امروز ها كه تنور انتخابات زودتر از آنچه مردم فكر مي كردند و حتي زودتر از آنچه امام عزيزمان مي خواست، روشن شده است، و آتش اين تنور هر لحظه نسبت به لحظه اي قبل، برافروخته تر مي شود، انگار كمي از هيجانات اين جماعت و اشتياقشان به صندلي هاي رياست، مي ترسم...
مي ترسم، نكند چون عبيدالله بن عباس، فرمانده و يار معروف امام مجتبي(ع)، به مال و جاه اين دنياي فاني، امام خودشان را بفروشند، و شمشيري شوند به دست دشمني زنگي و مست؛ كه نه تنها با رفتن خودشان به خيمه گاه دشمن داغي بر دل مقتدايشان بر جا نهند، بلكه گروهي را هم همراه خويش به ذلت و بدبختي بكشانند، و فداي هوس و خواسته دلشان كنند...
مي ترسم، ميان اين همه هياهوي، "من بهترم"، "من بهترمِ" اينان، فرياد هاي امام و مقتدايمان گم شود؛ مي ترسم، نه از اينكه، اينان پله اي به سقوط نزديكمان كنند، كه اين قطار انقلاب را هيچ قدرتي متوقف نخواهد كرد، بلكه به خاطر مردمي كه در لحيب آتش رياست طلبي و مقام دوستي بعضي، قرار است ريزش كنند و از اين قطارِ روان به سوي آزادي از هر چه غير خداست، باز مانند، هراسانم...
امروز كه سخنان امام و رهبرمان، همو كه در رأس فقهاي امت اسلامي، نائب عام امام عصر(عج) است، از رسانه ها پخش مي شود، و كماكان از خبرهاي سايت هاي وابسته به "عاشقان خدمت در قالب دولتي جديد !!!" خبرهايي مي گيرم، از چشم هاي بعضي از اينان مي ترسم، چشم هايي كه به وضوح نشان داده اند، به جاي اينكه بخواهند روي حقيقت باز شوند، از پشت سر، توسط دشمن بسته شده اند، و كجاست بصيرتي كه باز كند چشمشان را، و خبرشان كند از راهي كه سرانجامش سقوط به پرتگاه جهالت است...
هواي اين روزهاي سياسي جامعه ما، توسط دوستاني كه شب و روزشان خواب هاي رنگي براي صندلي روياييِ بهارستان است، كمي متغيرتر از هميشه است، هوايي كه آنها را هم، هوايي و سودايي كرده است، و در عوالم خيال، خود را تكيه زده به جايي مي بينند كه ممكن است مردم حتي تصور آن را هم، برايشان نكنند، و اين غرور "خود رئيس جمهور بيني"، به روزگاري بيندازدشان، كه آقاي "م - م" را دچارش كرد، و به مسيري بكشاند آنها را كه ديگر راهي براي برگشت به آغوش ميهن نداشته باشند...
اما بدترين اتفاقي كه اين روزها مي افتد و از آن غافليم، و اين دوستان رياست خواه، جامعه را دچارش كرده اند، سياست زده كردن افرادي است كه هنوز برايشان فهميدن بسياري از اين موضوعات زود است، جوانان و نوجواناني كه كمترين حقشان در جامعه اين است، كه از حزب بازي ها و درگيري هاي بي خودي دور باشند تا با آزادي فكر و ذهنشان رشد كنند، و اين دوستان مسئول كه بايد در محور هاي ديگر، شرايط زندگي نسل آينده ساز ما را زمينه سازي كنند، نه تنها از كار اصلي دور شده اند، بلكه به چيز هايي چسبيده اند كه نهايتش لهيده شدن استعداد هايي است كه فداي خود خواهي و حزب خواهي آنها مي شوند.
شده اند مانند خواستگاري كه هنوز نه به دار است و نه به بار، مهريه و صداق را نيز تعيين كرده اند؛ و يا حكايت كسي كه به ده راهش نمي دادند، سراغ خانه كدخدا را مي گرفت؛ هنوز تأييد صلاحيتشان تا چند ماه ديگر معلوم نيست، از محور هاي مذاكره با آمريكا بحث مي كنند، و يا نام دولت آينده اشان را جار مي زنند و يا از شعار تبليغاتيشان برنامه ها ساخته اند و عكس ها و مطلبها نوشته اند و در بوق و كرنا كرده اند.
به دوستان و مسئولين دلسوزِ !!! روان به سوي رياست، نكته اي گوشزد مي كنم:
اگر به اميرالمومنين علي (ع) به عنوان امام اول و وصي رسول رب العالمين ايمان داريد و خود را شيعه ايشان مي دانيد، كمي هم از اين شيعه بودن در زندگي سياسي خويش الگو بگيريد. او كسي بود كه 25 سال سكوت كرد تا جامعه دستخوش فتنه و اغتشاش نشود، از حقي دست كشيد كه به قول خودش، جايگاهش نسبت به حكومت اسلامي مانند محور سنگ آسياب به آسياب بود. سكوت كرد تا حتي كوچكترين خيال خامي به ذهن ابوسفيان ها خطور هم نكند، در حقي كه براي خودش بود، حتي با منافقين داخلي ساخت، تا دشمن بيروني يك لحظه صدايش را نتواند بلند كند، اما دوستان سياسي ما مثل اينكه آمريكا را فراموش كرده اند، و سرِ حقي كه ندارند، رقصي ميانه ميدان مي كنند كه بيا و ببين...
حالا كارمان به جايي رسيده است كه نداي "أين عمار" امام و رهبرمان بلند است و بارها در مورد فتنه ها هشدارها داده است، سال 88 نيز تجربه اي تلخ را سپري كرديم. اما هنوز بعضي ها انگار در "خود به خواب زدگي" عميقي روزگار سپري مي كنند و نمي خواهند بفهمند كه ممكن است خوراك فتنه 92 خودشان باشند، و اين كلمه هاي غريب كه در قالب هاي تكنوكرات، اصلاحات، بهار، ائتلاف و .. و... از دهانشان بيرون مي آيد، همانشان كند كه با "موج سبز" كرد...
وقتي راهنمايي براي اين راه تاريك هست، و راه را مي شناسد و صحنه را مي بيند، دليلي ندارد سر به هوايي و "من من" كردن...
و در آخر تأكيدات امام خامنه اي :
تقوا.....تقوا....تقوا....
"اللهم الجعل عواقب امورنا خيرا"