا یُعَیِّرُهُ وَ لا یَطْلُبُ عَثَراتِهِ وَ لا عَوْرَتَهُ وَ لا یَتَـکَلَّمُ اِلاّ فیما رَجا ثَوابَهُ؛
رسول خدا صلىاللهعلیهوآله ، هرگز بدگویى کسى را نمىکردند، سرزنش نمىنمودند و در پى لغزشها و اسرار دیگران نبودند و [درباره دیگران]، چیزى جز خیر (خوبى) نمىگفتند. عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۸۴ .
امام صادق علیه السّلام فرمودند:
لَمّا ماتَ اِبراهیمُ بْنُ رَسُولِاللّهِ صلّى اللّه علیه و آله حَمَلَتْ عَیْنُ رَسُولِاللّهِ بِالدُّمُوعِ ثُمَّ قالَ النّبىُّ صلّى اللّه علیه و آله :َدْمَعُ الْعَیْنُ وَ یَحْزَنُ الْقَلْبُ وَ لا نَقُولُ ما یُسْخِطُ الرَّبَّ وَ اِنّا بِکَ یا اِبراهیمُ لَمَحْزُونُونَ ؛
چون ابراهیم – پسر رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله – از دنیا رفت ، چشم پیامبر پر از اشک شد.
سپس پیامبر فرمود:ندچشم ، اشکبار مى شود و دل غمگین مى گردد، ولى چیزى نمى گوییم که خدا را به خشم آورد،و ما در سوگ تو – اى ابراهیم – اندوهناکیم .بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۱۵۷
امام على علیهالسلام :
کانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله و سلّم إذا رَأَى الفاکِهَةَ الجَدیدَةَ قَبَّلَها ووَضَعَها عَلى عَینَیهِ وفَمِهِ ، ثُمَّ قالَ :
اللّهُمَّ کَما أرَیتَنا أَوَّلَها فی عافِیَةٍ ، فَأَرِنا آخِرَها فی عافِیَةٍ؛
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم، چون میوهاى نو مىدیدند ، آن را مىبوسید ند و بر روى چشمان و دهانشان مىنهادند و سپس مىگفتند:خداوندا ! چنان که آغاز این را در عافیت به ما نشان دادى ، پایان آن را نیز در عافیت به ما بنمایان.الأمالی للصدوق ، صفحه ۳۳۸ ، حدیث ۳۹۶
امام صادق علیهالسلام :
کانَ رسولُ اللّه صلى الله علیه و آله و سلّم یُنفِقُ فی الطِّیبِ أکثَرَ مِمّا یُنفِقُ فی الطَّعام؛
رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلّم براى عطر بیشتر از غذا خرج مىکرد .الکافی : ۶ / ۵۱۲ / ۱۸
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -:
کانوا (یعنى الانبیاء) یفزعون اذا فزعوا الى الصلاة ؛
پیامبران خدا (صلى الله علیه وآله ) چنان بودند که چون دچار نگرانى مى شدند،به نماز پناه مى بردند.
(تفسیر درالمنثور، ج ۱، ص ۶۷)
قال السجاد – علیه السلام -:
کان یبکى حتى یبتل مصلاه خشیة من الله – عزوجل – من غیر جرم ؛
رسول خدا -صلى الله علیه وآله – با این که بى گناه بود اما از خوف خداوند چنان در نماز مى گریست که جانمازش خیس مى شد. (سنن النبى ، ص ۳۲)
قال على – علیه السلام -:
کان رسول الله -صلى الله علیه وآله – لایؤ ثر على الصلوة عشاة ولاغیره و کان اذا دخل وقتها کانه لایعرف اهلا ولا جمیعا؛ رسول خدا -صلى الله علیه وآله – نه شام و نه چیز دیگرى را بر نماز مقدم نمى داشت و چون وقت نماز فرا مى رسید، دیگر نه خانواده مى شناخت ونه دوست . (سنن نبوى ، ص ۱۴).
