پاسخ به: (✿◕ ‿ ◕) مشاعره وارونه (◕ ‿ ◕✿)
با هر که دمی عشق تو امیخته شد
گوئی که بلا بر سر او ریخته شد
مرا یک شب تحمل کن که تا باور کنی ای دوست
چگونه با جنون خود مدارا می کنم هرشب
اندر طلب دوست همی بشتابم
عمرم بکران رسید و من در خوابم
دل می رود زدستم صاحب دلان خدا را
دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
مرا کیفیت چشم تو کافیست
ریاضت کش به بادامی بسازد
واعظ ما بوی حق نشنید بشنو این سخن
در حضورش نیز می گوییم نه غیبت میکنم
صراف سخن باش و سخن بیش مگو
چیزی که نپرسند تو از پیش مگو
اگر خواهی که گردی بندهٔ خاص
مهیا شو برای صدق و اخلاص
شیخ محمود شبستری