قال الباقر – علیه السلام -:
ما استیقظ رسول الله -صلى الله علیه وآله – من نوم الا خرالله ساجدا ؛
هرگاه پیامبر خدا (صلى الله علیه وآله) از خواب برمى خاست ، براى خدا سجده مى کرد. (مکارم الاخلاق ، ص ۳۹).
قال رسول الله -صلى الله علیه وآله -:
انا لااشبع من الصلاة ؛من هرگز از نماز سیر نمى شوم . (امالى صدوق ، ج ۲ ص ۱۴۱).
قال رسول الله – صلى الله علیه وآله -:
انى لاکون فى الصلوة فاسمع بکاء الصبى فاخفف مخافة ان اشق على امه ؛
من گاهى در حال نماز که هستم صداى گریه کودکى را مى شنوم و نماز را سبک و کوتاه مى کنم ، چرا که مى ترسم مادرش را به رنج افکنم .(کنزالعمال ، ج ۷، ص ۶۰۱، حدیث ۲۰۴۵۵)
قال الباقر – علیه السلام -:
کان رسول الله – صلى الله علیه وآله – اذا سمع المؤ ذن یوذن قال مثل ما یقوله فى کل شى ء؛
رسول خدا (ص ) وقتى صداى اذان مؤ ذن را مى شنید، و آن جملات را تکرار مى کرد.
(الکافى ، ج ۳، ص ۳۱۰، ج ۲۹)
قال الصادق – علیه السلام -:
کان رسول الله – صلى الله علیه وآله – یقول لبلال اذا دخل الوقت یا بلال اعل فوق الجدار و ارفع صوتک بالاذان ؛
رسول خدا (ص ) هنگامى که وقت نماز فرا مى رسید به بلال مى فرمودند: بالاى دیوار (مسجد) برو و اذان را با صداى بلندگو.(وسائل الشیعه ، ج ۴، ص ۶۲۴)
قال عن حذیفة : کان رسول الله – صلى الله علیه وآله -:
اذا حزبه امر فرع الى الصلاة ؛
شیوه رسول خدا (ص ) چنان بود که چنانچه مشکلى براى او پیش مى آمد، به نماز پناه مى برد و از آن استعانت مى جست .(تفسیر درالمنثور، ج ۱، ص ۶۷)
قال رسول الله – صلى الله علیه وآله -:
قرة عینى فى الصلاة ؛
روشنى چشم من در نماز است .
(نهج الفصاحه ، ص ۲۸۳، حدیث ۱۳۴۳، بحارالانوار، ج ۸۲، ص ۱۹۳)
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله و سلّم :
جَعَلَ اللّهُ جَلَّ ثناؤهُ قُرَّةَ عَینِی فی الصَّلاةِ ، وحَبَّبَ إلَیَّ الصَّـلاةَ کما حَبَّبَ إلى الجائعِ الطَّعامَ ، وإلى الظَّمآنِ الماءَ ، وإنّ الجائعَ إذا أکَلَ شَبِعَ ، وإنَّ الظَمآنَ إذا شَرِبَ رَوِیَ ، وأنا لا أشبَعُ مِن الصَّلاةِ ؛
خداوند، جلّ ثناؤه ، نور دیده مرا در نماز قرار داد و نماز را محبوب من گردانید ، همچنان که غذا را محبوب گرسنه و آب را محبوب تشنه . (با این تفاوت که) گرسنه هرگاه غذا بخورد سیر مىشود و تشنه هرگاه آب بنوشد سیراب مىشود ، امّا من از نماز سیر نمىشوم .
مکارم الأخلاق : ۲ / ۳۶۶ منتخب میزان الحکمة : ۳۲۴
امام صادق علیهالسلام فرمودند:
مَا کَلَّمَ رَسولُ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله اَلْعِبادَ بِکُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ، قَالَ رَسُولُ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله وسلم فرمودند: اِنّا مَعاشِرَ الاَْنْبیاءِ اُمِرْنا اَنْ نُـکَلِّمَ النّاسَ عَلى قَدْرِ عُقولِهِمْ ؛
رسول خدا صلىاللهعلیهوآله هرگز با مردم به اندازه عقل خود سخن نگفتند و فرمودند: ما پیامبران مأموریم که با مردم به اندازه عقل و فهمشان سخن بگوییم.
کافى، ج ۱ ، ص ۲۳
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
اللّهمّ لا تکلنی إلى نفسی طرفه عین و لا تنزع منّی صالح ما أعطیتنی؛
خداوندا یک لحظه مرا به خودم وامگذار و چیزهاى خوبى که به من بخشیده اى از من باز مگیر.نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
اللّهمّ کما حسّنت خلقی فحسّن خلقی؛خدایا چنان که صورت مرا نیک کردى سیرتم را نیز نیک کن.نهج الفصاحه
پیامبراک رم(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
إذا أتى علىّ یوم لا أزداد فیه علما یقرّبنی إلى اللَّه تعالى فلا بورک لی فی طلوع الشّمس ذلک الیوم؛
اگر روزى بر من بگذرد و در آن روز دانشى نیاموزم که مرا به خداوند نزدیک کند، طلوع آفتاب آن روز بر من مبارک مباد.نهج الفصاحه
پیامبراکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:أدّبنی ربّی فأحسن تأدیبی؛
خداوند مرا ادب آموخت و نیک آموخت.نهج الفصاحه
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء – سلام الله علیها – :
مَنْ سَلَّمَ عَلَیْهِ اَوْ عَلَیَّ ثَلاثَةَ أیّام أوْجَبَ اللّهُ لَهُ الجَنَّةَ، قُلْتُ لَها: فی حَیاتِهِ وَ حَیاتِکِ؟ قالَتْ: نعَمْ وَ بَعْدَ مَوْتِنا ؛
حضرت فاطمه زهرا – سلام الله علیها – فرمودند:
هر که بر پدرم ـ رسول خدا ـ و بر من به مدّت سه روز سلام کند خداوند بهشت را برای او واجب می گرداند. راوی گوید: عرضه داشتم: آیا در زمان حیات و زنده بودن؟ فرمودند: چه در زمان حیات ما باشد; و یا پس از مرگ.
بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۱۸۵، ح ۱۷
قالَتْ فاطِمَةُ الزَّهْراء – سلام الله علیها – :
أبَوا هِذِهِ الاْمَّةِ مُحَمَّدٌ وَ عَلی، یُقْیمانِ أَودَّهُمْ، وَ یُنْقِذانِ مِنَ الْعَذابِ الدّائِمِ إنْ أطاعُوهُما، وَ یُبیحانِهِمُ النَّعیمَ الدّائم إنْ واقَفُوهُما ؛ حضرت فاطمه زهرا – سلام الله علیها – فرمودند:
حضرت محمّد (صلی الله علیه وآله) و علی – علیه السلام -، والِدَین این امّت هستند، چنانچه از آن دو پیروی کنند آن ها را از انحرافات دنیوی و عذاب همیشگی آخرت نجات می دهند و از نعمت های متنوّع و وافر بهشتی بهره مندشان می سازند.بحارالأنوار، ج ۲۳، ص ۲۵۹، ح ۸
قالَ رَسُولُ اللّهِ – صلی الله علیه وآله – لِعَلی – علیه السلام – :
أنَا رَسُولُ اللّهِ الْمُبَلِّغُ عَنْهُ، وَ أنْتَ وَجْهُ اللّهِ وَ الْمُؤْتَمُّ بِهِ، فَلا نَظیر لی إلاّ أنْتَ، وَ لا مِثْلَ لَکَ إلاّ أنَا؛
رسول خدا – صلی الله علیه وآله – به امام علی – علیه السلام – فرمودند:
من رسول خدا هستم، که از طرف او تبلیغ و هدایت می نمایم و تو وجه اللّه می باشی، که امام و مقتدای (بندگان خدا) خواهی بود، پس نظیری برای من وجود ندارد مگر تو و همانند تو نیست مگر من.
تفسیر البرهان، ج ۴، ص ۱۸۴
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم ) می فرمایند :
اعطانی الله – عز و جل – فاتحة الکتاب؛ خداوند سوره حمد را به من عطا کرده است .
( امالی شیخ صدوق ، ص ۱۱۷ )
پیامبراکرم صلىاللهعلیهوآله وسلم می فرمایند :
اِنّى لَمْ اُبْعَثْ لَعّانا وَ اِنّما بُعِثْتُ رَحْمَةً؛
من پیامبر نشدهام که لعن و نفرین کنم، بلکه مبعوث شدهام تا مایه رحمت باشم.کنزالعمال ، ح ۸۱۷۶ .
پیامبراکرم صلىاللهعلیهوآله وسلم می فرمایند :
خَیْرُکُم خَیْرُکُم لِنِسائِهِ و اَنَا خَیْرُکُم لِنِسائى؛
بهترین شما کسى است که براى زنان خود بهتر باشد و من بهترین شما براى زن خود هستم.
من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۴۳٫
امام کاظم علیهالسلام می فرمایند:
کانَ النَّبىُّ صلىاللهعلیهوآله اِذا اَصْبَحَ مَسَحَ عَلى رُؤوسِ وُلْدِهِ وَ وُلْدِ وُلْدِهِ؛
هرگاه صبح مىشد پیامبر صلىاللهعلیهوآله دست نوازش بر سر فرزندان و نوههاى خود مىکشیدند .
عدة الداعى، ص ۷۹٫
پیامبراکرم صلىاللهعلیهوآله وسلم می فرمایند :
پروردگارم مرا به هفت خصلت امر نموده است: دوست داشتن بینوایان و نزدیک شدن به آنها، ذکر لا حول و لا قوة الا باللّه را بسیار گفتن، با خویشاوندان رابطه برقرار کردن؛ هر چند آنان قطع رابطه کنند، [و در مسائل مادى]، به پایینتر از خود نگاه کنم نه به بالاتر، در راه خدا سرزنش ملامتگران را به خود نگیرم، حق را بگویم اگر چه تلخ باشد و از کسى چیزى نخواهم. الاصول الستة عشر، ص ۷۵٫
پیامبراکرم صلىاللهعلیهوآله وسلم می فرمایند :
اُمِرْتُ اَن آخُذَ الصَّدَقَةَ مِن اَغْنیاءِکُم فَاَرُدَّها فى فُقَراءِکُم؛
من مأمورم که صدقه (و زکات) را از ثروتمندانتان بگیرم و به فقرایتان بدهم. مستدرک الوسائل، ج ۷، ص ۱۰۵ .
امام على علیهالسلام می فرمایند:
کانَ النَّبىُّ صلىاللهعلیهوآله اِذا سُئِلَ شَیئا فَاِذا اَرادَ اَنْ یَفْعَلَه ُقالَ: نَعَم وَ اِذا اَراد اَنْ لا یَفْعَلَ سَکَتَ و کانَ لا یَقول لِشَىءٍ لا… ؛
هرگاه از رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله چیزى تقاضا مىشد، اگر ایشان آن را مىخواستند انجام دهند، مىفرمودند: بله و اگر نمىخواستند انجام دهند، سکوت مىنمودند و هیچگاه ایشان براى چیزى نه نمىگفتند.
بحارالأنوار، ج ۹۳، ص ۳۲۷٫
امام على علیهالسلام می فرمایند:
کانَ صلىاللهعلیهوآله لا یَذُمُّ اَحَدا وَ لا یُعَیِّرُهُ وَ لا یَطْلُبُ عَثَراتِهِ وَ لا عَوْرَتَهُ وَ لا یَتَـکَلَّمُ اِلاّ فیما رَجا ثَوابَهُ؛
رسول خدا صلىاللهعلیهوآله ، هرگز بدگویى کسى را نمىکردند، سرزنش نمىنمودند و در پى لغزشها و اسرار دیگران نبودند و [درباره دیگران]، چیزى جز خیر (خوبى) نمىگفتند. عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۸۴ .
امام کاظم علیهالسلام می فرمایند:
اِنَّ رَسولَ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله کانَ اِذا اَتاهُ الضَّیْفُ اَکَلَ مَعَهُ وَ لَمْ یَرْفَعْ یَدَهُ مِنَ الْخِوانِ حَتّى یَرْفَعَ الضَّیْفُ یَدَهُ؛
رسول خدا صلىاللهعلیهوآله هرگاه میهمان داشتند، با او غذا مىخوردند و دست از سفره و غذا نمىکشیدند، تا آنکه میهمان دست از غذا خوردن بکشد. کافى، ج ۶، ص ۲۸۶ .
پیامبراکرم صلىاللهعلیهوآله وسلم می فرمایند :
لا یُـبَلِّغُنى اَحَدٌ مِنْکُم عَنْ اَحَدٍ مِن اَصحابى شَیئا، فَاِنّى اُحِبُّ اَنْ اَخْرُجَ اِلَیکُم و اَنَا سَلیمُ الصَّدرِ؛
کسى از شما حق ندارد از هیچ یک از یارانم چیزى به من بگوید؛ زیرا دوست دارم در حالى که چیزى از شما در دلم نیست به سویتان بیایم. مکارم الاخلاق، ص ۱۷ .
امام صادق علیهالسلام می فرمایند:
کانَ رَسولُ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله یُداعِبُ وَ لا یَقولُ اِلاّ حَقّـا؛
رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله شوخى مىکردند ولى جز حقّ چیزى نمىگفتند. مستدرک الوسائل، ج ۸ ، ص ۴۰۸٫
امام على علیهالسلام می فرمایند:
کانَ رَسولُ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله لَیَسُرُّ الرَّجُلَ مِنْ اَصحابِهِ اِذا رَآهُ مَغْموما بِالْمُداعَبَةِ وَ کانَ صلىاللهعلیهوآله یَقولُ: اِنَّ اللّهَ یُبْغِضُ الْمُعَبِّسَ فى وَجْهِ اِخْوانِهِ؛هرگاه رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله یکى از اصحاب خود را غمگین مىدیدند، با شوخى او را خوشحال مىکردند و مىفرمودند: خداوند، کسى را که با برادران (دینى) اش با ترشرویى و چهره عبوس روبرو شود، دشمن مىدارد. رسائل شهید ثانى، ص ۳۲۶ .
پیامبراکرم صلىاللهعلیهوآله وسلم می فرمایند :
اَوصانى رَبّى بِسَبعٍ: اَوصانى بِالاِْخلاصِ فِى السِّرِّ وَ الْعَلانیَةِ وَ اَن اَعْفُوَ عَمَّن ظَلَمَنى و اُعْطىَ مَن حَرَمَنى و اَصِلَ مَنْ قَطَعَنى و اَن یَکونَ صَمْتى فِکْرا وَ نَظَرى عِبَرا؛
پیامبراکرم صلىاللهعلیهوآله وسلم می فرمایند : پروردگارم هفت چیز را به من سفارش فرمود: اخلاص در نهان و آشکار، گذشت از کسى که به من ظلم نموده، بخشش به کسى که مرا محروم کرده، رابطه با کسى که با من قطع رابطه کرده، و سکوتم همراه با تفکّر و نگاهم براى عبرت باشد. کنزالفوائد، ص ۱۸۴ .
امام صادق علیهالسلام می فرمایند:
مَا کَلَّمَ رَسولُ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله اَلْعِبادَ بِکُنْهِ عَقْلِهِ قَطُّ، قَالَ رَسُولُ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله : اِنّا مَعاشِرَ الاَْنْبیاءِ اُمِرْنا اَنْ نُـکَلِّمَ النّاسَ عَلى قَدْرِ عُقولِهِمْ ؛
رسول خدا صلىاللهعلیهوآله هرگز با مردم به اندازه عقل خود سخن نگفتند و فرمودند: ما پیامبران مأموریم که با مردم به اندازه عقل و فهمشان سخن بگوییم. کافى، ج ۱ ، ص ۲۳ .
امام على علیهالسلام می فرمایند:
او که خاتم پیامبران بود، بخشندهترین، پرحوصلهترین، راستگوترین، پایبندترین مردم به عهد و پیمان، نرمخوترین و خوش مصاحبتترین مردم بود، هر کس بدون سابقه قبلى او را مىدید، هیبتش او را مىگرفت و هر کس با او معاشرت مىنمود و او را مىشناخت دوستدارش مىشد و هر کس مىخواست او را تعریف کند، مىگفت: نظیر او را پیش از او و پس از او ندیدهام. بحارالأنوار، ج ۱۶، ص ۱۹۰ .
امام حسین علیهالسلام می فرمایند:
کانَ صلىاللهعلیهوآله … لا یَحْسَبُ اَحَدٌ مِنْ جُلَسائِهِ اَنَّ اَحَدا اَکْرَمُ عَلَیْهِ مِنْهُ؛
پیامبر صلىاللهعلیهوآله چنان با همنشینان رفتار مىنمودند که هیچ یک از آنان گمان نمىکرد کسى نزد آن حضرت از وى گرامىتر باشد. عیون اخبار الرضا، ج ۲، ص ۲۸۴ .
پیامبراکرم صلىاللهعلیهوآله وسلم می فرمایند :
اِنَّما بُعِثْتُ لاُِتَمِّمَ مَکارِمَ الاَْخْلاقِ؛
من تنها برانگیخته شدهام تا اخلاق بزرگوارانه را به کمال رسانم. بحارالأنوار، ج ۷۱، ص ۳۸۲٫
امام على علیهالسلام می فرمایند:
کانَ رَسولُ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله لا یُؤْثِرُ عَلَى الصَّلاةِ عَشاءً وَ لا غَیْرَهُ وَ کانَ اِذا دَخَلَ وَقْتُها کَاَنـَّهُ لا یَعْرِفُ اَهْلاً وَ لا حَمیما؛رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله چیزى مثل شام و غیر آن را بر نماز مقدم نمىداشتند و هنگامى که وقت نماز مىرسید، گویى که هیچ یک از اهل خانه و دوستان را نمىشناختند. مجموعه ورام، ج ۲، ص ۷۸٫
امام رضا علیهالسلام می فرمایند:
اِنّا اَهلُ بَیْتٍ نَرى وَعدَنا عَلَینا دَینا کَما صَنَعَ رَسولُ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله ؛
ما اهل بیت، وعدههاى خود را براى خودمان، بدهى و دِین حساب مىکنیم، چنانکه رسول اکرم صلىاللهعلیهوآله چنین مىکردند. تحف العقول، ص ۴۴۶٫
امام على علیهالسلام می فرمایند:
کُنّا اِذَا احْمَرَّ الْبَاْسُ وَ لَقِىَ القَومُ الْقَوْمَ اتَّقَیْنا بِرَسولِ اللّهِ صلىاللهعلیهوآله فَما یَکونُ اَحَدٌ اَقْرَبَ اِلَى الْعَدُوِّ مِنْهُ ؛(
وقتى که آتش جنگ بر افروخته مىشد و دو لشکر به هم مىرسیدند، به پیامبر پناهنده مىشدیم و کسى نبود که از آن حضرت به دشمن نزدیکتر باشد. مکارم الاخلاق، ص ۱۸٫
رسول خدا (ص) به امام على (ع) فرمودند:
من رسول خدا هستم، که از طرف او تبلیغ و هدایت میکنم. و تو وجه اللّه هستی، که امام و مقتداى (بندگان خدا) خواهى بود، پس نظیرى براى من وجود ندارد مگر تو و همانند تو نیست، مگر من.
تفسیر البرهان: ج ۴، ص ۱۸۴
پیامبراکرم صلىالله علیه وآله :
لَمّا خَلَقَ اللّهُ الْمَعیشَةَ جَعَلَ الْبَرَکاتِ فِى الْحَرثِ وَ الْغَنَمِ؛
چون خداوند، وسایل زندگى مردم را آفرید، برکتها را در کشاورزى و گوسفنددارى قرار داد. کنزالعمّال، ح ۹۳۵۴
پیامبراکرم صلىالله علیه وآله :
مَنْ تَسَمّى بِاسمى یَرجو بَرَکَتى وَ یُمْنى، غَدَتْ عَلَیْهِ الْبَرَکَةُ وَ راحتَ اِلى یَوْمِ القیامَةِ؛
هر کس به نام من نامگذارى کند و برکت و خجستگى مرا امید داشته باشد، برکت به سوى او خواهد آمد و تا قیامت (باقى) خواهد بود. کنزالعمّال، ح ۴۵۲۲۱٫
احادیث حضرت محمد(ص)
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
خداوند مرا اشکال گیر و اشکال تراش نفرستاده بلکه آموزگار و آسانگیر فرستاده است.
(نهج الفصاحه ، حدیث ۷۲۵)
امام علی (علیه السلام) می فرمایند:
سیره و روش حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)میانه روى و کار او راهنمایى به راه راست و گفتارش جدا کننده حق از باطل و حکمتش عادلانه و سخنانش بیان کننده (مشکلات) و سکوتش رساترین زبان ها بود.
غررالحکم ، باب حضرت محمد (ص)
امام علی (علیه السلام) می فرمایند:
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) با شکم گرسنه از دنیا رفت و با سلامت جان و روح به آخرت وارد شد ، سنگى روى سنگ نگذاشت ، تا آنکه راه خود را پیمود و دعوت پروردگارش را اجابت نمود.
غررالحکم ، باب حضرت محمد (ص)
پیامبراکرم صلى الله علیه و آله وسلم می فرمایند :
بى اُنذِرتُم وَ بِعَلىِّ بنِ أبى طالِبِ اهْتَدَیتُم… وَ بِالْحَسَنِ اُعْطیتُمُ الإْحسانُ وَ بِالْحُسَینِ تَسعَدونَ وَ بِهِ تَشقونَ ألا وَ إنَّ الْحُسَینَ بابٌ مِن أبوابِ الْجَنَّةِ مَن عاداهُ حَرَّمَ اللّهُ عَلَیهِ ریحَ الْجَنَّةِ؛
به وسیله من هشدار داده شدید و به وسیله على علیه السلام هدایت مىیابید و به وسیله حسن احسان مىشوید و به وسیله حسین خوشبخت مىگردید و بدون او بدبخت. بدانید که حسین درى از درهاى بهشت است، هر کس با او دشمنى کند، خداوند بوى بهشت را بر او حرام مىکند. مأة منقبة، ص ۲۲ .
پیامبراکرم صلى الله علیه و آله وسلم می فرمایند :
أَمَرَنى رَبّى بِمُداراةِ النّاسِ کَما أَمَرَنى بِأَداءِ الْفَرائِضِ؛
پروردگارم، همان گونه که مرا به انجام واجبات فرمان داده، به مدارا کردن با مردم نیز فرمان داده است.
کافى، ج ۲، ص ۱۱۷، ح ۴٫
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
مَن تَسَمّى بِاسمى یَرجو بَرَکَتى وَ یُمنى، غَدَت عَلَیهِ البَرَکَةُ وَ راحتَ اِلى یَومِ القیامَةِ؛
هر کس به نام من نامگذارى کند و برکت و خجستگى مرا امید داشته باشد، برکت به سوى او خواهد آمد و تا قیامت (باقى) خواهد بود.کنزالعمّال، ح ۴۵۲۲۱
رسول اکرم صلى الله علیه و آله می فرمایند:
اِنّى لَم اُبعَث لَعّانا وَ اِنّما بُعِثتُ رَحمَةً
من پیامبر نشدهام که لعن و نفرین کنم، بلکه مبعوث شدهام تا مایه رحمت باشم.مشکاة الانوار، ص ۱۵۷
امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
کانَ رَسولُ اللّهِ صلى الله علیه و آله یداعِبُ وَ لا یقولُ اِلاّ حَقّـا؛رسول اکرم صلى الله علیه و آله شوخى مى کردند ولى جز حقّ چیزى نمى گفتند. (مستدرک الوسائل، ج ۸ ، ص ۴۰۸)
پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
اِنّا اُمِرنا مَعاشِرَ الاَنبیاءِ بِمُداراةِ النّاسِ، کما اُمِرنا بِاقامَةِ الفَرائِضِ؛
ما پیامبران، همانگونه که به برپا داشتن واجبات مأمور شدهایم، به مدارا کردن با مردم نیز مأمور شده ایم.
(ارشاد القلوب، ج ۱، ص ۱۱۵)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
أَمَرَنى رَبّى بِمُداراةِ النّاسِ کما أَمَرَنى بِأَداءِ الفَرائِضِ.
پروردگارم، همان گونه که مرا به انجام واجبات فرمان داده، به مدارا کردن با مردم نیز فرمان داده است.
(کافى، ج ۲، ص ۱۱۷، ح ۴٫)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
أَمَرَنى رَبّى بِمُداراةِ النّاسِ کما أَمَرَنى بِأَداءِ الفَرائِضِ.
پروردگارم، همان گونه که مرا به انجام واجبات فرمان داده، به مدارا کردن با مردم نیز فرمان داده است.
(کافى، ج ۲، ص ۱۱۷، ح ۴٫)
حضرت امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:
خدای بزرگ پیامبر خود را تربیت کرد و چون ادب را در او به کمال رساند، فرمود: همانا تو دارای خلقی عظیم هستی آنگاه کار دین و امت را به او سپرد تا بندگانش را اداره کند.اصول کافی، ج۱، ص ۲۶۶٫
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هرگز سخن کسی را قطع نمی کردند، مگر آنگاه که بیش از حد حرف می زد (یا از حد مشروع فراتر می رفت) آن وقت او را نهی می کردند یا بر می خاستند.
سنن النبی، ص ۱۸٫
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم)، وقتی به خانه ی خویش می رفتند، اوقاتشان را سه قسمت می کردند: بخشی برای خدای متعال، بخشی مخصوص خانواده و قسمتی هم برای کارهای شخصی خود.
مکارم الاخلاق، ص ۱۳٫
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) از ستمی که به ایشان می شد. انتقام نمی گرفتند، مگر آن که حریم الهی هتک شود، که در آن صورت خشم می کردند و غضبشان برای خدا بود.
سنن النبی، ص ۴۵٫
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) همواره خوشرو، خوش خو و نرم بودند. خشن و درشت خوی نبودند.
مکارم الاخلاق، ص ۱۴٫
هرگز دیده نشد که پیامبر گرامی (صلی الله علیه و آله و سلم) پای خود را پیش کسی دراز کنند.
بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۲۳۶٫
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هیچ چیز را بر نماز مقدم نمی داشتند. هرگاه نماز فرا می رسید، رسول خدا دیگر نه خانواده می شناختند و نه دوست.سنن النبی، ص ۲۶۸٫
حضرت امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:
خدای بزرگ پیامبر خود را تربیت کرد و چون ادب را در او به کمال رساند، فرمود: همانا تو دارای خلقی عظیم هستی، آنگاه کار دین و امت را به او سپرد تا بندگانش را اداره کند. اصول کافی، ج۱، ص ۲۶۶٫
امام صادق(سلام الله علیه) می فرمایند:
کان رسول الله یحمدالله فی کل یوم ثلاث ماة و سنین مرة.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) هر روز سیصد و شصت بار خدا را حمد می کردند.
بحارالانوار، ج۱۶، ص ۲۵۷٫
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: چ
من اتانی زائرا کنت شفیعه یوم القیامه. هر که به زیارت من بیاید در روز قیامت شفیع او باشم.
بحارالانوار، ج۱۰۰، ص ۱۴۲٫